موقعی که خمینی بقدرت رسید بسیاری از عناصر چپ سنتی در ایران از جمله علی محمد فرخنده جهرمی
به خدمت سپاه پاسداران و حزب الله در آمدند و بسیاری از دگر اندیشان و حتی جریان های چپ سنتی
دیگر را لو می دادند تا مقبول آخوندها و روحانیون کشور ایران شوند. و
کارگردانان رژیم پس از استفاده از این افراد سپس در صدد برآمدند که همین افراد را سرکوب و نابود کنند
عده ای از این افراد که صادق و صمیمی بودند ضمن بازنگری به بینش و منش حاکم در این جریان ها در
راه غنای فرهنگ دمکراسی گام برداشتند رجوع شود به بخش اسناد نامه آقای دکتر مسعود نقره کار اما
برخی از عناصر که نقش چماقداران را برعهده داشتند پس از چند انتقاد نشاط انگیزه مدعی شدند که
دمکرات شده اند و برای اثبات این ادعا نه تنها سازمان پر افتخار خود را منحل کردند بلکه به اتفاق چند نفر
از افراد که از نام و نشانی برخوردار بودند مشترکاً مجله انتشار دادند و برای به اصطلاح دفاع از آزادی و
حقوق بشر مقاله نوشتند و برای تطهیر خود علیه متحدین سابق خود روحانیون و آخوندها نطق و خطابه
کردند و با آزاد اندیشان زیر اعلامیه ها امضا کردند. و
اما از آنجائی که جوهر فرهنگ انسانی برخی از این با بینش و منش حزب الله ایرانی عجین شده است خیلی
زود ماهیت اصلی خود را در سازماندهی زد و خورد ها اهانت و بی حرمتی به دگراندیشان نشان دادند. و
علی محمد فرخنده جهرمی که هنوز برای پنهان کردن ماهیت خود با نام مستعار علی کشتگر زندگی می کند. و
در مجله ای که بنام میهن در پاریس انتشار میدهد در شماره 11 تیرماه 1374 به قریب هشتاد نفر از شرکت
کنندگان کنفرانس ملی که در آن حدود پنج نفر نیز از طرفداران سلطنت پادشاهی حضور داشتند اهانت می کند
و دست به ترور شخصیت افراد میزند و ماهیت جزب اللهی خود را آشکار می سازد رجوع شود به بخش
اسناد . و
جالب توجه است که مدافعان ایرانی حقوق بشر نیز که با چنین عناصری نشست و برخاست دوستانه دارند و
با چنین عناصری اعلامیه مشترک صادر می کنند همکاری با این عناصر و چنین لجن نامه ای را یک امر
عادی تلقی می کنند. و بیهوده نیست که حقوق بشر در ایران ارزش و اعتباری پیدا نکرده است. و
سیر تحول جنبش چپ سنتی ایران و عوامل بحران مداوم آن: صفحه 223
از حسن ماسالی
به خدمت سپاه پاسداران و حزب الله در آمدند و بسیاری از دگر اندیشان و حتی جریان های چپ سنتی
دیگر را لو می دادند تا مقبول آخوندها و روحانیون کشور ایران شوند. و
کارگردانان رژیم پس از استفاده از این افراد سپس در صدد برآمدند که همین افراد را سرکوب و نابود کنند
عده ای از این افراد که صادق و صمیمی بودند ضمن بازنگری به بینش و منش حاکم در این جریان ها در
راه غنای فرهنگ دمکراسی گام برداشتند رجوع شود به بخش اسناد نامه آقای دکتر مسعود نقره کار اما
برخی از عناصر که نقش چماقداران را برعهده داشتند پس از چند انتقاد نشاط انگیزه مدعی شدند که
دمکرات شده اند و برای اثبات این ادعا نه تنها سازمان پر افتخار خود را منحل کردند بلکه به اتفاق چند نفر
از افراد که از نام و نشانی برخوردار بودند مشترکاً مجله انتشار دادند و برای به اصطلاح دفاع از آزادی و
حقوق بشر مقاله نوشتند و برای تطهیر خود علیه متحدین سابق خود روحانیون و آخوندها نطق و خطابه
کردند و با آزاد اندیشان زیر اعلامیه ها امضا کردند. و
اما از آنجائی که جوهر فرهنگ انسانی برخی از این با بینش و منش حزب الله ایرانی عجین شده است خیلی
زود ماهیت اصلی خود را در سازماندهی زد و خورد ها اهانت و بی حرمتی به دگراندیشان نشان دادند. و
علی محمد فرخنده جهرمی که هنوز برای پنهان کردن ماهیت خود با نام مستعار علی کشتگر زندگی می کند. و
در مجله ای که بنام میهن در پاریس انتشار میدهد در شماره 11 تیرماه 1374 به قریب هشتاد نفر از شرکت
کنندگان کنفرانس ملی که در آن حدود پنج نفر نیز از طرفداران سلطنت پادشاهی حضور داشتند اهانت می کند
و دست به ترور شخصیت افراد میزند و ماهیت جزب اللهی خود را آشکار می سازد رجوع شود به بخش
اسناد . و
جالب توجه است که مدافعان ایرانی حقوق بشر نیز که با چنین عناصری نشست و برخاست دوستانه دارند و
با چنین عناصری اعلامیه مشترک صادر می کنند همکاری با این عناصر و چنین لجن نامه ای را یک امر
عادی تلقی می کنند. و بیهوده نیست که حقوق بشر در ایران ارزش و اعتباری پیدا نکرده است. و
سیر تحول جنبش چپ سنتی ایران و عوامل بحران مداوم آن: صفحه 223
از حسن ماسالی
بولتن مباحثات شماره 8 سازمان چریکهای فدائی خلق ایران اسفند 1365
باز هم اپورتونیست راست
در نشریه کار 205 مقاله ای تحت عنوان متحدین پرولتاریا در عرصه بین المللی به چاپ رسیده است که
باعث نگرانی و اعتراض جمع وسیعی از هواداران سازمان در خارج از کشور ایران شده است. و نگرانی
از آن جهت که پس از پشت سرگذراندن مشکلات بیشمار در مبارزه و مرزبندی قاطع با اپورتونیسم راست
پس از طرد مبلغان نظری خط راست از صفوف سازمان اینبار در ارگان سراسری مقاله ای بچاپ می رسد
که پیروی از رهنمودهای آن راهی جز نفی خط دو و اتحاد مجدد با جریانهای اکثریتی چون فرخ نگهدار و
کشتگر برای ما باقی نمی گذارد. و
طبیعی است ما نیز در پیروی از اصول اولیه مارکسیستی به رغم اتهاماتی که نویسنده به کلیه مخالفان
خود وارد می سازد به اصول انترناسیونالیسم پایبندیم و دقیقاً از همین زاویه است که به مخالفت با لجن تند
و تهدید آمیز مقاله و نتیجه گیریهای آن برخاسته ایم زیرا معتقدیم هرکس که برخود نام انترناسیونالیست
می گذارد باید با اشکال مختلف اپورتونیسم دشمنی نشان دهد و یکایک اشکال آنرا برشمرد و مخالف مصمم
و پیگیر اپورتونیسم باشد. و
در بولتن 7 صفحه 43 و بر این باوریم که امروز چه در سطح ملی وخواه در سطح بین المللی اپورتونیسم
راست خطر عمده ای است که باید با آن به مبارزه برخاست. و
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen