تعقیب و کشتار بابیان و بهاییان از سرگرمیهای روزانه ملایان و پادشاهان قاجار بود. روند بابی و
بهایی کشی تا اواخر دوران قاجار به بهانه های دینی و سیاسی ادامه داشت بابیان در جنبش مشروطیت
ایران سهم چشمگیری داشتند و می توان ادعا کرد که تلاشهای آنان در ایجاد انقلاب مشروطه ایران
بسیار کارساز بود
اما این واقعیت نه به این معنی ست که بهاییان طرفدار مشروطیت نبودند بلکه می باید چنان تعبیر گردد
که رهبران بهایی تأکید داشتند که بهاییان در سیاست دخالت نکنند تا بلکه جامعه نو بنیاد بهائی از آسیب
مسلمانان متعصب در امان بماند.
بهائی ستیزی در عمق جامعه ایرانی ریشه ای تاریخی داشت و تا کنون موجود است
در زمان رضاه شاه بهایی کشی در چند شهر ایران اتفاق افتاد . اما بطور کلی تعقیب بهاییان در آن دوران
از سیاستهای دوران رضاشاهی به شمار نمی رفت. رضا شاه در پی محدود ساختن قدرت روحانیت فرقه
شیعه بود .
در دوران رضاشاه اندیشه ملت شدن گسترش یافت و تا حدودی اندیشه اسلامی امت جای خود را به ملت داد
کشور می رفت تا همه ساکنان آن خود را ایرانی بدانند بدون آنکه مذهب مرام سیاسی و یا قومی در آن دخالت
آشکاری داشته باشد. اما در سالهای پس از سقوط رضاشاه آهسته آهسته این سیاست به فراموشی سپرده شد
و بازگشت فکر بی پای امت اسلامی به حوزه سیاست رسوخ کرد
جنگ سرد بین دو قدرت بزرگ جهانی شرق و غرب این سیاست را به ایران تحمیل کرد و در میان رجال
سیاسی ایران گسترش یافت
جمعیت فداییان اسلام پس از خروج رضاشاه از کشور برای مقابله با چپگرانی و بهاییان در ایران تأسیس گرید
در دو دهه بیست و سی تعقیب اقلیتهای مذهبی به ویژه بهاییان به بهانه مخالفت با افکار شبه مذهبی و
سوسیالیستی دولتهای پس از شهریور 1320 و شاه را در کژ راهه امت اسلامی انداخت و آنها را آشکارا در
مخالفت با آرمانهای انقلاب مشروطیت و اصول قانون اساسی دولت مشروطه قرار داد
تقریباً همه رجال سیاسی وابسته و ملی به گسترش این بیراهه سیاسی کمک شایانی کردند و به بیگانه ساختن
جامعه مدنی ایران ازآرمانهای دموکراتیک جنبش مشروطیت ایران شتاب بخشیدند . فرصت مغتنی برای
استحکام دموکراسی در ایران از دست رفت و کسب رأی مردم برای پشتیبانی از اصلاحات و رفورم حتا در
محدوده کنترل شده آن از چنگ شاه و دولت خارج گردید
با خروج رضاشاه رضاشاه زدایی با شدت هر چه تمامتر آغاز شد . دستگاه روحانیت چون موریانه به
خاییدن ارکان دموکراسی نو پای ایران مشغول و تمامی جلوه های زندگی مدرن و اندیشه تجدید ترقی و
آزادیخواهی بازیچه دست ملایان ارتجاعی در ایران گردید . دستگاه روحانیت فرقه شیعه با کمک همه
زمامداران پس از شهریور 20 در پی بازگشت زنان به زیر چادر و چاقچور و خواستار تعطیلی مدارس
مختلط بود
کانونها و انجمنهای تبلیغات اسلامی بظاهر برای نشر حقایق و احکام اسلامی در سراسر کشور افتتاح گردید
و به انتشار جزوات و روزنامه های دینی روزانه هفتگی و ماهانه با پسوند اسلام و یا اسلامی مشغول شدند
در مجموع عقده دیرینه ملایان پس از ظهور جنبش بابی و سپس بهایی دوباره در ایران سر باز کرد و میدان
برای ابراز نفرت و دشمنی علیه اقلیتهای مذهبی به ویژه بهاییان و همچنین برای بر اندازی اندیشه بیداری و
روشنگری ایرانیان فراختر گردید .
تبلیغات اسلامی و تعلیمات دینی با پافشاری مراجع تقلید در برنامه دروس دبستانها و دبیرستانها گنجانده شد
تمامی این فعالیتها در تهران و شهرستانها در دهه بیست و پس از آن گرد محور دشمنی و سرکوب بهاییان
احمدکسروی و طرفدارانش و حزب توده و هوادارانش دور می زد که زیر نظر دولت و در بیشتر مواقع با
کمک دولت انجام می گرفت .
در حقیقت این دستگاه روحانیت بود که فکر دایی جان ناپلئون را در ایران ریشه دار ساخت که هر چه در
ایران انجام می گیرد ساخته قدرتهای خارجی است آثار جعلی و ساختگی چون یادداشتهای کینیاز دالگورکی که
ساخته قلم خیال پرداز علی جواهر کلام است با کمک مالی آستان قدس رضوی و تشویق مراجع فرقه شیعه
چاپ و انتشار یافت . انتشار این کتاب جعلی تنها یکی از بیشمار ترفندهای دستگاه روحانیت علیه بهاییان بود
بهایی کشی تا اواخر دوران قاجار به بهانه های دینی و سیاسی ادامه داشت بابیان در جنبش مشروطیت
ایران سهم چشمگیری داشتند و می توان ادعا کرد که تلاشهای آنان در ایجاد انقلاب مشروطه ایران
بسیار کارساز بود
اما این واقعیت نه به این معنی ست که بهاییان طرفدار مشروطیت نبودند بلکه می باید چنان تعبیر گردد
که رهبران بهایی تأکید داشتند که بهاییان در سیاست دخالت نکنند تا بلکه جامعه نو بنیاد بهائی از آسیب
مسلمانان متعصب در امان بماند.
بهائی ستیزی در عمق جامعه ایرانی ریشه ای تاریخی داشت و تا کنون موجود است
در زمان رضاه شاه بهایی کشی در چند شهر ایران اتفاق افتاد . اما بطور کلی تعقیب بهاییان در آن دوران
از سیاستهای دوران رضاشاهی به شمار نمی رفت. رضا شاه در پی محدود ساختن قدرت روحانیت فرقه
شیعه بود .
در دوران رضاشاه اندیشه ملت شدن گسترش یافت و تا حدودی اندیشه اسلامی امت جای خود را به ملت داد
کشور می رفت تا همه ساکنان آن خود را ایرانی بدانند بدون آنکه مذهب مرام سیاسی و یا قومی در آن دخالت
آشکاری داشته باشد. اما در سالهای پس از سقوط رضاشاه آهسته آهسته این سیاست به فراموشی سپرده شد
و بازگشت فکر بی پای امت اسلامی به حوزه سیاست رسوخ کرد
جنگ سرد بین دو قدرت بزرگ جهانی شرق و غرب این سیاست را به ایران تحمیل کرد و در میان رجال
سیاسی ایران گسترش یافت
جمعیت فداییان اسلام پس از خروج رضاشاه از کشور برای مقابله با چپگرانی و بهاییان در ایران تأسیس گرید
در دو دهه بیست و سی تعقیب اقلیتهای مذهبی به ویژه بهاییان به بهانه مخالفت با افکار شبه مذهبی و
سوسیالیستی دولتهای پس از شهریور 1320 و شاه را در کژ راهه امت اسلامی انداخت و آنها را آشکارا در
مخالفت با آرمانهای انقلاب مشروطیت و اصول قانون اساسی دولت مشروطه قرار داد
تقریباً همه رجال سیاسی وابسته و ملی به گسترش این بیراهه سیاسی کمک شایانی کردند و به بیگانه ساختن
جامعه مدنی ایران ازآرمانهای دموکراتیک جنبش مشروطیت ایران شتاب بخشیدند . فرصت مغتنی برای
استحکام دموکراسی در ایران از دست رفت و کسب رأی مردم برای پشتیبانی از اصلاحات و رفورم حتا در
محدوده کنترل شده آن از چنگ شاه و دولت خارج گردید
با خروج رضاشاه رضاشاه زدایی با شدت هر چه تمامتر آغاز شد . دستگاه روحانیت چون موریانه به
خاییدن ارکان دموکراسی نو پای ایران مشغول و تمامی جلوه های زندگی مدرن و اندیشه تجدید ترقی و
آزادیخواهی بازیچه دست ملایان ارتجاعی در ایران گردید . دستگاه روحانیت فرقه شیعه با کمک همه
زمامداران پس از شهریور 20 در پی بازگشت زنان به زیر چادر و چاقچور و خواستار تعطیلی مدارس
مختلط بود
کانونها و انجمنهای تبلیغات اسلامی بظاهر برای نشر حقایق و احکام اسلامی در سراسر کشور افتتاح گردید
و به انتشار جزوات و روزنامه های دینی روزانه هفتگی و ماهانه با پسوند اسلام و یا اسلامی مشغول شدند
در مجموع عقده دیرینه ملایان پس از ظهور جنبش بابی و سپس بهایی دوباره در ایران سر باز کرد و میدان
برای ابراز نفرت و دشمنی علیه اقلیتهای مذهبی به ویژه بهاییان و همچنین برای بر اندازی اندیشه بیداری و
روشنگری ایرانیان فراختر گردید .
تبلیغات اسلامی و تعلیمات دینی با پافشاری مراجع تقلید در برنامه دروس دبستانها و دبیرستانها گنجانده شد
تمامی این فعالیتها در تهران و شهرستانها در دهه بیست و پس از آن گرد محور دشمنی و سرکوب بهاییان
احمدکسروی و طرفدارانش و حزب توده و هوادارانش دور می زد که زیر نظر دولت و در بیشتر مواقع با
کمک دولت انجام می گرفت .
در حقیقت این دستگاه روحانیت بود که فکر دایی جان ناپلئون را در ایران ریشه دار ساخت که هر چه در
ایران انجام می گیرد ساخته قدرتهای خارجی است آثار جعلی و ساختگی چون یادداشتهای کینیاز دالگورکی که
ساخته قلم خیال پرداز علی جواهر کلام است با کمک مالی آستان قدس رضوی و تشویق مراجع فرقه شیعه
چاپ و انتشار یافت . انتشار این کتاب جعلی تنها یکی از بیشمار ترفندهای دستگاه روحانیت علیه بهاییان بود
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen