دنباله صفحه سیزده
در زمان قاجاریه چون پادشاهان آن خاندان ناشلیستی بسیار از خود می نمودند و کشور روز بروز
ناتوان و آشفته می گردید و از آنسوی آوازه مشروطه در کشورهای اروپا و آبادی و نیرومندی آن
کشور ها به ایران رسیده بود
کسانی از خود ملایان از شادروان بهبهانی و طباطبایی و آخوند خراسانی و دیگران پا پیش گزاردند
و خواستار مشروطه شدند ...اینکه مشروطه در ایران به نتیجه نیکی نرسید همین ناسازگاری با کیش
شیعی و برخورد با دستورهای آن می باشد ما در این کشور بوده ایم و می دانیم که ملایان و پیروان
ایشان با مشروطه و قانونهای آن چه رفتاری کرده اند ..نافرمانی به قانون سرپیچیدن از دستور
دولت گریختن از سربازی نپرداختن مالیات گریزانیدن کالا از گمرک قاچاقی گذشتن از مرز نخست
وزیر وزیران نمایندگان مجلس سران اداره ها کارمندان دولت همه از ظلمه اند و همه گناهکارند
پولهایشان حرام است رختهایشان حرام است نانی که خودشان و فرزندانشان می خورند حرام است
عدلیه خلاف شرع است دفترهای رسمی خلاف شرع است نظام وظیفه خلاف شرع است مالیه خلاف
شرع است دبستانها خلاف شرع است دانشکده ها خلاف شرع است هر چه بیرون از دستگاه آخوندی
و شیعیگری است خلاف شرع است .میهن پرستی بت پرستی است گفتگو از سوسیالیسم و کمونیسم
به کلّی حرام است .. اگر بیگانگان به کشور آمدند چون جلو روضه خوانی و زیارت را نمی گیرند
بسیار بهتر که بیایند
می باید بگویم که کیش شیعی پندارهان آن مغز پیروان را چندان بر می گرداندکه جای بازی به هیچ چیز
دیگر نمی گزارد و او را از زمان خود بیرون برده به هزار و سیصد سال پیش می کشاند
یک شیعی که در این زمان است و در میان ماست اگر نیک بجویم در هزار و سیصد سال پیش است در
مدینه است در کربلاست در کوفه است در شام است .آنچه در برابر چشمش دفیله رژه می روند
گشاکش های خلافت و داستان کربلا و جنگ های سلیمان بن صرد و مختار ثقفی است
راست گفته شده که اینان مردگان هزار و سیصد ساله اند که سر از گور در آورده و به میان مردم آمده اند
راست گفته شد که اینها به جهان جز از دید شیعیگری از دیده تولی و تبری دوستی با ولایت علی و بیزاری
سنی گری نمی نگرند. شما اگر پیش یک شیعی سخن از پیشامدهای این زمان برانید مثلاً از این جنگ
دوم جهانی و از نتیجه های آن گفتگو کنید لذتی نخواهد برد
ولی اگر بازگردید و سخن از جنگ خیبر و کشته شدن مرجب جهودی و مانند آن برانید خواهید دید چهره اش
شکفته و با یک لذتی به گفتگو در آید ..جلو خامه را باز نمی گزارم کیش شیعی با زندگانی دموکراسی نمی
سازد و نتواند ساخت اگر آب و آتش با هم توانند ساخت اینها هم توانند ساخت
راست است ما می بینیم دولت های ما با ملایان نیک ساخته اند در این سه سال پس از شهریور بیست دیدیم
که چه پشتیبانی ها به ملایان نمایند و چه نقشه ها برای چیره گردانیدن آنها می کشند ..دیدیم که هنگامی که
حاجی آقا حسین قمی از نجف آهنگ ایران کرد رادیوی ایران تا مرز عراق به پیشواز او رفت و تو گفتی
قهرمان لنینگراد را به ایران می آورد . راه پیمایی اورا گام به گام آگاهی داد
دیدیم که دولت به او رسمیتی داد رسمیتی که ما تاکنون معنایش نفهمیده ایم و پیش نهادهای او را در باره
چادر و چاقچور به رسمیت پذیرفت و پاسخ رسمی داد. دیدیم که پسر آقای حاجی سید ابوالحسن اصفهانی
برای گردش به ایران آمد و آقای ساعد نخست وزیر آن زمان به همه فرمانداران و استانداران دستور فرستاد
که پذیرایی های بسیار با شکوه ازو کنند که رونویس نامه ها در دست ما است
دیدیم در این سه سال رادیوی ایران یک دستگاه ملایی گردید که کم کم روشان باز شد و پارسال و امسال
روضه هم خواندند و اگر جلوگیری نشود هر آینه سال آینده نوحه هم خواهند خواند و خانواده ها باید
پیرامون رادیوها دایره پدید آورند و به هوای آن سینه بکویند و ترجیع های نوحه را خوانند . ولی اینها
سازش های خائنانه ای ست . اینها سازش های آن دسته از وزیرانی ست که بد خواهی آنان با توده و
کشور از پرده بیرون افتاده
در این کشور یا زندگانی دموکراسی یا کیش شیعی یا سررشته داری توده یا حکومت ملایان یا آن یا
این هر دو یک جا نتواند.. ما ما که دسته پاک دینان یا آزادگانیم سنجیدیم و با خود اندیشیدیم و به این نتیجه
رسیدیم که باید مشروطه را نگاهداریم و کیش شیعی را رها کنیم
ایرانیان امروز به نام ایرانیگری می زیند نه به نام مسلمانی از قانون های خود پیروی می کنند نه از قانون
های اسلام ناچارم در اینجا یاد آوری کنم که چه اعلیحضرت محمد رضا شاه و چه جناب آقای بیات و چه
هر نخست وزیر دیگری شاه این توده و نخست وزیر این توده اند و این باینده شایسته ایشانست که بیش از
همه و پیش از همه در پی آسایش و فیروزی این توده باشند
در زمان قاجاریه چون پادشاهان آن خاندان ناشلیستی بسیار از خود می نمودند و کشور روز بروز
ناتوان و آشفته می گردید و از آنسوی آوازه مشروطه در کشورهای اروپا و آبادی و نیرومندی آن
کشور ها به ایران رسیده بود
کسانی از خود ملایان از شادروان بهبهانی و طباطبایی و آخوند خراسانی و دیگران پا پیش گزاردند
و خواستار مشروطه شدند ...اینکه مشروطه در ایران به نتیجه نیکی نرسید همین ناسازگاری با کیش
شیعی و برخورد با دستورهای آن می باشد ما در این کشور بوده ایم و می دانیم که ملایان و پیروان
ایشان با مشروطه و قانونهای آن چه رفتاری کرده اند ..نافرمانی به قانون سرپیچیدن از دستور
دولت گریختن از سربازی نپرداختن مالیات گریزانیدن کالا از گمرک قاچاقی گذشتن از مرز نخست
وزیر وزیران نمایندگان مجلس سران اداره ها کارمندان دولت همه از ظلمه اند و همه گناهکارند
پولهایشان حرام است رختهایشان حرام است نانی که خودشان و فرزندانشان می خورند حرام است
عدلیه خلاف شرع است دفترهای رسمی خلاف شرع است نظام وظیفه خلاف شرع است مالیه خلاف
شرع است دبستانها خلاف شرع است دانشکده ها خلاف شرع است هر چه بیرون از دستگاه آخوندی
و شیعیگری است خلاف شرع است .میهن پرستی بت پرستی است گفتگو از سوسیالیسم و کمونیسم
به کلّی حرام است .. اگر بیگانگان به کشور آمدند چون جلو روضه خوانی و زیارت را نمی گیرند
بسیار بهتر که بیایند
می باید بگویم که کیش شیعی پندارهان آن مغز پیروان را چندان بر می گرداندکه جای بازی به هیچ چیز
دیگر نمی گزارد و او را از زمان خود بیرون برده به هزار و سیصد سال پیش می کشاند
یک شیعی که در این زمان است و در میان ماست اگر نیک بجویم در هزار و سیصد سال پیش است در
مدینه است در کربلاست در کوفه است در شام است .آنچه در برابر چشمش دفیله رژه می روند
گشاکش های خلافت و داستان کربلا و جنگ های سلیمان بن صرد و مختار ثقفی است
راست گفته شده که اینان مردگان هزار و سیصد ساله اند که سر از گور در آورده و به میان مردم آمده اند
راست گفته شد که اینها به جهان جز از دید شیعیگری از دیده تولی و تبری دوستی با ولایت علی و بیزاری
سنی گری نمی نگرند. شما اگر پیش یک شیعی سخن از پیشامدهای این زمان برانید مثلاً از این جنگ
دوم جهانی و از نتیجه های آن گفتگو کنید لذتی نخواهد برد
ولی اگر بازگردید و سخن از جنگ خیبر و کشته شدن مرجب جهودی و مانند آن برانید خواهید دید چهره اش
شکفته و با یک لذتی به گفتگو در آید ..جلو خامه را باز نمی گزارم کیش شیعی با زندگانی دموکراسی نمی
سازد و نتواند ساخت اگر آب و آتش با هم توانند ساخت اینها هم توانند ساخت
راست است ما می بینیم دولت های ما با ملایان نیک ساخته اند در این سه سال پس از شهریور بیست دیدیم
که چه پشتیبانی ها به ملایان نمایند و چه نقشه ها برای چیره گردانیدن آنها می کشند ..دیدیم که هنگامی که
حاجی آقا حسین قمی از نجف آهنگ ایران کرد رادیوی ایران تا مرز عراق به پیشواز او رفت و تو گفتی
قهرمان لنینگراد را به ایران می آورد . راه پیمایی اورا گام به گام آگاهی داد
دیدیم که دولت به او رسمیتی داد رسمیتی که ما تاکنون معنایش نفهمیده ایم و پیش نهادهای او را در باره
چادر و چاقچور به رسمیت پذیرفت و پاسخ رسمی داد. دیدیم که پسر آقای حاجی سید ابوالحسن اصفهانی
برای گردش به ایران آمد و آقای ساعد نخست وزیر آن زمان به همه فرمانداران و استانداران دستور فرستاد
که پذیرایی های بسیار با شکوه ازو کنند که رونویس نامه ها در دست ما است
دیدیم در این سه سال رادیوی ایران یک دستگاه ملایی گردید که کم کم روشان باز شد و پارسال و امسال
روضه هم خواندند و اگر جلوگیری نشود هر آینه سال آینده نوحه هم خواهند خواند و خانواده ها باید
پیرامون رادیوها دایره پدید آورند و به هوای آن سینه بکویند و ترجیع های نوحه را خوانند . ولی اینها
سازش های خائنانه ای ست . اینها سازش های آن دسته از وزیرانی ست که بد خواهی آنان با توده و
کشور از پرده بیرون افتاده
در این کشور یا زندگانی دموکراسی یا کیش شیعی یا سررشته داری توده یا حکومت ملایان یا آن یا
این هر دو یک جا نتواند.. ما ما که دسته پاک دینان یا آزادگانیم سنجیدیم و با خود اندیشیدیم و به این نتیجه
رسیدیم که باید مشروطه را نگاهداریم و کیش شیعی را رها کنیم
ایرانیان امروز به نام ایرانیگری می زیند نه به نام مسلمانی از قانون های خود پیروی می کنند نه از قانون
های اسلام ناچارم در اینجا یاد آوری کنم که چه اعلیحضرت محمد رضا شاه و چه جناب آقای بیات و چه
هر نخست وزیر دیگری شاه این توده و نخست وزیر این توده اند و این باینده شایسته ایشانست که بیش از
همه و پیش از همه در پی آسایش و فیروزی این توده باشند
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen