Montag, 16. Februar 2015

کنفدراسیون دانشجویی در جریان این فعالیت طولانی توانست

کنفدراسیون دانشجویی دو تظاهرات فراموش نشدنی سال 1967 در کشور آلمان و سال 1978 در آمریکا
از جمله فعالیت های مستمر و خستگی ناپذیر کنفدراسیون طی 20 سال حیات آن بود. کنفدراسیون در
جریان این فعالیت طولانی توانست از پشتیبانی و همکاری بسیاری از جوانان و دانشجویان شخصیت های
اجتماعی نام دار, سندیکاها احزاب و سازمان های مترقی و آزادیخواه برخوردار گردد, به طوری که
کنفدراسیون در میان این نیروها و در میان افکار عمومی این کشورها به سمبل مبارزه با رژیم شاه و
دفاع از حقوق مردم و آزادیخواهان و به حلقه ی آشنایی و همبستگی جهانیان با مردم ایران تبدیل گشت. و

تأثیر و نتیجه بلاواسطه ی این مبارزات در خارج برانگیخته شدن موجی بزرگ از اعتراض افکار
عمومی و شخصیت های اجتماعی سیاسی و فرهنگی آزادیخواه در اروپاه و آمریکا علیه دولت های غربی
و علیه حمایت آن ها از رژیم شاه ایران بود. در چنین شرایطی در شرایطی که ساواک و عملکرد آن حتا
برای شهروندان عادی این کشورهای نامی آشنا با کارنامه ای روشن بود در شرایطی که حتا بسیاری
از سناتورهای آمریکایی دیگر نمی توانستند حمایت آمریکا از این رژیم شاه ایران را توجیه کنند دفاع
رئیس جمهور آمریکا کارتر از رژیم شاه ایران کاری دشوار بود. و

در واقع مسئله ی ایران و حقوق بشر بارزترین آزمایش برای سنجش جدی بودن وعده های انتخاباتی و
سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکا کارتر بود. و

گر چه در ارزیابی هایی که تا کنون از انقلاب 1357 و رویدادهای آن به عمل آمده است به این عامل مهم
یعنی فعالیت و مبارزه ی طولانی کنفدراسیون علیه رژیم شاه ایران در خارج از کشور توجه لازم نشده
است, ولی به هر حال واقعیت این است که این فعالیت از لحاظ بین المللی در محدود کردن امکانات مانور
رژیم شاه ایران و در جریان انقلاب در محدود کردن امکانات دخالت کشور آمریکا در حفظ رژیم ایران
نقشی پراهمیت داشته است. و

رئیس جمهور کشور آمریکا کارتر با سیاست دفاع از حقوق بشر یعنی با سیاست پافشاری کشور آمریکا
بر رعایت حقوق بشر توسط دولت های دوست هیچ گاه نتوانست به دلیل زمینه ای که در افکار عمومی
کشور آمریکا و اروپا علیه رژیم شاه ایران وجود داشت سیاست و برنامه ای معین و روشن در مورد
ایران تدوین و اجرا کند. و

در میان مشاوران و نزدیکان او از مسئولان سیاست خارجی تا شورا امنیت ملی نیز در چگونگی چنین
سیاست و برنامه ای تضاد و اختلاف نظر شدید حکم فرما بود. و
رئیس جمهور آمریکا کارتر تا ماه های آخر پیش از انقلاب به جای پیش برد یک سیاست روشن از یک
سو خجولانه از رژیم شاه ایران حمایت می کرد و از سوی دیگر شاه ایران را به کاهش فشار و خفقان
دعوت می کرد. و

انقلاب کشور ایران به این ترتیب در شرایط بین المللی مساعدی مراحل رشد و پیشروی خود را با شتاب
طی کرد و با این پیش روی شتابان شاه ایران و حامیانش را در مقابله با آن هر روز ناتوان تر ساخت
و تلاش برای حفظ رژیم را بی حاصل کرد. و

دستگاه رژیم کارتر پس از اعتلای بدون وقفه ی جنبش مردم ایران از تکاپو برای حفظ رژیم شاه ایران
چشم پوشید و با نشان دادن چراغ سبز به خمینی به تسلیم یا موافقت با روی کار آمدن رهبری انقلاب تن
در داد. و

این امر اما برخلاف برخی تصورات رایج به هیچ وجه به معنای کمک کشور آمریکا برای قدرت رسیدن
خمینی نبود. همان گونه که دیدیم آمریکا هنگامی از حمایت رژیم شاه ایران و تلاش برای حفظ آن دست
برداشت که دیگر هیچ امید و امکانی برای حفظ آن نبود. و

به کارگیری قهر توسل به کشتار و یا دخالت نظامی نیز با توجه به شرایط بین المللی و توازن قوای میان
دو ابر قدرت با توجه به اوضاع داخلی کشور آمریکا و حساسیت افکار عمومی آمریکا و سایر کشورهای
پیشرفته ی سرمایه داری و مخالفت آن ها با رژیم شاه ایران با توجه به تجربه ویتنام و نگرانی و وحشت
جامعه ی کشور آمریکا از تکرار آن و بالاخره با توجه به غلیان سد ناپذیر جنبش همگانی مردم که شاه
ایران و مجموعه ی دستگاه اداری نظامی آن را فلج ساخته بود. و

اقدامی اگر نه غیر ممکن ولی به هر حال بی حاصل بود. بنابراین منافع کشور آمریکا دیگر نه تلاش عبث
برای حفظ رژیم شاه ایران بلکه در کنار آمدن با رهبری انقلاب و یافتن راه های تأمین منافع و یا تأمین
بخشی از منافع خویش از چنین کانالی بود. و

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen