Dienstag, 20. Mai 2014

تو اگر وخامت من را درک کنی

.تو اگر وخامت ؛من؛ را درک کنی مثل اینست که حضور یک شیر یا یک اژدها را همیشه در وجود خودت حس می کنی
بی خود نیست که مولوی اینهمه بر وخامت ؛ نفس؛ تکیه می کند او می خواهد ما را به جایی برساند که دیگر مسأله را
 .شوخی نگیریم
.ما در وجود مان یک اژدها را جا داده ایم
.امیدوارم این حقیقت را عمیقاً درک کنیم
بعد از اینکه ما اسیر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران شدیم و هدف ما را تبدیل با انسان هایی مبارز آزادیخواه و کارگران
.مبارز هماهنگ داشتیم , انرژی استقامت در ما ضغیف شد
.یا درست تر اینست که بگوییم انرژی سبک و شفاف هدف تبدیل به انرژی سنگین و تیره ی نفرت گردید

ما بعد از کودکی یک لحظه هم طعم زندگی کودگی ما را نچشیده ایم . ممکن است خاطره ی گذشته سایه روشنی از آن در 
هدف مان مانده باشد.ولی در هر حال آن هدف است - آنهم خاطره ی کیفیتی که در آن وقت هنوز خام بوده است و چندان
.شکوفایی ای نداشته است



Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen