Sonntag, 26. Februar 2012

علی دشتی:انقلاب اسلامی صفحه دوم

رایحه خوش آزادی همه جا پیچیده بود. طبقه نوپای جامعه ایران از تحولات تاریخی و اقتصادی
ایران بی خبر بود و روز به روز به تومار مطالبات خود می افزود و توسعه قدرت اینان با قدرت
دولت و سیاست هیئت حاکمه در تضاد بود.
این تضاد همزمان با در گیری حکومت با بحرانهای اقتصادی و اداری روز افزون در هم آمیخت
و مشکلات حل و فصل تضادهای بین المللی و منطقه ای نیز بر آن افزوده گشت. شاه رفت و خمینی
آمد.انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و دوران وحشت و فریب آغاز گردید

با به قدرت رسیدن شیطان خمینی و بنیانگزاری جمهوری اسلامی در ایران کتاب 23 سال اشتهار
تازه ای یافت و بارها از جانب مخالفان بطور زیرزمینی چاپ و منتشر شد
انتشار و استقبال بی نظیر مردم برای خواندن کتاب روحانیون را به وحشت انداخت بطوری که در
نامه های سرگشاده خود به شیطان خمینی خشم خود را از انتشار کتاب 23 سال اعلام و رسالات
و مقالاتی بر رک کتاب 23 سال نوشته و منتشر کردند

یکی از متولیان تعصب و حماقت و از پاسداران ظلم و شفاوت که هر چند زمانی نوشته ای زیر عنوان
خیانت در گزارش تاریخ و به گمان خود نقد کتاب 23 سال می نویسد به لطایف الحیل دوستداران و
انتشار دهندگان کتاب 23 سال را تهدید و حواله به ذولفقار علی می دهد
و او در مقدمه جلد اول و دوم کتابش می نویسد

کتاب 23 سال ماجرایی دارد که مناسب است خوانندگان را از آن آگاه سازم سپس شرح می دهد که یکی
از آشنایانش قبل از حکومت مطلقه فقیه در جلسه ای راه یافتند که در آنجا هر هفته عده ای از نمایندگان
مجلس سنا از مرد و زن حضور پیدا می کنند و یکی از ایشان که در جوانی کسوت روحانیت بر تن
داشته و من در اینجا نام او را نمی برم دروسی را در باره سیرت پیامبر اسلام تحت عنوان 23 سال
القاء می کنند
از این ماجرا دیری نگذشته بود که شنیدم دروس کذایی را از طریق سفارت شاهنشاهی ایران در لبنان
به بیروت برده اند و در آنجا به چاپ رسانیده و به تهران آورده اند و تقریباً مخفیانه به فروش می رسانند

در صدد یافتن کتاب مزبور بر آمدم و بر آن دست یافتم و معلوم شد که حروف کتاب از نوع حروفی است
که در لبنان رواج دارد و در ایران موجود نیست کتاب نه نام و نشان نویسنده را با خود داشت و نه در
 آغاز و پایان آن از چاپخانه اش به خلاف رسم معمول کمترین ذکری رفته بود .در اوایل انقلاب بازار
این کتاب گرم شد و نیاز به تجدید چاپ پیدا کرد و چپگراهای طرفدار روسیه این کار را به عهده گرفتند

در چاپ تازه نام دکتر علینقی منزوی بر روی کتاب به چشم می خورد . این نویسنده همان کسی است که
کتاب گلدز یهر خاور شناس نغرض یهودی را پس از آنکه به عربی تحت عنوان العقیده و الشریعه فی
الاسلام ترجمه شده بود به پارسی برگرداند و به نام درسهایی از اسلام انتشار داد

هر چند اصل این کتاب با 23 سال پیوندی خاص دارد ولی به هر صورت علینقی منزوی در بر خی از
روزنامه ها انتساب خود را به کتاب 23 سال تکذیب کرده است و البته شیوه نگارش و اسلوب سخن
پردازی از او نیست پس از تجدید چاپ شهرت کتاب 23 سال روز افزون شد

از شگفتی های روزگار اینکه کتاب شیطان حکومت اسلامی شیطان خمینی نیز برای نخستین بار بدون نام
و نشان نویسنده با نام مستعار در حدود سال 1350 خورشیدی و بدون ذکر نام چاپخانه زیر عنوان نامه ای
از امام موسوی کاشف الغطاء در بیروت و با همان حروف و احتمالا در همان چاپخانه و به وسیله همان
عواملی که در چاپ و انتشار کتاب 23 سال دخالت داشته اند چاپ و منتشر شد

ایا سفارت شاهنشاهی و یا ساواک در لبنان مخارج آن را داده اند ؟ کاشف الغطاء لقب چند تن از علمای
اسلامی است که بدون ذکر نام و کینه آنها تا آن زمان از جانب کسی مورد لستفاده قرار نگرفته و هیپکس
خمینی را به این عنوان نه در گذشته و نه در زمان اقامت در عراق و سپس در ایران نمی شناخته است
علت پنهانکاری شیطان خمینی و انتخاب نام مستعار آن هم در کشور عراق چه بوده است؟

در سطور گذشته نوشتم که علی دشتی بارها کتابهای جنجالی نوشت و از روی فروتنی و یا از بیم آزار
مسلمین متعصب نام خود را پنهان نگاهداشت . سعیدی سیرجانی در کتاب آستین مرقع در خصایل پیرها
علی دشتی می نویسد
به چاپ  و نشر نوشته هایش علاقه ای به تعبیر خودش کودکانه داشت در سالهای اخیر به سراغ ناصر
خسرو رفته بود و نوشته هایش را به دوستی سپرده بود که بخواند و عیب جویی کند که ورق گردانی
لیل و نهار آغاز شد و سیلاب انقلاب پست و بلند ایران را یکسان کرد و ناشران موقع شناس را سیاستی
دگر امد. در بازگشت از دومین سفر زندان نوشته ها را باز خواند و حک و اصلاحی کرد و به من سپرد
که هر چه می خواهی بکن گهتم حروف چینی اش می کنیم نشرش باشد برای روزگاری که مردم حال
حوصله خواندن داشته باشند
خنده تلخی کرد که : به من ربطی ندارد به اسم هر که میخواهی شهرت و اشتهار نوشت بلکه او میل داشت
از تصادم افکار بارقه حقیقت هویدا گردد

در یادداشتهای شخصی هوشنگ معین زاده با بخشی از ماجرای پنهانی و چونگی نخستین چاپ کتاب 23
سال در بیروت آشنا می شویم او می نویسد
روزی یک ایرانی که دوستی ساده ای با من داشت نگران و سراسیمه به سفارت و به دیدار من آمد و گفت
آقای علی دشتی کتابی برای من فرستاده و خواهش کرده که آن را در بیروت چاپ و برایشان به ایران بفرستم
من هم این کار را کرده ام اما پس از چاپ آن بعضی از آخوندهای ایرانی مقیم بیروت به آقای موسی صدر
رییس مجلس اعلی شیعه لبنان مراجعه و از ایشان خواسته اند که جلوی انتشار این کتاب را بگیرند و آن را
توقیف کنند

پرسیدم : مگر کتاب چه ایرادی دارد که می خواهند از انتشار آن جلوگیری کنند؟
گفت: هیچ کتاب سرگذشت پیغمبر اسلام و چگونگی ظهور و گسترش اسلام است که به صورت یک کار
تحقیقی انجام گرفته است

معین زاده ادامه می دهد: قبل از هرگونه اظهار نظر یا تصمیم گیری از ایشان خواستم اگر ممکن است یک
نسخه از کتاب را به من بدهد که ببینم چگونه کتابی است که دوستم از کیف خود کتاب 23 سال را به من داد

وقتی از او علت اینکه نام نویسنده آن چاپ نشده است را پرسیدم با تاسف گفت: اگر آخوندها بفهمند این کتاب
را چه کسی نوشته است دچار مشکلات فراوانی خواهد شد.بعد با خنده گفت: لابد می دانی که آخوندها سر
مرحوم کسروی چه آوردند؟ در دیدار بعدی از دوست خود پرسیدم : شما یقین دارید که این کتاب را آقای
علی دشتی نوشته و برای شما فرستاده است؟ چون هیچ اشاره ای به نام ایشان در کتاب نشده است . در
پاسخ گفت : بلی و شما می توانید با خود ایشان تماس بگیرید . وقتی از او پرسیدم : آخوندهایی که به آقای
موسی صدر مراجعه کرده اند از کجا فهمیده اند این کتاب چاپ شده است؟ گفت: کتاب در چاپخانه یک آخوند
ایرانی که معمولاً کتابهای مذهبی ایران و عراق را چاپ می کند چاپ شده است آنجا پاتوق آخوندهای ایرانی
است خود صاحب چاپخانه هیچ نوع مخالفتی با محتوای کتاب نداشته و ندارد

معین زاده ادامه میدهد: ماجرا را به ایران گزارش کردیم که در عین حال مطمئن بشویم که کتاب از طرف
شادروان علی دشتی برای چاپ به بیروت فرستاده شده است . پاسخ آمد که کتاب مربوط به آقای علی دشتی
است و هیچ ربطی به دولت ایران ندارد سفارت در این باره دخالت نکند

وقتی نزدیک من و آقای موسی صدر آگاه بود خواهش کرد که اگر ممکن است من هوشنگ معین زاده با آقای
موسی صدر صحبت کنم که راه حلی برای این قضیه پیدا کند تا از ضبط این کتاب جلو گیری شود

Mittwoch, 22. Februar 2012

علی دشتی : انقلاب اسلامی

اسطوره انقلاب در اذهان اثر خود را گذاشته بود. هشدار های صمیمانه علی دشتی چون نغمات
دشتستانی در فضای تاریک و پر فریب آن زمان شنیده نمی شد. سالهای طولانی همکاری و
مدارای حکومت شاه با ملایان حوادث سال 1356 و سپس انقلاب اسلامی را در سال 1357 به
دنبال داشت

انقلاب 1357 بی تردید بازتاب تحولات مذهبی سیاسی پنج قرن اخیر ایران و زمینه ساز پیروزی
اسلام سنتی و بدوی و رسیدن آن به قدرت است . عده ای ادعا می کنند که دلیل به قدرت رسیدن
مذهبیون با تفکرات و اپسمانده اسلامی رفورم و اصلاحات شتابزده برای رساندن ایران به دروازه
های تمدن بزرگ از طرف شاه بود.

عده ای دیگر مدعی هستند که اتفاقا اقدامات شاه برای رفورم و اصلاحات با سرعت لازم و بطور
اساسی انجام نگرفته است . برخی معتقدند که در سال 1355 او ضاع اقتصادی ایران به یک بحران
اساسی رسیده بود که می بایست با انقلاب و سرنگونی رژیم مشروطه پایان پذیرد این اندیشه نمی
تواند کاملاً درست باشد. زیرا پس از جنگ جهانی دوم تا کنون خیلی از کشورهای جهان با
مشکلات و بحرانهای اقتصادی عمیقی روبرو شدند و انقلاب به خاتمه نظام حکومتی آنان نیانجامیده
است. مطلعین مسائل ایران در سالها هفتاد میلادی در انتظار هیچ تغییر اساسی در ایران نبودند مگر
از جانب چپ افراطی و رادیکال ایران با سقوط دکتر محمد مصدق در سال 1953محمدرضا شاه
قدرت بیشتری یافت.

پیش از این نوشتیم که شاه چاره ای نداشت و متحدان خارجی و داخلی انتظار دیگری نیز از وی
نداشتند زیرا بعد از سقوط مصدق شخصیت مورد قبول عام نه میان رجال سیاسی و نه در نضت ملی
وجود نداشت . شاه اصلاحاتی را آغاز کرد که طبیعتا سرشتی غربی داشت غربیها مدتها پیش اینگونه
اصلاحات را پشت سر گذاشته بودند . سران مذهبی و جامعه سنتی از درک این اصلاحات وامانده بود
و اهسته اهسته احساس وحشت می کرد که دیگر در دنیای متمدن و مدرن جایگاهی چون گذشته نداشته
باشد مراجع دینی یا باید مدرن و امروزی می شدند و یا چاره ای نداشتند که چون گذشته با رفورم مقابله
و مخالفت ورزند روحانیون و جامعه سنتی راه دوم را رفتند

شاه در مقابل روحانیون و مخالفان سنتی قرار گرفت و این امر دراز مدت نمی توانست به سود حکومت
مشروطه باشد..قدرت شاه بر روی دو ستون قرار گرفته بود ارتش سازمان اطلاعات و امنیت واواک
پشتیبانی غرب و در راس ان امریکا تا سال 1960 هنوز دولتهای اروپایی و همچنین امریکا بطور کلی
با اصلاحات و رفورم در ایران تفاهمی نشان نمی دادند سیاست خارجی امریکا و متحدین غربی او بر
محور سیاست جنگ سرد دور می زد و در مورد ایران این نظر را دنبال می کردند که ایران را به هر
وسیله ای که ممکن است از یک انقلاب سرخ دور نگاه دارند  زیرا مهمترین نیروی تحرک و بقای
تکنولوژی غرب در خلیج فارس بوده و هست با به قدرت رسیدن جان اف کندی سیاست جهانی امریکا
کمی تفییر یافت و طبیعتا سیاست خارجی شاه و دولتهای او نه تنها پشتیبانی می شدند بلکه کمکهای مالی
غرب به شاه و دولتهایش فرصت انجام اصلاحات را می داد

دولت امینی چندان موفقیتی پیدا نکرد و حتا از نظر مالی ایران را ورشکسته اعلام کرد و مجبور شد وام
مدتی از امریکا دریافت کند. در سال 1962 دولت امینی سقوط کرد از این زمان شاه خود برنامه های
اصلاحی و رفورم را به دست گرفت و نخست وزیران منتخب او تنها فرمانبران مطیع او بودند

اصلاحات ارضی روابط سنتی بزرگ مالکان و دهقانان را به هم ریخت . روابط ارباب و رعایتی الزاماً
دستخوش بحران اصلاحات شد. مالکین مجبور به فروش زمینهای اضافی خود شدند و پول دریافتی خود
را در بخش خصوصی و صنعتی سرمایه گذاری کردن . یک میلیون و هفصد هزار دهقان صاحب زمین
شدند.

اصلاحات ارضی با همه ایراداتی که به آن وارد بود در آغاز موفقیت چشمگیری پیدا کرد این اصلاحات در
ده سال اولیه تا حدود ی بدون مشکل قابل تعریفی ادامه پیدا کرد. سیستم زراعی تغییر یافته بود و دولت می
بایست سیاستهای جدیدی برگزیند تا بتوانند اصلاحات انجام شده را به سامان رساند . اما شاه و دولتهای او
بیش از گذشته گرفتار مشکلات سیاست جهانی بودند و توجه بیشتری به صنعتی کردن کشور داشتند
به همین دلیل منابع مالی کمتری در اختیار مجریان برنامه های زراعی قرار گرفت. برنامه صنعتی کردن
کشور زارعین کوچک را بر آن داشت که برای در آمد بیشتر به شهرهای بزرگ روی بیاورند تا در امد
ناچیز خود را با کار در سال 1976 طبق بر اورد مرکز امار ایران نیمی از جعمیت ایران در شهرهای
بزرگ زندگی می کردند .

این دگر گونی اجتماعی غیر قابل کنترل و رشد جعمیت در شهرهای بزرگ مشکلات متعددی را به همراه
می اورد. دولت می بایست رفورم اداری و اجتماعی به وجود بیاورد تا بتواند سهولتهایی در زندگی
مهاجرین در شهر ها ایجاد نماید . دولت توانایی ان را داشت که حتا با قسمتی از در امد نفت اوضاع
اقتصادی و اجتماعی را بهتر نماید

این دگر گونیهای اجتماعی و اقتصادی طبقه متوسط جدیدی را به وجود آورد که معیارها و ارزشها ی
جدیدی را به همراه داشت نظام فرهنگی و سیاسی سنتی دیگر جایگاه گذشته خود را نداشت . اصلاحات
و رفورم از هر جهت تحولات بنیانی را در جامعه ایران می طلبید که به غلط از جانب مخالفان به ویژه
از سوی مذهبیون به عنوان غربزدگی تعبیر می شد. با وجود این با همه نیرو راه خود را پیمود و در
همه جهات زندگی مردم تغییر اتی به وجود می آورد و تضاد خود را با جامعه سنتی اشکار می کرد

ایران نیازمند اصلاحات اساسی و بنیانی در حوزه دموکراسی سیاسی -اقتصادی و از میان برداشتن
فاصله زمانی بین سنت و مدرنیته بود تا از برزخ مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خارج گردد
که بی تردید به مرور زمان قابل حل بود

اما دولتهای شاه به سبب آلودگی به مفاسد مختلف نه پاسخی منطقی برای مشکلات جامعه ایران داشتند
و نه توانایی اخلاقی و علمی برای پاسخ به این مشکلات. وجود روابط ناسالم اقتصادی و نظامی با
کشورهای بزرگ و عدم تمایل و توانایی شاه به ایجاد اصلاحات سیاسی و اجتماعی و اعطای آزادیهای
متناسب با تغییرات اقتصادی و اجتماعی و از همه مهمتر عدم موفقیت وی در ایجاد آرامش اجتماعیاز
بیش سقوط وی کمک کرد

برخلاف تصور شاه و دولتهای وی کارگران و دهقانان که امیدهای فراوانی به این تحولات بسته بودند
رفته از رویاهای شاه و دولتهای او دور و مذهبیون بهره برداران سنتی از نارضایتیهای جامعه کم در
آمد و بی بهره از تحولات اقتصادی شدند
مهاجران شهرهای بزرگ در حاشیه تهران اصفهان تبریز و شیراز کاشانه های محقر خود را در کنار
کاخها مجلل بنا کردند و سربازان بی جیره و مواجب انقلاب اسلامی علیه حکومت شاه گردیدند
همین پا برهنگان روز مزد بی آینده و نا امید وارد بازار سرمایه و کار گشتند ظاهراً شاه و دولتهای او
فاقد هر گونه پاسخ عملی به مشکلات حلبی آبادها و گودنشینها بودند. فاصله زمامداران و دولتمندان با
نیروهای جدید اجتماعی و سیاسی و همچنین عامه مردم ایران روز به روز بیشتر می شد


تمامی تلاشهای اپوزیسیون برای باز کردن میحط سیاسی و اجتماعی از زمان کودتای 28 مرداد 1332
سر سختانه سرکوب شده بود شاه هر گونه انتقاد از جانب اپوزیسیون را نه تنها نادیده و ناشنیده می
گرفت بلکه به تخطئه آن می پرداخت .تمامی نیروهای پلیسی و امنیتی در اختیار آن می پرداخت . تمامی
نیروهای پلیسی و امنیتی در اختیار یک فکر قرار داشت و آن سرکوب و زیر فشار قرار دادن تفکرات
سوسیالیستی و حتا اندیشه های لیبرال ملی از صحنه گفتگو های سیاسی جامعه بود سیاست شاه و
دولتمداران وی بر گرد محور استحکام شاهنشاهی و متعاقباً بزرگداشت گذشته های کهن تمرکز یافته بود

برگزاری جشنهای تاجگذاری و 2500 ساله شاهنشاهی تلاشی بود برای مشروعیت بخشیدن به رژیم و
غیر مستقیم پیامی بود به متحدان سیاست دولت و سازمان اطلاعات و امنیت کشور ساواک بر گرد
مصالحه با روحانیت دور می زد و این سیاست جز با دادن امتیازاتی به دستگاه روحانیت امکان نداشت
و نیز عملی نبود

هر سازش پنهانی با یکی از روحانیون مشهور دامنه رقابت و دشمنی را بین روحانیون دامن می زد
به همین دلیل هیچ دلیل هیچ مرجعی نمی توانست پشتیبان بلامعارض دولت باشد

شاه بر خلاف وزراء و مشاوران اسلام زده خود می توانست پیش از پانزده خرداد 42 و به ویژه پس از
آن احساس ملت شدن را به ویژه در نیروهای مترقی و پیشرو که آن زمان مشتاقانه پذیرای رفورم و
  اصلاحات بودند و اقدامات شاه را هر چند که کامل نمی شمردند اما مایل به پشتیبانی از آن در برابر
مراجع قشری قرار دهد و بایک همه پرسی آزاد و زیر نظر سازمانهای بین المللی مشروعیت پادشاهی
و اصلاحات را در یافت دارد

پس از پانزده خرداد اکثریت جامعه ایران پشتیبان اصلاحات بود شاه در موقعیتی قرار داشت که می
توانست باب گفتمان سیاسی مذهبی را برای همه کس باز گذارد و میدان مخالفت و یا پشتیبانی را به
نیروهای مذهبی و اندیشمندان عرفی جامعه سپارد و ساست اصلاحات را نه از آن شاه بلکه خواسته
جامعه بشناساند

شاه چاره ای جز بازگشت به اجرای اصول قانون اساسی مشروطیت نداشت و این امر عقب نشینی
شاه را از مواضع تسخیر شده پنجاه سال گذشته می طلبید

شاه می توانست از افراد توانای گروههای مخالف که قادر به ادامه اصلاحات و نیز قادر به
پاسخکویی به توقعات مردم و حفظ نظم در جامعه بودند کمک گیرد . لیکن فرصت از دست رفته
رفته بود و سرعت جریان وقایع و عدم تصمیم گیری و مصلحت اندیشی نتوانست رهبران جبهه
ملی و هواداران مصدق را یاری دهد. آنان نیز مرد روزهای بحران نبودند
مردم تصور می کردند اگر تفییر اساسی نیز انجام گیرد همه نابسامانیهای پیشین بر جای خواهد ماند
و فقط با در هم شکستن هیٌت حاکمه از فساد و هرج و مرج رهایی خواهد یافت


سقوط دولتهای هویدا آموزگار و شریف امامی یکی پس از دیگری شاه را مجبور به اعلام حکومت
نظامی کرد .او طی نطقی ابراز داشت که صدای انقلاب ملت را شنیده است.
اما مخالفان و مذهبیون که میل داشتند چرخ تاریخ را به دوران جاهلیت باز گردانند دیگر اطمینانی به
گفته های شاه و رجال انتخابی وی نداشتند 

Mittwoch, 15. Februar 2012

متحدانه: علیه سی سه سال حاکمیت جمهوری اسلامی اعدام و شکنجه و ترور مبارزه کنیم


چرخه ماشین جنایت و سرکوب جمهوری اسلامی که علیه اعتراضات اجتماعی دوسال اخیر ابعادی
گسترده یافته از بدو روی کار آمدن این رژیم  جمهوری اسلامی تا مقطع کنونی بر خون میلیون نفر
از کارگران زنان معترض ها و دیگر نیروهای انقلابی و معترضین به نظام حاکم در حرکت بوده است

سی سه سال پیش با اوجگیری و تمیق اعتراضات اجتماعی ناتوانی استبداد سلطنتی از مقابله با
انقلاب و سرکوب مبارزات اجتماعی و حفظ نظم مطلوب برای استثمار کارگران و زحمتکشان بر
سرمایه داری جهانی نیز کاملا آشکار گردید

در نبود رهبری طبقه کارگر و زحمتکشان بر مبارزات مردم بخشهایی از بورژوازی در قامت اپوزیسیون
خودنمایی کردند و آگاهانه به مذهب متوسل شدند . چرا که میدانستند با تکیه بر مذهب بهتر
خواهند توانست رسالت ضد انقلابی خود را به پیش برند این بخش از بورژوازی که مورد تایید
کارشناسان و امپریالیستها در نشست گوادالوپ نیز بودند وظیفه حفظ سیستم سرمایه داری و
سرکوب قیام را به عهده گرفتند

پس از آنکه نظام گذشته بزیر کشیده شد برخی از دست اندکاران نظام و نیز افرادی از پیروان دیانت
بهاییت و زنان نگون بخت تن فروش بدون رعایت ابتدایی ترین حقوق انسانی از دم تیغ بی دادگاههای
شرع اسلامی گذرانده می شود و بدین ترتیب اولین پرده اعدام یعنی یکی از غیر انسانی ترین
اقدامات علیه بشریت در هلهله و الله اکبر جلادان نشسته بر سفره نابودی قیام بنمایش گذاشته
می شود

طولی نکشید که با حمله به تحصن اعتراضی کارگران اصفهان و ترور ناصر توفیقیان و دستگیری و
اعدام تقی شهرام و محمد رضا سعادتی در کشتارگاه اوین قدرتمداران جدید پتانسیل خشونت
آمیز خود را که قبلا علیه اعتراضات زنان مبارز نشان داده بودند بیش از پیش آشکار نمودند

با یورش نظامی به کردستان ترکمن صحرا و خوزستان و با دستگیریها ترور و تیر بارانهای گسترده در
این مناطق و سرکوب خونین مبارزات اجتماعی خلقهایی که خواسته ای جز حفظ دستاوردهای قیام
و تعمیق آن نداشتند ضد انقلابیون حاکم نشان دادند برای حفظ نظام سرمایه داری آماده دست زدن
به هر جنایتی هستند

از آن زمان تا به امروز دستگیری شکنجه تجاورز جنسی اعدام سنگسار و ترور همواره در دستور کار
رژیم قرار داشته و همچون سلسله زنجیر هائی بهم بافته شده در آمده اند

اما سال 1360 که رژیم جمهوری اسلامی فاشیستی کارزاری وسیع علیه انقلاب گستراند اولین نقطه
اوج جنایتهای سازمان یافته بود که طی آن روزانه هزار ها تن از معترضین و کارگران و زحمتکشان
و سایر نیروهای انقلابی پس از تحمل سخت ترین شکنجه ها به جوخه های اعدام سپرده شدند

در این کشتار هزاران نفره تمامی سردمداران رژیم یاری رسان یکدیگر بودند و جریاناتی که مبّلغ سازش
طبقاتی اند نیز این جنایات را تایید نمودند

در آستانه نوشیدن جام زهر صلح توسط خمینی در سال 67 با صدور فرمان او ماشین جنایت بار دیگر
سرعت گرفت و نقطه اوج دیگری از جنایات جمهوری اسلامی فاشیستی شروع گردید و هزاران انسان
دیگر در مدت کوتاهی در صف اعدام های دسته جمعی و مخفی رژیم قرار گرفتن و حتا عده ای از
اعضاء و هواداران همان جریانی که تا چندی پیش سر در گریبان رژیم نهاده بودند و در سال 1360
تایید کننده جنایاتش علیه نیروهای انقلابی و کمونیست و سایر آزادیخوا هان بودند

یعنی حزب توده و سازمان فدائیان اکثریت فرخ نکهدار و کشتکر نیز مصون از این موج جوید اعدامها
نما ندند در این موج کشتار ها  باز هم تمامی افراد و جناح های یک صدا و با جان و دل به یاری هم
شتافتند و تاکنون نیز کار بدستان رژیم به نقش و مسئولیت خود در این جنایات هیچ اشاره ای نکرده اند

ابعاد مبارزات و عمق مطالبات سی سه ساله اخیر در بسیاری و مواقع موجب سراسیمگی تمامی
جناحهای رژیم می شد و علی رغم اختلافاتشان همگی در سرکوب این اعتراضات مشارکت می کردند
اکنون و در چند سال اخیر رژیم اسلامی سرمایه دست به جنایات تاریخی تازه ای زد و مردم نیز با
مبارزات خود نشان دادند که برای دادن پاسخی تاریخی به جمهوری اسلامی آماده می شوند

چه خون های ریخته شده در خیابان ها و چه کشتار و شکنجه در سوله های کهریزک و سایر زندان های
مخوف مخفی و علنی گذشته از مقاومت های کنونی پاسخ مناسب خود را ادامه ی مبارزات کارگران
زنان دانشجویان و آزادیخواهان خواهد گرفت

اختلافات و تقابل جناحها جز ترس از مردمی نیست که با سیر حرکت مبارزات رو به جلو خود نشان
داده اند هیچیک از جناحهای رژیم سر سازش ندارند . بیان بخشی از جنایات انجام شده توسط
اشخاصی چون شیخ مهدی کروبی را نیز باید از این منظر دید

در موقیعت کنونی دو جریان در حال حرکت هستند از یک سوی کارگران و مردم زحمتکشی که با
اعتراضات اجتماعی خود به مبارزه علیه کلیت رژیم ادامه میدهند و از سوی دیگر جناحهایی که با جناح
خامنه ای اختلاف دارند و هدفشان حفظ نظام سرمایه داری است

تجارب مختلف و نیز مبارزات جاری نشان داده که اعتراضات اجتماعی هر چقدر هم وسیع باشند و
علیرغم جانفشانی های بسیار اگر تحت رهبری و هدایت طبقه کارگر قرار نگیرد این امکان وجود دارد
تا جناحها و احزاب مختلف بورژوازی هدایت و مهار جنبش را به دست گیرند و با آرایش جدیدی شرایط
مطلوب و مورد نظر سیستم جهانی سرمایه برای استثمار هر چه بیشتر کارگران فراهم نمایند

این تجارب مختلف به ما آموخته که اگر خواهان جامعه ای هستیم عاری از اعدام شکنجه و
سرکوب و کشتار و زندان باید در امر مبارزات اجتماعی مسیری مستقل از احزاب و جریانات بورژوازی
برگزید...تحقق این امر و ایجاد جامعه ای انسانی در گرو تشکل یابی طبقه کارگر و رهبری مبارزات
مردم توسط این طبقه . بر پائی حکومتی شورایی است در آن صورت جامعه ای خواهیم داشت شایسته
شان بشریت آنگاه دیگر فرد یا گروه و حزبی نخواهد توانست از فراز سر جامعه تصمیم گرفته و اهداف و
نظرات خود را به مردم دیکته کند و یا آنها را ابزاری برای صندوقهای رای تلقی نماید بلکه انسانها از
فاعلیت اجتماعی سیاسی کامل بر خوردار گردیده و خواهند توانست ضمن پاسداری از آزادی زنان بیان
اجتماعات تشکل اعتصاب و حفظ حرمت انسانی در جهت نابودی کامل طبقات و دولت حرکت نمایند


Samstag, 11. Februar 2012

هاشمی رفسنجانی : وابستگی بودجه به در آمد نفتی افزایش یافته است

  روزنامه اطلاعات شماره ..2 پنج شنبه 20 بهمن 1390 برابر با 19 فوریه 2012

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از تشکل های کارگری و اعضای خانه کارگر به
مناسب سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی کارگران را سهامداران اصلی انقلاب اسلامی خواند و با اشاره
به نقش غیر قابل انکار این قشر عزیز در قبل و بعد از انقلاب اسلامی گفت . کارگران همان گونه که در
تولید و ارتزاق مردم نقشی اساسی ایفا کرده اند در شکل گیری و پیروزی انقلاب و نظام اسلامی هم ایثار
 گرانه حضور یافتند و ضربه نهایی را با بستن شیرهای نفت بر روی استکبار و رژیم تا بن دندان مسلح
پهلوی وارد کردند

هاشمی رفسنجانی به نقش قشر کارگر در بعد از انقلاب اسلامی در عرصه های دفاع مقدس سازندگی و
پیشرفت و تولید اشاره و تصریح کرد.. این تولید گران نجیب متدین و زحمتکش همواره در مقاطع گوناگون
و حساس کشور احساس وظیفه کرده اند و چشم داشتی هم جز سعادت و آبادانی ایران عزیز نداشته اند

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به مشکلات واحدهای تولیدی و تولید گران اشاره کرد و آنان
را نیازمند حمایت جدی مسئولین کشور خواند و افزود . تولید صنعت و کشاورزی کشور در حالی حاضر
از کمبود تسهیلات و نقدینگی مواد اولیه قیمت گذاری مصنوعی و تحمیلی رنج می برد به گونه ای که
بسیاری از واحدهای تولیدی کشور تعطیل و یا در آستانه تعطیلی قرار دارند

هاشمی رفسنجانی با اشاره به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر لزوم کاهش سالانه 10 در
صدی وابستگی بودجه کشور به در آمدهای نفتی گفت : بنابراین بوده که در سال آخر برنامه پنج ساله
پنجم وابستگی بودجه کشور به در آمدهای نفتی حذف و کشور با در آمد های مالیاتی عوارض و تولید
و سایر در آمد ها اداره شود که نه فقط این امر تحقق نیافته بلکه وابستگی به نفت بیش از گذشته هم شده
است

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نفت و منابع زیرزمینی کشور سرمایه ملی و متعلق به نسل فعلی و
آیندگان خواند و با اشاره به در آمدهای بالای نفتی کشور در سالیان اخیر گفت اگر ما نتوانیم به اندازه هر
یک دلار در آمد نفتی و استفاده از ثروت های زیرزمینی به همان اندازه در روی زمین تولید ثروت و
سرمایه کنیم به فرزندان و آیندگان کشور ستم کرده ایم

هاشمی رفسنجانی با تکید بر لزوم استفاده صحیح و کارشناسانه از سرمایه ها و منابع کشور تصریح کرد
اطمینان دارم که اگر سرمایه درست و کارشناسانه به کار گرفته شود بیکار در کشور نخواهیم داشت
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که در آستانه 33 سالگی انقلاب مردم وفادار و متدین ایران
انتظار تحقق کامل آرمان های انقلاب اسلامی را دارند
تاکید کرد: امیدواریم خداوند به برکت خون شهیدان و ایثار گران توفیق حرکت در مسیر صحیح و آرمان های
امام را حل و آنچه استحقاق ملت بزرگ ایران است را به همه ما عطا بفرماید

در ابتدای این دیدار آقای علیرضا محجوب دیبر کل خانه کارگر با بزرگداشت سالگرد انقلاب اسلامی از
حمایت های همیشکی هاشمی رفسنجانی از تولید گران کارگران و اقشار ضعیف جامعه تشکر کرد و گفت
آرزومندیم در آستانه فجر انقلاب اسلامی کشور نظام و اقتصاد ما از آفات و بلیات حفظ و صیانت شود
و آنچه آرمان و آرزوهای امام را حل و مردم ایران بوده است محقق گردد

محجوب با اشاره به استقبال روز افزون کارگران از تشکل های کارگری به خصوص خانه کارگر به
مشکلات واحدهای تولید کشور اشاره کرد و گفت : بر اساس آمار منابع رسمی در حال حاضر بیش از 10
هزار واحد تولید بزرگ دچار مشکلاتی نظیر کمبود نقدینگی و اعتبارات مواد اولیه و استهلاک ماشین الات
هستند که این امر گسترش بیش از بیش بیکاری و تولید را در پی دارد دبیر کل خانه کارگر مشکل اساسی
تر تولید و واحدهای تولیدی کشور را واکسینه شدن مسئولین امر به مشکلات واحدهای تولیدی خواند و گفت

به خاطر داریم در گذشته اگر واحد تولیدی بزرگی دچار مشکل می شد مسئولین مربوط به تکاپو می افتادند
تا مشکل را به سرعت حل کنند اما در حال حاضر مشکلات صنایع  به امری عادی برای مسئولین تبدیل
شده است

همچنین خانم سهیلا جلودارزاده با اشاره به فعالیت های اتحادیه سراسری زنان کارگر سهم زنان کارگر
در انقلاب و نظام اسلامی را یاد آور شد و تاکید کرد : علی رغم این که همواره نسبت به زنان به خصوص
زنان کارگر تبعیض روا داشته شده اما دستاوردهای گذشته هم مورد بی مهری قرار می گیرد

عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار به سهم 64 درصدی سهمیه زنان در آموزش عالی کشور اشاره
و تصریح کرد : متأسفانه در حال حاضر بسیاری از دستاوردهای دوران مدیریت پس از جنگ تحمیلی
نظیر قانون کار و سازمان تأمین اجتماعی مورد بی توجهی و بی تدبیری قرار گرفته است

نظرات خودم بر علیه حکومت جمهوری اسلامی فاشیستی

شکست قیام بهمن57  کار آمدن رژیم ضد انقلابی جمهوری اسلامی که در راس ماشین سرکوب
و بوروکراسی  رژیم قرار گرفته بود هیچگونه تغییری بنفع کارگران و سایر زحمتکشان جامعه صورت
نگرفت رژیم ضد قیام جمهوری اسلامی با تکیه بر قوه قهریه و توسل به عوا مفریبی و دسایس
متعدد دستاوردهای جنبش توده ای را یکی پس از دیگری از میان برداشت و کشتار ی از توده های
زحمتکش بعمل آورد که در تاریخ اخیر کشورمان نظیرش را نمی توان سراغ گرفت 

تحت این سرکوب ددمنشانه و سایر اعمال فاشیستی که با سالوسی و خیانت سوسیال رفرمیستها
نیز توام بود بازی سازی سیستم ضربه خورده سرمایه داری وابسته شروع شد
غارتگری سرمایه های بزرگ داخلی و انحصارات امپریالیستی باز هم ادامه یافت سرمایه داری وابسته
با وجود اینکه در اثر قیام توده ها در برخی از بخشهای خود ضرباتی را متحمل شد اما با استفاده از 
موقعیت مناسب و در نتیجه افزایش نرخ سود در بخش تجاری ضربات جزئی را با کسب سودهای چندین
میلیاردی که حتی در رژیم سابق نیز سابقه نداشت جبران نمود