Freitag, 9. März 2012

علی دشتی :ترورهای فدائیان اسلام .صفحه دوم

مخالفت مجلس سنا دو لایحه نامبرده سبب شد که جبهه ملی برای تنبیه و تحقیر سناتورها طرحی
به مجلس برد و تقلیل مدت مجلس سنا را از چهار سال به دو سال به قید دو فوریت در همان روز
به تصویب رسانید. مجلس سنا تعطیل شد.

دکتر مصدق با همه تدابیری که به کار برد و گاه با نادیده گرفتن اصول قانون اساسی نتوانست
بحران اقتصادی کشور را  بر طرف نماید. در سراسر کشور هرج و مرج حکمفرما شده و یک
بلاتکلیفی عمیقی در جامعه ایران احساس می شد
شاه با صلاح دید کرمیت روز ولت مامور عالیرتبه سازمان سیا مجبور به اتخاذ عمل شد و در
بیست و دوم مرداد 1332 فرمان برکناری دکتر مصدق را از نخست وزیری صادر کرد و
سرلشکر فضل الله زاهدی را به نخست وزیری برگزید

سید محمود کاشانی پسر آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی یکی از مهمترین بازیگران معروف وقایع
بیست هشت مرداد در جواب مخالفان کودتا در مقاله ای می نویسد اینک باید ببینیم که از ساعت
یازده شب بیست چهار تا ساعت یک بامداد بیست پنج مرداد چه رویدادی وجود داشته است که آن
را کودتای نظامی علیه دولت مصدق خوانده اند؟

واقعیتی که در آن تاریخ از مردم پنهان شد این بود که هنگامی که سرهنگ نصیری به در خانه
مصدق رسید ساعتی او را بلاتکلیف نگاه می دارند و چون اجازه ملاقات او را با مصدق نمی
دهند فرمان را به یکی از محافظین خانه تسلیم می کند و مصدق با خط خود رسید دریافت این فرمان
را چنین صادر میکند: ساعت یک بعد از نیمه شب 25 مرداد 1332 دست خط مبارک به اینجانب
رسید . دکتر محمد مصدق

او از این فرمان با احترام و تجلیل دست خط مبارک یاد میکند و عنوان نخست وزیر را هم از کنار
اسم خود بر می میدارد با این حال مصدق سپس دستور بازداشت سرهنگ نصیری را که صرفاً حامل
فرمان بوده صادر کرده و صبح همان روز برای آن که نقش وی در زمینه سازی برای صدور فرمان
نخست وزیری زاهدی و بر کناری وی آشکار نشود . اعلامیه ای صادر کرده و بی آن که کمترین
اشاره ای به صدور فرمان شاه بکند از وقوع کودتای نظامی در شب گذشته از سوی سرهنگ نصیری
خبر داد با این عنوان که او می خواسته است زیر پوشش تسلیم نامه ای خانه را شغال کند

بدین ترتیب اعلامیه دولت مبنی بر وقوع کودتا یک دروغگویی و پنهان کاری بوده است مصدق فرمان
بر کناری خود را حتی از وزیران کابینه خود نیز پنهان ساخت و در جلسه هیأت وزیران که صبح روز
بیست پنج مرداد در خانه او تشکیل شد کمترین اطلاعی از این موضوع به وزیران خود نداد . در اینجا
گفته های دو تن از یاران مصدق را به لحاظ رعایت اختصار که نمونه های دیگری از آن نیز وجود دارد
نقل میکنم.

دکتر صدیقی وزیر کشور مصدق در جریان بازپرسی از او در زمینه رویداد شب 25 مرداد میگوید: در
هیأت وزیران مذاکره نشد و تصمیماتی در باره آن اتخاذ نگردید. مطلقاً در باره فرمان ملوکانه دائر به
عزل آقای دکتر مصدق از سمت نخست وزیری سخنی گفته نشده اما آنچه در باره آگاهی من از جریان کار
سوال فرموده اید پیش از این نوشته ام که در خانه جناب نخست وزیر افواهاً موضوع دست خط را که بهانه
ورود به خانه بوده است شنیدم و از آقای دکتر مصدق پرسیدم موضوع دست خط چه بوده ؟ فرمودند چیزی
نبود..

سرتیب ریاحی رئیس ستاد ارتش مصدق نیز در خاطراتی که از شب و روز 25 مرداد نقل کرده همین
موضوع را جنین بیان کرده است : من روز 26 مرداد 25 مرداد درست است صبح شش ساعت بعد از
کودتای نا موفق نصیری نزد مصدق رفتم و به او گفتم همه رادیوهای خارجی کودتای نیم بند نصیری
را شرح داده اند و ضمناً گفته اند شاه شما را عزل کرده است. گفت نه آقا این فرمان جعلی بوده است
ولی خود فرمان را به من و به هیچ یک از وزراء نشان نداد. حدود ساعت یازده همان روز مجدداً نزد
مصدق رفتم و خبر فرار شاه و ثریا را از رامسر به او دادم و گفتم حالا که شاه از مملکت رفته است
وضع چه می شود ؟

جواب داد: باید کاری کرد که ایشان مراجعت کنند .. از جمله نکات کلیدی برای شناخت ماهیت رویدادهای
شب 25 مرداد این است که چرا دکتر مصدق فرمان برکناری خود را که با دریافت آن رسید داده و آن را
دست خط مبارک نامیده بود به عنوان یک کودتای نظامی به مردم معرفی کرد؟
چرا این فرمان را از مردم و حتی از وزیران کابینه خود پنهان کرد؟
اصرار بر اینکه رویداد شب 25 مرداد کودتای نظامی بوده چیزی جز سرپوش گذاردن و ادامه تبلیغات
فریبکارانه 50 سال گذشته نیست و با ادعای اجماع بر وقوع کوتا هم نمی توان ذهن جست و جو گر نسل
جوان را از پویایی و تلاش برای شناخت حقیقت باز داشت

دکتر محمد مصدق به فرمان برکناری خویش 25 مرداد وقعی نگذاشت و شاه به رُم رفت . کمیته مرکزی
حزب توده طی اعلامیه ای سرنگونی سلطنت و ایجاد جمهوری دمکراتیک را خواهان شد

دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه کابینه دکتر مصدق پر شورترین مخالف شاه در راهپیمایی هایی که جبهه
ملی تشکیل می داد شرکت می کرد و از جمهوری دفاع سرسختانه ای می نمود . و در نطق های آتشین و
توهین آمیز خود علیه خانواده سلطنتی انقراض سلسله پهلوی را اعلام میکرد

بر مبنای اسنادی که از آیت الله زنجانی بیادگار مانده زیرا ایشان هم زمان با دکتر حسین فاطمی در پادگان
دژبانی مرکز زندان بود و بر دست نوشته ها و سخنان دکتر حسین فاطمی استوار است دکتر محمد مصدق
بر خلاف قسمی که به قرآن خورده بود موافقت خود را با اقرامات و مقالات و سخنرانیهای دکتر حسین
فاطمی با هدف سرنگونی سلطنت محمد رضا شاه اعلام کرده بود .

دکتر مصدق همیشه خود را مدیون رازداری دکتر فاطمی میدانست . زیرا اگر دکتر فاطمی این راز را در
دادگاه نظامی بیان داشته بود می توانست موقعیت دکتر مصدق را دگر گون کند
شاید بهمین علت هم دکتر مصدق همیشه از دکتر حسین فاطمی به نیکی یاد میکرد

رهبران مذهبی و جامعه ایران مشتاق بازگشت شاه بود . زیرا از به قدرت رسیدن حزب توده در ایران
وحشت داشتند و مرجع شیعیان جهان آیت الله بروجردی و مردم مذهبی چنین فکر میکردند که حزب توده
خلاف مذهب حزب خلاف خدا حزب بی دینی حزب مصادره اموال است در ذهن آیت الله بروجردی رفته
بود که دولت آقای دکتر مصدق نسبت به مذهب لا بشرط است .
من شنیدم که می گفت حکومت نسبت به مذهب نباید لا بشرط بی تفاوتی باشد بخصوص اینکه در آن زمان
توده ایها پروبال گرفته بودند . ایشان دلش می خواست حکومت نسبت به مذهب لا بشرط نباشد و مروج
مذهب شیعه باشد

توضیح این مطلب ضروری می نماید که لا بشرط از نظر آیت الله بروجردی این معنی را میداد که
روحانیون شیعه می باید دست در دست حکومتگران و همدستی و همکاری متقابل و با هم در ایران
حکومت کنند. آیت الله حسینعلی منتظری در خاطرات خود از نفرت آیت الله بروجردی و آیت الله کاشانی
نسبت به حزب توده و جامعه بهائیان ایران خاطرات فروانی نقل میکند

آیت الله بروجردی و آیت الله کاشانی هر دو برای سلامت شاه و دوری وی از کشور مجالس روضه
خوانی و عزاداری بر پا کردند و به قول مخالفان کودتا روضه دو طفلان مسلم بر سر منابر می خواندند
آیت الله بروجردی مرجع تقلید  شیعیان جهان نخستین کسی بود که به شا تلگراف فرستاد و شاه را به
بازگشت به ایران فرا خواند . شاه از رم تلگرافی در پاسخ آیت الله بروجردی فرستاد و از خبر سلامتی
و بازگشت فوری خود به ایران آیت الله را مطلع نمود . آیت الله بروجردی در جواب تلگراف شاه که
هنوز در رم بسر میبرد و زمینه بازگشت خود را فراهم میکرد
چنین پاسخ نوشت:حضور مبارک اعلیحضرت همایونی خلدالله ملکه : تهران تلگراف مبارک که از رم
مخابره فرموده بودید و مبشر سلامت اعلیحضرت همایونی بوده موجب مسرت گردید . نظر به اینکه
تصمیم مراجعت فوری بوده جواب تاخیر شد. امید است ورود مسعود اعلیحضرت به ایران مبارک و
موجب اصلاح مفاسد دینیه و عظمت اسلام و اسایش مسلمین باشد. حسین طباطبائی بروجردی

فراموش نکنیم که انتخاب آیت الله بروجردی به مرجعیت شیعه بعلت احترامی بود که محمد رضا شاه
احتمالا به توصیه انگلیس ها قبل از رسیدن به مرجعیت شیعه به وی مرعی میداشت آیت الله آقا
حسین بروجردی اواسط سال 1332 در بیمارستان فیروز آبادی شهر ری بستر شد محمد رضا شاه
به بیمارستان فیروز آبادی شتافت و پس از تفقد شاهانه بر بالین آیت الله بروجردی نشست و عکس ها
برای خبر گذاریهای داخلی و خارجی از این عیادت سیاسی ارسال گردید . این دیدار سبب اشتهار و
راه گشای مرجعیت آیت الله بروجردی گردید و در انظار عمومی سبب تأیید شاه و دولت از آیت الله
بروجردی شد. این بده بستانها بیشتر برای مقابله با حزب توده صورت می گرفت و به تفصیل در
خاطرات محمد تقی فلسفی واعظ مورد بحث قرار گرفته است

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen