تهاجمی دیگر از روحانیون
مبارزه ایرانیان برای استقلال آزادی دوباره
سلطان محمد دوم پادشاه عثمانی با فتح قسطنطنیه در 29 مه 1453 می . به عمر هزار ساله امپراطوری
رم شرقی پایان داد که مصادف با آغاز قرن جدید و پایان قرن وسطی گردید. او ضمن فتوحاتی توانست بر
سراسر آسیای صغیر سلطه یابد، و در اروپا نیز نواحی زیادی را متصرف شد. او قصد چنگ اندازی به ایران
و دیگر کشورهای اسلامی را داشت و اگر هم کسی مخالفت و مقاومت می کرد با بر چسب بی دینی
روبرو می گردید و خونش حلال می شد. و
اروپائیان و آسیاییها با قدرت روز افزون عثمانی راهی را بسته دیدند، ولی نیاز به کالا راهی دیگر گشود
دو کشور اروپائی اسپانیا و پرتقال و دریانوردان ماجراجوی آنها، برای گسترش امیال استعمار گرانه خویش
بسیار قاره ها و جزایری را، کشف کردند و بتصرف در آوردند. رقابت و جنگ ناشی از آن، آنها را بر سر عقل
آورد و تقسیم غنائم کردند. نیمکره غربی را اسپانیا و نیمکره شرقی را پرتقال تصاحب کرد، و لذا آسیا را
پرتقال فرمان می راند و خلیج فارس را اشغال و راه برای خویش باز کرد. و
ازبکان و ترکمنها نیز خراسان را مورد تجاوز قرار دادند. در این هنگامه شوم شاه اسماعیل صفوی توانست
با شجاعت و همتی بی مانند استقلال ایران را تضمین کند و حاکمیت ملی را مستقر سازد. او از جانب پدر
نواده شیخ صفی الدین اردبیلی و از سوی مادر به اووزن حسن آق قویونلو می رسید. او یکساله بود که
پدرش بدست پادشاه شیروان کشته شد. گویند مرگ پدرش هرج و مرج براه انداخت و او و برادرش به
گیلان رفتند و در لاهیجان در نزد حکمران آنجا که تمایلات شیعه داشت بسر بردند. و
حوادث زمان از سوئی و آمادگی پذیرش، که در او بود، پدیده ای بوجود آورد، اقبال نه قبیله بسوی چهره ای
سیزده ساله، و تشکیل ارتشی بنام قزلباش و دعوی استقلال از سوی او. آوازه قیام در 1501 سبب شد، که
بسیاری از مردم سوریه، دیار بکسر به او بپیوندند، و با این لشکر، فرخ سیار پادشاه شیروان را بخود خواهی
پدر در نزدیکی قریه گلستان شکست و بقتل برساند. او توانست ضمن فتوحآتی دیگر در 11 مارس 1502 م
بنام شاه اسماعیل صفوی تاجگذاری کند. او توانست با رسمی کردن شیعه دولت مستقلی را بنا نهد. شیعه در
واقع سلاحی بود سیاسی که حاکمیت بخشید باستقرار ملی در این سرزمین. نباید از نظر دور داشت سیل
مردمی که باو روی آوردند، و او را حمایت نمودند، شیعیان بودند از قفقاز، آسیای صعیر، سوریه. و
او با زور شمشیر و کشتار، سنی مذهبان را که مقاومت می کردند از سر راه خود بر می داشت. او توانست
شبیک خان را که از نوادگان چنگیزخان و مردمی بی رحم و متعصب بود در 1510 بقتل رساند و سراسر
خراسان، فلات و قندهار و. ... را فاتح شود.و
پس از قتل شبیک خان، پوست سرش را پر از کاه کرده نزد سلطان با یزید فرزند محمد فاتح پادشاه عثمانی
فرستاد. گشتار وحشیانه شاه اسماعیل از سنی مذهبان و عملی که با شبیگ خان نمود، زمینه جنگ وسیعی
را بین ایران و عثمانی بوجود آورد.و
پسر سلطان با یزید، شاهزاده سلیم، که مردی خونخوار بود،علیه پدر قیام و با یزید ناچار به نفع پسر از
سلطنت کناره گرفت. سلیم تمام برادران و برادرزادگان خود را کشت بجز مراد که موفق بفرار شد.و
به شاه اسماعیل پناه آورد شاه اسماعیل او را گرامی داشت و حکومت قسمتی از فارس را به او داد.و
سلیم ضمن ارسال سرداری به ایران تقاضای استرداد مراد رانمود. شاه اسماعیل او را غاضب تخت و تاج
خواند و با فرستادن دو نفر از سرداران قزلباش به بهانه جمع آوری شیعیان آناتولی شهرهای قره حصار
و ملاطیه را تصرف نمود. و
سردار سلیم نیز در مدت اقامت خود در تبریز با سران ایلات، رابطه برقرار نمود و ضمن جمع آوری اطلاعات
زیادی پی خبر از ایران رفت. و
سلیم با انعقادی قرارداد های صلح بین خود و کشورهای اروپائی موقتاً خود را از ناحیه غرب آسوده خاطر نمود
و سپس با خواست، از شیخ الاسلام استانبول، فتوی داد، که قتل یک نفر شیعه بیش از هفتاد کافر حربی و
مسیحی ثواب دارد و در نتیجه قتل عام وحشتناکی سراسر خاک عثمانی را فرا گرفت و بیش از چهل هزار نفر
از شیعیان بقتل رسیدند. و
سلیم در 19 مارس 1514 م. به ایران لشکرکشی نمود. عبداله خان ازبک را نیز تحریک به خوانخواهی
شبیک خان عمویش نمود، و ضمن ارسال نامه ای توهین آمیز اعمال شاه اسماعیل را نسبت به خلفای
راشدین تقبیه و گناه دانست و سر انجام با ارسال نامه ای دیگر ادعای خلافت و جانشینی پیغمبر اسلام را
نمود و از شاه اسماعیل خواسته شده بود، که توبه کند و ایران را جز متصرفات عثمانی بداند. و
شاه اسماعیل با ارسال پاسخهایی، کوبند مرتبه ای یک قوطی تریاک توسط یکی از درباریان فرستاده بود تا
به کنایه به سلطان بفهماند که تسخیر ایران و سقوط خاندان صفوی غیر ممکن و رویائی است که در حال
کشیدن تریاک دست می دهد. سلطان خود خواه با دریافت آن نامه بلادرنگ سفیر ایران را بقتل و با دادن
نامه ای توهین آمیز و بهمراه آن یک دست لباس زنانه بسوی تبریز حرکت نمود. در این نبرد که در جلگه
چالداران نزدیک خوی رخ داد و بنبرد چالداران معروف است لشکریان قزلباش با وجود شجاعت و شهامتی
بی نظیر بعلت نداشتن سلاحهای آتشین و کمبود نیرو نسبت به ارتش عثمانی به عقب نشینی دست زدند. و
شاه اسماعیل که خود در قلب سپاه شمشیر می زد، از ناحیه بازو زخمی گردید.و
سلطان سلیم تبریز را تسخیر و حرمسرای شاه اسماعیل بدست سپاهیان افتاد. گویند بعلت ظهور آثار شورش
مبنی بر عدم تمایل بکشتار برادران دینی خود،ایرانیان در سپاه عثمانی عازم خاک عثمانی شد و در بین راه
نخجوان و ایروان و. .. را هم تصرف کرد. و
گفتنی است که در جنگ میان ایران و عثمانی بهروزه خانم همسر مورد علاقه شاه اسماعیل وجود داشت
و شاه اسماعیل با ارسال هیئتی برپاست سید نورالدین عبدالوهاب تقاضای استرداد همسرش را نمود.و
شاه سلیم در صورت خودداری از لعن و توهین به خلفای سه گانه و خواندن خطبه بنام آنها حاضر شد همسرش
را باز پس فرستد ولی این شرط را نپذیرفت و شاه سلیم عقد او را با شاه باطل و به عقد قاضی عسکر آناتولی
درآورد. و
شاه اسماعیل بار دیگر ارسال نامه و تقبیه کار سلطان سلیم، خواستار همسرش شد که سفیران را زندانی و
نامه اش را بدون پاسخ، گذاشت. و
شاه اسماعیل بخاطر جبران شکست چالداران به مصر و دولتهای اروپائی روی آورد و آنها را تحریک بجنگ با
دولت عثمانی نموده ولی سلطان سلیم ضمن فتوحات زیاد و کشته شدن پادشاه پیر مصر ضمن تسخیر سوریه
لبنان و فلسطین عازم فتح مصر گردید و فاتحانه وارد قاهره شد والمقوکل سوم آخرین خلیفه عباسی را اسیر
و با خود به استانبول آورد و خود را خلیفه مسلمین خواند، و از تاریخ 1507 م. مصر جز و متصرفات عثمانی
به حساب آمد.و
دولت و نیز از سوی عثمانی ها مورد تجاوز قرار گرفته بود، لذا شاه اسماعیل ضمن ارسال سفرائی آنها را
دعوت به اتحاد و جنگ بر علیه عثمانی ها نمود و نیز بخاطر گرفتاری و در گیری جنگ پیشنهادات شاه اسماعیل
را نپذیرفت، او کوششهای هم در امر بوجود آوردن اتحادی با مجارستان، لهستان و شوریدن آنها برعلیه
عثمانی ها نمود و آنها نیز استقبال کردند. عثمانی سرگرم پیروزی بود، و توانست در 1521 بلگراد را فتح و
جزیره ردوس را تصرف شود.و
شاه اسماعیل سپس ارسال نامه ای امپراطوری آلمان و توضیح جنگهای خود با عثمانی خواستار اتحاد برعلیه
عثمانی شد. سفیر شاه مورد استقبال قرار گرفت. شارلکن امپراطور آلمان با ارسال نامه ضمن اظهار
گرفتاری ها، موافقت خود را اعلان داشت ولی نامه زمانی به ایران رسید که شاه اسماعیل بیش از یک سال
از مرگش می گذشت. و
شارلکن، چهار سال بعد هم سفیری به ایران می فرستد با نامه ای که بیان کننده آنست که از خبر مرگ شاه
اسماعیل در اروپا اطلاعی در دست نبود. در آن نامه ضمن تعریف از شجاعت و تدبیر نامبرده، آمادگی خود را
برای اتحاد علیه عثمانی اعلان می دارد. شاه اسماعیل در 23 مه 1524 در سن 38 سالگی بمرض سل
درگذشت و پسر ده ساله اش شاه طهماسب با ایجاد یک شورای نیابت سلطنت از سرداران قزلباش بتخت
سلطنت تکیه زد.و
با اطلاع از در گذشت شاه اسماعیل، ازبکان چندین بار به ایران حمله ور شدند که توسط قوای ایران دفع شد.و
مبارزه ایرانیان برای استقلال آزادی دوباره
سلطان محمد دوم پادشاه عثمانی با فتح قسطنطنیه در 29 مه 1453 می . به عمر هزار ساله امپراطوری
رم شرقی پایان داد که مصادف با آغاز قرن جدید و پایان قرن وسطی گردید. او ضمن فتوحاتی توانست بر
سراسر آسیای صغیر سلطه یابد، و در اروپا نیز نواحی زیادی را متصرف شد. او قصد چنگ اندازی به ایران
و دیگر کشورهای اسلامی را داشت و اگر هم کسی مخالفت و مقاومت می کرد با بر چسب بی دینی
روبرو می گردید و خونش حلال می شد. و
اروپائیان و آسیاییها با قدرت روز افزون عثمانی راهی را بسته دیدند، ولی نیاز به کالا راهی دیگر گشود
دو کشور اروپائی اسپانیا و پرتقال و دریانوردان ماجراجوی آنها، برای گسترش امیال استعمار گرانه خویش
بسیار قاره ها و جزایری را، کشف کردند و بتصرف در آوردند. رقابت و جنگ ناشی از آن، آنها را بر سر عقل
آورد و تقسیم غنائم کردند. نیمکره غربی را اسپانیا و نیمکره شرقی را پرتقال تصاحب کرد، و لذا آسیا را
پرتقال فرمان می راند و خلیج فارس را اشغال و راه برای خویش باز کرد. و
ازبکان و ترکمنها نیز خراسان را مورد تجاوز قرار دادند. در این هنگامه شوم شاه اسماعیل صفوی توانست
با شجاعت و همتی بی مانند استقلال ایران را تضمین کند و حاکمیت ملی را مستقر سازد. او از جانب پدر
نواده شیخ صفی الدین اردبیلی و از سوی مادر به اووزن حسن آق قویونلو می رسید. او یکساله بود که
پدرش بدست پادشاه شیروان کشته شد. گویند مرگ پدرش هرج و مرج براه انداخت و او و برادرش به
گیلان رفتند و در لاهیجان در نزد حکمران آنجا که تمایلات شیعه داشت بسر بردند. و
حوادث زمان از سوئی و آمادگی پذیرش، که در او بود، پدیده ای بوجود آورد، اقبال نه قبیله بسوی چهره ای
سیزده ساله، و تشکیل ارتشی بنام قزلباش و دعوی استقلال از سوی او. آوازه قیام در 1501 سبب شد، که
بسیاری از مردم سوریه، دیار بکسر به او بپیوندند، و با این لشکر، فرخ سیار پادشاه شیروان را بخود خواهی
پدر در نزدیکی قریه گلستان شکست و بقتل برساند. او توانست ضمن فتوحآتی دیگر در 11 مارس 1502 م
بنام شاه اسماعیل صفوی تاجگذاری کند. او توانست با رسمی کردن شیعه دولت مستقلی را بنا نهد. شیعه در
واقع سلاحی بود سیاسی که حاکمیت بخشید باستقرار ملی در این سرزمین. نباید از نظر دور داشت سیل
مردمی که باو روی آوردند، و او را حمایت نمودند، شیعیان بودند از قفقاز، آسیای صعیر، سوریه. و
او با زور شمشیر و کشتار، سنی مذهبان را که مقاومت می کردند از سر راه خود بر می داشت. او توانست
شبیک خان را که از نوادگان چنگیزخان و مردمی بی رحم و متعصب بود در 1510 بقتل رساند و سراسر
خراسان، فلات و قندهار و. ... را فاتح شود.و
پس از قتل شبیک خان، پوست سرش را پر از کاه کرده نزد سلطان با یزید فرزند محمد فاتح پادشاه عثمانی
فرستاد. گشتار وحشیانه شاه اسماعیل از سنی مذهبان و عملی که با شبیگ خان نمود، زمینه جنگ وسیعی
را بین ایران و عثمانی بوجود آورد.و
پسر سلطان با یزید، شاهزاده سلیم، که مردی خونخوار بود،علیه پدر قیام و با یزید ناچار به نفع پسر از
سلطنت کناره گرفت. سلیم تمام برادران و برادرزادگان خود را کشت بجز مراد که موفق بفرار شد.و
به شاه اسماعیل پناه آورد شاه اسماعیل او را گرامی داشت و حکومت قسمتی از فارس را به او داد.و
سلیم ضمن ارسال سرداری به ایران تقاضای استرداد مراد رانمود. شاه اسماعیل او را غاضب تخت و تاج
خواند و با فرستادن دو نفر از سرداران قزلباش به بهانه جمع آوری شیعیان آناتولی شهرهای قره حصار
و ملاطیه را تصرف نمود. و
سردار سلیم نیز در مدت اقامت خود در تبریز با سران ایلات، رابطه برقرار نمود و ضمن جمع آوری اطلاعات
زیادی پی خبر از ایران رفت. و
سلیم با انعقادی قرارداد های صلح بین خود و کشورهای اروپائی موقتاً خود را از ناحیه غرب آسوده خاطر نمود
و سپس با خواست، از شیخ الاسلام استانبول، فتوی داد، که قتل یک نفر شیعه بیش از هفتاد کافر حربی و
مسیحی ثواب دارد و در نتیجه قتل عام وحشتناکی سراسر خاک عثمانی را فرا گرفت و بیش از چهل هزار نفر
از شیعیان بقتل رسیدند. و
سلیم در 19 مارس 1514 م. به ایران لشکرکشی نمود. عبداله خان ازبک را نیز تحریک به خوانخواهی
شبیک خان عمویش نمود، و ضمن ارسال نامه ای توهین آمیز اعمال شاه اسماعیل را نسبت به خلفای
راشدین تقبیه و گناه دانست و سر انجام با ارسال نامه ای دیگر ادعای خلافت و جانشینی پیغمبر اسلام را
نمود و از شاه اسماعیل خواسته شده بود، که توبه کند و ایران را جز متصرفات عثمانی بداند. و
شاه اسماعیل با ارسال پاسخهایی، کوبند مرتبه ای یک قوطی تریاک توسط یکی از درباریان فرستاده بود تا
به کنایه به سلطان بفهماند که تسخیر ایران و سقوط خاندان صفوی غیر ممکن و رویائی است که در حال
کشیدن تریاک دست می دهد. سلطان خود خواه با دریافت آن نامه بلادرنگ سفیر ایران را بقتل و با دادن
نامه ای توهین آمیز و بهمراه آن یک دست لباس زنانه بسوی تبریز حرکت نمود. در این نبرد که در جلگه
چالداران نزدیک خوی رخ داد و بنبرد چالداران معروف است لشکریان قزلباش با وجود شجاعت و شهامتی
بی نظیر بعلت نداشتن سلاحهای آتشین و کمبود نیرو نسبت به ارتش عثمانی به عقب نشینی دست زدند. و
شاه اسماعیل که خود در قلب سپاه شمشیر می زد، از ناحیه بازو زخمی گردید.و
سلطان سلیم تبریز را تسخیر و حرمسرای شاه اسماعیل بدست سپاهیان افتاد. گویند بعلت ظهور آثار شورش
مبنی بر عدم تمایل بکشتار برادران دینی خود،ایرانیان در سپاه عثمانی عازم خاک عثمانی شد و در بین راه
نخجوان و ایروان و. .. را هم تصرف کرد. و
گفتنی است که در جنگ میان ایران و عثمانی بهروزه خانم همسر مورد علاقه شاه اسماعیل وجود داشت
و شاه اسماعیل با ارسال هیئتی برپاست سید نورالدین عبدالوهاب تقاضای استرداد همسرش را نمود.و
شاه سلیم در صورت خودداری از لعن و توهین به خلفای سه گانه و خواندن خطبه بنام آنها حاضر شد همسرش
را باز پس فرستد ولی این شرط را نپذیرفت و شاه سلیم عقد او را با شاه باطل و به عقد قاضی عسکر آناتولی
درآورد. و
شاه اسماعیل بار دیگر ارسال نامه و تقبیه کار سلطان سلیم، خواستار همسرش شد که سفیران را زندانی و
نامه اش را بدون پاسخ، گذاشت. و
شاه اسماعیل بخاطر جبران شکست چالداران به مصر و دولتهای اروپائی روی آورد و آنها را تحریک بجنگ با
دولت عثمانی نموده ولی سلطان سلیم ضمن فتوحات زیاد و کشته شدن پادشاه پیر مصر ضمن تسخیر سوریه
لبنان و فلسطین عازم فتح مصر گردید و فاتحانه وارد قاهره شد والمقوکل سوم آخرین خلیفه عباسی را اسیر
و با خود به استانبول آورد و خود را خلیفه مسلمین خواند، و از تاریخ 1507 م. مصر جز و متصرفات عثمانی
به حساب آمد.و
دولت و نیز از سوی عثمانی ها مورد تجاوز قرار گرفته بود، لذا شاه اسماعیل ضمن ارسال سفرائی آنها را
دعوت به اتحاد و جنگ بر علیه عثمانی ها نمود و نیز بخاطر گرفتاری و در گیری جنگ پیشنهادات شاه اسماعیل
را نپذیرفت، او کوششهای هم در امر بوجود آوردن اتحادی با مجارستان، لهستان و شوریدن آنها برعلیه
عثمانی ها نمود و آنها نیز استقبال کردند. عثمانی سرگرم پیروزی بود، و توانست در 1521 بلگراد را فتح و
جزیره ردوس را تصرف شود.و
شاه اسماعیل سپس ارسال نامه ای امپراطوری آلمان و توضیح جنگهای خود با عثمانی خواستار اتحاد برعلیه
عثمانی شد. سفیر شاه مورد استقبال قرار گرفت. شارلکن امپراطور آلمان با ارسال نامه ضمن اظهار
گرفتاری ها، موافقت خود را اعلان داشت ولی نامه زمانی به ایران رسید که شاه اسماعیل بیش از یک سال
از مرگش می گذشت. و
شارلکن، چهار سال بعد هم سفیری به ایران می فرستد با نامه ای که بیان کننده آنست که از خبر مرگ شاه
اسماعیل در اروپا اطلاعی در دست نبود. در آن نامه ضمن تعریف از شجاعت و تدبیر نامبرده، آمادگی خود را
برای اتحاد علیه عثمانی اعلان می دارد. شاه اسماعیل در 23 مه 1524 در سن 38 سالگی بمرض سل
درگذشت و پسر ده ساله اش شاه طهماسب با ایجاد یک شورای نیابت سلطنت از سرداران قزلباش بتخت
سلطنت تکیه زد.و
با اطلاع از در گذشت شاه اسماعیل، ازبکان چندین بار به ایران حمله ور شدند که توسط قوای ایران دفع شد.و