اما حسن روحانی رئیس جمهور ایران در برابر این تعرض خشن به استقلال قوه ی مقننه, استقلال
قوا را از یاد می برد و - حتا در حد همان گفتارهای مبهم و دو پهلوی همیشگی- کلامی بر لب
نمی آورد.و
اما ببینیم حسن روحانی در خارج از ایران به کشورهای که تا حال مسافرت داشته چه می گوید و
به چه چیز خدمت می کند؟
یکی از اهداف سفرهای حسن روحانی به خارج و گفت و گو با مقامات و رسانه های گروه ی آمریکا
و غرب و روسیه, کسب اعتبار و حمایت برای خود و برنامه هایش می باشد. معهذا نمی توان نادیده
گرفت که تلاش ها و اقدامات او قبل از هر چیز و در درجه ی اول تبلیغ برای جمهوری اسلامی ایران
و ولایت فقیه رهبر ایران دگر گون نشان دادن چهره ی نظام و کسب اعتبار برای آن است. و
حسن روحانی خود نیز به این امر مباهات دارد و آن را یکی از زمینه های موفقیت خویش می داند.و
وی در همان مصاحبه ای که در کشور امریکا داشته در صفحه گذشته اشاره کردیم, می گوید: یکی
از موارد کام روایی و موفقیت های دولت جمهوری اسلامی ایران در عرصه ی بین المللی بوده است.و
من از این جا شروع بکنم که افکار عمومی در دنیای امروز بسیار مهم است. از جمله کارهایی که شد
در ظرف چندین سال گذشته نظام جمهوری اسلامی ایران شدیداً افکار عمومی و به خصوص افکار
عمومی در کشور های خارج از ایران در آمریکا و غرب و روسیه را نسبت به جمهوری اسلامی
ایران بدبین بکنند, به عنوان کشور خشن, کشور جنگ طلب, کشوری که حمایت می کند از تروریزم
کشوری که حقوق بشر را رعایت نمی کند, که البته استفاده های ابزاری هم می شد و آن چه که رخ
داد و حالا نمی خواهم تفصیل بکنم یکی از مسایل مهمی که در این سه چهار سال گذشته رخ داد ایجاد
رخنه به نفع ملت ایران و به زیان این سیاست های 35 سال حکومت جمهوری اسلامی ایران است. و
البته نمی گویم که افکار عمومی عوض شد, اما افکار عمومی ,لااقل بخش های قابل توجه اش دچار
تردید شد در صحت تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی ایران می شود. آن چهره ی سیاه ی که با
معیارهای خودشان مطرح کرده بودند, دیدند اصلاً وجود ندارد . من معتقدم که با کمترین هزینه
بیشترین دستاورد را ما در عرصه ی جهانی پیدا کردیم. امروز جمهوری اسلامی ایران حداقل در
بخش قابل توجه ای از افکار عمومی و به خصوص نخبگان جهان؛ که اثر گذارند روی افکار عمومی؛
دیگر یک کشور صادر کننده ی ترور نیست که البته اصلش هم دروغ بود. و
حسن روحانی دستاورد بزرگ خود را در صحنه ی بین المللی رخنه به زیان سیاستی می داند که گویا
به دروغ جمهوری اسلامی ایران را حامی و صادر کننده ی تروریزم و نقض کننده ی حقوق بشر
خوانده بود. و ایشان به خود می بالد که توانسته است افکار عمومی را متقاید سازد که آن چهره ی
سیاهی که در حکومت 35 سال از جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرده بودند؛
اصلاً وجود ندارد و متهم ساختن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر, ترور و صدور
تروریسم بی اساس و اصلش هم دروغ بوده است. و
بر خلاف ادعاهای حسن روحانی داوری ها و برخورد افکار عمومی نسبت به جمهوری اسلامی ایران
نه به دلیل تبلیغات دولت های غربی بلکه نتیجه ی اعمال و کارنامه ی جمهوری اسلامی ایران, خشونت
و جنایت های مستمر آن طی دو دهه, مبتنی بر اسناد و مدارک و واقعیت های غیر قابل انکار و مرهون
سال ها تلاش ایرانیان آزادیخواه خارج از کشور ایران در معرفی چهره ی این نظام است. افکار عمومی
خارج نه از طریق تبلیغات غرب بلکه از طریق مدارک و شواهدی چون از گروه های آزادیخواه از
دخالت و شرکت مستقیم رهبران جمهوری اسلامی ایران در صدور تروریسم و جنایت های بی شمار
آن ها در داخل و خارج از کشور آگاهی یافته و شکل گرفته است.و
به همین سبب تا زمانی که این رهبران و این ساختار ها حاکم اند؛ تا زمانی که خامنه ای و رفسنجانی
و روحانیون و مافیای فساد و جنایت بر کشور حکومت می کنند اساس داوری افکار عمومی تغییر
نمی یابد . وجود جریان اصلاح طلبی هیچ گونه تغییری در داوری افکار عمومی نسبت به جمهوری
اسلامی ایران و جنایتگاران مسلط بر ایران ایجاد نکرده است. شکل گیری این جریان و تحولات سه
سال گذشته فقط امید آن ها را به تسریع روند دگر گونی های اساسی و تغییر نظام افزایش داده است. و
اما اگر از ادعای غلو آمیز حسن روحانی رئیس جمهور ایران در باره نتایج کار و تلاش او در سیاست
خارجی بگذاریم؛ آن چه باقی می ماند اساس و هدف تلاش ایشان در عرصه ی بین المللی می باشد و
این همان گونه که خود نیز تصریح می کند عبارت است از تلاش برای تغییر افکار عمومی نسبت به
جمهوری اسلامی ایران و کسب اعتبار برای آن . و
حسن روحانی رئیس جمهور ایران در خارج از کشور ایران فقط نماینده نظام جمهوری اسلامی ایران
و در خدمت آن نظام است. و اگر در کشور ایران در سخنرانی ها و موضعگیری ها و گفت و گوها
به اقتضای شرایط گله ها و انتقاداتی نسبت به تجاوزات مافیای قدرت علیه مردم مطرح می سازد؛ در
خارج از کشور به طور کامل توجیه گر نظام است. و
مصاحبه با نمایندگان رسانه های خارجی در کشور آمریکا در نیویورک که مصداق بارز این واقعیت
است. و حسن روحانی در این گفت و گو در پاسخ به سوال مربوط به بازداشت و محاکمه ی جوانان
ایرانی در کشور ایران چنین می گوید: انصاف این است که تحریکاتی غیر طبیعی برای بزرگ نمایی
این واقعه انجام می شود در حالی که دستگیری و محکومیت دانشجویان در کشور ایران با هیچ
عکس العملی مواجه نمی شود . در جمهوری اسلامی ایران استقلال قوا وجود دارد و من به عنوان
رییس جمهوری نه می توانم و نه می خواهم که در امور قضاییه دخالت کنم. و
حسن روحانی در این جا نیز همان سفسطه های مصاحبه در ایران را تکرار می کند و در جمع نمایندگان
رسانه های گروهی جهان و از طریق آنان با افکار عمومی خارج که به اتکای تجارب سالیان نیک
می دانند که در جمهوری اسلامی ایران واقعیتی بنام استقلال قوا وجود ندارد, از استقلال قوا سخن
می گوید. او فراموش می کند که مخاطبین وی نه فقط در گذشته های دور بلکه در همان هفته های قبل
از مصاحبه شاهد اعلام صریح عدم استقلال قوه ی مقننه از ولی فقیه امر بودند. و
از حسن روحانی در مصاحبه ی نیویورک سوال می شود که : در غرب گفته می شود در کشور ایران
دو دولت وجود دارد, دولتی که شما رییس جمهور آن هستید و دولتی که مقام ولایت فقیه رهبر ایران
بر آن تسلط دارد. و نظر شما چیست؟. و
ایشان پاسخ می دهند: در کشور ایران دو دولت وجود ندارد و جایگاه ولایت فقیه رهبر و رییس جمهور
کاملاً مشخص است. روابط دو جانبه ی میان رهبری و رییس جمهوری مستمر و دایمی است و حتا اگر
اختلافات نظرهایی وجود داشته باشد. با توجه به موازینی که در قانون مشخص شده در عمل مشکلی
پیش نمی آید. و
قوا را از یاد می برد و - حتا در حد همان گفتارهای مبهم و دو پهلوی همیشگی- کلامی بر لب
نمی آورد.و
اما ببینیم حسن روحانی در خارج از ایران به کشورهای که تا حال مسافرت داشته چه می گوید و
به چه چیز خدمت می کند؟
یکی از اهداف سفرهای حسن روحانی به خارج و گفت و گو با مقامات و رسانه های گروه ی آمریکا
و غرب و روسیه, کسب اعتبار و حمایت برای خود و برنامه هایش می باشد. معهذا نمی توان نادیده
گرفت که تلاش ها و اقدامات او قبل از هر چیز و در درجه ی اول تبلیغ برای جمهوری اسلامی ایران
و ولایت فقیه رهبر ایران دگر گون نشان دادن چهره ی نظام و کسب اعتبار برای آن است. و
حسن روحانی خود نیز به این امر مباهات دارد و آن را یکی از زمینه های موفقیت خویش می داند.و
وی در همان مصاحبه ای که در کشور امریکا داشته در صفحه گذشته اشاره کردیم, می گوید: یکی
از موارد کام روایی و موفقیت های دولت جمهوری اسلامی ایران در عرصه ی بین المللی بوده است.و
من از این جا شروع بکنم که افکار عمومی در دنیای امروز بسیار مهم است. از جمله کارهایی که شد
در ظرف چندین سال گذشته نظام جمهوری اسلامی ایران شدیداً افکار عمومی و به خصوص افکار
عمومی در کشور های خارج از ایران در آمریکا و غرب و روسیه را نسبت به جمهوری اسلامی
ایران بدبین بکنند, به عنوان کشور خشن, کشور جنگ طلب, کشوری که حمایت می کند از تروریزم
کشوری که حقوق بشر را رعایت نمی کند, که البته استفاده های ابزاری هم می شد و آن چه که رخ
داد و حالا نمی خواهم تفصیل بکنم یکی از مسایل مهمی که در این سه چهار سال گذشته رخ داد ایجاد
رخنه به نفع ملت ایران و به زیان این سیاست های 35 سال حکومت جمهوری اسلامی ایران است. و
البته نمی گویم که افکار عمومی عوض شد, اما افکار عمومی ,لااقل بخش های قابل توجه اش دچار
تردید شد در صحت تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی ایران می شود. آن چهره ی سیاه ی که با
معیارهای خودشان مطرح کرده بودند, دیدند اصلاً وجود ندارد . من معتقدم که با کمترین هزینه
بیشترین دستاورد را ما در عرصه ی جهانی پیدا کردیم. امروز جمهوری اسلامی ایران حداقل در
بخش قابل توجه ای از افکار عمومی و به خصوص نخبگان جهان؛ که اثر گذارند روی افکار عمومی؛
دیگر یک کشور صادر کننده ی ترور نیست که البته اصلش هم دروغ بود. و
حسن روحانی دستاورد بزرگ خود را در صحنه ی بین المللی رخنه به زیان سیاستی می داند که گویا
به دروغ جمهوری اسلامی ایران را حامی و صادر کننده ی تروریزم و نقض کننده ی حقوق بشر
خوانده بود. و ایشان به خود می بالد که توانسته است افکار عمومی را متقاید سازد که آن چهره ی
سیاهی که در حکومت 35 سال از جمهوری اسلامی ایران ترسیم کرده بودند؛
اصلاً وجود ندارد و متهم ساختن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر, ترور و صدور
تروریسم بی اساس و اصلش هم دروغ بوده است. و
بر خلاف ادعاهای حسن روحانی داوری ها و برخورد افکار عمومی نسبت به جمهوری اسلامی ایران
نه به دلیل تبلیغات دولت های غربی بلکه نتیجه ی اعمال و کارنامه ی جمهوری اسلامی ایران, خشونت
و جنایت های مستمر آن طی دو دهه, مبتنی بر اسناد و مدارک و واقعیت های غیر قابل انکار و مرهون
سال ها تلاش ایرانیان آزادیخواه خارج از کشور ایران در معرفی چهره ی این نظام است. افکار عمومی
خارج نه از طریق تبلیغات غرب بلکه از طریق مدارک و شواهدی چون از گروه های آزادیخواه از
دخالت و شرکت مستقیم رهبران جمهوری اسلامی ایران در صدور تروریسم و جنایت های بی شمار
آن ها در داخل و خارج از کشور آگاهی یافته و شکل گرفته است.و
به همین سبب تا زمانی که این رهبران و این ساختار ها حاکم اند؛ تا زمانی که خامنه ای و رفسنجانی
و روحانیون و مافیای فساد و جنایت بر کشور حکومت می کنند اساس داوری افکار عمومی تغییر
نمی یابد . وجود جریان اصلاح طلبی هیچ گونه تغییری در داوری افکار عمومی نسبت به جمهوری
اسلامی ایران و جنایتگاران مسلط بر ایران ایجاد نکرده است. شکل گیری این جریان و تحولات سه
سال گذشته فقط امید آن ها را به تسریع روند دگر گونی های اساسی و تغییر نظام افزایش داده است. و
اما اگر از ادعای غلو آمیز حسن روحانی رئیس جمهور ایران در باره نتایج کار و تلاش او در سیاست
خارجی بگذاریم؛ آن چه باقی می ماند اساس و هدف تلاش ایشان در عرصه ی بین المللی می باشد و
این همان گونه که خود نیز تصریح می کند عبارت است از تلاش برای تغییر افکار عمومی نسبت به
جمهوری اسلامی ایران و کسب اعتبار برای آن . و
حسن روحانی رئیس جمهور ایران در خارج از کشور ایران فقط نماینده نظام جمهوری اسلامی ایران
و در خدمت آن نظام است. و اگر در کشور ایران در سخنرانی ها و موضعگیری ها و گفت و گوها
به اقتضای شرایط گله ها و انتقاداتی نسبت به تجاوزات مافیای قدرت علیه مردم مطرح می سازد؛ در
خارج از کشور به طور کامل توجیه گر نظام است. و
مصاحبه با نمایندگان رسانه های خارجی در کشور آمریکا در نیویورک که مصداق بارز این واقعیت
است. و حسن روحانی در این گفت و گو در پاسخ به سوال مربوط به بازداشت و محاکمه ی جوانان
ایرانی در کشور ایران چنین می گوید: انصاف این است که تحریکاتی غیر طبیعی برای بزرگ نمایی
این واقعه انجام می شود در حالی که دستگیری و محکومیت دانشجویان در کشور ایران با هیچ
عکس العملی مواجه نمی شود . در جمهوری اسلامی ایران استقلال قوا وجود دارد و من به عنوان
رییس جمهوری نه می توانم و نه می خواهم که در امور قضاییه دخالت کنم. و
حسن روحانی در این جا نیز همان سفسطه های مصاحبه در ایران را تکرار می کند و در جمع نمایندگان
رسانه های گروهی جهان و از طریق آنان با افکار عمومی خارج که به اتکای تجارب سالیان نیک
می دانند که در جمهوری اسلامی ایران واقعیتی بنام استقلال قوا وجود ندارد, از استقلال قوا سخن
می گوید. او فراموش می کند که مخاطبین وی نه فقط در گذشته های دور بلکه در همان هفته های قبل
از مصاحبه شاهد اعلام صریح عدم استقلال قوه ی مقننه از ولی فقیه امر بودند. و
از حسن روحانی در مصاحبه ی نیویورک سوال می شود که : در غرب گفته می شود در کشور ایران
دو دولت وجود دارد, دولتی که شما رییس جمهور آن هستید و دولتی که مقام ولایت فقیه رهبر ایران
بر آن تسلط دارد. و نظر شما چیست؟. و
ایشان پاسخ می دهند: در کشور ایران دو دولت وجود ندارد و جایگاه ولایت فقیه رهبر و رییس جمهور
کاملاً مشخص است. روابط دو جانبه ی میان رهبری و رییس جمهوری مستمر و دایمی است و حتا اگر
اختلافات نظرهایی وجود داشته باشد. با توجه به موازینی که در قانون مشخص شده در عمل مشکلی
پیش نمی آید. و
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen