Samstag, 28. Februar 2015

اینجا کسی برایی کسی کس نمی شود

وقتی نقاب محور یک رنگ بودن است
معیار علم ورزی ما سنگ بودن است

دیگر چه جایی دلخوشی و علم ورزیی است
اصلاً کدام احمق از این علم راضی است

ما را به ابتذال مفدیسم کشیده اند
روح ما را به مسند پوچی کشانده اند

این علم نیست فاجعه قرن آهن است
من بو ایدئولوژی که عاقبت اش نیست بودن است

تا این استادن ریا کار زنده اند
این گرگ سیرتان جفا کار زنده اند

یعقوب درد می کشد و کور می شود
یوسف همیشه وصله ناجور می شوند

اینجا نقاب شیر به کفتار می زنند
منصور را هر آینه بردار می زنند

اینجا کسی برای کسی کس نمی شود
حتی عقاب در خور کر کس نمی شود

دیرییست رفته اند اسیران قافله
ما مانده ایم قافله مغدیسمان قافله

اینجا دگر چه باب من و پایی لنگ نیست
باید شتاب کرد وقت درنگ نیست

جایی که سهم مرد بجز ایدئولوژیک نیست
حق با تو بود سکوت ما عاقلانه نیست


تصویری چپ سنتی بخش اسناد از دانشگاه تهران

موقعی که خمینی بقدرت رسید بسیاری از عناصر چپ سنتی در ایران از جمله علی محمد فرخنده جهرمی
به خدمت سپاه پاسداران و حزب الله در آمدند و بسیاری از دگر اندیشان و حتی جریان های چپ سنتی
دیگر را لو می دادند تا مقبول آخوندها و روحانیون کشور ایران شوند. و

کارگردانان رژیم پس از استفاده از این افراد سپس در صدد برآمدند که همین افراد را سرکوب و نابود کنند
عده ای از این افراد که صادق و صمیمی بودند ضمن بازنگری به بینش و منش حاکم در این جریان ها در
راه غنای فرهنگ دمکراسی گام برداشتند رجوع شود به بخش اسناد نامه آقای دکتر مسعود نقره کار اما
برخی از عناصر که نقش چماقداران را برعهده داشتند پس از چند انتقاد نشاط انگیزه مدعی شدند که
دمکرات شده اند و برای اثبات این ادعا نه تنها سازمان پر افتخار خود را منحل کردند بلکه به اتفاق چند نفر
از افراد که از نام و نشانی برخوردار بودند مشترکاً مجله انتشار دادند و برای به اصطلاح دفاع از آزادی و
حقوق بشر مقاله نوشتند و برای تطهیر خود علیه متحدین سابق خود روحانیون و آخوندها نطق و خطابه
کردند و با آزاد اندیشان زیر اعلامیه ها امضا کردند. و

اما از آنجائی که جوهر فرهنگ انسانی برخی از این با بینش و منش حزب الله ایرانی عجین شده است خیلی
زود ماهیت اصلی خود را در سازماندهی زد و خورد ها اهانت و بی حرمتی به دگراندیشان نشان دادند. و

علی محمد فرخنده جهرمی که هنوز برای پنهان کردن ماهیت خود با نام مستعار علی کشتگر زندگی می کند. و
در مجله ای که بنام میهن در پاریس انتشار میدهد در شماره 11 تیرماه 1374 به قریب هشتاد نفر از شرکت
کنندگان کنفرانس ملی که در آن حدود پنج نفر نیز از طرفداران سلطنت پادشاهی حضور داشتند اهانت می کند
و دست به ترور شخصیت افراد میزند و ماهیت جزب اللهی خود را آشکار می سازد رجوع شود به بخش
اسناد . و

جالب توجه است که مدافعان ایرانی حقوق بشر نیز که با چنین عناصری نشست و برخاست دوستانه دارند و
با چنین عناصری اعلامیه مشترک صادر می کنند همکاری با این عناصر و چنین لجن نامه ای را یک امر
عادی تلقی می کنند. و بیهوده نیست که حقوق بشر در ایران ارزش و اعتباری پیدا نکرده است. و

 سیر تحول جنبش چپ سنتی ایران و عوامل بحران مداوم آن: صفحه 223
از حسن ماسالی

بولتن مباحثات شماره 8 سازمان چریکهای فدائی خلق ایران اسفند 1365

باز هم اپورتونیست راست
در نشریه کار 205 مقاله ای تحت عنوان متحدین پرولتاریا در عرصه بین المللی به چاپ رسیده است که 
باعث نگرانی و اعتراض جمع وسیعی از هواداران سازمان در خارج از کشور ایران شده است. و نگرانی 
از آن جهت که پس از پشت سرگذراندن مشکلات بیشمار در مبارزه و مرزبندی قاطع با اپورتونیسم راست
پس از طرد مبلغان نظری خط راست از صفوف سازمان اینبار در ارگان سراسری مقاله ای بچاپ می رسد
که پیروی از رهنمودهای آن راهی جز نفی خط دو و اتحاد مجدد با جریانهای اکثریتی چون فرخ نگهدار و 
کشتگر برای ما باقی نمی گذارد. و

طبیعی است ما نیز در پیروی از اصول اولیه مارکسیستی به رغم اتهاماتی که نویسنده به کلیه مخالفان 
خود وارد می سازد به اصول انترناسیونالیسم پایبندیم و دقیقاً از همین زاویه است که به مخالفت با لجن تند 
و تهدید  آمیز مقاله و نتیجه گیریهای آن برخاسته ایم زیرا معتقدیم هرکس که برخود نام انترناسیونالیست
می گذارد باید با اشکال مختلف اپورتونیسم دشمنی نشان دهد و یکایک اشکال آنرا برشمرد و مخالف مصمم
و پیگیر اپورتونیسم باشد. و

در بولتن 7 صفحه 43 و بر این باوریم که امروز چه در سطح ملی وخواه در سطح بین المللی اپورتونیسم
راست خطر عمده ای است که باید با آن به مبارزه برخاست. و 



Donnerstag, 26. Februar 2015

تصویری چپ های سنتی ایران از دانشگاه تهران

دانشگاه دچار هیجان و تحت تأثیر جو سیاسی مملکت قرار داشت. در هر دانشکده ای حداقل دو اتحادیۀ
دانشجویی درست شده بود. یکی ظاهراً تحت نفوذ و رهبری حزب توده و دیگری با هدایت میلیون و
شاید هم زیر پرده راست گرایانی از قماش سیدضیاء و جمال امامی شلوغ چی ها و لابد خبر چین ها
هم در هر دو دسته بودند. و

دانشجویان شهرستانی هم هر استانی برای خودش یک اتحادیه درست کرده بودند. در دانشکده حقوق
که ما بودیم دو اتحادیه بود یکی به نام اتحادیه دانشجویان ایران که در رأس آن از دانشجویان کسانی مثل
رحیم متقی ایروانی, بعداً سرمایه دار بزرگ و صاحب گروه صنعتی عظیم و متفذ کفش ملی و علیرضا
صاحب آفتابه وردار دکتر احمد متین دفتری و بعداً عضو عالیرتبه بیمۀ ایران و بالاخره مدیر عامل
بانک ایران و عرب قرار داشتند و دیگری اتحادیه دانشجویان دانشکده حقوق ؛ ا.د.د.ح.؛ که ظاهراً تحت
رهبری حزب توده بود و در رأس آن از دانشجویان: ابوالحسن صیرفی و محمد علی شهریار و هادی
هدایتی و زینی حائری, که خیلی هم چپ سنتی می زدند. و

یادم می آید وقتی که در ایتالیا مردم برای جمهوریت رأی داده بودند, صیرفی پیشنهاد می کرد که به این
مناسبت باید دانشجویان در دانشگاه جشن بگیرند. این ابوالحسن صیرفی بعدها قبل از کودتای 28 مرداد
روزنامه نویس ضد مصدق شد و در جریان کودتا همکار سرلشکر زاهدی و پس از پیروزی کودتا مدیر
عامل بیمه ایران و محمد علی شهریار هم یار غار او لفت و لیس چی بیمۀ ایران و هادی هدایتی هم پس
از گرفتن لیسانس حقوق در سال 1325 به فرانسه رفت دکترای تاریخ گرفت و پس از بازگشت به ایران
بدواً شد مصدقی و سپس با پیش آمدن کودتای 28 مرداد شاه پرست دو آتشه و بالاخره در سال های چهل
در حاشیۀ حسنعلی منصور و گروه مترقی می پلکید. با نخست وزیر شدن منصور او هم مدیر عامل بیمۀ
ایران شد و بالاخره در کابینۀ هویدا به سمت وزیر آموزش و پرورش انتخاب گردید. و

خیلی حکایت در این  یک صفحه گنجانده شده شاید بهتر بود این آقایان را در یک جریان طولانی با
کارهایی که کرده و تغییر جهت هایی که داده اند تصویر می کردیم اما اگر بخواهیم چنین بکنیم از غرض
اصلی همانا نوشتن های خاطرات مشترک با دوست من باقر شاه است به کلی دور می افتم و به علاوه از
این قبیل آدم ها در همه جای دنیا بوده و خواهند بود و من و تو هم هر چند اسم و آوازه ای پیدا نکردیم از
آدم های همین مملکت هستیم هر کداممان به نوعی گرفتار این بند بازی ها که شاعر می فرماید: کاسه
آسمان ترک دارد. و

اما این توضیح چیزی از خجالت من نمی کاهد که به جای تصویر کردن آدم های بزرگوار دارم ذهن
فرزندان عزیزم را با این لااطائلات پر می کنم, مرا می بخشی و مخصوصاً به فامیل های من توصیه
می کنید که مرا ببخشد. به او بگوید که جعفر با آدم های خوب هم سروکار داشته و قول داده است که از
آنها هم چنانکه در خور است یاد کند. و
برگردیم به شلوغی دانشگاه چه سال های خوبی بود و چه دانشجویان سرزنده و فعالی همان متقی ایروانی
در همان شرایط دانشجویی یک موش کلی قیمت داشت. او یک مجله تر و تمیز منتشر می کرد به نام آئین
دانشجویان و توده ای ها هم در دانشگاه برای خودشان روزنامه ای داشتند به نام اتحاد دانشجویان یا نامی
شبیه به این و در حدود این مضمون. و

حوالی نیمه آبان ماه بود که مصدق بنا به دعوت ایروانی و دوستانش از اتحادیه دانشجویان ایران برای
سخنرانی به دانشگاه آمد. سخنرانی او را می شد در یک جمله خلاصه کرد:و

خروج فوری ارتش شوروی از ایران توده ای ها این سخنرانی را به هم زدند. سوت کشیدند هو کردند
و در محوطه جلوی دانشکده حقوق با تظاهر کنندگانی که پرچم سه رنگ ایران حمل می کردند و به نفع
مصدق و برای خروج ارتش شوروی شعار می دادند درگیر شدند. پرچم سه رنگ به وسیله توده ای ها
پاره شد که این قضیۀ تا وقتی که من دانشجو بودم و رد زبان مخالفین حزب توده که شما همان
بی وطن هایی هستید که پرچم سه رنگ ایران با نقش شیر و خورشید را پاره کرده اید, و تا مدت ها بعد
نیز تا وقتی که کودتای 28 مرداد واقع شد و توده ای و مصدقی و حزب ایرانی و جبهه ملی چی و
!سوسیالیست ایدئولوژیک پرست و حتی تنها سوسیالیست موجود در صحنه

چشم باز و گوش باز و این عّمی      حیرتم از چشم بندی ای ایدئولوژیک

جامۀ آلوده در آفتاب
محمد تقی دامغانی : و یراستار: باقر مؤمنی : از صفحه 76

Montag, 23. Februar 2015

سوگند نمایندگان مجلس ایران اصل 67

سوگند نمایندگان مجلس ایران ( اصل 67 ) و
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران
نمایندگان باید در نخستین جلسه به ترتیب زیر سوگند یاد کنند و متن قسم نامه را امضاء نمایند. و

Freitag, 20. Februar 2015

در سال 1962 کنگره جائی کنفدراسیون شکل گرفت

حسن ماسالی
نوزدهم فوریه 2015
خانم ها و آقایان
دوستان و رفقای عزیز
بسهم خود میخواهم از کوشش های برگزارکننده برنامه و گروه آزادیخواه خارج از کشور ایران که در برگزاری این نشست 
اقدام کرده اند, صمیمانه سپاسگزاری کنم, امیدوارم در آینده بتوانم با گوناگونی اندیشه, و با کار دستجمی راهکارهای علمی
.نوینی برای رهائی از واپسگرائی و ناکامی های سیاسی - مبارزاتی جستجو کنیم
نظریات خود را که ناشی از تجارب سالها مبارزه و افت و خیز مبارزاتی میباشد و سابقاً نیز انتشار داده بودم بشرح زیر
.ارائه میدهم

در سال 1962 کنگره جانی کنفدراسیون شکل گرفت به این معنی که اتحادیه ی دانشجویان ایرانی در ایالات متحده آمریکاه 
.با اعزام نمایندگان خود به پاریس با کنفدراسیون اروپایی اعلام وحدت کرد

همچنین تشکیلات دانشجویان ایران در داخل کشور نیز پشتیبانی و همبستگی خود را با  کنفدراسیون اعلام کردند. به این 
ترتیب کنفدراسیون اروپایی تبدیل به کنفدراسیون جهانی شد. و

از آنجایی که اکثریت تشکیل دهندگان کنگره ی کنفدراسیون از هواداران جبهه ملی بودند حامیان حزب توده سنتی به 
.رهبری پرویز نیکخواه و دکتر منوچهر ثابتیان در صدد بر آمدند که در کنفدراسیون انشعاب به وجود آورند

آنان قریب یک سال به تلاش خود ادامه دادند اما ابتدا در آلمان غربی مواجه با شکست شده و به ناچار در کنگره ی 
.فوق العاده ی فدراسیون آلمان نمایندگان کنگره ما را به عنوان هیئت دبیران فدراسیون آلمان دوباره تائید کردند

شکست و ناکامی افراد وابسته به حزب توده سنتی موجب شد که دوباره با شعار وحدت به کنفدراسیون برگردند. و

پرویز نیکخواه را از ایران می شناختم با همدیگر در دبیرستان ادیب درس می خواندیم او در رشته ریاضی و من در رشته 
طبیعی تحصیل می کردم هنگام بروز اختلافات در درون کنفدراسیون گاه  گاهی به عنوان دوست قدیمی به من رجوع 
می کرد و ابراز می داشت که بیائید با همدیگر آشتی کنیم. و

.من ضمن پافشاری بر اصول دموکراسی خواهی و احترام به کثرت گرایی با او وارد گفتگو می شدم

کنگره دوم کنفدراسیون جهانی در سال 1963 در شهر لوزان سوئیس برگزار شد. در این نشست پرویز نیکخواه و یارانش 
با شعار وحدت طلبی شرکت کردند. و
این نشست اهمیت تاریخی دیگری نیز داشت چرا که آقایان جزایری و محمد توسلی به نمایندگی از دانشجویان داخل کشور
ایران در آن شرکت داشتند. از این رو کنگره کنفدراسیون در لوزان به نام کنگره وحدت شهرت یافت. و

در آن زمان جناح های مختلف جبهه ملی ایران ضمن رقابت با دگراندیشان حاضر نبودند مخالفین خود را حذف کنند. به این 
ترتیب ما ضمن رقابت و مخالفت باز و آشکار با سیاست های حزب توده سنتی و شوروی افراد منتسب به آن حزب را در 
.تشکل های صنفی تحمل می کردیم

فکر می کنم روش درست و دموکرات منشانه ای بود و این سیاست موجب شد که تشکل های صنفی - دانشجویی در خارج 
از کشور رشد و گسترش یابند. متاسفانه بعدها با شکل گیری جنبش مائوئیستی و جنبش چریکی این مسائل به درون تشکیلات 
.صنفی- دانشجویی کشانده شد و انحصارطلبی گروهی موجب تجزیه و انشعابات مختلف در درون کنفدراسیون گردید
در واقع در دومین کنگره کنفدراسیون همه گرایش های فکری را پذیرفتیم و در صدد بر آمدیم که در راه اتحاد و همسویی 
.گام برداریم

در کنگره ی لوزان به اتفاق آرا پیام مهمی برای دکتر محمد مصدق ارسال شد که دکتر علی شریعتی آن را نگاشته و تدوین 
کرده بود. و

پنجاه سال مبارزه در راه آزادی جلد اول صفحه 137+ 138
خاطرات حسن ماسالی 

Montag, 16. Februar 2015

کنفدراسیون دانشجویی در جریان این فعالیت طولانی توانست

کنفدراسیون دانشجویی دو تظاهرات فراموش نشدنی سال 1967 در کشور آلمان و سال 1978 در آمریکا
از جمله فعالیت های مستمر و خستگی ناپذیر کنفدراسیون طی 20 سال حیات آن بود. کنفدراسیون در
جریان این فعالیت طولانی توانست از پشتیبانی و همکاری بسیاری از جوانان و دانشجویان شخصیت های
اجتماعی نام دار, سندیکاها احزاب و سازمان های مترقی و آزادیخواه برخوردار گردد, به طوری که
کنفدراسیون در میان این نیروها و در میان افکار عمومی این کشورها به سمبل مبارزه با رژیم شاه و
دفاع از حقوق مردم و آزادیخواهان و به حلقه ی آشنایی و همبستگی جهانیان با مردم ایران تبدیل گشت. و

تأثیر و نتیجه بلاواسطه ی این مبارزات در خارج برانگیخته شدن موجی بزرگ از اعتراض افکار
عمومی و شخصیت های اجتماعی سیاسی و فرهنگی آزادیخواه در اروپاه و آمریکا علیه دولت های غربی
و علیه حمایت آن ها از رژیم شاه ایران بود. در چنین شرایطی در شرایطی که ساواک و عملکرد آن حتا
برای شهروندان عادی این کشورهای نامی آشنا با کارنامه ای روشن بود در شرایطی که حتا بسیاری
از سناتورهای آمریکایی دیگر نمی توانستند حمایت آمریکا از این رژیم شاه ایران را توجیه کنند دفاع
رئیس جمهور آمریکا کارتر از رژیم شاه ایران کاری دشوار بود. و

در واقع مسئله ی ایران و حقوق بشر بارزترین آزمایش برای سنجش جدی بودن وعده های انتخاباتی و
سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکا کارتر بود. و

گر چه در ارزیابی هایی که تا کنون از انقلاب 1357 و رویدادهای آن به عمل آمده است به این عامل مهم
یعنی فعالیت و مبارزه ی طولانی کنفدراسیون علیه رژیم شاه ایران در خارج از کشور توجه لازم نشده
است, ولی به هر حال واقعیت این است که این فعالیت از لحاظ بین المللی در محدود کردن امکانات مانور
رژیم شاه ایران و در جریان انقلاب در محدود کردن امکانات دخالت کشور آمریکا در حفظ رژیم ایران
نقشی پراهمیت داشته است. و

رئیس جمهور کشور آمریکا کارتر با سیاست دفاع از حقوق بشر یعنی با سیاست پافشاری کشور آمریکا
بر رعایت حقوق بشر توسط دولت های دوست هیچ گاه نتوانست به دلیل زمینه ای که در افکار عمومی
کشور آمریکا و اروپا علیه رژیم شاه ایران وجود داشت سیاست و برنامه ای معین و روشن در مورد
ایران تدوین و اجرا کند. و

در میان مشاوران و نزدیکان او از مسئولان سیاست خارجی تا شورا امنیت ملی نیز در چگونگی چنین
سیاست و برنامه ای تضاد و اختلاف نظر شدید حکم فرما بود. و
رئیس جمهور آمریکا کارتر تا ماه های آخر پیش از انقلاب به جای پیش برد یک سیاست روشن از یک
سو خجولانه از رژیم شاه ایران حمایت می کرد و از سوی دیگر شاه ایران را به کاهش فشار و خفقان
دعوت می کرد. و

انقلاب کشور ایران به این ترتیب در شرایط بین المللی مساعدی مراحل رشد و پیشروی خود را با شتاب
طی کرد و با این پیش روی شتابان شاه ایران و حامیانش را در مقابله با آن هر روز ناتوان تر ساخت
و تلاش برای حفظ رژیم را بی حاصل کرد. و

دستگاه رژیم کارتر پس از اعتلای بدون وقفه ی جنبش مردم ایران از تکاپو برای حفظ رژیم شاه ایران
چشم پوشید و با نشان دادن چراغ سبز به خمینی به تسلیم یا موافقت با روی کار آمدن رهبری انقلاب تن
در داد. و

این امر اما برخلاف برخی تصورات رایج به هیچ وجه به معنای کمک کشور آمریکا برای قدرت رسیدن
خمینی نبود. همان گونه که دیدیم آمریکا هنگامی از حمایت رژیم شاه ایران و تلاش برای حفظ آن دست
برداشت که دیگر هیچ امید و امکانی برای حفظ آن نبود. و

به کارگیری قهر توسل به کشتار و یا دخالت نظامی نیز با توجه به شرایط بین المللی و توازن قوای میان
دو ابر قدرت با توجه به اوضاع داخلی کشور آمریکا و حساسیت افکار عمومی آمریکا و سایر کشورهای
پیشرفته ی سرمایه داری و مخالفت آن ها با رژیم شاه ایران با توجه به تجربه ویتنام و نگرانی و وحشت
جامعه ی کشور آمریکا از تکرار آن و بالاخره با توجه به غلیان سد ناپذیر جنبش همگانی مردم که شاه
ایران و مجموعه ی دستگاه اداری نظامی آن را فلج ساخته بود. و

اقدامی اگر نه غیر ممکن ولی به هر حال بی حاصل بود. بنابراین منافع کشور آمریکا دیگر نه تلاش عبث
برای حفظ رژیم شاه ایران بلکه در کنار آمدن با رهبری انقلاب و یافتن راه های تأمین منافع و یا تأمین
بخشی از منافع خویش از چنین کانالی بود. و

Samstag, 14. Februar 2015

گروه آزادیخواه خارج از کشور ایران

اتحاد همبستگی با گروه آزادیخواه
همگی پیش بسوی آزادی ایران, میلیون ها مردم ایرانی در سراسر کشورهای جهان آینده خود را در دست گرفته اند و فعالانه
.برای کسب حقوق شهروند بودن خود و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خود مبارزه می کنند
ما همبستگی با گروه آزادیخواه اعلام داشته ایم, در حال سازماندهی گروه  خود  هستیم و مبارزه ای مشترک و برخی هنوز 
فردی را به پیش می بریم و همواره ناچار به مبارزه علیه شرایط نامناسب زندگی خود و تلاش برای کسب رهایی و آزادی از
.رژیم استبداد جمهوری اسلامی ایران و ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران هستیم

تغییر و تحولات بزرگ سال های اخیر قادر نشده به معضلات و مشکلاتی که اکثریت مردم ایران با آن روبرو هستند  پاسخ دهند
برعکس این تغییر و تحولات در خدمت تمرکز ثروت و قدرت در دست تعدادی از افراد به قدرت رژیم جمهوری اسلامی ایران
شده است

در نیروهای سیاسی ما متاسفانه هنوز هستند بسیاری از مبارزین که به پذیرش سطحی نظرات سیاسی و خطوط کلی و 
.اساسی برنامه اکتفا می کنند
.هستند نیروهای سیاسی مبارز که هیچوقت و در هیچ زمان این وظیفه را یک امر جدی تلقی نمی کنند که گامی فراتر بگذارند
و نقطه نظراتی را که در اهداف خود را بدان متعهد و پایبند می کنند تعمیق بخشند و بنیادهای تئوریک مواضع سیاسی و اهداف
.و برنامه ای گروه آزادیخواه بشناسند
هستند هنوز بسیاری از مبارزین که بهانه کار عملی زحمت کار تئوریک به خود نمی دهند و هیچگاه حاضر نمی شوند خود را 
.به سلاح تئوریک گروه آزادیخواه مجهز نمایند
و این دسته از نیروهای سیاسی مبارز متاسفانه به دلیل سطحی اندیشه ی های سنتی باقی مانده از دوران پیشین و بقایای 
آموزشهای انحرافی سیاسی سنتی تئوری را امر رهبران و تئوریسینهای تلقی می کنند و خود به پذیرش تنها رئوس مطالب و در 
.حد سرفصلها و پذیرش شعارها اکتفا می ورزند
این نیروهای سیاسی مادام که با این نقطه ضعف خود برخوردی جدی نداشته باشند, همیشه و همواره در معرض خطر انحرافات
.غیر مردمی قرار خواهند داشت
بخصوص در مواضع بحران اتحاد و همبستگی و یا در پیچ های تند مبارزه طبقاتی که انواع انحرافات با پوششهای به ظاهر
.سیاسی و به اصطلاح متکی به اصول بنیادین تئوریک پا به میدان می گذارند
.خطر این انحرافات از هر زمان دیگری بیشتر خواهد بود. و جمهوری اسلامی ایران با هر جناح و دسته نابود باید گردد

جمهوری اسلامی ایران با هر جناح و دسته نابود باید گردد 
همبستگی اتحاد برای سرنگونی


Donnerstag, 12. Februar 2015

کنفدارسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی

در کشورهای اروپایی و آمریکا دانشجویان ایرانی از اوایل سال های 1960 مبارزه ای گسترده را علیه
اختناق و سرکوب رژیم شاه در ایران در چارچوب کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی
سازمان دادند.و

آمریکا پس از جنگ دوم جهانی در شرایطی که اقتصاد و صنایع سایر کشورهای پیشرفته ی
سرمایه داری متلاشی شده بود به عنوان قدرت پیروزمند در جنگ تهاجم اقتصادی و سیاسی خود را
به دیگر نقاط جهان با استفاده از این موقعیت آغاز کرد. و

سرکوب جنبش های آزادیبخش سرکوب نیروهای استقلال طلب و آزادیخواه دست اندازی به مناطق جدید
تهاجم نظامی به کشورهای سازماندهی کودتا تقویت نیروهای ارتجاعی دست نشانده ایجاد
گروه بندی های نظامی و بالاخره غارت جهان سوم اساس سیاست خارجی آمریکا در سال پس از جنگ
بود آمریکا به اتکای توان سیاسی اقتصادی و نظامی خود و اعمال این سیاست توانست در سرزمین های
زیر سلطه ی استعمارگران قبلی انگلیس فرانسه و نفوذ کند و به تدریج در بسیاری از مناطق جای آن ها
را اشغال کرد و به یک ابر قدرت نیرومند با ظرفیت و امکانات گسترده ی نظامی اقتصادی تبدیل گشت
شرایط جنگ سرد امکان می داد که امپریالیسم آمریکابتواند تجاوزها و جنایت های خود را به نام مقابله
با کمونیسم و دفاع از دمکراسی و جهان آزاد توجیه کند و از این طریق به جای روبه رو شدن با
مخالفت و مقاومت افکار عمومی آمریکا و کشورهای سرمایه داری غرب از حمایت و پشتیبانی آن ها نیز
برخوردار گردد. و

این سیاست بر این روال بدون برخورد با مانع داخلی بدون برخورد با مخالفت در جامعه ی آمریکا و در
شرایط وجود کامل آرامش در این کشور تا اوایل سال های 1960 ادامه یافت. و

از اوایل دهه ی 60 دولت آمریکا با دو حادثه و دو مشکل بزرگ یکی داخلی و دیگری خارجی رو به رو
شد به طوری که دیگر ادامه ی کار و پیش برد سیاست های پیشن به سادگی ممکن نبود . و

این دو حادثه یکی جنبش گسترده ی سیاه پوستان علیه تبعیض نژادی در داخل آمریکا و دیگری جنگ ویتنام
بود. مبارزه ی سیاه پوستان علیه تبعیض نژادی به سرعت سرتاسر آمریکا را فرا گرفت. و

این جنبش با برملا کردن شرایط واقعی زندگی سیاه پوستان در آمریکا و میزان تبعیض اجحاف و ستمی که
برآنان وارد می شد توهم و تصویری کاذب را که در اذهان عمومی دنیا نسبت به رهبر جهان آزاد وجود
داشت شکست و نه تنها توجه بلکه حمایت بخشی بزرگ از افکار عمومی کشورهای سرمایه داری و بخشی
از جامعه ی آمریکا را نسبت به خود برانگیخت. طلسم سرزمین آزادی و برابری و رفاه شکست وضعیت
سکوت و تأیید و همراهی کامل مردم با دولت شکاف برداشت و دوران انتقاد و فشار و شورش آغاز شد. و

در حالی که سرمایه داری آمریکا هنوز از این جنبش رهایی نیافته بود و برای خروج از این شرایط تلاش
می کرد گزارش های مربوط به جنایات ارتش این کشور در ویتنام به رسانه های گروهی غرب رسید و با
انعکاس آن ضربه ای دیگر بر وجدان عمومی جامعه ی آمریکا وارد شد. و

حماسه های مقاومت مردم ویتنام و تهاجم و کشتار وحشیانه  ی آمریکا در آن سرزمین ناباوری مردم آمریکا
را نسبت به تبلیغات رسمی و عدم اعتماد آن ها را به رهبران سیاسی به طور روز افزونی دامن زد. و
بسط دامنه ی جنگ و آگاهی بیشتر را هر روز بیشتر برای بخش هایی بزرگ از مردم آمریکا آشکار ساخت

اما چرا آمریکا با همه ی منافعی که در کشور ایران داشت نتوانست از سقوط رژیم شاه ایران جلوگیری کند
که به گواه همه ی رویدادهای یک تاریخ 25 ساله حافظ منافع آن ها در ایران و منطقه بود؟ برای پاسخ به
این پرسش باید قبل از هر چیز موقعیت و شرایطی را که در سال های قبل از انقلاب آمریکا در آن قرار
داشت مرور کنیم. و

سیاست خارجی آمریکا با طرح مسئله ی حقوق بشر از همان آغاز با مشکلاتی جدی و بزرگ رو به رو
شد دولت های دوست آمریکا که غالباً با توطئه و کودتا و دخالت نظامی آمریکا و انگلیس و سازمان های
آن ها به حکومت رسیده بودند و اعمال قهر و سرکوب و نقض کامل همه ی حقوق سیاسی اجتماعی مردم
به حیات خود ادامه می دادند نمی توانستند با این سیاست حقوق بشر هیچ گونه قرابتی پیدا کنند. و

طرح این سیاست بیش از همه برای رژیم شاه ایران ناگوار و مشکل ساز شد. اگر این رژیم می توانست
در داخل کشور در سایه ی حاکمیت دیکتاتوری و اختناق موضوع حقوق بشر رئیس جمهور آمریکا کارتر
را نادیده گیرد در خارج از کشور اما می بایستی خود را موافق با این سیاست نشان دهد. و

همین امر رژیم شاه و آمریکا را با مشکلات لاینحل مواجه ساخت. و در نتیجه طرح حقوق بشر در ارتباط
با ایران از همان آغاز مسئله ای پیچیده و آمیخته با مشکلات بزرگ گشت. و

کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی

Dienstag, 10. Februar 2015

شکل گیری جمهوری اسلامی ایران انقلاب 1979

 شکل گیری جمهوری اسلامی ایران انقلاب 1357 گاهی اوقات متحد همدیگر می شدند اما در اکثر
اوقات بر ضد همدیگر فعالیت و عمل می کردند در حالیکه خواست های اساسی جنبش مردم و نیروهای
اپوزیسیون  جنبش سیاسی ایرانی مشترک بودند بنابراین در این بررسی مطرح کرد که : چرا نیروهای
مزبور با وجود داشتن اهداف و برنامه های سیاسی مرحله ای مشترک نتوانستند در راه سازندگی
جامعه ایران با همدیگر سلوک کنندو بجای سامان دادن اتحاد و همبستگی پایدار ملی به فردگرائی فرقه
گرائی حسادت تخریب و توطئه گری علیه همدیگر پرداختند و این خصائل نه تنها در میان گروههای
سیاسی بلکه در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان شکل گرفت و گسترش یافت؟؟؟؟

آیا میتوان مشکلات بینشی فرهنگی مبارزان سیاسی را با جانبازی شهادت طلبی پیشگامان جامعه ایران
برطرف کرد؟
برای پاسخگوئی به این مشکلات ظاهراً ساده اجتماعی و فرهنگی ضروری است عواملی که در زندگی
روزمره مردم سازمانهای سیاسی ایران و در جامعه ایران اثر گذاشته اند مورد ارزیابی گیرند تا ما را در
جستجوی حلقه ی مفقوده یاری رسانند بطور نمونه باید دریابیم که

نفوذ و مناسبات قدرتهای بزرگ و استعماری در کشور ایران چگونه بودند و چه تاثیری در واپسگرائی
نیروهای سیاسی ایران بجای گذاشتند؟؟؟

تاثیر بلشویسم در میان چپ های ایرانی چه بود و بر این مبنی هنگام شکل گیری سازمانهای چپ رادیکال
مبارزان چپ ایران چه برداشتی از جهان بینی مارکسیسم داشتند و آیا آنرا بعنوان ایدئولوژی جدیدی
پذیرفتند؟
بلشویسم و ایدئولوژی گری چه تشابهی با همدیگر دارندو برداشت مشترک آنها از عدالت چیست که موجب
تفکر و رفتار ایدئولوژی گونه سازمانهای م - ل میشود؟

منشا طبقاتی سازمانهای م- ل و عوامل عقب ماندگی اقتصادی- اجتماعی چه تاثیری در روند تحولات
فکری سیاسی سازمانهای مزبور داشته اند؟
دیکتاتوری مداوم و استبدادی جمهوری اسلامی ایران مطلق سیاسی فضای بسته سیاسی فرهنگی
اجتماعی چه اثراتی در جامعه ایران بجا گذاشته اند؟

همچنین بکار بستن شیوه های ترور و خشونت علیه دگراندیشان و استفاده از سازمانهای سیاسی با
ساختار ضد دمکراتیک بعنوان ابزار سیاسی تشکیلاتی چه اثراتی منفی در مناسبات افراد سازمانها و
در جامعه ایران بجای گذاشته اند که موجب بحران اقتصادی بحران سیاسی مداوم انزوای اجتماعی
انشعابات متعدد و سرخوردگی مبارزان چپ م - ل شده اند؟

برای پاسخ به این مسائل ضروری است که ابعاد مختلف  مناسبات سیاسی اجتماعی و ساختار تشکیلاتی
سازمانهای مزبور مورد بررسی قرار گیرند و تنها به موضع گیری های رسمی و به شکل ظاهر
مناسبات اکتفا نگردد. و




Montag, 9. Februar 2015

اعتراض ما و گروه آزادیخواه

اعتراض ما و گروه آزادیخواه
علیه سی پنج سال حاکمیت ایدئولوژی اعدام جنایت شکنجه و ترور مبارزه کنیم آغاز استبداد جنایت جمهوری اسلامی ایران
و سرکوب جمهوری اسلامی که علیه اعترضات در انتخابات ریاست جمهوری ایران ابعادی گسترده یافته از بدو روی کار
آمدن این رژیم استبداد ایدئولوژی روحانیون جمهوری اسلامی ایران و  سرمایه داری تا مقطع کنونی بر خون میلیون نفر
از مردم ایرانی و کارگران مبارز آزادیخواه و زنان مبارز آزادیخواه وانسان ها مبارز آزادیخواه و هنرمندان مبارز آزادیخواه 
و دیگر نیروهای انقلابی و معترضین به رژیم حاکم استبداد ایدئولوژی روحانیون جمهوری اسلامی ایران در حرکت بوده 
.است و هست


Samstag, 7. Februar 2015

حتماً تحلیل گران و روشنفکران آگاه از این موقعیت استفاده کرده اند

حتماً تحلیل گران و روشنفکران آگاه از این موقعیت استفاده کرده اند. چه به راستی علیرغم همه وحدتی که بین نیروهای
مختلف خرده بورژوازی و حتی بخش ایدئولوژی روحانیون متوسط دیده می شود, شکاف های بالقوه وحتی بال فعل 
.بزرگتر در میان آنان وجود دارد که مسلماً در آینده بیشتر و بیشتر آشکار خواهد شد

فعلاً آن سیمان و آن ملاطی که این شکاف ها را پر می کند و همه این پارگی ها را می دوزد و پیوند می زند وجود 
ولایت فقیه رهبر ایران تأثیری است که رهبری قاطع او در حفظ یکپارچگی هر چند موقتی آنها دارد. همه این گروه های 
مختلف ایدئولوژی که قشرها و طبیعتاً منافع گوناگون سیاسی و اقتصادی را نمایندگی می کنند در یک چیز با هم وحدت 
.نظر دارند و آن قبول یک رهبری واحد یعنی ولایت فقیه رهبر ایران و تبعیت بی چون و چرا از ایشان است

به عنوان مثال توجه کنید به اختلافی که در ماهیت طبقاتی و همین طور در مواضع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دو 
گروه یکی از اصلاح طلبان جمهوری اسلامی ایران و دیگری مثلاً گروه سپاه پاسداران و بسیج ها ولایت فقیه رهبر 
ایران وجود دارد. البته هنوز این اختلافات بطور صریح و مدونی منعکس نشده است. چه علاوه بر حاکمیت یک مشی 
واحد مشی ولایت فقیه رهبر ایران بر همه این گروه ها این هم هست که این قبیل گروه ها معمولاً به زبانی صحبت 
.می کنند که کمتر سیاسی و بیشتر ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران است

و لاجرم اختلافات مواضع گوناگون آنان در قبال مسائل اساسی جامعه با آن صراحت و روشنی ای که در مورد اختلاف 
.مواضع گروه های خالص سیاسی دیده می شود قابل مشاهده نیست 

باری اگر نگاهی به ترکیب رهبری این دو گروه کیفیت فعالیت ها و مواضع سیاسی گذشته آنها بیفکنیم علیرغم ابهام و یا 
همین طور تشابه ظاهری در هدف ها و برنامه های سیاسیهر یک از آنها و علیرغم این که ترکیب طبقاتی نیروهای که 
در هر یک از آنان متشکل هستند, ظاهراً تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و مردم ایران آن را از هر قبیل و هر صنف
.و دسته ای تشکیل می دهند اختلافات بسیار روشنی بین آن دو مشاهده خواهیم کرد


Freitag, 6. Februar 2015

دمکراسی در نیروه سیاسی آزادیخواه

دمکراسی در گروه آزادیخواه یعنی آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن آزادی اظهار نظر و آزادی  وانتقاد عامل اصلی
تضمین کننده آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن  و وسیله آزادی بیان و آزادی قلم و آزادی عقیده و بحث آزاد و گفتگوه 
آزاد و بحث انتقاد کنفرانسهای با گروه آزادیخواه در شهرها ایران . این گروه با 10 الی  20 نفره مادام که در یک 
.کنفرانس عمومی تز وسیع تر و بهتر داده زمینه طرح سیاسی بهتر بدهند

بدون وجود کنفرانسها  منطقه ای و از شهرها ایران در بهترین حالت ارتباط نظری صرفاً از میان گروه آزادیخواه و نقش
سیاسی بسیار ضعیف خواهد شد. چرا که افراد بدون سابقه کار تئوریک و تجربه طولانی و بحث های جمعی به ندرت قادر
هستند به ایده های نظری کاملی دست یابند . بدون ایجاد چنین کنفرانسها ایده ها از حد جرقه های نظری و انتقاد ها
از محدوده حوزه ها تجاوز نخواهند کرد و چه بسا انتقاد از ارگانهای مسئول و رهبری  کننده گروه آزادیخواه مسکوت 
بماند و یا هیچگاه کارساز و موثر واقع نشود. و

دقیقاً از همین روست که در شرایط خفقان سپاه پاسداران و بسیج ها جمهوری اسلامی ایران و سرکوب عریان که امکان
ایجاد چنین کنفرانسهائی بسیار مشکل و یا کاملاً غیر ممکن گردد. این وظیفه به عهده همان گروه آزادیخواه قرار 
می گیرد. ضمانت اجرائی آن نیز همانا مناسبات نیروهای سیاسی آزادیخواه و اعتماد متقابل است که روابط میان نیروهای
مبارز آزادیخواه و خدشه ناپذیر بین نیروهای سیاسی و ارگانهای رهبری کننده گروه آزادیخواه بین مسئولین و افراد نیروه 
.سیاسی آزادیخواه ایجاد می نماید

این اعتماد متقابل خود را از یک سو محصول صحت و درستی خط و مشی و برنامه تشکیلات گروه مبارز آزادیخواه و 
از سوی دیگر نتیجه برخورد اصولی و بسیار مسئولانه ارگانهای رهبری کننده با انتقادات نیروهای درونی تشکیلات 
.نیروهای سیاسی آزادیخواه است

  

Donnerstag, 5. Februar 2015

اتحاد, و همبستگی با گروزه آزادیخواه

معمول این راه و روش است. روشنفکر خرده بورژوا بدون توجه به شرایط و محیط و بدون اهمیت به روند تکامل با 
کارهای طاقت فرسا و شاق پیش از آنکه فردگرائی به مرگ طبیعی بمیرد, او را می کشد تا بقول انگلس از 
.اندیویدو آلیسم شهیدی درست کند تا بر عمرش بیافزاید
او گاه به سلک کارگران در می آید و در کارخانه و مزرعه شروع به کار می کند تا به شیوه های مکانیکی خود را 
پرولتریزه کند و تمایلات فردی را از خود دفع نماید, گرایشی که تا کنون بدنبال کارهای نبوغ آمیز می گشت تا خود را 
.تمجید کند. در اینجا نیز بدون تغیییر تمامی شرایط و زمینه فعالیت دست به کار تطهیر خود می شود

باید بدانیم تنها آنگاه که روشنفکر خرده بورژوا را مجموعه ای از خصائل پرولتری از هر طرف محاصره کند تنها 
آنگاه که قوانین زندگی سیاسی و اجتماعی و انضباط پولادین و بدون چون و چرای پرولتری او را از هر طرف زیر 
.فشار بگیرد, آن وقت که گریزی برای ارضاء تمایلات فردی وجود نداشته باشد و زمینه برای بازتاب پیدا نکند

آری تنها آنگاه است که روشنفکر خرده بورژوا اگر صف طبقه کارگر را رها نکند تمایلات فردگرایانه در او تضیف
می گردد و بتدریج روبه زوال می رود و به گرایشات پرولتری آغشته می گردد! این مسئله از آنجا اهمیت دارد که بتوانیم
,اندیویدوآلیسم حتی در میان احاد کارگران و به ویژه کارگرانی که در تجمع های کوچک و متوسط تولید کار می کنند 
عمیقاً وجود دارد. اما نه بمثابه خصوصیات یک طبقه بلکه به صورت نمودی در افراد کارگر و دارای تمایلات فردی ناشی 
.از فرهنگ اجتماعی حاکم

نقطه مقابل گرایشات انفرادی منشانه بورژوازی و تمایلات عقب مانده خرده بورژوازی تفکر بالنده پرولتاریا قرار گرفته 
است با خصلت کار اجتماعی و محصول مبارزات جمعی و اتحاد همبستگی پرولتاریائی. آن هم نه در محدوده یک کشور 
بلکه در عرصه گیتی و در اتحاد انترناسیونا لیستی با طبقه کارگر سراسر جهان همبستگی عظیمی که در شکستهای مقطعی
 به شکست مشترک آنها و در پیروزی های بزرگ به تحول انقلابی نه منافع این یا آن فرد کارگر بلکه کل نظام اجتماعی
.می انجامد 
همبستگی پایداری که جامعه نوین آزادی را بر ویرانه های نظام طبقاتی مستقر می سازد و نظامی را که در آن نه فقط 
.تک تک کارگران نه فقط خود پرولتاریا بلکه کل طبقات محروم اجتماعی رهائی خود را می یابند
از کتاب 
مصطفی مدنی

Mittwoch, 4. Februar 2015

تظاهرات و راهپیمایی

فراخوان به همه نیروهای سیاسی و زنان و مردان آزادیخواه در همه جای دنیا بهمن 1393 امسال مردم آزادیخواه ایران 
خودتان را آماده کنید که همه جا با همبستگی با نیروهای سیاسی آزادیخواه ایران که در حال مبارزه ای سرنوشت ساز با
.رژیم ولایت فقیه رهبر ایران ضد مردم سالاری ضد طبقه کارگر هستند به خیابان ها بیائید 

حتماً نوشته های و گزارشات انقلابی مردم ایران را دیده اید و شاهدید که چگونه مردم آزادیخواه ایران در پیشاپیش این 
مبارزه و انقلاب, میرزمند شعار میدهند بر علیه قانون اساسی بر علیه قوانین جمهوری اسلامی ایران بر علیه نمایندگان 
.مجلس جمهوری اسلامی ایران بر علیه شورا نگهبان بر علیه ریاست جمهوری اسلامی ایران می نویسند