آیت الله بروجردی و آیت کاشانی از عوامل اصلی توطئه علیه دکتر مصدق بودند و می توان به
جرأت ادعا کرد بدون دخالت این دو و تمامی دستگاه روحانیت شیعه و فدائیان اسلام سقوط دکتر
مصدق چندان کار آسانی نبود
بروجردی بعدها به سبب ریاست طلبی و پایداری بر سنت عوام فریبانه مذهبی مشکلات فراوانی
برای شاه و دولت های وی ایجاد کرد. لیست خواسته های وی روز بروز طولانی تر میشد.
مخالفت وی با ورزش بانوان تأسیس حمام های بدون خزینه و نمره ای مدارس دخترانه حق رأی
برای زنان تدریس تعلمیات دینی و شرعیات در مدارس و دخالت های نا درست وی در امور
شهربانی و استانداریهای سراسر کشور و مخالفت علنی وی علیه حزب توده و جامعه بهائیان
ایران مشهور خاص و عام بود
اسناد و مدارک باقی مانده از ساواک نشان میدهد که این مرجع قشری شیعه در حقیقت از هیچ
کاری برای انتشار عقاید خرافی و کهنه اسلامی روی گردان نبود.در دوران حیات او کارخانه
ملا سازی قم را توسعه داد و اندیشه های ضد حکومت مشروطه را وسیله طلبه های خود در
سراسر ایران نشر و تبلیغ نمود. وی پس از وقایع 28 مرداد 1332 سپهبد زاهدی را حافظ بیضه
اسلام نامید و در سرکوب دشمنان مذهب شیعه آرزوی موفقیت کرد و در تلگراف به سپهبد زاهدی
می نویسد بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای سپهبد فضل الله زاهدی نخست وزیر دامت احلاله به
عرض می رساند ..خداوند عز شأنه جنابعالی را در انجام وظایف دینیه که در این موقع خطیر به
عهده گرفته اید اعانت فرموده و عامه مسلمین را از برکات عید سعید بهره مند فرماید. والسلام علیکم
و رحمة الله و برکاته . 8 شهریور 1332 حسین الطباطبایی ال بروجردی
کودتای 28 مرداد 1332 19 اوت 1953 به پیروزی رسید دکتر مصدق باز داشت شد وشاه به ایران
بازگشت . رهبر جبهه ملی ایران در همان دامی افتاده بود که خود در ایجاد آن سهیم بود . دکتر مصدق
وسیله دکتر مظفر بقایی دکتر حسین فاطمی آیت لله کاشانی و شمس قنات آبادی با رهبری سازمان
تروریستی فدائیان اسلام تماس دائمی داشت واز آنان برای رسیدن به قدرت استمداد و کمک خواسته
بود . وی بیست و هشت تن از اعضای فدائیان اسلام را که در زندان بودند از جمله قاتل رزم آرا را
آزاد کرد
کودتای 28 مرداد سرکوب خونین ملیون و به ویژه احزاب و سازمانهای چپ را به دنبال داشت
فرماندار نظامی تهران تیمسار تیمور بختیار که بعداً نخستین رئیس سازمان امنیت و اطلاعات
کشور ساواک شد با اعمال خشونت و ایجاد جو ترس و وحشت به واقع فرمانروای بلامنازع ایران
بود
دکتر مصدق در دادگاه نظامی به سه سال زندان و سپس تحت نظر تا آخر عمر در احمد آباد زندگی
کرد. حزب توده و شبکه نظامی حزب قلع و قمع شد و عده ای از اعضای نظامی و غیر نظامی آن
تیرباران شدند
آیت الله بروجردی و روحانیون چون آیت الله کاشانی بهبهانی میلانی و دیگر آیات عظام پس از
کودتای28 مرداد نه تنها از محاکمات دادگاه نظامی و عملیات خشونت بار فرمانداری نظامی انتقادی
نکردند بلکه عملاً به تأیید آن می پرداختند و سرکوب خونین حزب توده و بهائیان را یک پیروزی
برای دوام و استحکام مذهب شیعه در ایران می دانستند
پس از کودتای 28 مرداد فضای اجتماعی ایران ظاهری مذهبی گرفت و روحانیون بخش مهمی از
قدرت حکومتی ایران شدند . نفوذ انان در روند محاکمات دادگاه نظامی چه در محاکمه دکتر مصدق
و چه در محاکمه دیگر رجال سیاسی و اعضای حزب توده و بهائیان به وضوح دیده می شد
تیمسار آزموده با توافق روحانیون بارها سعی کرد در دادگاه نظامی دکتر مصدق را به ارتداد و کفر
و خیانت به مذهب اسلام و بر اندازی حکومت مشروطه ایران متهم کند و تا آنجایی پیش رفت که دکتر
مصدق را به بی دینی متهم کرد تا اعضای فداییان اسلام و اوباش چاله میدان که در جلسه دادگاه حاضر
بودند تحریک شوند و به از بین بردن دکتر مصدقاقدام نمایند. دکتر مصدق که خود زمانی از فداییان
اسلام برای رسیدن به قدرت سود برده بود و پیامدهای خطر ناک تحریکات تیمسار آزموده را می
دانست از ترس آنکه فداییان اسلام دست به ترور او و خانواده اش بزنند در جلسه دادگاه از مسلمانی
و ایمان و اعتقاد خود و خویشاوندانش به اسلام گاه با حرارت و گاهی با گریه و لابی دفاع کرد و شرح
مفصلی از برگزاری جلسات روضه خوانی در خانه خود داد
کودتای 28 مرداد هر چند به ظاهر برای شاه پیروزی و سپس قدرت را به ارمغان آورد ولی وی را از
تخت پادشاهی مشروطه به زیر کشید و همردیف سیاست بازان روزگار خود قرارداد
خروج مخفیانه و به قول مخالفانش فرار شاه به رُم چهره اجتماعی وی را در میان مردم خدشه دار ساخت
به ویژه آنکه کودتا وسیله بیگانگان طراحی شده و با همکاری عوامل داخلی به پیروزی رسیده بود
به هر روی کودتای 28 مرداد زخم عمیقی در عمق جامعه ایران ایجاد کرد و نیز اعتماد به نفس شاه را
از او گرفت
شاه برای بازسازی جایگاه و استمرار پادشاهی خود از همه امکانات اقتصادی سیاسی اداری نظامی و
فرهنگی کشور سود می برد و در اوج قدرت به جای آنکه در پی استحکام اصول قانون اساسی کشور
مشروطه باشد به خودشیفتگی دچار و بدل به دیکتاتوری علاقمند به اصلاحات و رفورم با پنجه های آهنین
گشت . وی هرگونه انتقاد را حتا از جانب کسانی که به او و نظام مشروطه وفادار بودند ناشنیده می گرفت
و منتقدین را زیر عنوان اقدام علیه امنیت کشور تار و مار کرد و از خود راند
شاه می بایست حکومت کند. این خواسته کودتاچیان شرکای خارجی و داخلی کودتا بود
شاه پیش از کودتای 28 مرداد چندان دخالتی در اتنخابات و تعیین نخست وزیران نداشت . اما پس از آن
نمایندگان محلسین و نخست وزیران با انتخابات ساختگی و تقلبی به قدرت می رسیدند . آنان نماینده ملت
ایران نبودند . پس باید مانند هر حکومت استبدادی مشروعیت و مقبولیت ملی را با وسایل غیر دموکراتیک
به دست می آوردند . نخست فرمانداری نظامی و سپس ساواک تشکیل شد و شاه بدنام ترین و بی بند
بارترین امیران ارتش تیمسار تیمور بختیار را که پیشنیه زشتی از خود در دوران فرمانداری نظامی به
جای گذاشته بود و خود را فراتر از قانون و حقوق انسانی می پنداشت و در خیال تنها خود را لایق حکومت
می دانست به ریاست سازمان امنیت و اطلاعات نوپای کشور منصوب ساخت
جرأت ادعا کرد بدون دخالت این دو و تمامی دستگاه روحانیت شیعه و فدائیان اسلام سقوط دکتر
مصدق چندان کار آسانی نبود
بروجردی بعدها به سبب ریاست طلبی و پایداری بر سنت عوام فریبانه مذهبی مشکلات فراوانی
برای شاه و دولت های وی ایجاد کرد. لیست خواسته های وی روز بروز طولانی تر میشد.
مخالفت وی با ورزش بانوان تأسیس حمام های بدون خزینه و نمره ای مدارس دخترانه حق رأی
برای زنان تدریس تعلمیات دینی و شرعیات در مدارس و دخالت های نا درست وی در امور
شهربانی و استانداریهای سراسر کشور و مخالفت علنی وی علیه حزب توده و جامعه بهائیان
ایران مشهور خاص و عام بود
اسناد و مدارک باقی مانده از ساواک نشان میدهد که این مرجع قشری شیعه در حقیقت از هیچ
کاری برای انتشار عقاید خرافی و کهنه اسلامی روی گردان نبود.در دوران حیات او کارخانه
ملا سازی قم را توسعه داد و اندیشه های ضد حکومت مشروطه را وسیله طلبه های خود در
سراسر ایران نشر و تبلیغ نمود. وی پس از وقایع 28 مرداد 1332 سپهبد زاهدی را حافظ بیضه
اسلام نامید و در سرکوب دشمنان مذهب شیعه آرزوی موفقیت کرد و در تلگراف به سپهبد زاهدی
می نویسد بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای سپهبد فضل الله زاهدی نخست وزیر دامت احلاله به
عرض می رساند ..خداوند عز شأنه جنابعالی را در انجام وظایف دینیه که در این موقع خطیر به
عهده گرفته اید اعانت فرموده و عامه مسلمین را از برکات عید سعید بهره مند فرماید. والسلام علیکم
و رحمة الله و برکاته . 8 شهریور 1332 حسین الطباطبایی ال بروجردی
کودتای 28 مرداد 1332 19 اوت 1953 به پیروزی رسید دکتر مصدق باز داشت شد وشاه به ایران
بازگشت . رهبر جبهه ملی ایران در همان دامی افتاده بود که خود در ایجاد آن سهیم بود . دکتر مصدق
وسیله دکتر مظفر بقایی دکتر حسین فاطمی آیت لله کاشانی و شمس قنات آبادی با رهبری سازمان
تروریستی فدائیان اسلام تماس دائمی داشت واز آنان برای رسیدن به قدرت استمداد و کمک خواسته
بود . وی بیست و هشت تن از اعضای فدائیان اسلام را که در زندان بودند از جمله قاتل رزم آرا را
آزاد کرد
کودتای 28 مرداد سرکوب خونین ملیون و به ویژه احزاب و سازمانهای چپ را به دنبال داشت
فرماندار نظامی تهران تیمسار تیمور بختیار که بعداً نخستین رئیس سازمان امنیت و اطلاعات
کشور ساواک شد با اعمال خشونت و ایجاد جو ترس و وحشت به واقع فرمانروای بلامنازع ایران
بود
دکتر مصدق در دادگاه نظامی به سه سال زندان و سپس تحت نظر تا آخر عمر در احمد آباد زندگی
کرد. حزب توده و شبکه نظامی حزب قلع و قمع شد و عده ای از اعضای نظامی و غیر نظامی آن
تیرباران شدند
آیت الله بروجردی و روحانیون چون آیت الله کاشانی بهبهانی میلانی و دیگر آیات عظام پس از
کودتای28 مرداد نه تنها از محاکمات دادگاه نظامی و عملیات خشونت بار فرمانداری نظامی انتقادی
نکردند بلکه عملاً به تأیید آن می پرداختند و سرکوب خونین حزب توده و بهائیان را یک پیروزی
برای دوام و استحکام مذهب شیعه در ایران می دانستند
پس از کودتای 28 مرداد فضای اجتماعی ایران ظاهری مذهبی گرفت و روحانیون بخش مهمی از
قدرت حکومتی ایران شدند . نفوذ انان در روند محاکمات دادگاه نظامی چه در محاکمه دکتر مصدق
و چه در محاکمه دیگر رجال سیاسی و اعضای حزب توده و بهائیان به وضوح دیده می شد
تیمسار آزموده با توافق روحانیون بارها سعی کرد در دادگاه نظامی دکتر مصدق را به ارتداد و کفر
و خیانت به مذهب اسلام و بر اندازی حکومت مشروطه ایران متهم کند و تا آنجایی پیش رفت که دکتر
مصدق را به بی دینی متهم کرد تا اعضای فداییان اسلام و اوباش چاله میدان که در جلسه دادگاه حاضر
بودند تحریک شوند و به از بین بردن دکتر مصدقاقدام نمایند. دکتر مصدق که خود زمانی از فداییان
اسلام برای رسیدن به قدرت سود برده بود و پیامدهای خطر ناک تحریکات تیمسار آزموده را می
دانست از ترس آنکه فداییان اسلام دست به ترور او و خانواده اش بزنند در جلسه دادگاه از مسلمانی
و ایمان و اعتقاد خود و خویشاوندانش به اسلام گاه با حرارت و گاهی با گریه و لابی دفاع کرد و شرح
مفصلی از برگزاری جلسات روضه خوانی در خانه خود داد
کودتای 28 مرداد هر چند به ظاهر برای شاه پیروزی و سپس قدرت را به ارمغان آورد ولی وی را از
تخت پادشاهی مشروطه به زیر کشید و همردیف سیاست بازان روزگار خود قرارداد
خروج مخفیانه و به قول مخالفانش فرار شاه به رُم چهره اجتماعی وی را در میان مردم خدشه دار ساخت
به ویژه آنکه کودتا وسیله بیگانگان طراحی شده و با همکاری عوامل داخلی به پیروزی رسیده بود
به هر روی کودتای 28 مرداد زخم عمیقی در عمق جامعه ایران ایجاد کرد و نیز اعتماد به نفس شاه را
از او گرفت
شاه برای بازسازی جایگاه و استمرار پادشاهی خود از همه امکانات اقتصادی سیاسی اداری نظامی و
فرهنگی کشور سود می برد و در اوج قدرت به جای آنکه در پی استحکام اصول قانون اساسی کشور
مشروطه باشد به خودشیفتگی دچار و بدل به دیکتاتوری علاقمند به اصلاحات و رفورم با پنجه های آهنین
گشت . وی هرگونه انتقاد را حتا از جانب کسانی که به او و نظام مشروطه وفادار بودند ناشنیده می گرفت
و منتقدین را زیر عنوان اقدام علیه امنیت کشور تار و مار کرد و از خود راند
شاه می بایست حکومت کند. این خواسته کودتاچیان شرکای خارجی و داخلی کودتا بود
شاه پیش از کودتای 28 مرداد چندان دخالتی در اتنخابات و تعیین نخست وزیران نداشت . اما پس از آن
نمایندگان محلسین و نخست وزیران با انتخابات ساختگی و تقلبی به قدرت می رسیدند . آنان نماینده ملت
ایران نبودند . پس باید مانند هر حکومت استبدادی مشروعیت و مقبولیت ملی را با وسایل غیر دموکراتیک
به دست می آوردند . نخست فرمانداری نظامی و سپس ساواک تشکیل شد و شاه بدنام ترین و بی بند
بارترین امیران ارتش تیمسار تیمور بختیار را که پیشنیه زشتی از خود در دوران فرمانداری نظامی به
جای گذاشته بود و خود را فراتر از قانون و حقوق انسانی می پنداشت و در خیال تنها خود را لایق حکومت
می دانست به ریاست سازمان امنیت و اطلاعات نوپای کشور منصوب ساخت