دوستان عزیزم در اینجا ما دو ارزیابی از شخصیت خمینی را نقل می کنیم و سپس به
قسمتهایی از دو سخنرانی از وی می پردازیم تا به روح و روان او بیشتر آشناء شوید
و ببینید مردم به چه کسی آری گفتند و آگاهان در باره او چه گفتند هدف ما از این بحث
یاد آوری یک تجربه تاریخی است که تکرار آن می تواند فجایح 33 سال ادعا مردم
ایران تکررار کند.
برای دوری از چنین اشتباهاتی تنها باید آگاه شد و تحت یک نگرش باز نه تنها در دام
تبلیغات رژیم قرار نگیریم بلکه توطئه های دستگاههای خارجی نیز نتواند ما را از
اهدافمان منحرف سازد چه همین تبلیغات رژیم و شکاف در صفوف مردم عمر رژیم
را متضمن شده. برای ناآگاهی بهای سنگینی پرداخت می شود . رژیم اسلامی ایران
تنها رژیمی است که بقا خود را مدیون تضادهای اپوزیسیون آن است.
متاسفانه نه تنها این نا آگاهی در شناخت از خمینی گریبان مردم ایران را گرفت بلکه
نا آگاهی از شناخت ساختار حکومتی نیز این فاجعه را دوچندان کرد . و در دوازدهم
فروردین ماه 1358 در رفراندوم عجیب و غریبی برای نخستین بار در جهان از
مردم خواسته شد به رژیمی رای بدهند که در باره مشخصات و مرام نامه و هدف
های آن هیچگونه اطلاعی بدانان داده نشده بود
نخستین ارزیابی واقع بینانه از مشخصات روانی روح الله خمینی را در توصیفی می
توان یافت که محمد حسین هیکل روزنامه نگار و سیاستمدار سرشناس مصری پس
از دیدار خود با وی در مصاحبه ای با هفته نامه انگلیسی سندی تایمز از وی کرد
خمینی پدیده ای است از چهارده قرن پیش که با سرعت گلوله به قرن بیستم برخورد
کرده است .و آنچه از آن با عنوان بحران یاد می شود دقیقاً این است که این گلوله در
مسیر خود چیزهایی را در هم خواهد گوبید. آنچه میان خمینی و ایرانیان تحصیلکرده
می گذرد بحث یا گفتگویی بمفهوم واقعی کلمه نیست گفتگو میان تاریخ و تعصب است
در تحلیل دیگری که چندین روانپزشک آمریکایی و اروپایی بر اساس بر سیهای
متعد روانشناسی از وی کردند و گزارش از آن در نشریه امریکایی
بچاپ رسید خمینی بنوبه خود چنین توصیف شده بود
انتقامجو یکدنده لجوج بدگمان لبریز از حس کینه توزی در حدی که این حس در او جای
همه دیگر عواطف بشری گرفته است:
سخنرانی 26 مرداد 1358 در آستانه تعطیل کردن نشریات مستقل و نشریات گروه های
سیاسی و دادن دستور حمله و لشگر کشی به کردستان به همه نیروهای مسلح
اگر ما از اول رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم به طور انقلابی
عمل کرده بودیم و قلم تمام مطبوعات مزدور را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد را تعطیل
کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده
بودیم و روسای انها را به جزای خودشان رسانده بودیم چوبه های دار در میدانهای بزرگ
بر پا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم این زحمتها پیش نمی آمد .
من از پیشگاه خدای متعال و ملت عزیز عذر می خواهم دولت ما انقلابی نیست ارتش ما
انقلابی نیست ژاندرمری ما انقلابی نیست شهربانی ما انقلابی نیست پاسداران ما هم
انقلابی نیستند من هم انقلابی نیستم . اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی دادیم اینها اظهار
وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می
کردیم و یک حزب و آن حزب الله حزب مسضعفین تشکیل می دادیم و من توبه می کنم
از این اشتباهی که کردم و من اعلام می کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران
که اگر سر جای خود ننشینند ما به طور انقلابی با آنها عمل می کنیم مولای ما امیر-
المومنین سلام الله علیه مرد نمونه عالم آن انسان به تمام معنا در عبادت آنطور بود در
برابر مستکبرین و کسانی که توطئه می کردند شمشیر را می کشید و هفصد نفر را در
یک روز چنانکه نقل می کنند از یهود بنی قریظه که نظیر اسرایئلیها بودند و شاید اینها
منظورش دگر اندیشان است
از نسل انها باشند از دم شمشیر می گذراند ما نمی خواهیم در ایران در دنیای اسلام و در
خارج کشور و جاهت پیدا کنیم ما می خواهیم به امر خدا عمل کنیم و رحمابینهم این توطئه
گرها در کردستان و در غیر ان در صف کفار هستند با آنها باید با شدت رفتار کرد .
دولت باید با شدت رفتار کند ارتش باید باشدت رفتار کند ژاندارمری باید با شدت رفتار کند
اگر مسامحه کنند ما با خود همین مسامحه گرها با شدت رفتار می کنیم
دادستان انقلاب موظف است تمام مجلاتی را که بر ضد مسیر ملت است و توطئه گر است
توقیف کند و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند موظف است کسانی را که
توطئه می کنند و اسم حزب روی خودشان می گذارند روسای آنها را بخواهند و آنها را
محاکمه کنند . فاسدها را سرکوب کنید.. عذرها را کنار بگذارید بروید توطئه گرها را سرکوب
کنید. دولت مسامحه نکند . ارتش مسامحه نکند پاسداران مسامحه نکند
سالروز تولد رسول اسلام سال 1360 یوم الله واقعی روزی است که امیر المومنین علیه اسلام
شمشیرش را کشید و خوارج را از اول تا به اخر درو کرد و تمامشان را کشت. ایام الله روزهائی
است که خداوند تبارک و تعالی یک زلزله ای وارد میکند یک سیلی را وارد میکند یک توفانی
را وارد میکند به این مردم شلاق میزند که آدم بشوند
امیر المومنین اگر بنا بود مسامحه کند شمشیر نمیکشد تا 700 نفر را یک دفعه بکشد.
در حبس های ما هم بیشتر از این اشخاص هستند که مفسدند . اگر ما اینها را نکشیم هر یکی شان
که بیاید بیرون میرود آدم میکشد آدم نمیشوند اینها .. شما علما چرا فقط سراغ احکام نماز و روزه
میروید؟
چرا هی آیات رحمت در قرآن را میخوانید و آیات قتال را نمیخوانید؟ قرآن میگوید بکشید حبس کنید
.چرا شما همان طرفش را گرفته اید که صحبت از رحمت میکند؟ رحمت مخالف با خداست محراب
یعنی مکان حرب یعنی مکان جنگ از محرابها باید جنگ پیدا شود چنانکه بیشتر جنگهای اسلام از
محرابها پیدا می شد پیغمبر شمشیر دارد تا آدم بکشد
ائمه ما همگی جندی بودند نظامی بودند همگی جنگی بودند شمشیر میکشیدند آدم میکشتند ما خلیفه
میخواهیم که دست ببرد حد بزند رجم کند. همانطور که رسول الله دست میبرید حد میزد رجم میگرد
همانطور که یهود بنی قریظه را چون جماعتی ناراضی بودند قتل عام کرد. اگر رسول الله فرمان
داد که فلان خانه را آتش بزنید فلان طایفه را از بین ببرید حکم به عدل کرده است . زندگی بشر را
باید به قصاص تامین کرد زیرا حمایت توده زیرا این قتل قصاص خوابیده است
با چند سال زندان کار درست نمیشود این عواطف بچه گانه را کنار بگذارید .ما معتقدیم که مجرم
اصولا محاکمه ندارد و باید او را کشت . تنها باید هویت آنان را ثابت کرد و بعد آنها را کشت
متاسفانه نه تنها این نا آگاهی در شناخت از خمینی گریبان مردم ایران را گرفت بلکه نا اگاهی
از شناخت ساختار حکومتی نیز این فاجعه را دوچندان کرد . و در دوازدهم فروردین ماه 1358
در رفراندوم عجیب و غریبی برای نخستین بار در جهان از مردم خواسته شد به رژیمی را بدهند
که در باره مشخصات و مرام نامه و هدف های آن هیچگونه اطلاعی بدانان داده نشده بود
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen