Donnerstag, 2. Juni 2016

دادگاههای نظام ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران

این جناب راننده و در عین حال فرمانده ضمناً خیلی هم آتششان داغ بود و با پررویی تمام اولاً به
نیروهای زحمتکشان و کارگران ایران توهین می کرد, مثل اینکه شماها آنقدر احمقید که نمی فهمید
این کارهایتان یعنی مثلاً انتقاداتی که به یکی از روحانیون آن نظام می شود - مستقیماً بضرر تمام
کارگران  ایران میشود. و
بعدش هم خیلی راحت این راننده  فرمانده همه کارگران را به اضافه سرمایه دارها توی یک کیسه
می ریخت و می گفت هیچ فرقی با هم ندارید. شماها دلارها را از کجا می آورید؟ معلومه با
سرمایه داری جهانی زد و بند کرده اید و نمی گذارید که ما ریشه سرمایه داری را بگنیم. و
مخصوصاً اینکه با حمایت تان از دولت نمی گذارید که با ایدئولوژی ولایت فقیه قوانین قضائی را
عملی نشان بدهد. و

                             دادگاههای انقلاب ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران
این دادگاهها در 17 ژوئن 1979 از شورای انقلاب (9) و به تشویق آیت الله خمینی بطور موقت
برای رسیدگی به کار افراد سیاسی که پس از انقلاب دستگیر شده بودند تأسیس شد ولی بعد بصورت
دائم در آمد. اختیارات قانونی آنها که در سال 1983 اصلاح شد بشرح زیر است: رسیدگی به: و
هر گونه عملی علیه امنیت داخلی ایران یا خارجی, سوء قصد بجان شخصیت های روحانیون نظامی
و سیاسی, هر گونه تخلفی در رابطه بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نظام در مواردی که عقیده
خود متخلفان در دادگاههای قضائی بقدر کافی کیفر ندیده اند, از جمله تخلفات مربوط به
روزنامه نگاران, نویسندگان و روشنفکران, پرونده آنها را به دادگاه انقلاب ایدئولوژی ولایت فقیه
رهبر ایران واگذار می کنند. دادگاههای انقلاب ایدئولوژی ارباب به نحوی گسترده بخاطر بی اعتنایی
به روندهای قضایی و صدور کیفرهای سنگین مورد انتقاد قرار گرفته اند. محاکمات در این دادگاهها
.پشت درهای بسته, بدون کمک وکیل یا حق حضور شاهدان و بدون حق فرجام خواهی انجام می شود


یکی از کارگران گفت: این نظام و دولت و قانون اساسی را که خود آقا ولایت فقیه رهبر ایران معرفی
کرده, و بعد تعریف کردند که از آقای  منتظری یک مقاله در روزنامه ها سیاست های دولت
ولایت فقیه رهبر ایران را به زیر شلاق گرفته و گفتند که این نظام روحانیون نه نظام اسلامی است و
نه نظام انقلابی ایران است, این نظام روحانیون از ارباب تشکیل شده است. و

از مجموعه صحبت ها آقای منتظری معلوم بود که چقدر با نظام ولایت فقیه رهبر ایران اختلافتشان
شدید شده بود. البته جالب اینجاست که هر چه بورژوازی مذهبی ارباب به این روحانیون رکاب
می دهد و این روحانیون حاضرند زیرایدئولوژی پالانشان بروند, باز هم این روحانیون راضی نیستند
و چیزی بیشتری از ایدئولوژی ارباب را می خواهند. و

کارگران ایران باید در چنین شرایطی فواصل گام هایشان آنقدر محدود ولی در عین حال قدمگاه
بعدیشان آنقدر مطمئن باشد که به هیچ وجه فرصت و موقعیت کله پا بر زمین زدنشان را به حریف
ندهند. به نظر می رسد این معنا از طرف برخی نیرو سیاسی آزادیخواه و گروه مبارز آزادیخواه
نسبتاً واقعی دارد .و

هر بار که سخن از انتقاد و انتقاد از خود به میان می آید, بلافاصله این ایده در ذهن بسیاری از نیرو
سیاسی آزادیخواه ما شکل می گیرد که بله در یک تشکیلات دمرکراتیک, از ضعف ها و خطاها نباید
هراس داشت. ضعفها و اشتباهات فردی و تشکیلاتی را باید بی رحمانه به باد انتقاد گرفت. صادقانه
از خود انتقاد کرد, ضعفهای خود را شناخت و در جهت تصحیح آن حرکت کرد. و

وقتی می گوئیم انتقاد باید به منظور برطرف کردن اشتباهات و خطاها و دست یابی به راه حل های
جدید صورت گیرد, هنگامی که می گوئیم انتقاد باید برای تغییر واقعیت و نفی وضعیت موجود و
جایگزینی وضعیت جدید انجام گیرد, وقتی می گوئیم انتقاد هدف خود را به کارگیری تجارب, ارتقاء
آگاهی, تگامل شعور و بالا بردن توانمندی و تقویت اراده کارگران ایران برای تغییر و تبدیل و تحول
به وضعیت جدید قرار می دهد, پس قبل از همه لازم است بگوئیم انتقاد باید از هرگونه برخورد
شخصی مبرا باشد. و


  

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen