Donnerstag, 28. Februar 2013

دولت آلمان سیاست جمهوری اسلامی ایران


مناسبات تجاری آلمان با ایران پیشینه ای تاریخی و دورانی ابعادی وسیع و گسترده داشته است 
ایران یکی از بازارهای آلمان و یک منطقه ای مهم سرمایه گذاری و صدور تکنولوژی صنایع و کالاهای
 .آلمان به شمار می رفته است

سرمایه داران و صاحبان آلمان با بازار ایران آشنایی دیرینه و طولانی دارند در دوران سی چهار سال
پس از انقلاب مناسبات دو کشور به طور ناگزیر دستخوش نوسانات بسیار گردید و حجم مبادلات
.بازرگانی میان دو کشور میزانی قابل ملاحظه کاهش یافت

معهذا دولت و سرمایه داران آلمانی با وجود سیاست بسته ی جمهوری اسلامی اجبارات و الزامات
سیاسی بین المللی و فشارهای امریکا همواره کوشیده اند روابط خود را با ایران به گونه ای حفظ
.کنند و حتا نقش حلقه ی واسط میان ایران و غرب را ایفا کنند

دولت آلمان در سال های 90 میلادی با توجه به فشار افکار عمومی آلمان و جهان و اعتراض آن ها
نسبت به نقض حقوق بشر در ایران ناگزیر سیاست دیالوگ انتقادی با جمهوری اسلامی را مبنای
سیاست خود اعلام کرد یعنی حفظ رابطه با رژیم جمهوری اسلامی ملایان طلاب ها در عین گفت
و گو و فشار در زمینه ی رعایت حقوق بشر در ایران پس از رای دادگاه میکونوس و آشکار شدن نقش
 بالاترین مقامات جمهوری اسلامی ( ولایت فقیه علی خامنه ای علی اکبر هاشمی رفسنجانی و
فلاحیان و ) در جنایت میکونوس و به طور کلی نقش آن ها در تروریسم دولتی ادامه ی سیاست گفت
 گو ی انتقادی دیگر ممکن نبود در نتیجه پس از رای دادگاه تنش های جدید بر فضای روابط دو کشور
.حاکم گردید و روابط بار دیگر به سردی گرایید

در چندین سال اخیر روند تحولات در ایران امکانات و زمینه های مناسبی جهت بهبود و گسترش
مناسبات با خارج به وجود آورد . از یک سو نیروهای جبهه ی دوم خرداد که باز شدن در سیاست خارجی
 .تا کنونی برخاستند

دولت سرمایه داری آلمان خود را با شرایط جدید روبه رو دیدند و لازم بود برای عقب نیافتادن از رقبا و
استفاده از غنایم و بازار ایران به سرعت دست به کار شوند به ویژه این که با افزایش بهای نفت و ایجاد
 .دورنمای جدید و امکانات مالی بیشتر ایران باید به هر قیمت وارد میدان  شدند



جنگ جهانی اول


احمد شاه در تابستان 1293 برابر با 1914 به سن قانونی رسید و در همین سال تاجگذاری کرد. و
شروع سلطنت او با آغاز جنگ جهانی اول مقارن افتاد. و
اوضاع سیاسی اقتصادی و نظامی کشور ایران سامانی نداشت. ارتش تزاری شمال ایران تا قزوین 
را زیر نفوذ خود داشت و انگلیسها جنوب ایران تا اصفهان را زیر تسلط خود داشتند.در جریان جنگ 
قوای عثمانی که متحد آلمان بود از جانب مغرب وارد ایران شد. و

دولت ایران اعلام بی طرفی کرد اما از جانب روس و انگلیس پذیرفته نشد و در واقع قسمت اعظم 
خاک ایران در اشغال قوای نظامی  روسیه و انگلیس و آلمان بیگانه بود. و

در آغاز جنگ شیخ الاسلام عثمانی فتوای جهاد علیه انگلستان و فرانسه و روسیه صادر کرد. یکی 
از مراجع بنام شیعه در آن زمان میرزا حسن شیرازی فتوای شیخ الاسلام عثمانی را تایید کرد و 
محاربه با انگلیس و روسیه را برای شیعیان واجب شمرد. و

رقیب او آخوند سید محمد کاظم خراسانی یکی دیگر از مراجع بزرگ آن زمان به دولت ایران توصیه 
کرد تا به روس و انگلیس بپیوندند و فتوای علیه عثمانی و آلمان را صادر کرد. و

دو فتوای متضاد و متغایر از دو مجتهد طراز اول میان طلاب و روحانیون و همچنین طرفداران این دو 
مرجع تقلید اختلافات ایجاد کرد و هر گروهی معجزه ای و شایعه ای پیرامون ولی نعمتان خود می 
ساختند. و

طرفداران حاج میرزا حسن شیرازی بر سر منابر می گفتند: امپراتور مردم و ارتش آلمان مسلمان 
شده و سربازان بازوبند ( لا اله الا الله محمد رسول الله ) با خود حمل می کنند و تا آنجایی پیش 
رفتند که امپراتور آلمان را مروج و مدافع اسلام نامیدند و به امپراتور آلمان عنوان ( حاج ویلهلم مؤید
 الاسلام ) دادند و پادشاه مسلمانان خواندند.و

طرفداران آخوند سید محمد کاظم خراسانی دولت و ملّت مسلمان عثمانی را نجس می شمردند 
ولی با افسران و عمّال انگلیسی ساعتها در خانه خود به مشاوره و تبادل نظر می نشستند و مورد
 تحقیر و ایراد طلاب گروه مخالف قرار می گرفتند. و

دامنه این تبلیغات و طرفداریهای ابلهانه روحانیون به ایران هم کشید و رجال سیاسی و نظامی به 
دو دسته تقسیم گردیدند. عده ای از رجال سیاسی و مذهبی به طرفداری آلمان و عثمانی مشغول
 شدند. و

شعر را در مدح امپراتور آلمان شعر گفتند . نویسندگان و روزنامه نگاران در ستایش جنگ علیه انگلیس
 و روسیه مقالات نوشتند . رجال سیاسی دولت و ادبی در رویای رهایی ایران از شّر روس و انگلیس 
را در سر می پروراندند و خلاصه فصل جدیدی در ادبیات سیاسی ایران مفتوح گردید. و

تهدید روس انگلیس نسبت به دولت سبب مهاجرت جعمی از وکلای مجلس و تعطیل آن شد. در 
هجرت دولت آزاد ایران به وجود آمد و موجب از کار افتادن دولت گشت. بدین گونه در طول چهار سال
 سلطنت احمد شاه ایران در اشغال بیگانگان بود و نخست وزیران انتخابی او علناً به طرفداری از 
روسیه و به ویژه انگلیس مشهور بودند و معاهده ها و قرار دادهای ننگینی امضاء کردند که به سبب 
تعطیل مجلس به تصویب نهایی نرسید اما بعدها باعث گرفتاری ایران شد. و

استقلال سیاسی و ارضی ایران از جانب طرفین جنگ به وضح نادیده گرفته می شد. و 
مستوفی الممالک نخست وزیر که مدافع بی طرفی ایران در جنگ بود در اثر فشار انگلیس و روس 
عدل شد و شاهزاده عبدالحسن میرزا فرمانفرما که مورد اطمینان دولت انگلیس بود نخست وزیر گردید

وی اعلام بی طرفی ایران را نادیده گرفت و مسبب موافقتنامه ژانویه هزار نصده شانزده 1916 شد که
 ظاهراً سرّی بین روس و انگلیس بسته شده بود و این دو کشور را مجاز می ساخت تا پس از پیروزی
در جنگ ایران را به نحوی بین خود تقسیم نمایند. و

قبلاً در دوران محمد علی شا قاجار و استبداد صغیر قرار داد سرّی دیگری بین روس و انگلیس بر سر
تقسیم ایران در سال 1907 بسته شده بود اما انقلاب اکتبر 1917 و نظر دولت جدید روسیه مبنی 
بر عدم دخالت در امور دیگر کشور ها مانع تقسیم ایران گردید. و
ایران عملاً از دوران مظفرالدین شاه تا انقراض قاجاریه به دو منطقه نفوذ تقسیم شده بود

با انقلاب اکتبر نیکلای دوم تزار روسیه مجبور به استعفاء شد. بلشویکها زمام امور روسیه را به 
دست گرفتند . انتشار خبر پیروزی کمونیستها در روسیه و انقراض سلطنت در آن کشور ارتش 
اشغالی را در ایران دچار سر در گمی عمیقی ساخت. و

عده ای به انقلاب کمونیستی پیوستند و عده ای به تزار ها وفادار ماندند و در خاک ایرانم به فعالیت
 علیه دولت انقلابی روسیه مشغول شدند. و
 علی دشتی: تاریخ سی پنج سال هجرت ولایت فقیه رهبر ایران


Samstag, 16. Februar 2013

رویدادهای پایان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد

رویدادهای پایان دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد گذشت طی این چندین سال تغییراتی قابل ملاحظه در روحیه و 
جسارت مبارزه جویی مردم مبارز و در آرایش نیروهای سیاسی به وجود آمد. و
به رغم قدرت نمایی های حاکمان بن بست جمهوری اسلامی ایران و ناتوانی آن در خروج از مدار بسته ی موجود در 
.دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد گذشت بیش از پیش به نمایش گذارده شد
در واقع آزمون جریان ولایت فقیه و نظام سپاه پاسداران تجربه ای بزرگ و دوره ای پر تلاطم در تاریخ جمهوری 
.اسلامی ایران است
بخش هایی بزرگ از نیروهای وابسته به نظام امید به تغییرات جدی در چارچوپ ساختارهای کنونی را از دست دادند
و روند جدایی از نظام و انفراد آن شتابی بیشتر یافت رژیم جمهوری اسلامی ولایت فقیه به نام انتخابات ریاست جمهوری 
.تنها یک راه باز گذاشته است 
رای دادن به یکی از تعداد چند نفری که از آغاز جمهوری اسلامی تا کنون از کارکزاران مهم نظام بوده و هستند
و از سوی رهبر ولایت فقیه و مجلس و شورای نگهبان به دلایلی که قابل فهم است به عنوان نامزد ریاست جمهوری
.پذیرفته شده است

البته یک اپوزیسیون سیاسی جدی نمی تواند چنین نمایشی را به منزله انتخابات آزاد بپذیرد برای شرکت در هر نوع 
 شاید هم انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران ( نه ) مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند و با عدم شرکت
در انتخابات و پایین آوردن میزان آرا, مخالفت خود با رژیم و آن را نشان دهن