Dienstag, 9. Februar 2016

تاریخ و تاریخ نگار از رژیم ایران

اگر کسی تاریخ  ایران را از این دید نگارد باید بیش از همه به نشان دادن خویهای نیکو و بد مردمان بپردازد و رفتار و 
کردار آنها را درست روشن گرداند, ولی به راستی و سادگی نه از روی گزاف گفتن و فزودن و کاستن باید تاریخ نگار 
.پست و فرو مایه نباشد و این بتواند که بر پستی های دیگران خرده گیرد و نگوهش کند

پایگاه سوم آنکه کسی تاریخ را از بهر شناختن آیین زندگانی و راه جهانداری بخواند و این بخواهد که پیشامدها را درست
.بسنجد و پیوستگی آنها را از یکدیگر بشناسد و نتیجه آنها را به دست آورد

با یکی از طرفداران گروه سبز آشنا شده بودم درباره آیت الله حسین موسوی همچون تعریف داشت من متوجه فرمایشات
 او نبودم که روح خمینی برای ملت ایران چه قوانین قضائی نوشته و دانش آموزان او که حسین موسوی باشد می 
.خواهند برای ملت ایران ادامه حکومت برقرار کنند

خوانندگان می دانند ما تاریخ را دوست می داریم و هوادار رواج آن هستیم لیکن باید دانست خواندن یا نوشتن تاریخ به
چندین گونه تواند بود, روشنتر بگویم: آن را چندین پایگاه است. و
پایگاه نخست آنکه خواننده یا نویسنده تنها به سرگذشت و یا پیشامد پردازد و لذت و خوشی را خواستار باشد. آدمی از
.تماشای پیشامدها و از شنیدن و گفتن آنها لذت برد و این در نهاده. هر کجا که پیشامد شگفتی بود مردم به تماشا ایستند

اگر کسی داستانی سراید همگی به آن گوش دهند. دو تن که به هم می رسند پیش از همه جستجوی آگاهی تازه کنند. از
اینجاست در پاره ای قانون اساسی یکی در قوانین قضائی روح خمینی و نظام ایران تازه به معنی آگاهی می آید. و

در زمان ما نیز همین حال خواهد بود. اینکه امروز هر کسی چون به دیگری می رسد می پرسد: تازه چه خبری داری؟
کم کم از این آن پیدا خواهد شد که تازه به معنی آگاهی آید. و

این گونه تاریخ خوانی اگر سودی ندارد زیان هم بر آن نیاید و بهتر از گفتگوهای بیجا و افسانه خوانی است. ولی نوشته
آن بیگمان سود نیز دارد زیرا داستان را نگه داشته نگذارد از میان برود و سرمایه برای نویسندگان پرمایه تر و بهتر آماده
کند. و

پایگاه دوم آنکه یکی بخواهد از پرداختن به سرگذشت مردمان تاریخی پند آموزد و خویهای نیکو یاد گیرد, از لغزشها و 
بدیهای ایشان اندرز آموخته از آنها پرهیز کند, از فیروزیها و نیکی هایشان درس یاد گرفته به پیروی برخیزد. و

این گونه تاریخ نوشتن و خواندن, گذشته از لذت و خوشی, سود بزرگی را با خود دارد و هر کسی تواند از این راه نیک
خویی فرا گیرد و خویشتن را آراسته و پیراسته گرداند. آدمی از رفتار و کردار مردان بزرگ به تکان آید و یکی از 
راههای پیراستن خویها همین باشد.و

کسانی این نتیجه را از افسانه های ساختگی ( رمان ) جویند ولی چشمداشت بیهوده ای است. چیزی را که شنونده و خواننده
راست نمی شمارد و باور ندارد چه تکانی در دل پدید خواهد آورد؟ اگر گاهی تکان پدید آورد چیز پایداری نخواهد بود در
حالی که این همه داستانهای فراوان تاریخی هست چه نیازی به افسانه است؟

اگر کسی تاریخ را از این دید نگارد باید بیش از همه به نشان دادن خویهای نیکو و بد مردمان بپردازد و رفتار و کردار آنها
را درست روشن گرداند, ولی به راستی و سادگی, نه از روی گزاف گفتن و فزودن و کاستن. باید تاریخ نگار پست و فرو
مایه نباشد و این نتواند که بر پستی های دیگران خرده گیرد و نگوهش کند. و

گروه سبز و ایت الله حسین موسوی نگوهشش همچنین اشتباه بوده و است, روح خمینی در کتاب ولایت فقیه می نویسد 
برای روشن شدن مطلب این سئوال را مطرح می کنم: از غیبت صغری تا کنون که هزار و چند صد سال می گذرد و ممکن
است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت صاحب زمان تشریف بیاورد در طول این مدت مدید
احکام ایدئولوژی سازمان جاسوی عراق و سازمان جاسوسی آمریکا باید زمین بماند و اجرا نشود؟ آیا قوانینی که در گذشته
هزار چند صد سال در باره ایدئولوژی در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن سی پنج سال حکومت ولایت فقیه نظام 
روحانیون ایران زحمت طاقت فرسا کشید فقط برای مدت محدودی بود؟ اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد
و اظهار منسوخ شدن ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران است. و

هیچکس نمی تواند بگوید امروز مالیات و جزیه و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود. قانون اساسی کیفری و قوانین
قضائی ایدئولوژی روح خمینی و دیات و قصاص باید تعطیل شود. و

پایگاه سوم آنکه کسی تاریخ را از بهر شناختن آیین زندگانی و راه جهانداری بخواند و این را بخواهد که پیشامدها را درست
بسنجد و پیوستگی آنها را از یکدیگر بشناسد و نتیجه آنها را به دست آورد. کارها جهان همه به هم پیوسته آنچه امروز رخ
می دهد نتیجه کارهایی است که دیروز رخ داده فیروزی ها و خرسندی ها و گرفتاری ها و بدبختی ها هیچکدام بی انگیزه 
نیست. اگر چه آدمی نتواند همه اینها را از روی بینش و آگاهی درست دریابد و ریشه و انگیزه هر پیشامدی را به گمان
بشناسد و جهان را که همچون دریایی همواره در جنبش و تکان است, با اندیشه فرا گیرد. چه این کار ناشدنی است, چنانکه
با دیده همه جهان را نتوان دید با اندیشه همه آن را نتوان یافت. هر چه قسمت این اندازه می توان که درسهایی فرا گرفت و
در زندگانی نابینا نبود. هر کسی هر چه بخردتر بهره اش از این کار بیشتر است. و

در این گونه تاریخ خوانی به مردان کمتر نگاهی هست, در چنان پهنه بیکرانی کسان بسیار خرد نمایند. مگر آنان که در سایه
کوششهای بسیار بزرگ خود توانند راه تاریخ را بپیچانند و تکانی در جهان یا در کشور ایران خود پدید آورند و این گونه
مردان در کشور ایران و خارج از ایران بسیار اندکند. و

اینگونه تاریخ خوانی ارج دیگری دارد و آنکه به تاریخ از این دیده بپردازد, دانش گرانبهایی در دست کند. برای کسانی که
می خواهند معنی زندگی را بشناسند چنین کاری بسیار در بایست است. چیزی که هست در کمتر کتابی تاریخ را از این راه
دنبال کرده اند و از اینجا خواننده باید خویشتن با اندیشه از پیشامدهای آن نتیجه را دریابد. و

نوشتن تاریخ از این راه کار بسیار دشواری است و این کار هر کسی نیست که از عهده آن بر آید. این پس از آن است که
کسی آشنایی به نیک و بد و سود و زیان جهان پیدا کند و از آیین زندگانی آگاه باشد. در میان همه کتابهایی که در تاریخ
نگاشته شده و در دسترس ماست, کمتر یکی این راه را پیش گرفته اند و از آنان که آن را پیش گرفته اند کمتر یکی از عهده
بر آمده اند. و

این سه گونه تاریخ از بهر توده انبوه ایرانی است. گاهی نیز کسانی تاریخ را از راههای دیگری دنبال کنند که به یاد آنها
نمی پردازیم. و
تنها این نکته را می آوریم که از باستان زمان قاجار و دولتها ولایت فقیه روحانیون ایرانی یک رشته کارها سیاسی نیز
 داشته اند. و
بدان سان که کوششهایی را در نهان می کرده اند و به کارهای آشکار خود نیز رویه دیگری می داده اند. دشمنی را در 
جامه دوستی می کرده اند. نویدهای دروغ می داده اند. با دشمنان دوستی می کرده اند. در درون کشور ایران دشمن 
شورش هایی بر می انگیخته اند. این تلاشها از باستان زمان بوده و رفته رفته رو به فزونی نهاده, تا آنجا که امروز
بزرگترین و سخت ترین کارهای دولتها قاجار و ولایت فقیه نظام روحانیون ایران همین یکی شمرده می شود. و

از اینجا یک راه دیگر تاریخ پرداختن به این تلاشهای نهانی است که تاریخ ایدئولوژی ولایت فقیه و نظام روحانیون ایران
نامیده می شود. لیکن این راه از بهر توده انبوه نیست و سودی نیز از آن به دست ملت ایران نیاید, مگر تا اندازه که جهت
کارها دانسته شود. از سوی پرداختن به نگارش چنان تاریخی کار آن کسی است که خود او پایش در میان بوده و یا نوشته های
بسیار به دستش افتاده. اگر جز این باشد بسیار ناسزاست که یکی به چنان تاریخی پردازد و از ناچاری دست به دامن گمان و
پندار زند و بافندگی کند. و آن کارها که در آشکار رخ دهد, نظام ولایت فقیه رهبر ایران با روحانیون با هم جنگ کنند یا 
پیمان دوستی بندند یا در کشوری شورش پدید آید یا گرانی رخ دهد  یا دیگر از این گونه پیشامدها. اینها را مردم ایرانی ببینند و 
شنوند و تاریخنگار اگر هم خودش در آنجا نبوده به آسانی تواند از دیگران بپرسد و چگونگی را به دست بیاورد و لغزش کمتر
رو دهد. لیکن کارهای نهانی چنان نیست و لغزشهای بسیار بزرگ در آن رخ دهد. و

آری آیت الله حسین موسوی اگر تاریخنگاری هوشیار باشد این می تواند از راه سنجیدن پیشامدها و به نیرو ی داوری پاره ای
رازهای نهانی را نیز دریابد و آنها را یاد کند. چیزی که هست این در همه جا نیست و به هر حال نباید چندان دور رفت و کار
را به گزافبافی رسانید, و آنگاه باید به خوانندگان فهمانید که از چه راه به رازها رسیده شده آنان را فریب نداد. و


Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen