شخصی رو می شناسم که این مطلب را نوشت متوجه می شویم که ایرانیان به نسبت جمعیتی که خارج از ایران
زندگی می کنند و درمقایسه با خیلی از ملیت های دیگر بسیار فعالن
و مسلماً شمار ایرانیانی که در این جا فعالیت سیاسی یا هنری دارند بسیار بیشتر از این هاست که می بینیم
اما خیلی ها به خودشان و هموطنانشان اعتماد ندارند
اغلب می شنویم که بعضی ها می گویند من اصلا نمی خواهم با ایرانی ها سرو کار داشته باشم یا همه ایرانی ها این
اما خیلی ها به خودشان و هموطنانشان اعتماد ندارند
اغلب می شنویم که بعضی ها می گویند من اصلا نمی خواهم با ایرانی ها سرو کار داشته باشم یا همه ایرانی ها این
.طور یا آن طور هستند
و همه را یکسره نا درست یا متقلب و غیره می دانند . اما هیچوقت هیچ کس نمی تواند همه مردم را در یک کفه
و همه را یکسره نا درست یا متقلب و غیره می دانند . اما هیچوقت هیچ کس نمی تواند همه مردم را در یک کفه
.ترازوبگذارد و ارزیابی کند.
.جامعه ایرانی خارج از ایران هم مثل همه جوامع دیگر اشکالاتی دارد
اما هیچ گونه محاسنی ندارد؟
چرا همواره باید دنبال نقطه ضعف های همدیگر بگردیم؟
چرا باید ارزش های یکدیگر را نادیده بگیریم
هر آدمی شاید بی تردید بتوان گفت هر آدمی خصوصیات مثبتی دارد که اگر به آنها توجه شود و مورد استفاده قرار
اما هیچ گونه محاسنی ندارد؟
چرا همواره باید دنبال نقطه ضعف های همدیگر بگردیم؟
چرا باید ارزش های یکدیگر را نادیده بگیریم
هر آدمی شاید بی تردید بتوان گفت هر آدمی خصوصیات مثبتی دارد که اگر به آنها توجه شود و مورد استفاده قرار
.گیرد برای جامعه مفید خواهد بود
اگر خوب به هم نگاه کنیم اگر به طرف هم حرکت کنیم اگر بخواهیم و بتوانیم به ارزش های مثبت و عقاید و متفاوت
یکدیگر احترام بگذاریم امکان بیشتری برای زندگی و لذت بردن از زندگی داشته باشیم و برای نزدیک شدن به دیگران
منتظر نباشیم که قدم اول را دیگران بردارند اگر می خواهیم باید راه بیفتیم و کوشش کنیم . بله در هر خواستن و هر
.حرکتی خطرهم هست
اما کسی که برای هیچ چیز خطر نمی کند زندگی یکنواخت و ساکنی را می گذاراند که شاید تفاوتی یا نبودن ندارد
.بودن ما به حضور ما در جامعه بستگی دارد
.بودن ما به حضور ما در جامعه بستگی دارد
کسی که خیلی در باره جامعه اطلاع دارد خیلی می تواند و خیلی می خواهد هیچ کاری برای داشتن و توانستن و
خواستنش انجام نمی دهد انگار که اصلا وجود ندارد دیگران هم او را نمی بینند
چنین آدمی با همه توانائی هایش به نوعی از قافله عقب می ماند . زندگی هر طور باشد می گذرد اما در کنار هم با
چنین آدمی با همه توانائی هایش به نوعی از قافله عقب می ماند . زندگی هر طور باشد می گذرد اما در کنار هم با
استفاده از امکانات همگانی و با عشق به یکدیگر بهتر می گذرد
خیلی ها حرف می زنند اما فقط عده کمی به حرف های خود با دیگران عمل می کنند به نظر می آید حرف زدن کار
.ساده ایاست اما عمل کردن به آن دشواری هایی دارد
حرف زدن ها اما چند گونه است بعضی حرف ها فقط برای حرف زدن است و هیچ معنایی و اول و آخری ندارد مثل
.خیلی حرف ها که در مهمانی ها زده می شود
بسیاری از کلماتی که در احوالپرسی های حضوری یا تلفنی رد و بدل می شود اغلب بی معنا و بی پشتوانه است
.گوینده یا شنونده اصلاً به مفهوم کلمات توجهی ندارد و فقط چیزی باید گفته شود
.خیلی حرف ها که در مهمانی ها زده می شود
بسیاری از کلماتی که در احوالپرسی های حضوری یا تلفنی رد و بدل می شود اغلب بی معنا و بی پشتوانه است
.گوینده یا شنونده اصلاً به مفهوم کلمات توجهی ندارد و فقط چیزی باید گفته شود
چیزی که می شود به آن گفت باد هوا ! و از این نوع حرف ها به شکل های دیگر هم وجود دارد
حرف های که آدم ها در مورد دیگران می گویند اما نه اطلاع درستی از موضوع دارند نه شناختی از شخص مورد
حرف های که آدم ها در مورد دیگران می گویند اما نه اطلاع درستی از موضوع دارند نه شناختی از شخص مورد
صحبت ! این ها هم باد هوا ست حرف هایی که هیچ ارزشی ندارد. حتی اگر از سر بد جنسی یا خصومت گفته نشده و
.حسن نیتی هم در آن وجود داشته باشد
چون ریشه آن ها در واقعیت نیست اما گاه همین حرف های باد هوا فاجعه برانگیز می شود حرفی که فقط حرف بود و
هیچ در نقل از این دهان به آن گوش و از آن دهان به گوش دیگر گاه به چیزی تبدیل می شود که هیچ کس حتی خود
گوینده حرف هم تصورش را نداشته است
چیزی که همه آن را با نام شایعه به خوبی می شناسند. شایعه ای که شاید صدها زیروبم و چهره دارد . گاه غول عظیمی
می شود که می تواند زندگی یک یا چند یا حتی جمع بزرگی را ببلعد
درباره این غول عظیم وحشتناک چه باید کرد و چطور با هم ارتباط برقرار کنیم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen