Mittwoch, 12. Juli 2017

چرا برای کشتن صدام حسین به عمل آمد

                                                         جنگ غیر قانونی و وحشیانه خلیج فارس
                                                             دنباله صفحه سوم
جنگ خلیج فارس, در سال های 1970 طرح ریزی شده بود. این نکته در چندین روزنامه معتبر از
سوی جیمز مک آرتنی, با عنوان ( یک دستور جلسه پنهان ایالات متحده) آشکارا بیان شده است. و

بنا بر گفته مک آرتنی, دولت پنهان ایالات متحده, در اوائل سال 1970, بر آن می شود که سیاست
خاورمیانه ای خود را بر اساس مهار نفت اعراب در منطقه, قرار دهد. برای انجام این امر, پیش
درآمدی که امکان استقرار نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه را فراهم آورد, ضرورت داشت
منظور از منطقه, همه خاور میانه به استثنای اسرائیل است. و

در ژانویه سال 1976, رابرت توکر در مجله ( کانتری) وابسته به یهودیان نوشت: ایالات متحده
باید هر گونه ابهامی را در باره دخالت نظامی در دیگر کشورها, به ویژه منطقه خلیج فارس از
میان بردارد. به گفته توکر, برای مهار نفت خاورمیانه, پیش از آنکه بحرانی شکل گیرد یک حمله
جدی ضرورت دارد. و

به ظاهر, یکی از معماران این طرح جرج بوش بود که از توصیه جمیز اکتیز سفیر آمریکا در
عربستان سعودی, در سال های 1975 تا 1973, پیروی می کرد, دیدگاه های اکتیز اساس سیاست های
خاورمیانه ای دولت ریگان- بوش را تشکیل می داد. چنین به نظر می رسد که بوش, در جنگ غیر
قانوی خلیج فارس, از همین سیاست پیروی کرده باشد. و

بررسی های پسانتر نشان داد که اکتیز نیز از نظریه هنری کسینجر سود جسته است. کسینجر در
مقاله ای با عنوان ( امنیت انرژی ), حمله مستقیم به عربستان سعودی را توصیه کرده بود. اما
پسانتر, این دیدگاه تعدیل شد و کشور کوچک تری به جای عربستان برگزیده شد. و

                                                      دنباله صفحه سوم
در ماه مارس 1990, شگفتی های بیشتری پدید آمد . اسنادی که در دادگاه فدرال در شهر آتلانتا ارائه شد
نشان می داد که رینالدو پتریگنانی سفیر ایتالیا در واشنگتن و تورن برگ گفته بودند که جنایتکار خواندن
مقامات رسمی در بانکوناسیونال در حکم نواختن سیلی به صورت ایتالیا است. پسانتر, نامبردگان بالا این
گفته را تکذیب کردند. این امر, همکاری ژرف دولت بوش را با پرداخت وام های بانکوناسیونال به عراق
نشان می داد. و

در آوریل سال 1990, کمیته تحقیقات شورای امنیت ملی که ریاست آن با معاون شورای امنیت ملی
رابرت گیتس بود, برای گفتگو در دگرگونی احتمالی سیاست ایالات متحده نسبت به عراق, جلسه ای
در کاخ سفید تشکیل داد. این خود نشانه ای دیگر برای اعمال سیاست پردازی و نیرنگ به شمار می رفت

در همین ماه, رخداد غیر منتظره دیگری که از رئیس جمهور آمریکا یا شورای امنیت ملی پیش بینی نشده
بود, بروز کرد. وزارت خزانه داری با دادن یک اعتبار 500 میلیون دلاری خرید مواد غذایی به وزارت
کشاورزی, مخالفت کرد. در مته مه 1990, وزارت خزانه داری به آگاهی همه رسانید که یاداشتی از
شورای امنیت ملی, حاکی از ناخشنودی انان از عدم پرداخت وام های عراق, دریافت کرده است. و

در 25 جولای 1990, شاید زودتر از آنکه کمیته 300 در نظر داشت, دام گسترده شد. همه رخدادهای
یادشده که حکایت از عقب نشینی ایالات متحده داشتند, سبب شد که رئیس جمهور بوش به سفیر امریکا
مأموریت دهد که با صدام حسین دیدار کند. و April Glaspi آپریل گلاسپی

بنابر پاره ای از نامه ها و تلگراف های منتشر نشده وزارت خارجه, هدف از این دیدار آن بود که به
صدام حسین اطمینان داده شود, ایالات متحده با او مخالفتی ندارد و در هیچ گرفتاری مرزی که وی
با سرزمین های عربی داشته باشد, دخالت نخواهد کرد. این بیان به طور دقیق و روشن اشاره به
درگیری عراق با کویت بر سر مناطق نفت خیز رومالیا بود. و

عراق, گفته های گلاسپی را گونه ای نشانه موافقت واشنگتن با اعزام ارتش عراق به کویت تلقی کرده
و بدین ترتیب خود را درست در دام توطئه ای که گسترده شده بود, افکند. و

        روس پترو, در جریان انتخابات توامبر 1992 چنین گفته بود. و
من تصور می کنم در یک جامعه آزاد مانند آمریکا که مردم صاحبان اصلی آن هستند. باید از آنچه
گلاسپی به صدام گفته است, آگاه گردند زیرا ما هزینه سنگینی پرداخته ایم و خطرات جانی فراوانی را
پذیرا شده ایم اما به هدف های خود دست نیافته ایم. و

گفتنی است که گلاسپی پس از آنکه اخباری این دیدار به خارج درز کرد و سیاست پردازی نیرنگ
آمیزی او افشاء شد, از صحنه ناپدید و به مکان پنهانی انتقال داده شد. دست آخر, پس از آنکه مدت ها
رسانه ها از نقش وی در ماجرای عراق خبر می دادند و دو نفر از سناتورهای لیبرال هم از او به
عنوان یک شوالیه نام می بردند, در یکی از جلسات کمیته سنا شرکت کرد و همه چیز را انکار نمود. و

چندی پسانتر, گلاسپی از وزارت خارجه استعفا کرد و اکنون به جای آنکه در یک دادگاه صالح ناگزیر
باشد با ادای سوگند, حقیقت و چگونگی نیرنگ پردازی دولت بوش را, نه تنها نسبت به عراق که نسبت
به کشورش افشا کند, در یک نقطه آرام و زیبا به زندگی مرفهی سرگرم است. و
در 29 جولای 1990, چهار روز پس از ملاقات گلاسپی, صدام حسین نیروهای نظامی خود را به سوی
کویت به حرکت در آورد. در ادامه این نیرنگ پردازی, بوش گروهی را برای جلوگیری از طرح
پیشنهاد تحریم ها علیه عراق به کنگره آمریکا اعزام داشت و بدین ترتیب, صدام را بدین باور راهبر شد
که حمله عراق وسیله کنگره نادیده گرفته خواهد شد. و

       دو روز پسانتر, در دوم آگوست 1990, نیروهای نظامی عراق از مرز کویت گذشتند. و
همچنین در طول ماه آگوست گزارش بسیار محرمانه ای مبنی بر اینکه عراق قصد حمله به عربستان
سعودی ندارد و ارتش عراق برنامه ای در این زمینه پیش بینی نکرده است, از سوی سیا به بوش
تسلیم شد. و

در سپتامبر 1990, سفیر ایتالیا رینالدو و پتریگناننی, همراه با شماری از مسؤولان بانکوناسیونال به
وزارت دادگستری رفته و با دادستان و بازپرسان ملاقات کردند. و

در این جلسه, پتر یگنانی به اطلاع مقام های قضایی رساند که بانکوناسیونال فدای یک کلاه برداری
کلان شده.. نام پر شهرت بانک, به دلیل آنکه دولت ایتالیا سهامدار عمده آن به شمار می رود, اهمیت
فوق العاده دارد. در میان مدارک دیگری که به دست رئیس کمیته بانکداری کنگره,
رسید, همین گفته های سفیر ایتالیا بود. و Henry Gonzales هنری گونزالس

از دیدگاه ناظران آگاه این داستان یک تعبیر بیش نداشت: توطئه ای بود که گلوی متهمان اصلی در
رم و میلان را از چنگال عدالت رهاند. و گناه را به گردن مأموران بی گناه محلی گذارد. و

از این موضوع که دادگاه رأی برائت را صادر کرد, هیچ گونه شگفتی نباید داشت. دست آخر, شواهد
انکار ناپذیر نشان داد وام های پرداخت شده به عراق از سوی شعبه آتلانتای بانکو ناسیونال, با حمایت
کامل مرکز بانک در رم و میلان پرداخت شده است. و

در 11 سپتامبر 1990, بوش با این عنوان که عراق 000, 150 سرباز و 1500 تانک به کویت اعزام
داشته, جلسه مشترک کنگره را فرا خواند. در عین حال, بوش به اعضاء جلسه مشترک اعلام داشت
که عراق قصد حمله به عربستان سعودی را دارد. بوش این فراخوان را براساس اطلاعیه دروغین
وزارت دفاع به عمل آورده بود. ادعای مجدد بوش آن بود که عراق 000, 120 نفر سرباز و 850
تانک در کویت مستقر کرده است. و

وزارت دفاع ایالات متحده به خوبی از این اطلاعات نادرست آگاه بود زیرا بیانگر ان بود که
آنان کار نمی کرده در حالی که می دانیم ماهواره های در حال  KH 12 و KH 11 ماهواره های
فعالیت عادی خود بوده اند گمان می رود در آن هنگام بوش برای قانع کردن کنگره و حمله عراق
به عربستان سعودی بع اغراض گویی متوسل شده باشد. و

از سوی دیگر, روس ها نیز با انتشار عکس های ماهواره ای خود, وضعیت دقیق نیروها را در کویت
اعلام داشته بودند. بوش عکس هایی را که ماهواره یک شرکت تجاری برداشته و به تلویزیون ا.بی .سی
فروخته بود, از نظر پنهان کرده بود. روس ها نیز با ارائه عکس ها به یک شرکت تجاری, تا حدی شیوه
نیرنگ بازی خود را به کار بستند. به طور روشن, وزارت دفاع و رئیس جمهور با ارائه اطلاعات
نادرست به مردم آمریکا, آنان را در دام دروغ پردازی قراردادند. و

در این هنگام, سناتور گونزالس درباره پیوند دولت بوش با رسوایی بانکوناسیونال در صدد پرسش های
جدی برآمده بود. در سپتامبر 1990, معاون وزیر دادگستری و مسؤول امور قانون گذاری, یادداشتی
بدین شرح برای وزیر مربوطه ارسال داشت. و

برای آنکه کوشش هایمان در جلوگیری از افشای اطلاعات بیشتر, توسط کمیته بانکداری کنگره, در مورد
وام ها بانکوناسیونال مؤثر واقع شود, شما باید به طور مستقیم با رئیس کمیته یاد شده آقای گونزالس تماس
بگیرید. و

در 25 سپتامبر, چند روز پس از دریافت یادداشت, تورن برگ, وزیر دادگستری تلفنی از گونزالس
درخواست کرد, به علت مسائل امنیت ملی از تحقیقات بیشتر در مورد بانکوناسیونال خودداری کند. و
گونزالس درخواست تعطیل کردن تحقیقات کمیته بانکداری را به طور قاطع مردود دانست. تورن برگ
پسانتر گفتگوی خود با گونزالس را برای جلوگیری از تحقیقات بانکوناسیونال انکار کرد. گوانزالس بعد
از آن, یاداشتی به تاریخ 18 دسامبر به دست آورد که به درخواست تورن برگ به عنوان امنیت ملی
اشاره کرده بود. در این یادداشت گفته شده بود که تحقیقات وزارت دادگستری در مورد بانکوناسیونال
هیچ مشکل ویژه ای برای امنیت ملی پدید نمی آورد. و

افزون بر آن آژانس اطلاعات دفاعی اعلام داشت که گروه اعزامی آنها به ایتالیا آگاه شده اند که شعبه
بانکوناسیونال در سرسکیا, مبلغ 225 میلیون دلار وام برای خرید مین از سوی یک شرکت ایتالیایی
به عراق پرداخت کرده است. همان گونه که انتظار می رفت در روز پیروزی متحدان در جنگ
خلیج فارس, وزارت دادگستری اعلام کرد, فرد متهم در ماجرای بانکوناسیونال را به دادگاه فرا خوانده
است. و

شخصی به نام کریستوفر دروگول به دادن وام غیر قانونی به عراق, به مبلغ 5 میلیارد دلار به اراء
دریافت 2/5 میلیون دلار رشوه, متهم شده بود پاره ای بر این باورند که یک مأمور گمنام در شعبه
کوچک یک بانک دولتی, چنین اختیاری ندارد که وارد معامله ای به این بزرگی, با پذیرش خطرات
آن بشود. و

از ماه ژانویه تا ماه آوریل, فشار بر دولت بوش برای اعلام وضعیت بحرانی در بانکوناسیونال رو
به افزایش نهاد. در این هنگام شورای امنیت ملی در صدد برداشتن گام هایی برای پایان دادن به
موضوع بر آمد. و

در 18 آوریل, نیکلاس روستوف, وکیل شورای امنیت ملی, برای یافتن راه های کاهش فشار از جانب
کمیته بانکداری و دیگر مراجع, ترتیب نشستی را در سطح مقام های بلندپایه فراهم آورد. و

شرکت کنندگان در این جلسه عبارت بودند از بویدن گری مشاور حقوقی رئیس جمهوری, فرگرین
مشاور آژانس امنیت ملی, الیزابت ریندسکف و شعار زیادی از وکلای وزارتخانه های کشاورزی
دفاع دادگستری, خزانه داری, نیرو بازرگانی. و

روستوف در سخنان گشایشی خود هشدار داد که گمان می رود کنگره بخواهد درباره روابط پیش از
جنگ دولت بوش و عراق به تحقیق بپردازد. و

روستوف به حقوقدانان جلسه یادآور شد که شورای امنیت ملی بر آن است که برای نشان دادن واکنش
دولت نسبت به اسنادی که از سوی کنگره درباره عراق درخواست شده, هم آهنگی لازم را فراهم آورد
وی در سخنان خود همچنین اشاره کرد که درخواست هر گونه سندی از سوی کنگره باید از نظر
موضوع های مورد علاقه دستگاه اجرایی و شورای امنیت ملی مورد بررسی قرار گیرد و راه حل های
تدارک این اسناد به بحث گذاشته شود. در هر حال گونزالس اسناد و اطلاعات را به دست آورد. و
دکتر جان کولمن
ترجمه دکتر یحیی شمس

Samstag, 8. Juli 2017

چرا برای کشتن صدام حسین به عمل آمد

                                                   جنگ غیر قانون و حشیانه خلیج فارس
                                                  دنباله صفحه دوم  
اگر دولت ایالات متحده, بر اصول قانون اساسی استوار می ماند, جنگ خلیج فارس هرگز آغاز
نمی شد و سربازان آمریکا در منطقه خاورمیانه و شاید هم در عربستان سعودی دیده نمی شدند. و

این چارچوب, از آن روی برای اعلان جنگ طراحی شده است که به ویژه شرایط درگیر ایالات
متحده در جنگ های مورو پیش نیابد. از سوی دیگر, به این نکته باید اشاره کرد که سازمان ملل
متحد نیز نمی تواند ایالات متحده را به تحریم های اقتصادی علیه ایران یا هر کشور دیگری وادر
کند. و

سازمان ملل, کمک های خارجی آمریکا را به عنوان ابزارهایی برای از بین بردن منابع کشورهایی
دارای حاکمیت به کار می برد. هیچ دزد یا سارقی تاکنون به این خوبی عمل نکرده است, اگر کشوری
مانند عراق و ایران, در واگذاری منابع طبیعی خود درنگ کند, سربازان سازمان ملل متحد به زور
حتی به بهای کشتار مردم بی دفاع عراق و ایران, همانند عملیاتی که در آن کشور صورت دادند
وارد کشور عراق شدند, و در آینده هم وارد کشور ایران می شوند و به کشتار مردم ایران و سپاه
پاسداران و بسیج ها و رهبر آن ولایت فقیه می پردازند. کوشش هایی که اخیراً برای کشتن صدام
حسین به عمل آمد, نمونه دیگری از چگونگی ستیز سازمان ملل با قوانین آمریکا و دیگر کشورهای
مستقل جهان است. و

پرسش اینجاست که ایالات متحده و کشورهای دارای حاکمیت, تا چه زمانی باید عضویت غیر قانونی
خود را, در جهان تک حکومتی سازمان ملل متحد تحمل کنند؟ تنها مردم دارای حاکمیت, می توانند
از ادامه چنین عضویتی سرباز زندد. و

در 13 اکتبر سال 1924, وهابی ها و عبدالعزیز, شهر مقدس مکه و تربت پاک حضرت محمد(ص)را
به تصرف خود در آوردند و دو پسر شریف حسین را ناگزیر از فرار کردند. و
در سال 1925, شهر مدینه نیز به تصرف ابن سعود در آمد. و
در سال 1926, ابن سعود خود را پادشاه حجاز و سلطان نجد خواند. و
در سال 1927, دولت بریتانیا با آل سعود و وهابی ها موافقت نامه ای مبنی بر آزادی کامل آنان در
شهر - کشورهای منطقه امارات امروز خلیج فارس به امضاء رساند. و

این آغاز مسابقه شرکت نفت انگلیس و شرکت های نفتی آمریکا, برای به دست آوردن امتیازات نفتی
در منطقه به شمار می رود. و

در سال 1929, دولت بریتانیا, با امضای یک پیمان دوستی تازه با کشور عراق استقلال ان را به
رسمیت شناخت. اما موضوع کویت را بلاتکلیف گذارد. در این سال, نخستین حمله های اعراب به
یهودیان آغاز شد. و

در سال 1930, دولت بریتانیا با انتشار دفتر سفید, توصیه های کمیسیون پس فیلد, را روشن ساخت. و
کمیسیون یادشده توصیه کرده بود که چون شمار فراوانی از اعراب زمین های خود را از دست داده اند
مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین بی درنگ متوقف شده و دیگر سرزمینی به یهودیان داده نشود. و

         در سال 1932, کشور عربستان به کشور عربستان سعودی تغییر نام یافت. و
در سال 1935, بریتانیا یک خط لوله انتقال نفت از موصل به هایفه تأسیس کرد, در این سال کمیسیون
پیل با ارائه گزارشی به پارلمان انگلستانع امکان همزیستی عرب ها و یهودیان را غیر ممکن دانسته و
پیشنهاد محصور کردن فلسطین را مطرح کرد. و

در سال 1936, عربستان سعودی یک پیمان عدم تجاوز با کشور عراق به امضاء رساند, اما در جریان
جنگ خلیج فارس از این پیمان سرپیچی کرد. عربستان سعودی با پشتیبانی از ایالات متحده در این
جنگ, پیمان یاد شده را نادیده گرفت. و

در سال 1937, کنفرانس پان عرب, طرح کمیسیون پیل در مورد مهاجرت یهودیان به فلسطین را مردود
شناخت. بریتانیا رهبران عرب را بازداشت و به جزیره سیشل تبعید کرد. و

در سال 1941 بریتانیا برای جلوگیری از حضور آلمان ها و نجات ایران, دست به تصرف آن کشور زد
و چرچیل حکومت دست نشانده ای را که از دستورات لندن پیروی کند, در آن کشور گمارد. و

در سال 1946, بریتانیا استقلال ماوراء اردن را به نام کشور پادشاهی اردن, به رسمیت شناخت. و
در سال 1949, صهیونیست ها به شورش و بلوای خود ادامه دادند. در سال 1952, در کشور عراق
شورشی جدی علیه ادامه حضور بریتانیا برپا شد و مشاجرات سختی بر سر حضور شرکت های نفتی
آمریکا در گرفت. و

در سال 1953, دولت اردن دستور خروج نیروهای بریتانیایی از آن کشور را صادر کرد. و

در سال 1954, بریتانیا و ایالات متحده به علت عدم مذاکره اردن با اسرائیل, به آن کشور خیانت کردند
که سقوط کابینه آن کشور انجامید. ایالات متحده با اعزام ناوگان ششم خود به بیروت, کشورهای عربی
را مورد تهدید قرار داد. ملک حسین هم با نکوهش روابط نزدیک آمریکا و اسرائیل, واکنش اعتراض
آمیز خود را نشان داد. و

در سال 1955, فلسطینی های ساکن نوار غزه دست به جنبش اعتراض آمیز زدند. در این هنگام اسرائیل
اعلام کرد فلسطین ها مشکل کشور اردن هستند. و

در سال 1959, کشور عراق به عضویت کویت در پیمان سنتو اعتراض کرد و  سعودی ها را به
یاری رسانی به بریتانیای توسعه طلب متهم نمود. مهار بریتانیا بر کویت افزایش یافت و لوله های نفت
عراق به خارج قطع شد. و

در سال 1961, عبدالکریم قاسم به بریتانیا هشدار داد که کویت سرزمینی متعلق به کشور عراق است
و در 400 سال نیز چنین بوده است. پس از این هشدار, عبدالکریم قاسم به وضع اسرار آمیزی به قتل
رسید, بریتانیا اعلام داشت کویت کشور مستقلی است و در نتیجه به شرکت های نفتی بریتانیا اجازه
استفاده گسترده ای در بخش بزرگی از منطقه رومالیا داده شد. کویت پیمان دوستی با بریتانیا را به
امضاء رساند. نیروهای نظامی بریتانیا برای حمله احتمالی عراق به کویت به حالت آماده باش در آمدند

            در سال 1962, بریتانیا و کویت پیمان نظامی خود را لغو کردند. و
در سال 1965, شاهزاده صباح السالم الصباح در مقام امیر کویت فرمانروایی آن کشور را به دست
 گرفت. و

در سال 1967, عراق و اردن علیه اسرائیل وارد جنگ شدند . عربستان سعودی از جانبداری طرف های
عرب خودداری کرد, اما 20000 سرباز خود را با شرط آنکه علیه اردن هم وارد جنگ نشوند به جبهه
اعزام داشت. در این هنگام, مهار کمیته 300 بر منطقه خاورمیانه به حد کمال رسیده بود. راهی که
بریتانیا و آمریکا باید طی می کردند, راه تازه ای نبود. اما لرد برتراندراسل شق تازه ای بر آن افزود

اگر قرار باشد یک حکومت جهانی به راحتی اعمال حاکمیت کند, باید پاره ای شرایط اقتصادی به تحقق
برسد. پاره ای از مواد اولیه برای پیشرفت صنعت نقش اساسی دارند. از میان آنها در حال حاضر
نفت مهم ترین است. با آنکه اورانیوم دیگر کاربردی در جنگ ندارد, اما برای پیشرفت صنعت تأمین
نیروی هسته ای مورد نیاز است. توجیهی وجود ندارد که این مواد اساسی در مالکیت بخش خصوصی
قرار گیرد. و

مواد اولیه ای که جریان صنعت بدون آنها امکان پذیر نیست باید در اختیار مقامات بین المللی قرار گیرد
و به کشورهای مصرف کننده داده شود. و
این بیان ژرف پیامبر کمیته 300, درست در هنگامی ارائه می شود که بریتانیا و ایالات متحده در اوج
درگیری های مسائل اعراب قرار دارند. یاد آور می شود که برتراند راسل در همان زمان, آگاهی داشت
که جنگ هسته ای در پیش نخواهد بود. وی این گرایش خویش را به رئیس جمهور بوش, طرفدار جهان
تک حکومتی یا نظم نوین جهانی به خوبی روشن ساخت, جنگ خلیج فارس در واقع ادامه کوشش های
پیشتر, برای تسلط بر نفت عراق و ایران و محروم کردن آن کشور از حق خود در کویت و پشتیبانی از
منافع کارتل های بزرگ نفت و کمیته 300 بود. و

دو دلیل عمده را می توان برای آغاز جنگ خلیج فارس برشمرد نخست, دشمنی با مسلمانان از جانب
مؤسسه بین المللی روابط انسانی و پسر عموی های آمریکایی او در شورای روابط خارجی است. افزون
بر آنکه,آمریکاییان پشتیبانی از نوزاد خود, اسرائیل را نیز مدنظر داشتند, دلیل دوم, اشتها و علاقه مندی
فراوان برای مهار همه کشورهای تولید کننده نفت در خاور میانه بود. و

در مورد ایالات متحده باید گفت مانورهای آن کشور سه سال پیش از آنکه رئیس جمهور بوش جنگ را
آغاز کند, شروع شده بود, ایالات متحده, نخست به مسلح کردن عراق پرداخت و سپس آن کشور را به
جنگ با کشور ایران برانگیخت که در اثر آن, به هر دو کشور خسارات جبران ناپذیری وارد آمد.و

جنگ خلیج فارس برای ناتوان ساختن ایران و عراق طرح ریزی شده بود, تا آنجا که این دو کشور
تهدیدی برای منافع نفتی بریتانیا و آمریکا به شمار نیایند و در عین حال, از نظر نظامی, نیز ناتوانی
آنها هر گونه تهدیدی را نسبت به اسرائیل از میان بردارد. و

در سال 1981, عراق برای خرید سلاح از یک شرکت ایتالیایی, از بانکو ناسیونال دولاوورو ایتالیا
یک خط اعتباری درخواست کرد. این شرکت پسانتر زمین های دارای معادن به عراق فروخت. پس
از آن, در سال 1982, رئیس جمهور رونالد ریگان, به درخواست وزارت خارجه, نام عراق را از
فهرست کشورهای پشتیبان تروریست برداشت. و

در سال 1983, وزارت کشاورزی ایالات متحده وامی به مبلغ 365 میلیون دلار, به ظاهری برای خرید
فرآورده های کشاورزی, در اختیار عراق قرار داد. سخن کوتاه دست آخر افشاء شد که مبلغ این وام
برای خرید سخت افزار نظامی مورد استفاده قرار گرفته است. و

در سال 1985, عراق از شعبه بانک یادشده در شهر آتلانتای ایالت جرجیا, درخواست می کند که وام
دریافتی را بتواند از بخش اعتبارات کالای وزارت کشاورزی ایالات متحده دریافت دارد. و

در ژانویه سال 1986, جلسه مهمی با شرکت مقام های بلند پایه سیا و آژانسی امنیت ملی ایالات متحده
در واشنگتن تشکیل شد. بحث اصلی جلسه بر سر این نکته بود که آیا ایالات متحده باید اطلاعات
جاسوسی خود را از عراق, در اختیار ایران قرار دهد یا خیر؟ معاون آژانس امنیت ملی, رابرت گیتس
با این امر مخالفت ورزید, اما این نظر از سوی شورای امنیت ملی مردود دانسته شد. و

در سال 1987, رئیس جمهور بوش, چند بار در سخنرانی های همگانی, به پشتیبانی از عراق اشاره
کرد. در یکی از این سخنرانی ها او می گوید ایالات متحده برای آینده باید روابط محکمی با عراق
برقرار سازد. و

بانکو ناسیونال دولاوورو, پس از این سخنرانی, پرداخت وامی به مبلغ 1/2 میلیارد دلار را برای عراق
تصویب کرد. در سال 1989, ستیز بین عراق و ایران به پایان خود نزدیک شد. و

در سال 1989, آژانس اطلاعاتی وزارت امور خارجه ایالات متحده گزارش محرمانه ای را برای
جیمز بیگر وزیر خارجه تهیه می کند که در آن هشدار می دهد عراق در روابط خارجی خود بسیار
فعال شده .. و برای ساختن سلاح های شیمیایی, میکروبی و موشک به سختی در تلاش است. و
بیکر هیچ اقدام جدی در مورد این گزارش انجام نداد و همان گونه که پسانتر خواهیم دید
صدام حسین را هم بر این باور تشویق کرد که ایالات متحده در سیاست های عراق نسبت به همسایگان
خاور میانه ای اش همراه خواهد بود. و

در آوریل همان سال, وزارت نیروی ایالات متحده در یک گزارش مفصل اشاره کرد که عراق در صدد
اجرای طرح ساختن بمب هسته ای است. در پی آن, در ماه جون, گزارش دیگری وسیله بانک اگزیم
سیا و بانک مرکزی آمریکا تنظیم شد که نشان می داد عراق, فن آوری آمریکایی را به طور مستقیم
به طرح های موشکی, ساختن تانک و صنایع حمل و نقل خود انتقال می دهد. و

در 14 اگوست 1989, پلیس فدرال آمریکا شعبه بانکوناسیونال در آتلانتا را مورد بازرسی قرار داد. و
پاره ای هنوز بر این تردیدند که آیا این حمله برای نابود کردن اسنادی بود که دلائل مصرف وام های
عراق, در خرید فن آوری تجهیزات حساس و دیگر دانش های نظامی را از میان ببرد, یا برای تحقیق
در مورد در خواست وزارت کشاورزی آن کشور بوده است. و

در جریان ماه سپتامبر, به گفته یکی از شاهدان سیا برای زدودن نکوهش از خویش, طی گزارشی به
جمیز بیکر اعلام داشت که عراق در صدد به دست آوردن توانایی ساخت سلاح های هسته ای است
عراق فن آوری را از شرکت هایی که گمان می رود با پاکستان در ارتباطند, به دست می آورد
مدت ها بود که پاکستان از جانب کمیسیون انرژی ایالات متحده در مظان اتهام و حتی متهم به ساختن
سلاح های هسته ای بود. این بدگمان به سرد شدن روابط دو کشور انجامید و گفته می شد که در
پایین ترین سطح روابط دیپلماتیک قرار داشت. و

در اکتبر سال 1989, وزارت خارجه به بیکر پیشنهاد کرد, موضوع برنامه اعتبارات وزارت
کشاورزی را از دسترس بازرسان در بانکوناسیونال به دور بدارد. بیگر در این زمینه یادداشتی را
امضاء می کند که پاره ای آن را به عنوان تأیید وی بر متن یادداشت تعبیر کردند. این یک اصل کلی
است که اگر شخصی سندی را امضاء کند, دلیل بر موافقت او بر متن سند است. و

اندکی پسانتر, در میان شگفتی همگان, رئیس جمهور بوش راهنمای شماره 26 شورای امنیت را که
بازرگانی میان ایالات متحده و عراق را مورد پشتیبانی قرار می داد, امضاء کرد. و

بخشی از متن بدین قرار است: دسترسی به خلیج فارس و کشورهای کلیدی دوست در آن منطقه, از
نکات با اهمیت و امنیت ملی آمریکاست. این موارد نشان می دهد که از اکتبر 1989, رئیس جمهور
آمریکا در مورد عراق سیاست پردازی نیرنگ آمیز را به کار گرفته است. چه در همان هنگام که
عراق را به عنوان یک متحد ایالات متحده معرفی می کرد, آمادگی های جنگی علیه آن کشور را
سازمان می داد. و

در 26 اکتبر 1989, سه هفته پسانتر, بوش عراق را یک کشور دوست اعلام داشت و وزیر خارجه
بیگر, از وزیر کشاورزی کلی تون یوتر درخواست کرد که اعتبارات بازرگانی کشاورزی را برای
عراق افزایش دهد. آقای یوتر, برغم تردیدهای وزارت خزانه داری, یک میلیارد دلار برای استفاده
دولت بغداد به تصویب رساند. و

معاون وزیر امور خارجه آمریکا لورانس ایگل برگر, به وزارت خزانه داری اطمینان داد که دادن
اعتبار یادشده به دلائل ژئوپولتیک ضرورت داشته است. ایگل برگر در ضمن ارائه دلائل, چنین
بیان می کند توانایی ما برای زیر نفوذ قرار دادن رفتار عراق, از لبنان تا روند صلح خاورمیانه
اشاره مبهم به اسرائیل می تواند از راه گسترش بازرگانی بهبودی یابد. و

با این همه, از دیدگاه عناصر دمکرات با سوء ظن در کنگره آمریکا و شاید هم بر اثر افشای اطلاعات
جاسوسی از سوی اسرائیل این گفته های قانع کننده به نظر نمی رسید. و

در سال 1990, کمیته بررسی وام ها در کنگره اعلام داشت, عراق و هشت کشور دیگر که از آمریکا
وام دریافت داشته اند, نسبت به آن کشور رفتاری ستیز جویانه دارند. این علامع در واقع طرح جنگ
با عراق را به میانه کشید. و

زیر فشار کنگره و داده های جاسوسی که رئیس جمهور بوش آگاهی کنگره از آنها را به مصلحت
نمی دانست, در ژانویه سال 1990, عراق را از کمک های کنگره محروم گردانید. و

جان کلی, متخصص وزارت امور خارجه, از بیم آنکه دخالت کنگره مسیر طرح های جنگ با عراق
را دگر گون سازد, یادداشتی به معاون آن وزارت رابرت کیمیت تسلیم می دارد که در آن, از وزارت
کشاورزی به علت تأخیری که در پرداخت وام های عراق به عمل آمد, انتقاد کرده بود. و

در رویداد فوریه سال 1990, روشن شد که رئیس جمهور, برای تجهیز عراق و شاید هم برای آنکه
تأخیری در  در برنامه آغاز جنگ روی ندهد علاقه مندی فراوانی از خود نشان می دهد. و

در 6 فوریه جمیز کلی مشاور حقوقی بانک مرکزی در نیویورک که مسؤولیت سامان بخشی عملیات
بانکوناسیونال در ایالات متحده را بر عهده داشت یادداشتی به مقامات وزارت امور خارجه تسلیم کرد
که نگرانی های فراوانی را برانگیخت. و

مسافرت پژوهشگران جنایی بانک مرکزی آمریکا به ایتالیا منتفی شد و بانکوناسیونال از درج مطالب
روزنامه ها ابراز ناخشنودی کرد. و

کلی در بخشی از یادداشت 6 فوریه خود نوشته بود.. عدم تصویب وام های ما به صدام از عناصر
کلیدی روابط با وی به شمار می رود و موجبات شتاب بخشیدن به کوشش های مخالفت آمیز او را
فراهم می سازد. و

در صورتی که تا آن هنگام ایالات متحده از برنامه های طرح ریزی شده جنگ علیه صدام آگاهی
نداشته, بیان بخش دوم نوشته کلی شگفت آور به نظر می رسد. چه, اگر ایالات متحده از حرکت های
مخالفت آمیز, صدام بیمناک بوده چگونه به تجهیز نظامی او مبادرت می ورزیده است؟ از دیدگاه
منطق, اگر وزارت امور خارجه بر این باور بوده که ممکن است صدام به حرکت مخالفت آمیز علیه
آن کشور گرایش پیدا کند, باید اعتبارات و وام های داده شده به وی را معلق می ساخت. و

کمیته 300 باشگاه رم
دکتر جان کولمن
ترجمه دکتر یحیی شمس