ولایت فقیه رهبر ایران تجربه های مشابه دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمی در گذشته نیز آزمایش کرده
بود. در مواردی که اعتراض ها حالت جنبش همگانی و سراسری ندارد, می توان دستور کشتار داد و به طور
موقت اعتراض ها را سرکوب کرد. کما این که در خرداد سال 1388 دستور حمله و کشتار در دانشگاه و
خیابان های تهران داد. در این یورش علیه گروه مبارز آزادیخواهی و اندیشه ی کشور, چندین دانشجوی مبارز و
مردم آزادیخواه جان باختند و اعتراض های خیابان سرکوب شد. و
دوران رییس جمهوری احمدی نژاد ولایت فقیه رهبر ایران نه فقط دستور کشتار دادند بلکه به افسران سپا پاسداران و
درجه دارانی و بسیج های که در این ماموریت شرکت داشتند, پاداش داد. و
طبق یاداشت ها از روزنامه های سبز شماره فلان روز به تاریخ خرداد, سال 1388 خیلی فوری نیروها ی سپاه
پاسداران و بسیج ها به کلیه واحدها و دوایر تابعه ی درجه داران و بسیج ها دسته جانباز در ماموریت دانشگاه
تهران در روز سه شنبه خرداد سال 1388 جاری مشاهده گردید, سپاه پاسداران مربوط کلیه به دریافت پاداش نقدی
مفتخر و ضمناً از تاریخ سال 1388 چندین نفر از درجه داران مصرحه ی زیر دسته مزبور به درجه ی بالاتر
و چند نفر از بسیج ها نیز به درجه مفتخر می شوند. و
ولایت فقیه رهبر ایران نه فقط از کشتار و دادن پاداش به سرکوب گران ابایی نداشت, بلکه کوشش او ایجاد و حفظ
چنین روحیه ای در سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی بود. در همین ابلاغیه پاداش و ترفیع درجه که به فرموده از
طرف سپاه پاسداران صادر شده است, در ادامه ی سطور بالا چنین می خوانیم فرماندهان مراتب را به کلیه افسران
سپاه و درجه داران و بسیج ها ابواب جمعی گوشزد و تذکر دهند که همواره خدمات و جدیت و فعالیت افسران سپاه
پاسداران و درجه داران و بسیج ها منظور نظر بود و به
موقع تشویق خواهند شد. و
نوت درصد 90 % ثروت ملی و اقتصادی در کشور ایران از افسران گذشته سپاه پاسداران تقضیه و تامین میشود.و
بنابراین مسئله در امتناع ولایت فقیه رهبر ایران از دادن دستور کشتار نیست, بلکه مسئله توانایی یا عدم توانایی به
کشتار و تاثیر و نتیجه ی آن است. ولایت فقیه رهبر ایران تجربه های مشابه دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و
خاتمی خرداد سال 1388 را در گذشته نیز آزمایش کرده بود. در خرداد 1388 دستور قتل داد اما چون با کشتار
به جایی نرسید, در برابر اراده ی مردم تسلیم شد و در زیر فشار شعار یا مرگ علی خامنه ای یا مرگ نظام ولایت فقیه
احمدی نژاد را مجدداً به رییس جمهور ایران دعوت کرد. و
در ماه های آخر سال 1388 در آن روز های بحرانی دیگر کشتار به نتایج مورد نظر منتهی نمی شد. بسیاری از سپاه
پاسداران به ویژه در رده های میانی و پایین نه فقط حاضر
به کشتار نبودند, بلکه راه حل را در پیوستن به مردم می دیدند. در چنین شرایطی همان گونه که تجارب تاریخی
نشان می دهد حاکمان مستبد و استبداد و قدر قدرتان دیروز قدرت و امکانات اعمال اراده به ویژه اعمال اراده ی قهری
را از دست می دهند. و
سپاه پاسداران و نیرو انتظامی بسیج ها در زمینه ی پروژه های نوسازی و عمرانی و صنایع و توسعه نیز باید به این
نکته اشاره کرد که در نظام جمهوری اسلامی ایران و وابستگان روحانیون به آن از طریق این پروژه ها, در زیر سایه ی
اختناق, جیب های خود را پر کردند, املاک مردم را گرفتند, ثروت های باد آورده ساختند, اقتصاد دلالی را گسترش دادند
و پورسانت ها را بر حسب بزرگی و کوچکی معاملات بین خود تقسیم کردند. و
هر کدام از روحانیون بر نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر پول ها و سرمایه های مختلف صاحب چندین هزار سند
مالکیت بود که طی 35 سال نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق مصادره ی املاک مردم با توسل بسیج ها به زور
تصاحب کرده بودند به ولایت فقیه رهبر ایران و خانواده ی او در آستانه اعتراض سال 1388 صاحب میلیارد ها دلار ثروت
در ایران و خارج از ایران از کشور بودند. و
آزادی و مشارکت مردم در چارچوب جمهوری اسلامی ایران با ساختارها و قانون اساسی و قوانین قضائی مشروعیت دهنده ی
استبداد امری ناممکن می باشد و نظریه ی تلفیق ولایت فقیه با جمهوریت و مردم سالاری چیزی جز فریبکاری یا خود فریبی
نیست. در این نظام نهادهای انتخابی از نهاد ریاست جمهوری تا مجلس شورای آن نهادهایی صوری و بی مصرف و
ویترین هایی تزیینی برای مشروعیت دادن به نظام و پوشش خود کامگی آن است. در چنین سیستمی البته اکثریت می تواند
رای دهد ولی در عمل به حکم قانون اساسی اقلیتی کوچک برخلاف رای مردم و میل این اکثریت بر آن ها حکومت می کند. و
اصل 110 قانون اساسی ولایت فقیه رهبر ایران را فرمانروای مطلق کشور ایران می داند و اصل 93 مهم ترین نهاد انتخابی
و اصلی ترین تجلی اراده و رای مردم یعنی قوه قانون گذاری را بدون شورای نگهبان منصوب رهبری فاقد اعتبار می خواند
بود. در مواردی که اعتراض ها حالت جنبش همگانی و سراسری ندارد, می توان دستور کشتار داد و به طور
موقت اعتراض ها را سرکوب کرد. کما این که در خرداد سال 1388 دستور حمله و کشتار در دانشگاه و
خیابان های تهران داد. در این یورش علیه گروه مبارز آزادیخواهی و اندیشه ی کشور, چندین دانشجوی مبارز و
مردم آزادیخواه جان باختند و اعتراض های خیابان سرکوب شد. و
دوران رییس جمهوری احمدی نژاد ولایت فقیه رهبر ایران نه فقط دستور کشتار دادند بلکه به افسران سپا پاسداران و
درجه دارانی و بسیج های که در این ماموریت شرکت داشتند, پاداش داد. و
طبق یاداشت ها از روزنامه های سبز شماره فلان روز به تاریخ خرداد, سال 1388 خیلی فوری نیروها ی سپاه
پاسداران و بسیج ها به کلیه واحدها و دوایر تابعه ی درجه داران و بسیج ها دسته جانباز در ماموریت دانشگاه
تهران در روز سه شنبه خرداد سال 1388 جاری مشاهده گردید, سپاه پاسداران مربوط کلیه به دریافت پاداش نقدی
مفتخر و ضمناً از تاریخ سال 1388 چندین نفر از درجه داران مصرحه ی زیر دسته مزبور به درجه ی بالاتر
و چند نفر از بسیج ها نیز به درجه مفتخر می شوند. و
ولایت فقیه رهبر ایران نه فقط از کشتار و دادن پاداش به سرکوب گران ابایی نداشت, بلکه کوشش او ایجاد و حفظ
چنین روحیه ای در سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی بود. در همین ابلاغیه پاداش و ترفیع درجه که به فرموده از
طرف سپاه پاسداران صادر شده است, در ادامه ی سطور بالا چنین می خوانیم فرماندهان مراتب را به کلیه افسران
سپاه و درجه داران و بسیج ها ابواب جمعی گوشزد و تذکر دهند که همواره خدمات و جدیت و فعالیت افسران سپاه
پاسداران و درجه داران و بسیج ها منظور نظر بود و به
موقع تشویق خواهند شد. و
نوت درصد 90 % ثروت ملی و اقتصادی در کشور ایران از افسران گذشته سپاه پاسداران تقضیه و تامین میشود.و
بنابراین مسئله در امتناع ولایت فقیه رهبر ایران از دادن دستور کشتار نیست, بلکه مسئله توانایی یا عدم توانایی به
کشتار و تاثیر و نتیجه ی آن است. ولایت فقیه رهبر ایران تجربه های مشابه دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و
خاتمی خرداد سال 1388 را در گذشته نیز آزمایش کرده بود. در خرداد 1388 دستور قتل داد اما چون با کشتار
به جایی نرسید, در برابر اراده ی مردم تسلیم شد و در زیر فشار شعار یا مرگ علی خامنه ای یا مرگ نظام ولایت فقیه
احمدی نژاد را مجدداً به رییس جمهور ایران دعوت کرد. و
در ماه های آخر سال 1388 در آن روز های بحرانی دیگر کشتار به نتایج مورد نظر منتهی نمی شد. بسیاری از سپاه
پاسداران به ویژه در رده های میانی و پایین نه فقط حاضر
به کشتار نبودند, بلکه راه حل را در پیوستن به مردم می دیدند. در چنین شرایطی همان گونه که تجارب تاریخی
نشان می دهد حاکمان مستبد و استبداد و قدر قدرتان دیروز قدرت و امکانات اعمال اراده به ویژه اعمال اراده ی قهری
را از دست می دهند. و
سپاه پاسداران و نیرو انتظامی بسیج ها در زمینه ی پروژه های نوسازی و عمرانی و صنایع و توسعه نیز باید به این
نکته اشاره کرد که در نظام جمهوری اسلامی ایران و وابستگان روحانیون به آن از طریق این پروژه ها, در زیر سایه ی
اختناق, جیب های خود را پر کردند, املاک مردم را گرفتند, ثروت های باد آورده ساختند, اقتصاد دلالی را گسترش دادند
و پورسانت ها را بر حسب بزرگی و کوچکی معاملات بین خود تقسیم کردند. و
هر کدام از روحانیون بر نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر پول ها و سرمایه های مختلف صاحب چندین هزار سند
مالکیت بود که طی 35 سال نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق مصادره ی املاک مردم با توسل بسیج ها به زور
تصاحب کرده بودند به ولایت فقیه رهبر ایران و خانواده ی او در آستانه اعتراض سال 1388 صاحب میلیارد ها دلار ثروت
در ایران و خارج از ایران از کشور بودند. و
آزادی و مشارکت مردم در چارچوب جمهوری اسلامی ایران با ساختارها و قانون اساسی و قوانین قضائی مشروعیت دهنده ی
استبداد امری ناممکن می باشد و نظریه ی تلفیق ولایت فقیه با جمهوریت و مردم سالاری چیزی جز فریبکاری یا خود فریبی
نیست. در این نظام نهادهای انتخابی از نهاد ریاست جمهوری تا مجلس شورای آن نهادهایی صوری و بی مصرف و
ویترین هایی تزیینی برای مشروعیت دادن به نظام و پوشش خود کامگی آن است. در چنین سیستمی البته اکثریت می تواند
رای دهد ولی در عمل به حکم قانون اساسی اقلیتی کوچک برخلاف رای مردم و میل این اکثریت بر آن ها حکومت می کند. و
اصل 110 قانون اساسی ولایت فقیه رهبر ایران را فرمانروای مطلق کشور ایران می داند و اصل 93 مهم ترین نهاد انتخابی
و اصلی ترین تجلی اراده و رای مردم یعنی قوه قانون گذاری را بدون شورای نگهبان منصوب رهبری فاقد اعتبار می خواند
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen