Dienstag, 30. Juni 2015

12 Millionen Iraner Heimad los

Ayatollah Khomeini: 1900-1989 war das Ober haupt der Religiösen Revolution
Im Iran. Nach dem Sturz des Mohammed Reza Pahlewi Schahinschah gelangte
Khomeini 1979 an die Macht und Bildete den Iran zu einem Streng Ideologie
Religiöse  Regimes Staat um.

Velayate Faghih Ideologie Religiöse Obrigkeit fundiert Grundgesetz zu 
Verabschieden. Erst dann wurde das Wahre Gesicht des Ideologie Regimes
Deutlich erkennbar.

Die Parlamentsabgeordneten Sollten vom Wächterrat erst abgesegnet bzw. 
Bestätigt werden. in so einem Ideologiösen Religiösen Parlament konnten 
Andersdenkende sowie Kritiker des Regimes als Volkesrepräsentanten
Keinen Zugang finden.

Der Justizapparat wurde nach Ideologie Religiösen Gesetzen um gestellt.
Religiöse Gerichtshöfe sind ins Leben gerufen worden, damit Menschen
Rechtsgrundsätze seitens der Regierung für Null.

12 Millionen Volkes von Iran sind nicht einverstanden mit Ideologie 
Religiösen Gesetzen mit Leben. Volks von Iran sind andren Ländern Asyl
Beantragten.vom 1979 bis 2015. 12,Millionen Iraner Fürchteten, von Angst
Mit Velayate Faghih Ideologie Religiösen weiter Leben.

Donnerstag, 25. Juni 2015

از جستجوی کشوری گمشده

نیروهای سیاسی و گروه آزادیخواهان و روشنگران ایرانی دلبسته ای ایران زمین و می خواهند با
کار و پژوهش بهشتی زمینی برپای دارند که در آن مهر, آزادی بیان و قلم فراوانی و نعمت های
مادی و ثروت ملی ایرانیان را در دسترس همگان باشد. همه ی اینان نه درک, دریافت تصور و
تصویر یگانه ای از این بهشت دارند و نه راه و روش و منش شان برای رسیدن به آن یکسان
است. و
و پیروان احزاب چپ ها و  راهکارها و تصویر دیگری از آن دارند. با این همه سرشت مشترک
همه این ها  کشوری داشتند آینده گرایی پویش و کوشش برای برپایی این آرمان و هدف کشور
است. و
این که این هدف کشور چگونه تحقق پذیر است امر دیگری است. ای بسا دنیای امروز ما با این
همه پیشرفت و امکانات اینترنت و روبورد  و تلفن های دستی همان بهشت انسان های سی پنج سال
پیش است که هر شهروند ایرانی درگیر گرسنگی, بیماری و بی خانمانی و زود مرگی بود. و
به باور من تصور و نگرش علمی به آرمان هدف کشور, هر چند که آمیزه ای از خیال و وهم با واقع
باشد به ابزاری برای مجتمع کردن ملت ایران آرزومند و سوء استفاده از تجمع و تشکیلات آن ها در
مقاصد سیاسی است. و
نیرو سیاسی روشنگر باید از چنین دامی بگریزد. هر گروه آزادیخواه فرهیخته و آرمان خواهی باید
آنقدردانش سیاسی و اقتصادی و عاطفه و خیال داشته باشد که خود بتواند راهی هر چند باریک و
تاریک اما بی غرضانه به هدف کشور خود بگشاید و آن را بنمایدند. و



Freitag, 19. Juni 2015

35 Jahre Heimat Los

Am 01.04. 1979 Einige Monat nach der Gründung der Ideologie Religiöse
im Iran kam es zur Zeit Beschäftigte sich das Regime damit, das auf
Velayate Faghih Ideologie religiöse oberigkeit fundierte Grundgesetz zu
verabschieden.
Erst dann wurde das wahre Gesicht des Ideologie Religiöse Regimes deutlich
im Iran erkennbar.

Vor 35 Jahre Eines Tages sagte ein junger Mann: Mir gefällt es nicht, mit
Velayate Faghih Ideologie Religiöse Der Justizapparat Gesetzen in Gerichtshöfe
ins Leben gerufen worden, damit Menschenrechtsgrundsätze seitens der
Regierung für Null und  nicht erklärt werden.weiter Leben, und daß wir hier alle
Sterben Müssen.

Ich will hingehen und das andere Land suchen, wo man niemals Stirbt, Und er
Verabschiedete sich von Vater und Mutter und schwiestern von allen Verwandten,
und dann machte er sich auf die Wanderschaft,
Überall fragte er nach dem Land, wo man niemals Von Eine Regimes nicht Stirbt,
Aber sooft er auch fragen mochte, keiner konnte ihm die richtige Antwort geben.
So wanderte er land auf land ab und fand doch keine, der es wußte.

Er Wanderte und Wanderte, und endlich kam er in einen großen, großen Land
war so groß, daß Land er niemals ein Ende zu nehmen Schien. Da traf mehr
Menschen aus seinem Heimat.

He, Menschen fragte der Jüngling, könnt Ihr mir vielleicht den Weg sagen zu
dem Land, wo man niemals stirbt?
Die Menschen Antworten wenn du Angst vor Iranische Regimes dem Tode hast,
dann bleibe bei mir Solange diese Regime nicht mehr Regiern kann.

Es Vergingen die Jahre im Fluge ohne daß man es merkte. Jahre, Jahre Eines
Tages sagte der Jünglinge zum Seinem Heimat leute Hier bei Euch lebt es sich
wirklich sehr gut, aber ich habe Sehnsucht, einmal zu den Meinen zu gehen und
zu Schauen, wie es meiner ganzen Verwandtschaften geht.

Die Menschen Aus sein Heimat Sprechen was für eine Verwandtschaft willst
du denn besuchen? Die sind doch alle schon eine ganz schöne Zeit Tot.

Der Sagte gut dann möchte ich wenigstens meine Heimat sehen. Wer weiß,
wem ich begegnen werde. Wenn schon nicht meinen Verwandten, dann deren
Söhnen oder Kinder von Verwandten.

Wir lassen nicht zu, dass die Velayate Faghih Regierung Ideologie Religiöse Gesetze  im
Iran noch Mehr Menschen in den Töten Schickt.



Donnerstag, 18. Juni 2015

روحانیون و آقازاده هایشان


این آقایان روحانیون حکومت کنندگان جمهوری اسلامی ایران جدیداً مثل اینکه دیگر خیال خودشان را هم از این فورمالیته
راحت کرده اند, چون امروز 35 سال است که حکومت روحانیون استبداد در کشور ایران بر حکومت است و ملّت ایران
را به مسخره گرفته اند. و

سی پنج سال حکومت روحانیون با زور و با غل های دیوانه سپاه پاسداران و بسیج بر علیه مردم ایران زنجیر به پا 
گرده اند, چون البته تا امروز مردم زحمتکشان ایرانی نتوانستند زنجیرهای این غل ها سپاه پاسداران را پاره کنند و صدای
آزادی را در دست گیرند. و

هیچ کشوری از جهان تا امروز صدای ملت ایران هم نیامده بپرسد که در حکومت روحانیون زندگی ات خرت به چنده؟
البته آقایان مسؤولین رئیس جمهور ایران همراه سپا ه پاسداران چند روزی ست بسیار متدین به خیابان ها مردم ایران را
مسخره گرفته محاسن مبارک انگشتر عقیق و جای مُهر پیشانی شان خیلی چشم گیر بوده؛ آمده اند به خیابان ها با دفتر
و دستگ در دست که بعله و بعد از این که مقداری راجع به آن نیرویی غل سپاه پاسداران الاهی؟ که با این هاست داد 
سخن دادند  که البته هیچ ملّتی در خیابان ها باور به حرف هایشان نشدند. و

بچه های  ترگل ورگل شان برای درآوردن پول نان و خرج مدرسه خود حتی یک روز نیز به دنبال کار توی شرکت ها  
تولید پوشاک یا کار دیگر علاف نشده اند, و دم در هر کارگاهی سر خم نکرده اند و تا چشم باز کرده همه جور وسائل 
راحتی و رفا را در مقابل خود دیده اند , و هنوز پشت لب این آقازاده ها درست سبز نشده که پدررانشان برای آقازاده ها 
خودیشان دختر خانم تازه بالغ برای آقازاده ها حجرۀ مجاور را برایشان عقد کرده و مهریه و جشن مخصوصاً سنگینی را 
هم گرفته اند  تا مبادا به اعتبار روحانیون در نظام جمهوری اسلامی ایران لطمه ای بخورد و در عین حال واضع هم 
هست که تا موقعی که آقازاده ها تحصیلاتشان در علیمه قم  را ادامه می دهند یا هنوز حجره مستقلی پیداه نکرده اند
مخارجشان با والدین روحانیون نظام جمهوری اسلامی ایران محترم است و عروس خانم هم آنقدر جهیزیه همراه آورده اند 
.که اتاقهای چندین طبقه  آقازاده ها را به اندازه کافی پر و پیمان شود

بله با  یک چنین مقدماتی از نحوه زندگی در خانه های آقازاده ها پر واضع است که دلیلی وجود ندارد که فرزندان ایشان 
دزد و قمارباز یا لات و فاحشه خانه رو و قاچاقچی از آب در بیاید. و

اگر مزاج آقازاده ها یا حتی خوده آقایان روحانیون نظام جمهوری اسلامی ایران تنوع طلب باشد, الحمدالله به اندازه کافی 
وسائل حلال و شرعی! وجود دارد . خانه مجزایی دور از چشم اغیار اجاره می کنند و در این دنیای وانفسا هم که پول را
روی سنگ بگذاری آب می شود صدها زن جوان شوهر مرده و بیوه آبرودار وجود دارند که حاضرند به شرط تامین حداقل 
زندگیشان, خود را به صیغهء آقایان روحانیون یا آقازاده هایشان نظام جمهوری اسلامی ایران در بیآورند و در عین حال, 
سال ها هم صدایشان در نیاید! و در این ماجرا و ؛ برای ؛ جوش دادن این وصلت نیمه مخفی از مسجد و بازاری ها خمس
 زگات بگیرند,آقایان روحانیون گرفته تا زن خاتم پیر مسجد نیز با اشتیاق کامل , آقایان روحانیون و آقازاده ها یشان نظام 
جمهوری اسلامی ایران یاری می کنند. و

در این میان واضع است که روحانیون نظام جمهوری اسلامی ایران و فرزندان شان ایشان و نمایندگان فکری سیاسی شان 
باید چنین قضاوت کنند که با فراهم بودن این همه راه های حلال و شرعی, آدم باید حرامزاده و ذاتاً شرور و جنایت پیشه و 
مخبّط باشد تا باز هم دنبال افعال حرام بگردد! یا این همه اطعمه و اشربهء حلال و گوارا و لذت بخش را رها کنند و مایع 
مسموم و تلخی را سر بکشد یا دود ماده تلخ تر دیگری را به ریه فرو ببرد! حقا که مجازات چنین موجودات ذاتا نا پاکی 
.معلوم است

باید هر چه زودتر زمین خدا را از لوث وجود چنین عناصر ملعومی پاک کرد و بندگان پاک و مومن خدا یعنی امثال آقایان
روحانیون نظام جمهوری اسلامی ایران و آقازاده هایشان را عذاب هم نشینی و تنفش در محیطی که آنها هم نفس می کشند
.نجات داد

عقب ماندگی جامعه ایران و فقر اقتصادی و فرهنگی مجموعهء نیروهای جامعه اجازه پذیرش و قبول چنین افکار و 
.نگرش هایی را هنوز و هنوز شاید تا سالیان دراز دیگر, نخواهد داد

درحالی که علی القایده این اولین چیزی نیست یا هست که هم از لحاظ ترتیب زمانی و هم از لحاظ اهمیت قضیه می بایست
زودتر از همه آن را ثبت زمان تاریخ ایران می کردیم. و

جوابش فکر می کنم روشن باشد. آیا دیده اید وقتی از کسی راجع به خاطره بد و ناگواری می پرسید سعی می کند از شرح
آن ماجرا فرار کند؟ هر چند که همیشه و یا مدتهای مدید ذهنش دائماً به آن مشغول باشد. وضعیت این حادثه که الان در این 
نوشته مشاهده دارید همانند بسیاری از فقر جامعه ایران تلخ ایام این چندین سال حکومت روحانیون بر مردم ایران گذشته برای
من همین طور است. و

شکسپیر می گوید: یادآوری خاطرات همیشه دردناک است. چه آنها که یادآور لحظات شیرین زندگی هستند و چه آنها که 
لحظات تلخ زندگی و دردناک را به یاد می آورند. وقتی اکنون به یاد می آوریم چه لحظات شیرین و چه چیزهای نیکو و 
دوست داشتنی داشته ایم که اینک فاقد آنیم و یا با لعکس وقتی به یاد لحظات تلخ زندگی فقر و غم انگیز و حوادث دردناک 
می افتیم که نقاطی از زندگی گذشته ما را سیاه و تباه کرده است, در هر دو حال, تلخی زهر خاطرات را در گوشه 
زبانمان حس می کنیم. و

با این وصف باید قبول کرد که یادآوری لحظات تلخ و شیرین زندگی به یک اندازه و یک نحو دردناک نیستند. باید قبول کرد
که خاطرات بد و رنج آور زندگی و لخظات دردناک غم انگیز گذشته همچون زخم هایی که بر رویش کله ای کله به ضمک 
به معنی زخم دست است از زمان بسته شده باشد بر روح و جان آدمی باقی می ماند. و

زخم هایی که همیشه آمادگی دارند با فشار یا ضربه ای دوباره سر باز کنند و خون تازه و گرم را از زیر پوسته سخت زمان
جاری سازند. بی جهت نیست که انسان ها هنگام یادآوری این خاطرات غالباً قطره اشک آتشینی از گوشه چشم هایشان فرو
می افتد و بغض اندوه و درد و حرمان باز آمده از شیارهای پیچ در پیچ زمان مدت ها در گلویشان خانه می کند. و





Freitag, 12. Juni 2015

Imperiums der Velayate Faghih Die Ideologie Regime Im Iran

In Iran Nehmen sich jeden tag 100 Menschen das Leben vor allem auch Junge
Leute insgesamt doppelte so Viel anders Länder.
der wirtschaftliche Aufstieg  der letzten Jahr in Iran hat viel jungen Leute
Familien Strukturen Zerstört und den Zusammenhalt zwischen den Generation
Einsamkeit und Armut Treiben die Menschen In den Tod, vor allem die
Generation, die ihr Land nach dem Krieg wieder aufgebaut hat.

Heute Steht Iran auf dem 4 Rang unter den Gold und Öl und Gas dem Export
über schuss von weit über 200 Milliarden Euro in den Jahren.

Hohe und Steigende Arbeitslosigkeit, Über 20 Millionen registrierte Arbeitslose
gab es im nächte Jahren und wiederum über 22 Millionen

Die Ideologie System im Iran hat Frauen Feindliche Gesetze  und Bestimmungen
Eingeführt. Sie hat unter dem Deckmantel, Kulturrevolution, an den Universitäten
und Hochschule einrichtungen Ideologische,,Säuberungsaktionen, durchgeführt
und dadurch sind einem Ideologische Velayate Faghih versehen.

Dissidenten und  Regime kritiker jeden tag sind verhaftet, gefoltert und hingerichtet
worden. Die kritiker bzw. Regierungsunabhängigen Presse und Druckmedien sind
für illegal erklärt worden und die restlichen Medien sollten unter Staats Zensur stehen.
Mit all diesen Restriktiven Maßnahmen sollte jede Proteststimme unterdrükt werden.

Die Iranische Bevölkerung ist durch viele Bitters Erfahrungen und Erlebnissen in
Land zu der Erkenntnis gelangt, dass diese Regierung ein Ideologiesch Diktatur
darstellt, die nur ungleichheit, Wirtschaftliche Ruine, soziale Misere, Armut,
Massenarbeitlosigkeit und Elend als Bilanz zuzuschreiben ist.

Es gibt kaum zugang wissen über Sex und Reproduktion, eine der wichtigsten
Voraussetzungen für weibliche Selbstbestimmung und ein befriedigendes
Sexualleben von Männern und Frauen.

Frauen dürfen nicht ohne Begleitung männlicher Verwandtschaft in der
öffentlichkeit auftreten, geschweige denn reisen, dürfen nicht mit fremden männern
auf der straße reden.

Die meisten gesellschaftlichen Bereiche bleiben ihnen verschlossen, selbs Sport
dürfen sie nur in wallenden Gewändern betreiben.

Montag, 8. Juni 2015

روحانیون و دزدان ولی فقیه رهبر ایران

یک روز بز زنگوله پا از بچه هاش خداحافظی کرد که برود دشت و صحراعلف بخورد و برایشان شیر بیاورد رهبر بزی به
بچه ها سپرد که در را به روی مامور گاز و برق و آب و گرگ باز نکند. بچه ها هم که بر خلاف آمار و ارقام رسمی ایرانیان 
.کرسنه بودند به مادرشان قول دادند که در را به سوی دزدان ولی فقیه رهبر ایران و روحانیون باز نکنند

چند دقیقه که گذشت گرگ یعنی روحانیون و دزدان ولی فقیه رهبر ایران که دید بز زنگوله پا از خانه بیرون رفته در خانه را 
.زد شنگول پرسید: گیه؟ روحانیون و دزدان ولی فقیه رهبر ایران گفت: منم, منم, مادرتون شیر یارانه ای آوردم براتون

شنگول گفت: تو مادر ما نیستی چون دروغ می گی خیلی وقته ممه ی شیر یارانه ای رو لولو برده  روحانیون و دزدان ولی 
فقیه رهبر ایران گرگ با دست زد تو پیشانیش و رفت و چند دقیقه ی دیگه آمد و در زد و گفت: منم منم, مادرتون شیر مدت دار 
آوردم براتون. منگول گفت: اگه تو مادر مایی بگو ببینم یه پاکت شیر رو چند خریدی؟ گرگ و روحانیون ایران و ولی فقیه رهبر 
ایران کمی فکر کردند و گفتند: هر پاکت شیر در کشور ایران چهار هزار تومن. منگول گفت: برو گرگ بی حیا! تو مادر ما 
!نیستی چون شیر در عرض این هفته شده شش هزار تومن هر چند نرخ تورم هنوز یه رقیمه

گرگ دوباره زد به پیشونیش و رفت بقالی محلشون ولی هر چیزی خواست برای بچه ها بخرد آنقدر گران شده بود که نتوانست 
و دست از پا درازتربرگشت پشت در و کوبید به در و گفت بچه ها! منم, منم, مادرتون با وجود کنترل قیمت ها هیچی نتونستم
بخرم براتون شنگول خندید و گفت: بچه ها! بدوین بیاین مامان اومده و در را باز کرد و گرگ و روحانیون و دزدان ولی فقیه
رهبر ایران پریدن تو و شنگول و منگول را یک لقمه ی چپ کرد, بعد از مسوولان که این فرصت را برایش فراهم کرده بودند 
تشکر کرد و نگاهی به اطراف انداخت و لامپ کم مصرف خانه را خاموش کرد که در مصرف منابع محدود انرژی صرفه جویی 
.بشود و راهش را کشید و رفت

اما بچه ها بشنوید از آن طرف که مامان بزی رفت و رفت تا برسه به صحرا و دشت ولی همه جا شده بود باغ و ویلای شخصی و 
.جاده ی آسفالته
 
همینجور که دنبال یک وجب علف می گشت یک بی ام دبلیو گروکی کنارش ایستاد و پسر جوانی که راننده اش بود و باباش سالیانه 
از یک کارمند فلک زده کمتر
.مالیات می داد

شخصی بود رفت پیش دندانپزشک و گفت که چون چند ساعت دیگرباید غذا مصرف کند. دندانپزشک دندان هایش را جرم گیری کند
داندانپزشک وقتی هزینه ی جرم گیری دندان را گفت, دود از مخ شخص بلند شد و شخص گفت  ببینم مگه شما دندانپزشک ها قسم
نخوردید؟ داندانپزشک فاکتور خرید جنس هایش را که با وجود پیشرفت علم در ایران تکنولوژی وخودکفایی در تمامی زمینه ها ده
دست می چرخید تا وارد کشورشود نشان شخص داد مالیات ارزش افزوده را حساب کرد پول برق و آب و هفته ای یک بار تنظیم دیش
.ماهواره را هم به اقلام اضافه کرد

شخص سوتی کشید دست کرد جیب اش یک نخود در آورد و گفت من با این نخود می خواستم شب برای بچه ها آش بپزم اون رو هم
.می دم به شما
 
.داندانپزشک که لجش در آمده بود تمام دندان های شخص را کشید و به جایش پنبه گذاشت


Freitag, 5. Juni 2015

صاحب وب سایت ها که همه آنها میلیاردر هستند

شما وقتی از یک وب سایت که اسمش هم سوسیال نهتس باشد یعنی از یک جای تیره و تنگ و محدود
خارج بشوید چه چیزهایی را می بینید؟ فضای باز و بدون محدوده را می بینید

و توجه داشته باشید که سوسیال نهتس اینترنت که ما از آن صحبت می کنیم یک وب سایت سوسیال
.نهتس خود ساخته نیست

 بنابراین فعال بودن در چنین وب سایتی به معنای وقت گذاشتن در خوده ما است. به معنای مشغول
بودن افکار و روش فکری به ما ساخته خودش سوسیال نهتس به ما داده است. و اسارت و عدم آزادی
.یعنی همین که مشاهده دارید

آیا علت اینکه ما جرأت نگاه کردن به خود را نداریم این نیست که فکر می کنیم در آن چیزهای
زشتی های وخوبیهای که با دوستان اینترنت وجود دارد؟

یکی از علت های مهم اش همین است. ما در وجودمان زشتی هایی را پنهان کرده این که نگاه کردن!
.به آن برایمان وحشت انگیز است. ولی باید توجه داشته باشیم

در حال حاضر  ماها از طریق همین وب سایت ها واقعی و خارجی را هم که می بینیم به یک طریقی
آنها را در رابطه ی با خود و از طریق خود می بینیم, و بنا براین آنها را مخدوش می بینیم. و

مثلاً من الان دارم این سوسیال نهتس را نگاه می کنم. در واقع خود دارد آنرا نگاه می کند. خود دارد
می گوید کاش این سوسیال نهتس متعلق به من بود.و

من چه شخصی محرومی هستم که مالک این سوسیال نهتس نیستم, خوش به حال صاحب این وب سایت ها
همه صاحبشان میلیاردر هستند- یعنی خوش به حال من او - من او که مالک این وب سایت  است از من
من که محروم از آن وب سایت هستم مهم تر است. حال اگر من  و شما از این این وب سایتها خارج شده
باشیم باز صاحب این وب سایت ها میلیاردر هستند. و

اما وخامت بارتر از تصاویری که به دیگران عرضه می کنیم تصاویری است که خودمان از خودمان و در رابطه ی با خودمان 
داریم و در درون خودمان پنهان نگه می داریم. یکی از این تصاویر تصویر ناتوانی است. این تصویر بطورعجیبی ما را در این 
رابطه فلج کرده است. و دست و پایمان را بسته است. بسیاری از دوستان اینترنت می گویند همه ی این حرف هایی که تو می زنی 
درست است,  ولی مگر همه دوستان می توانند به آنها عمل کنند؟


Mittwoch, 3. Juni 2015

از اسامی متعدد اسم مستعار و شبه مستعار مدد می جویند

حاشیه ای دیگر: نوشتند از طریق اینترنت برای صفحه های اینترنت تایب اینترنت چون بدینجا رسید
تأملی کرد و به من هی زد که غافل مباش, در این رسانه های اینترنت شریفه راجع آن است اسم
مستعاری برگزینی و خودت را خیلی سبک نکنی. اگر کارت گرفت که همه در به در به دنبال اسم
واقعی قهرمان آن می گردند و بالاخره تو را خواهند شناخت, مطمئن باش که جوائز بزرگ را
ناشناخته تسلیم نمی کنند.  پس از صفحه های اینترنت گذشته را مرور کردم و هر جا اثری از نام
واقعی قهرمان اول صفحه اینترنت بود, آن را تغییر داده و به رادیو فردا پیام رساندم

Montag, 1. Juni 2015

ایرادی به جا و انتقادی به موقع و وارد است

اما انتقاد ما به خود, تنها به ذکر همین کلیات و در همین سطح نازل و محدود باقی نمی ماند. چه به
راستی محدود کردن بررسی جامعه  ایران و بحران اقتصادی این کشور انتقادی چنین موضوع
مهمی به اعتراف به این نقائص و تذکر این موارد که در نهایت, خود نه علت بلکه معلول و منتج
از یک سلسله کهنه قاجار برخاسته و عوامل اساسی اجتماعی, سیاسی و فرهنگی موجود در جامعه
هستند, چیزی جز یک برخورد روبنایی با این انتقادات و ماندن در سطح قضیه و خودداری از فرو
رفتن در عمق آن علل و شرایطی که بروز و ظهور این انتقادات را موجب شده و متقابلا کشف آن
علل و شرایط و شیوه هایی که رفع و حل این انتقادات و اشکالات وابسته به وجود و تامین آنهاست
نخواهد بود. و

باری, برگردیم به آخرین سؤالات, یعنی توضیح همان چرایی مسئله توضیح این که آیا در این میان
تقصیر و گناهی وجود دارد یا نه و اگر دارد, مقصر و گناهکار کیست؟؟؟؟
طراحان و مجریان اصلی تاکتیک ها و مشی های انحرافی سالیان گذشته چه کسانی بوده اند؟ واضح
.است که نیروهای متشکل در این انقلاب اجتماعی و سازمان ها  یعنی همان نیروهای سیاسی
پس آیا این نتیجه گیری صحیح است که هم آنان نیز مسؤول تمامی این اشتباهات و شکست ها
و ناکامی ها هستند؟؟؟

هم انها هستند که مقصرین اصلی را تشکیل می دهند؟ هم آنان هستند که بدلیل ضعف های ایدئولوژیک
انحرافات فکری و خصلتی و نتوانستند خط مشی صحیح و واقعاً انقلاب در مقابل این مردم طبقات
زحمتکشان قرار دهند؟؟   آنها  هستند که منافع شخصی دیگری بجز منافع واقعی و اساسی کارگران
را دنبال نمودند و لاجرم به زحمتکشان پشت نمودند؟؟