و از نامه آن ولی فقیه رهبر ایران

.اَمََا بعَدُ فَانََ تَضیِیعَ اَلمَرءِ مَا وُلَّیَ وّتَکَلُّفَهَ مَا کُفِیَ لَعَجزُ حَاضِرُ وَرَاٌیً مُتَبَّرً وَاِنَّ تَعاطِیَک اُلغَارَۀَ عَلَی اًهلِ قِرقِسِیاَ وَتَعطِیلَکَ مَسَالِحَک

اما بعد,واگذاردن آدمی آنچه را به عهده دارد و عهده دار شدن وی کاری را که دیگری باید گزارّد, ناتوانی است آشکار و اندیشه ای
تباه و نابکار. و

روحانیت در جامعه ایران

آیا بیشتر به مصلحت نظام نیست که یک چنین مسائلی افشاء شود

آیا این به مصلحت نظام است که روی یک چنین مسائلی سرپوش گذاشته شود؟ آیا بیشتر به مصلحت نظام
نیست که یک چنین مسائلی افشاء شود و آمران و عاملان به مجازات برسند و مردم با مشاهده این که در
نظام جمهوری اسلامی همه در برابر قانون یکسانند بیشتر به انقلاب و نظام دیگر در آینده  پایبنده گردند

سؤالاتی پیرامون از یک روزنامه نویس و جناح همفکرشان در زمان ولی فقیه یا نقدی بر جناح راست در
زمان ولی فقیه:- ای کوتاه فهمان این قدر تزویر نکنید که چه شد همان که ملت می خواست شد. ملت ما
برای شکم قیام نکرده بود. و
1
 آقایان جناح راست اصلاح طلب جناح شما یعنی فقط افشاء در سال 10.04.2015 به شدت در مقابل مسئله
ولایت مطلقه فقیه موضع گیری کرده و در تحلیلی که از اوضاع کشور در مورخه 10.04.2015 به عمل
آورد چنین نوشت. نه روحانیت, روحانیت زمان مشروطه است و نه مردم, مردم آن دورۀ حال چگونه است
که شما همصدا با دیگران یارانتان فریاد برآورده اید که مشروطه در حال تکرار شدن است!!و
2
چرا در روزنامه شما با وارد کردن اتهام به دولت مورد تأیید ولی فقیه و مردم که به فکر حمایت از آسیب
پذیرفتن اقشار جامعه بود در جهت حمایت از سرمایه داران موضع گیری کردید و مبارزه دولت با جناح
اصلاح طلب را با احتکار و گرانفروشی محکوم کردید. شما و جناح همفکرتان در روزنامه 10.04.2015
در این مورد چنین آوردید. مسئله بازار سیاه دقیقاً نتیجه سلب آزادی از سرمایه داران در مورد اقتصادی
است ولی حالا چه طور است که به فکر ثروت های باد آورده افتاده اید؟!و
3
چرا در مخالفت با ولایت مطلقه فقیه که از لوازمات آن دخالت دولت در امور اقتصادی می باشد چنین
نوشتید: نیازی به دخالت دولت در نرخ گزاری نیست و این مربوط به خداست؟
4
آقای روزنامه نگار و روزنامه جناح شما که از یک کاندیدای خاص حمایت می کردید در مخالفت با ولایت
فقیه رهبر ایران و دخالت دولت در امور چنین نوشت: اصولاً موضوع احتکار در جامعه ما منتفی است
روزنامه شما این سخن جناح شما درجایی بوده است که امت ما همه روزه شاهد کشف انبارهای کالاهای
احتکار شده ای بود که توسط سرمایه داران احتکار شده بود؟
5
چرا مخالفت با لایحه مالیات که مورد توجه ولی فقیه بود با مقدس نمایی و پنهان شدن پشت سر رساله علمیه
در تاریخ گذشته چنین نوشتند ما غیر از خمس و زکات چیزی به نام مالیات نداریم و فراموش نفرمایید که
ولی فقیه امت در پاسخ به این گونه افکار کودکانه فرمودند: ملت باید چشمش را باز کند و این دولت و این
مجلس را حفظ کند روزنامه شما می نویسد ما مالیات نداریم و مالیات نباید داد آخر شما ببینید بی اطلاعی
چه قدر!! و
6
شما در مخالفت با امر مالیات تا آنجا پیش رفتید که خود را تنها مرجع فهم مسائل اصلاحی فرض کردید و در
تاریخ گذشته در روزنامه شما چنین آوردید؟ مگر ایدئولوژی ولی فقیه رهبر ایران می تواند مأمور بگذارد و
مالیات بگیرد!! و
7
آقایان جناح راست مخالفت شما و جناح همفکرتان با ولایت مطلقه و اعمال ولایت, نسبت به دخالت دولت در
امور به آنجا کشیده شد که در تاریخ10.04.2015 چنین نوشتید: به عقیده ما لایحه مربوط به مالیات نه به
صلاح دولت و نه ایدئولوژی ولی فقیه و نه انقلاب است و خطر مالیات گرفتن برای انقلاب از خطر آمریکا
و روسیه و کشورهای سرمایه داران بیشتر است. روزنامه شما با این گونه موضع گیری چگونه می توان
باور کرد که شما و همفکرانتان به فکر اجرای عدالت هستید؟! و
8
آقایان جناح راست آیا شما و جناح همفکرتان که در روزنامه شما تاریخ 10.04.2015 در حمایت از
 ایدئولوژی سرمایه داری در مقابل ولایت فقیه که شعار مبارزه با فقر را مطرح نموده و جنگ فقر و
غنی را یک نبرد مقدس تلقی نموده بودند با گستاخی تمام چنین نوشتید: مبارزه فقر و غنی شعار کمونیستی
است که آرام و آرام به انکار نبوت و خروج از ایدئولوژی می انجامد. حالا مدام دم از ولایت مطلقه فقیه
می زنید؟
9
آقایان جناح راست مگر شما نبودید که از قول یکی به اصطلاح مغزهای متفکرتان آقای فلانی در دفاع
از نظام سرمایه داری چنین نوشتید: بین کارگر و سرمایه دار در نظام سرمایه داری استثماری وجود ندارد
10
آقا چرا شما و جناح همفکرتان در مخالفت صریح با قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه و مواد مربوط به
تعاونی ها زشت ترین اتهامات را به مقدسات مردم وارد کرده و در روزنامه شما به تاریخ 10.04.2015
چنین آوردید: یکی از ظریف ترین ترفندهای نوین اردوگاه استکبار مرکز جهانی در مبارزه با حق و به
سلطه کشیدن ملل محروم و مستضعفین به ویژه مسلمانان استفاده از حربه عوام فریبانه تعاونی بوده است
و در تاریخ 10. 04 .2015 چنین نوشتید: تردیدی وجود ندارد که تعاونی مربوط به استعمار است؟
11
آقای روزنامه نگار چرا در روزنامه شما به تاریخ گذشته در بحبوبه استکباری کاهش قیمت نفت در مقابل
دولت ایدئولوژی ولی فقیه که در خدمت محرومین بود موضع گیری خصمانه کردید؟ اگر شما و جناح
همسویتان فراموش کرده اید باید به خاطر شما بیاورم که در آن روزهای آتش و خون شعارهایی را مطرح
کردید که روزنامه های گاردین و تمایزهای ووال, استریت ژونال واشنگتن پست مطرح کرده بودند. و
شما آقای فلانی در آن روز علیه دولت مظلوم جمهوری اسلامی این شعارها را فریاد زدید: اختاپوسی به
نام دولت نوید مرگ دولت سالاری- تحرک انگلی دولت حمایت مسخره دولت او محرومین, کلاه دولت
پس معرکه ماند.. مردم با دریا دلی ریشه نظام پوسیده دولت سالاری را براندازید و امروز هم به طریقی
دیگر؟  اقا فلانی یادتان می آید که ایدئولوژی ولی فقیه در پاسخ به این موضع گیری جناح شما چه فرمودند؟
ولی فقیه فرمودند شما که نمی توانید یک شهر را اداره کنید اگر یک نانوائی را به شما بدهند نمی توانید
اداره اش بکنید چه طور به دولت حمله می کنید؟ شما می فهمید کار دولت چه است؟ و تا حال چه کرده
است؟ شما چه می گویید به جان این دولت؟ دست بردارید از خدا بترسید شما خیال می کنید اگر دولت ساقط
شود شما روی کار می آیید؟ شما هیچ وقت نمی آیید روی کار؟
12
آقایان جناح راست چرا شما و جناح همفکرتان در مخالفت با احقاق حق کارگران در قانون کار آن را خلاف
شرع تلقی کرده و در روزنامه به تاریخ 10.04.2015 چنین نوشتید: این که کارفرما ملزوم به پرداخت بیمه
بیمکاری کارگر شود از لحاظ شرعی مورد بحث است. آقای فلانی اکنون چه شده است که به فکر اجرای
عدالت و حل مشکلات مردم افتاده اید و با شعارهای تبلیغاتی خود با وفاترین نیروهای خط خمینی به اجرای
عدالت را مورد اتهامات جور وا جور قرار می دهید؟

من اینفر خسته ایمه

از دیروز تا امروز

ایدئولوژی ولی فقیه مردم ایرانی را به سوی خرافه پرستی می کشاند

ایدئولوژی ولی فقیه رهبر ایران جامعه ایرانی و مردم ایرانی را به سوی خرافه پرستی می کشاند
در این ماجرای دردناک و حزن انگیز نقش روحانیت یا اینکه مداحهای متعصب و قشری تردید ناپذیر است زیرا به قول 
میرزا عبدالرحیم طالبوف این بیچاره های چه بکنند؟ چند جلد کتاب فقه خمینی و ولی فقیه رهبر ایران و اصول خوانده و 
هم از اخبار و احادیث کاذبه و جعلی یاد گرفته: و هر اندیشه جدیدی را شنیده اند نعره وا ایدئولوژی سر داده اند و یا 
دست به دامان رژیم ولی فقیه وقت شده و از رواج کتابهای به قول خودشان  ؛ضاله؛ ضد ایدئولوژی ولی فقیه رهبر
ایران شکایت برده اند. و

سرنوشت غم انگیز احمد کسروی, آن هم در کاخ دادگستر, یکی از سیاه ترین صفحات تاریخ ایران معاصر به شمار 
می رود. اما مداح ها و ملایان هر یاوه ای خواستند, گفتند و نوشتند و هیچ دادگری نه تنها جلوی این انبانهای خرافات
را نگرفت, بلکه برای توسعه این آثار ایدئولوژی خمینی  و رژیم ولایت فقیه بودجه های پنهانی خرج کرد. پس این که
کتاب های نامبرده را بدون نام و نشان نویسنده منتشر شده است نباید باعث شکوه و ملال مداح ها و روحانیون و ملایان
گردد. زیرا کتاب های نامبرده در تهران نگارش یافت اما اجازه چاپ و انتشار نیافت. و

Armee, der Fidel

Ich bin überzeugt, dass in der Vergangenheit  der Revolution einige der Schlüssel
Verborgen sind, die uns Helfen könnten. eine Vernünftige, wenn auch nicht definitive
Erklärung zu Finden.
Die sechs Jahre des Aufstandes gegen die Diktatur Fulgencio  Batistas Kosteten
das Land der offiziellen Geschichtsschreibung zufolge mehr als zwanzigtausend Tote.

Eine Tages erhält Eliseo Al- berto Sohn des bekannten Kubanischen Dichters Eliseo
Diego, den Auftrag, das kommen und Gehen und die Gespräche in seinem Elternhaus
Zu notieren und den zuständigen Stellen Meldung zu erstatten.
Zum Spitzel hat er jedoch das Zeug nicht Sehr wohl aber zum Schreiber.
Er hält fest erinnert, reflektiert.

Buch Rapport gegen mich selbst
Ein Leben in Kuba

Hier bin ich, oh!, Mein Land
auf deinen gepflasterten Straße,
wo ich als Kind im Schwarm
mit andren kindern lief
Dolch der Wehmut,
der mich töten wird,
denn wenn es mir gelang zurückzukehren,
so fühle ich mich, seit ich hier bin,
wie in einem Kinosaal,
in dem ich mein Leben vorüberziehen sehe,
Nicolas Guillen.

شعر

در آن زمانه که من انقلاب می کردم
چقدر روی زمانه حساب  می کردم
دلم هوای یکی حیطه  صفا داشت
بنای خانه ی خود را خراب می کردم

تمام ذهن و ضمیرم گرسنه و تشنه
در این میانه دلم را کباب می کردم
به شوق آن که کس انتظار من دارد
چه دلبران که به راهم جواب می کردم

به عشق سود ز سرمایه دست می نشستم
به شوق نسیه ز نقد اجتناب می کردم
ذخیره ی پدری را به باد میدادم
طلای مادریم را که آب می کردم

دلی به عشق عمومی و شوق آزادی
چو ذره در قدم آفتاب می کردم
درنگ باید امروز تا بدست آرم
کمی از آنچه برایش شتاب می کردم

کار زنان در هفته پنج روز

تا آن حد که ماشینیسم نیروی عضلاتی را زائد می سازد خود به وسیله ای برای استفاده از کار گرانی
تبدیل می شود, که نیروی عضلاتی ندارند یا از لحاظ تحول جسمانی ماشین ولی اعضای بدن آنها دارای
نرمش بیشتری است به همین جهت کار زنان و کودکان نخستین شعار استفاده سرمایه داری از ماشین
بود. و بدین گونه از راه فراخواندن همه اعضای خانواده کارگری بدون تفاوت جنسی و جسمی به زیر
پرچم فرمانروائی مستقیم سرمایه داران ماشین این وسیله نیرومند جانشین کار و کارگر فوراً تبدیل به
وسیله ای برای افزایش عده کارگران مزدور می گردد. و

کار اجباری به نفع سرمایه داران نه تنها جای بازیهای کودکانه را عقب نمود بلکه به کار آزادی نیز که
در محیط خانه و در درون مرزهای سنتی برای خود خانواده انجام می گرفت دست انداخت ارزش
نیروی کار نه تنها از روی زمان کاری که برای معاش انفرادی یک کارگر بزرگسال لازم است. و

معین می شود بلکه منوط به زمان کاری نیز هست که برای نکهداری خانواده کارگر ضروری است
با فرو ریختن تمام اعضای خانواده کارگری به بازار کار ماشین ارزش نیروی کار مرد را به مجموع
خانواده اش تقسیم می کند بنابراین ماشین از ارزش نیروی کار کارگر می کاهد. و

ممکن است که مثلاً خریداری چهار نفر کار متعلق به افراد یک خانواده بیشتر از نیروی کار رئیس
خانواده که سابقاً مورد خریداری قرار می گرفت تمام شود ولی اکنون پنج روزانه کار بجای یک روز انه
کار قرار دارد و لذا قیمت آن به نسبت افزایش اضافه کار چهار نفر بر اضافه کار یک نفر تنزل می کند. و

اکنون برای آنکه خانواده بتواند زندگی کند چهار نفر نه تنها باید کار کنند بلکه باید به سرمایه اضافه کار
تحویل دهند. از این راه است که ماشین از آغاز امر با افزایش مصالح انسانی بهره کشی میدان استثمار
سرمایه و در عین حال درجه بهره کشی را توسعه می دهد. و
مارکس- سرمایه: جلد نخست

در چنین شرایطی مجموعه نظام ولی فقیه رهبر ایران درمانده و ناتوان, در تلاش یافتن راه حل است. و
در میان جناح مسلط به رغم ادامه ی سرکوب ها و تهدیدها و نمایش قدرت, هر روز تعدادی بیشتر از
لزوم عقب نشینی در زمینه ی داخلی و در عرصه جهانی سخن می گویند. و
نیروهای میانی در تلاش به وجود آوردن اتحادهای جدید و تقویت لایه های معتدل به این در و آن در
می زنند. حسن روحانی رئیس جمهور ایران به مثابه ی سخنگوی بخشی از اصلاح طلبان در جستجوی
راه حل است ولی ظاهراً را حلی نمی یابد. و
افرادی که با او هم فکرند او ناتوان از یافتن راه حل در انتظار همواره ساختن سلاح بمب اتم این راه حل
غیر قابل عبورند. این کوشش در بازسازی گذشته و امید بستن به سلاح بمب اتم که تاریخ مصرف اش
گذشته است و یا در یافتن راه های میانی خود بهترین گواه درماندگی و بسته بودن راه های خروج از بن
بست است. و

وقتی نتیجه و سرنوشت شانس مردم ایران در این تاریخ وضعیت امروز جهان است, فرجام تلاش های
کنونی تلاش به دنبال این آزمایش شکست خورده, آن هم در وضعیت بحرانی اقتصادی کشور ایران و از
هم گسیخته موجود روشن است. و

 

Kolonien mit Neue Web Zeitn

Kolonien und Handel der Skype, und Mozilla Firefox, und Yahoo,und Windows
und Hotmail. und Msn,und Bing, und Facebook,
ده سال خرج اینترنت را پرداخت دارم تا امروز متوجه شده ام تا چه مقدار نوشته ام به دست بیننده ها
.نمی رسد 
من از دوستان اینترنت گوگل+ خواهش دارم کمی وقتشان را برای وب سایت گوگل+ من ارائه بدهند

اگر شما در یک دشت باصفا نشسته باشید که هیچ خطری شما را تهدید نکند, شما این فرصت را خواهد داشت که همه چیز
را از روی رغبت خودبخودی و به طیب خاطر حس دوستی شماها با من کنید فرصت خواهید داشت که زیبایی های زندگی 
.را حس کنید, وجود خودتان را حس کنید

.در چنین کیفیتی شما با همه چیز یک رابطه با من در وب سایت گوگل+ بی ترس, بی دغدغه, طبیعی و آزادانه دارید 
اما در نظر بگیرید که در یک همچنین فضای باز آزار و تهدید, مثلاً در صحنه جنگ قرار گرفته اید که چطور خودتان را 
.از این وب سایت سرمایه داری فرار کنید

در این صورت شما فرصت و امکان حس کردن هیچ چیز را با آزادی و با فراغت نخواهید داشت. در چنین وضعیتی شما 
با ترس و دلهره و اضطراب مجبورید درباره ی همه چیز فکر کنید. باید فکر کنید که چگونه مدت 8 سال زحمت که در این 
وب سایت کشیده ام و نوشتم اما از آزار سرمایه داران وب سایت ها که با من دشمن درامان باشم, باید فکر کنید که چگونه
از خودتان دفاع کنید یا چگونه می توانید بگریزید, باید فکر کنید که چگونه می توانید حمله کنید چگونه می توانید دشمن را 
.از خود بترسانید چگونه می توانید خود را پنهان از این سرمایه داران وب سایتها کنید 

وضعیت کودکی ما وضعیت جنگ بوده است. و در چنان وضعیتی فکر خودبخودی نقش و اهمیتی نجات دهنده برای ما پیدا 
کرده است. فکر برای ما بصورت یک ابزار نقشه کشی در آمده است, برای ما حکم سنگری را پیدا کرده است که خود را 
.در آن فرو برده ایم و از درون این سنگر های وب سایت ها سرمایه داری طرح حمله می کشیم

به این دلایل است که ما جرأت نمی کنیم لحظه ای خود را از حصار فکر خارج سازیم. ما در پشت این وب سایت ها 
که شب و روز سنگر فکر احساس امنیت روحی می کنیم. البته باید گفت امنیتش سرش را بخورد. می گویند تریاک برای 
همه دردی خوب است من می گویم اینرنت برای همه درد خوب است. اما خودش درد بی زمانی است. حصار فکری 
.هم همینطور است. علاج هزار مسأله است ولی مسأله خودش ام المسایل است 

توجه داشته باشید که داریم این موضوع را بررسی می کنیم که چه عواملی باعث شد تا ما درلاک فکر فرو برویم. و گفتیم 
اولین عامل احساس ترس و ناتوانی است- ترس از یک وب سایت آزار دهنده و تلاش برای رهایی از واماندگی در دنیایی 
که تمام روابط آن بر آزار و رقابت نهاده شده است. قبل از بیان مسایل دیگر اجازه بدهید در رابطه با آنچه تا اینجا گفتیم 
یک توضیح لازم را متذکر شویم.
www.google.com /mahmoud nickpi
درست است که عوامل ناهنجار میحط این وب سایت من را مجبور کرد تا از ترس آزار دیگران و به خاطر احساس ناامنی 
خود را در حصار فکر فرو بروم و از فکر برای خود یک سنگر دفاعی بتراشم. ولی سؤال اینست که در حال حاضر چرا ما 
از پشت این سنگر خارج نمی شویم؟
Mozilla Firefox
الان از چه چیز می ترسیم که جرأت نمی کنیم خود را از پشت سنگر هویت فکری بیرون بیاوریم؟. آیا همان عوامل تهدید و 
آزار از وب سایت های نامبرده است زمان فعالیت در این وب سایت Skype  دیکر هم وجود نداشته ؟ و چطور اسم و نام مرا با
اینجور انسان ها معرفی داشته . و من هم اکنون از ترس همان عوامل است که در پشت سنگر فکر نشسته ام؟؟؟ 

پشت پنجره خانه ام کشیک کشیدم

فرار کردن از زمان های دیر گذر هر روز از دوشنبه تا جمعه و یا از خود احساس تاریکی این جا است. روزهای دیگر 
معمولا چند ساعتی را در خانه ام راهپیمایی می کنم. اما امروز جز چند ساعت کتاب هایی داشتم آنها را خواندم و بقیه 
روز را سعی داشتم بنویسم, یا گوشه دریچه خانه ام نشسته ام. تاریکی اتاق و درعین حال روشنایی بسیار ضعیف خارج 
شده از شیشه مشجر دریچه تا حدی است که فقط می توانم سیاهی کلماتی را که می نویسم تشخیص بدهم و برای خواندن 
مجدد آنها باید کتاب را به نزدیک دریچه ببرم. مجموعا و در این لحظه  چند نفر همسایه پایین و بالای خانه ام همیشه منو  
تعقیب دارند. از این چند نفر رفته اند از شهرهای دیگر شهر مان آدمها رنگ با رنگ رو آورده اند که منو از پشت
.پنجره خانه ام به آنها آشنایی بدهند 
عصرهای روز باز هم آن سکوت و بی حرکتی و غم که البته تاریکی احمقانه ای همه به آن اضافه شده, بر اتاق خانه ام 
بر فضا آدم های خانه ام خوب دیگر امکان نوشتن هم به مرور کم و کمتر می شود. بلند شوم در خیابان کوچه ی خانه ام 
قدری قدم بزنم. و

قرارداد تسليحاتی ۶۰ ميليارد دلاری آمریکا با عربستان

رييس جمهور آمريکا قرار است قرارداد فروش جنگنده های پيشرفته از نوع اف – ۱۵ و تسليحات ديگر به عربستان 

.سعودی را به زودی تصوي کند. اين قرارداد به ارزش ۶۰ ميليارد دلار بزرگترين معامله تسليحاتی در تاريخ آمريکا است

به گزارش روزنامه گاردين، کارشناسان معتقدند که هدف آمريکا از امضا اين قرارداد، تقويت قدرت نظامی متحدان خود

 درمنطقه خليج فارس در مقابل خطرهای احتمالی از جانب ايران است. در همين حال يک چنين معامله ای مسلما باعث 

.خشم ايران و نگرانی اسراييل خواهد شد

طبق اين قرارداد آمريکا ۸۴ فروند هواپيمای جنگنده از نوع اف – ۱۵ به عربستان خواهد فروخت و ۷۰ فروند هواپيمای

 نظامی ديگر اين کشور را مدرنيزه خواهد کرد. علاوه بر همه اين ها، دولت آمريکا در حال مذاکره با رهبران عربستان 

است تا تجهيزات و سيستم دفاع موشکی نيروی دريايی اين کشور را تقويت کند. اين طرح خود به طور جداگانه چندين 

.سال طول خواهد کشيد و ارزش آن ده ها ميليارد دلار خواهد بود

روزنامه گاردين می نويسد که مذاکرات پنهانی در مورد اين قرارداد بزرگ از سال ۲۰۰۷ آغاز شده ولی اکنون برملا 

شدن آن موجب خشم ايران و تا حدودی نگرانی دولت اسراييل شده است که سعی دارد به عنوان نزديک ترين و 

نيرومند ترين متحد آمريکا در منطقه موقعيت خود را حفظ کند.دولت آمريکا طرح فروش تسليحات پيشرفته به 

عربستان سعودی را پس از تصويب رياست جمهوری برای بررسی به مجالس نمايندگان خواهد فرستاد و تصميم نهايی 

.در مورد اجرای آن در اختيار کنگره آمريکا خواهد بود

گزارش ها حاکی از آن است که دولت آمريکا براساس درخواست اسراييل فروش سلاح های دوربرد و تهاجمی را که 

.می تواند توسط جنگنده های اف – ۱۵ مورد استفاده قرار گيرند، به عربستان سعودی لغو کرده است

روزنامه گاردين يادآوری می کند که آمريکا بزرگ ترين توليد کننده و فروشنده تسليحات در جهان است. قرارداد فروش 

تسليحات پيشرفته به عربستان سعودی حدود ۷۵ هزار موقعيت شغلی را در کارخانجات بزرگ تسليحاتی و صنايع هوايی 

مثل بويينگ و جنرال الکتريک حفظ خواهد کرد. سال گذشته با وجود رکود جهانی در ميزان فروش تسليحات براساس 

گزارش کنگره اين کشور، آمريکا توانست سهم خود از کل تسليحات به فروش رفته در جهان افزايش دهد و اکنون اين 

.کشور فروش دو سوم از کل اين تجارت پر سود را از آن خود دارد

در سال ۲۰۰۸ عربستان سعودی دومين خريدار بزرگ تسليحات در ميان کشورهای رو به توسعه بود و با هزينه ای

تقريبا ۹ ميليارد دلاری پس از امارات متحده عربی در مقام دوم خريداران تسليحات قرار داشت . کشورهای بريتانيا و

 فرانسه نيز سخت می کوشند که در بازار پر سود فروش تسليحات به کشورهای ثروتمند عرب قراردادهايی به دست 

.آورند

روزنامه گاردين می نويسد که پس از حوادث يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ روابط آمريکا و عربستان سعودی تا حدی 

.آسيب ديد اما در تمام اين مدت مناسبات و همکاری های نظامی در حد بسيار خوبی ادامه پيدا کرده است

کارشناسان امور دفاعی معتقدند که فروش اين تسليحات قدرت نظامی عربستان برای مقابله با حملات هوايی و موشکی

 .را به شدت افزايش خواهد داد و به اين کشور امکان می دهد که از سواحل درياهای منطقه به نحو بهتری پاسداری کند

در همين حال اين قرارداد عربستان سعودی را حداقل برای ۲۰ سال آينده در مناسبات نزديک و نوعی وابستگی نظامی

 به آمريکا قرار خواهد داد. به نظر می رسد که برای دولت آمريکا مسائلی مثل آزادی يا حقوق بشر در عربستان 

سعودی از اولويت چندانی برخوردار نيستند.گاردين می افزايد که انتظار می رود اين معامله بزرگ با اصلاحات بسيار

 کمی رای مثبت کنگره آمريکا را به دست آورد هر چند تصويب نهايی آن احتمالا به ماه نوامبر و پس از انجام انتخابات 

.ميان دوره ای در آمريکا موکول خواهد شد

اين معامله تسليحاتی بزرگ نقطه تلاقی بين نگرانی های استراتژيک آمريکا ، اسراييل و جهان عرب در قبال 

.بلندپروازی های هسته ای ايران و تلاش جمهوری اسلامی برای گسترش نفوذ منطقه ای خود است

دولت عربستان گزارش های منتشر شده درمورد اجازه پرواز هواپيماهای اسراييل در حريم هوايی اين کشور با هدف

 حمله به ايران را تکذيب کرده است رييس جمهور آمريکا قرار است قرارداد فروش جنگنده های پيشرفته از

نوع اف – ۱۵ و تسليحات ديگر به عربستان سعودی را به زودی تصويب کند. اين قرارداد به ارزش ۶۰ ميليارد 

دلار بزرگترين معامله تسليحاتی در تاريخ آمريکا است.به گزارش روزنامه گاردين، کارشناسان معتقدند که هدف 

آمريکا از امضا اين قرارداد، تقويت قدرت نظامی متحدان خود درمنطقه خليج فارس در مقابل خطرهای احتمالی از

 جانب ايران است. در همين حال يک چنين معامله ای مسلما باعث خشم ايران و نگرانی اسراييل خواهد شد.طبق اين

قرارداد آمريکا ۸۴ فروند هواپيمای جنگنده از نوع اف – ۱۵ به عربستان خواهد فروخت و ۷۰ فروند هواپيمای 

نظامی ديگر اين کشور را مدرنيزه خواهد کرد. علاوه بر همه اين ها، دولت آمريکا در حال مذاکره با رهبران ع

ربستان است تا تجهيزات و سيستم دفاع موشکی نيروی دريايی اين کشور را تقويت کند. اين طرح خود به طور 

جداگانه چندين سال طول خواهد کشيد و ارزش آن ده ها ميليارد دلار خواهد بود.روزنامه گاردين می نويسد که 

مذاکرات پنهانی در مورد اين قرارداد بزرگ از سال ۲۰۰۷ آغاز شده ولی اکنون برملا شدن آن موجب خشم 

ايران و تا حدودی نگرانی دولت اسراييل شده است که سعی دارد به عنوان نزديک ترين و نيرومند ترين متحد 

آمريکا در منطقه موقعيت خود را حفظ کند.دولت آمريکا طرح فروش تسليحات پيشرفته به عربستان سعودی را پس

 از تصويب رياست جمهوری برای بررسی به مجالس نمايندگان خواهد فرستاد و تصميم نهايی در مورد اجرای آن 

در اختيار کنگره آمريکا خواهد بود.گزارش ها حاکی از آن است که دولت آمريکا براساس درخواست اسراييل 

فروش سلاح های دوربرد و تهاجمی را که می تواند توسط جنگنده های اف – ۱۵ مورد استفاده قرار گيرند، به 

عربستان سعودی لغو کرده است.روزنامه گاردين يادآوری می کند که آمريکا بزرگ ترين توليد کننده و فروشنده 

تسليحات در جهان است. قرارداد فروش تسليحات پيشرفته به عربستان سعودی حدود ۷۵ هزار موقعيت شغلی را در

 کارخانجات بزرگ تسليحاتی و صنايع هوايی مثل بويينگ و جنرال الکتريک حفظ خواهد کرد. سال گذشته با وجود 

رکود جهانی در ميزان فروش تسليحات براساس گزارش کنگره اين کشور، آمريکا توانست سهم خود از کل 

تسليحات به فروش رفته در جهان افزايش دهد و اکنون اين کشور فروش دو سوم از کل اين تجارت پر سود را از

 آن خود دارد.در سال ۲۰۰۸ عربستان سعودی دومين خريدار بزرگ تسليحات در ميان کشورهای رو به توسعه بود

 .و با هزينه ای تقريبا ۹ ميليارد دلاری پس از امارات متحده عربی در مقام دوم خريداران تسليحات قرار داشت 

کشورهای بريتانيا و فرانسه نيز سخت می کوشند که در بازار پر سود فروش تسليحات به کشورهای ثروتمند عرب 

قراردادهايی به دست آورند.روزنامه گاردين می نويسد که پس از حوادث يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ روابط آمريکا

 و عربستان سعودی تا حدی آسيب ديد اما در تمام اين مدت مناسبات و همکاری های نظامی در حد بسيار خوبی ادامه

 پيدا کرده است.کارشناسان امور دفاعی معتقدند که فروش اين تسليحات قدرت نظامی عربستان برای مقابله با حملات 

هوايی و موشکی را به شدت افزايش خواهد داد و به اين کشور امکان می دهد که از سواحل درياهای منطقه به نحو

 بهتری پاسداری کند 

درهمين حال اين قرارداد عربستان سعودی را حداقل برای ۲۰ سال آينده در مناسبات نزديک و نوعی وابستگی نظامی

 به آمريکا قرار خواهد داد.  نظر می رسد که برای دولت آمريکا مسائلی مثل آزادی يا حقوق بشر در عربستان سعودی 

از اولويت چندانی برخوردار نيستند.گاردين می افزايد که انتظار می رود اين معامله بزرگ با اصلاحات بسيار کمی رای

 مثبت کنگره آمريکا را به دست آورد هر چند تصويب نهايی آن احتمالا به ماه نوامبر و پس از انجام انتخابات ميان دوره ای 

در آمريکا موکول خواهد شد.اين معامله تسليحاتی بزرگ نقطه تلاقی بين نگرانی های استراتژيک آمريکا ، اسراييل و جهان 

.عرب در قبال بلندپروازی های هسته ای ايران و تلاش جمهوری اسلامی برای گسترش نفوذ منطقه ای خود است

دولت عربستان گزارش های منتشر شده درمورد اجازه پرواز هواپيماهای اسراييل در حريم هوايی اين کشور با هدف حمله

 .به ايران را تکذيب کرده است

اخبار از رادیو فردا تاریخ 2010

توطئه گرها را باید در نماز جمعه بدار بکشند

بر خلاف تصور عده زیادی از مداح و روحانیون ایدئولوژی ولی فقیه مخصوصاً روشنفکران ایدئولوژی
که در باب حکمت بحران اجتماعی و اقتصادی آن داد سخن می دهند. و

مداح شغلی شرافتمندانه ای ست

ولایت فقیه رهبر ایران علی خامنه ای در تهران روز جمعه در تاریخ 10 اینکه اقامه نماز جمعه این
هفته پایتخت تهران را برعهده داشت همچون در نماز جمعه فرموده مداحی یا اینکه روحانیت شغل
شرافتمندانه ای ست با زورگویان باج بگیران همیشه در مبارزه بوده. و

بیکاری عرضه و تقاضای نیروی کار

اضافه جمعیت نسبی پاشنه ایست که قانون عرضه و تقاضای کار بر روی آن می چرخد هر قدر و سمت

دامنه و تأثیر وسایل تولید افزایش یابد درجه وسیله اشتفال بودن آنها برای کارگر کمتر می شود. و

تقاضا کار و رشد سرمایه یکی نیستند چنانچه عرضه کار و نمونه طبقه کارگر یکی نیستند هر چند 

انباشت سرمایه از سوی بر تقاضای کار می افزاید از سوی دیگر عرضه کارگران را که آزاد ساخته

است افزایش میدهد و در عین حال فشار غیر شاغلین بر کارگران شاغل اینان را وادار می کند که مقدار

بیشتری حرکت عرضه و تقاضای کار استبداد سرمایه را بر این بنیاد تکمیل می کند. و

مارکس

ششصد تن از کارگران کارخانه صنایع مخابراتی راه دور ایران خواستار دریافت سیزده ماه حقوق مقوقه

خود شدند. و

سخنرانی روز جعمه ولایت فقیه رهبر ایران

ولایت فقیه رهبر ایران علی خامنه ای دیروز در مسجد نماز فرموده شغل مداحی شرافتمندانه ایست
با زورگویان و باج بگیران همیشه در مبارزه بوده و هستند. و
آقا رهبر ایران پیشاپیش درک کرده یک شکست هشتاد میلیونی مردم ایرانی را با سهمگین ایدئولوژیک
نیز همراه آن خواهد بود. و

آقا رهبر ایران و روحانیون و مداح می گویند, شکست ما را نباید به حساب شکست ایدئولوژی رهبر
ایران بگذارند. اما وقتی آنها اولین خشت بنای حکومت خود را در تمام زمینه ها می خواهند با قانون
اساسی و با قوانین قضائی و ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران پی ریزی کنند, وقتی آنها با بلند کردن
این ایدئولوژی و استفاده از احساسات اخلاقی مردم است که اینطور سهل و آسان بر رقبای سیاسی خود
فائق آمده اند, وقتی مردم را پشت سر ایدئولوژیک و شعارهای ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران و
سپاه پاسداران و حزب الله را بسیج می کنند, مگر می شود پس از شکست این شعارها و این هدف ها
مردم ایران آن را به پای چیز دیگری بنویسند؟

با این حساب واضح است تکلیف نیروه سیاسی و گروه آزادیخواه این نیست که با تمام قد و با انتخاب
نمونه فوق به هیچ وجه بدین معنا نیست که پرداختن به افشاگری و کار تبلیغی پیرامون آن دسته از
مسائلی که جنبه حیاتی سیاسی دارند و یا مطالبات دموکراتیک را برای شهروندان ایرانی تشکیل می دهند
دارای اثر کم و یا غیر مفید آگاهی دهنده و تشکل دهنده است. و در واقع خود شیپور آماده باشی است
برای یک انقلاب دیگر در کشور ایران. و

پرندگان مهاجر

پرند گان مهاجر

پرندگان مهاجر, در این غروب خموش

که ابر تیره تن انداخته به قله کوه

شما شتاب زده راهی کجا هستید؟

کشیده پر به افق, تک تک و گروه کروه

چه شد که روی نمودید بر دیار دگر ؟

چه شد که از چمن آشنا سفر کردید؟

مگر چه درد و شکنجی در آشیان دیدید

که عزم دشت و دمن های دورتر کردید؟

در این سفر که خطر داشت بی شما آیا

ز کارون شما هیچ کس شهید شده است؟

در این سفر که شما را امید بدرقه کرد.

دلی ز رنج ره دور نا امید شده است.

چرا به سردی دی ترک آشیان کردید.

برای لذت کوتاه گرمی تنتان ؟

و یا درون شما را شراره ای می سوخت ؟

که بود تشنه خورشید جان روشنتان ؟

پرندگان مهاجر, دلم به تشویش است

که عمر این سفر دورتان دراز شود

به باغ باد بهار آید و بدون شما

شکوفه های درختان سیب باز شود

تلاش دائم پرشوری می دهد امکان

که باز بوسه شادی بر آشیانه زنید.

میان نغمه مستانه پرستوها

شما هم از ته دل بانگ شادمانه زنید.

به دوش روح چه سنگینی دل آزادی است.

خیال آنکه رهی نیست در پس بن بست.

برای مردم رهرو, در این جهان فراخ

هزار راه رهائی و روشنائی هست.

ژاله اصفهانی

البرز بی شکست

ژاله اصفهانی
منقدان, بنویسید هر چه می خواهید
ولکی نگوئید این را
که ژاله ترک وطن کرد
بسا کسا, ز وطن دور و در وطن هستند
بسا که در وطن استند, از وطن دوران

از آن پس, هر کسی اختیار دارد با معیارهای شناخته شده ی شعری در ایران و جهان, و با سلیقه ی
شخصی خود, شاعر و شعرهای او را ارزیابی کند. این ارزیابی به خودی خود در ذهن خواننده صورت
می گیرد. و فارغ از این که بیان شود یا نه, این داوری سپهری و فروغ را درجایی حذف نا شدنی در
جغرافیای شعری می نشاند و سیهلی و همانندانش را از این جغرافیای ادبی حذف می کند. و

ارزیابی کارشناسانه درباره ی سروده های این یا آن شاعر موضوع بعدی است. پس از آن که شاعری
اثبات یا نفی شد, چگونگی ها و چسانی آفریده هایش مورد ارزیابی کارشناسان ادبی قرار می گیرد,
بنابراین پیش از هر چیز یافتن و دیدن یک شاعر در جغرافیای شعر است. نخستین معیار همین است. و
می توان بر یک یا چند شعر از یک شاعر انگشت گذاشت که ماندنی بوده, هستند و یا خواهند بود. اما
میزان تاثیر گذاری یک شاعر بر تکامل شعری یک زبان و در جریان زمان اهمیت فراتری دارد. و

حافظ با ده ها غزل ناب اش از دلی به دلی و از زمانی به زمانی دیگر می رود. او با شعرش, در همه ی
دوران ها و در میان بسیاران جریان ادبی, جریان فکری و عاطفی ایجاد می کند. لذا حافظ ستاره ی درشتی
در کهکشان پرستاره ی شعر فارسی است. در کهکشانی که بسیاری از ستاره های کم سوی اش مرده اند
گرچه هنوز واپسین تابش های زمان حیات شان, به صورت نامی, یادی بیتی و یا در کتاب های تذکره ی
شاعران و تاریخ ادبیات به ما می رسند. از این منظر به شاعران جا افتاده ای بنگریم که گستره و ژرفای
شعر و فکر خود را تا حد زیادی نشان داده اند. و

شاعرانی تثبیت شده به شمار می آیند و به دور از داوری های شنابناک بپرسم دوام کدام یک شاعران هم
روزگار ما بر جریده ی عالم ثبت شده و می شود و کدام یک از آن ها از دل بروند چو از دیده روند؟

ژاله اصفهانی شاعری است در تبعید, و غربت, اما نه برای تبعید, و غربتی ها بلکه برای میهن اش
دلبستگی این بانوی حساس و نازک دل به ایران چندان است که او پس از چندین سال ها دوری از وطن
ایران و زیستن در فرهنگ اروپائی, کماکان نگاه به گذشته, به ایران و سرنوشت آن دارد. و

نگاه شعری او به ایران هم عاطفی است و هم اجتماعی عاطفی است, آنجای که وی به رود و دریا, کوه و
گیاه به طبیعت و شهرهای ایران می نگرد و اجتماعی است, آنجا که با سرنوشت اجتماعی و وضعیت
سیاسی کشور ایران رویارو می گردد. و

بت گلی, بت زرین, چو هر بت دیگر
خلل پذیر بود
لیک آنچه جاوید است
وجود مردم و تاریخ و رزم و امید است
و من وطن را با این چهار دارم دوست

وطن, دو چشم و دو فرزند من, نثارت باد
شکوهمند ی و شادی همیشه یارت باد

تاثیر مناظر زاد و بومی ایران بر ژاله ی کودک, نوجوان و جوان چند دهه ی بیش به اندازه ای عمیق است
که وی حتا اگر چندین سال بعد در شهر رُم باشد و مناظرآن جا را توصیف کند, در پایان عاطفه و خیال اش
به ایران می پیوندد, و آهی جانسور و حسرت بار از دل بر می آورد

ای شاهکار نغمه ها
ای سرزمین آفتابی
از یاد دیدار تو شادم
زیرا تو ایران مرا آری به یادم
با مردم پُر رنج و رزم اش
با مردم خون گرم پر حرف هنرمند
با شعر و فرهنگ اش که باشد جاودانه
چنین به نظر می رسد که ژاله کمتر توانسته است از زیبایی جهان در غیاب میهن اش ایران لذت ببرد. و

حرف شما را کاملاً قبول دارم

امروز چیزی زیادی نداشتم که بنویسم فقط برای آن که روز را بدون تایب زدن نگذارنده باشم و
حلقه های این زنجیر گسسته نشده باشد, تاریخ مدرنیته  جمهوری اسلامی ایران با همه ی دستاوردهای
مثبت آن شروع کردم به نوشتند. و

گفتم چیز زیادی برای نوشتن ندارم, اما در عین حال چیزهای بسیاری هست که باید گفته شود. چیزهایی
که به سرنوشت این ملت ایران, به سرنوشت آرزوها و امید هایش و به سرانجام زندگی بهتر مربوط
می شود. با این وضف امروز نمی خواهم چیزی درباره این موضوعات بنویسم. می خواهم مختصری از
تصورات و تخیلات خودم نه به عنوان کسی که دارای موقعیت استثنایی و بهتر شده است و نه به عنوان
کسی که دست تقدیر, سرنوشت دائماً پر مخاطره و لرزاننده ای را در تمام لحظه و لحظات زندگی اش
برای او رقم زده است, نه تنها به عنوان یک پناهنده که سالها است  درغربت اسیر ساده کسی که به هر
 دلیل و علتی در تقیب جمهوری اسلامی ایران گرفتار آمده است. و

ممکن است بگویید بر حسب این که آدمی به چه دلیل و به دنبال کدام هدف و علت فراری شده باشد
حالات و روحیاتش تفاوت پیدا می کند. همین طور بر حسب این که آدمی در چه موقعیت اجتماعی و طبقاتی
قرار داشته باشد این روحیات و تصورات و حالات بازهم متفاوت تر خواهد بود. و

حرف شما را کاملاً قبول دارم با این وصف می خواهم بگویم عقیده های سیاسی مشترک هر چند محدود و
باریکی هست که نمی توان در این حالات و تصورات گوناگون انسان های گوناگونی که بنابر دلائل مختلف
به یک زنجیر بسته شده اند پیدا نمود. و

من حتی پا را فراتر گذارده می خواهم بنویسم اگر چیزی به نام روانشناسی انسانها وجود داشته باشد و یا در
آینده قابل تحقیق و بررسی باشد آن وقت حتی رشته های عقیدهای سیاسی مشترکی بین احساسات اجتماعی
و عکس العمل های روانی این انسان ها که در قید و بند غربت گرفتار شده اند می توان جستجو نمود. و
می گویید نه, الاَن برایتان چند نمونه ای توضیح می دهم . و

چه کسی می تواند منکر شود که تصورات, خیالات و افکار یک پناهنده اسیر در غربت همواره پلی است که
بین واقعیت تلخ اسارت و آرزوی شیرین آزادی بسته می شود؟ این پل آزادی بیان و قلم می تواند در اشکال
گوناگون و با هدف های بسیار مختلف و حتی متضادی ساخته شود, اما هیچ شکی وجود ندارد که دنیای تیره
و تار غربت را به فضای باز و روشن آزادی متصل می سازد. همه نقشه ها همه خیالات و همه تمناها و
آرزوها, گاه تند و تیز, گاه آرام و با طماً نینه به سوی آن نقطه ای در حرکت هستند که آزادی نام دارد. و

مثلاً یک فرد آزادیخواه با هدف سیاسی اجتماعی را تصور کنید که برای چندمین بار از کشور خود به کشور
دیگر پناهنده شده است. تصورات او چه می تواند باشد؟ او که به احتمال زیاد از زمزه طفیلی های یک نظام
بی رحم و استبداد و استثمارگر اجتماعی است, مثلا پیش خود فکر می کند که چگونه باید موقع آزادی, این
شکست و این اسارت را در یک سیاست ماهرانه آینده بهتر که از هم اکنون نقشه آن را بارها و بارها در
ذهن خود مهیا کرده است جبران نماید. و

او که زندگی نکبت بار گذشته اش از دوران کودکی تا کنون هیچ راه و روش دیگری جز اقدام به هدف
سیاسی داشتند را در مقابل دولت های استبداد قرار داده اینک تمام فکر و ذکرش نقشه یک تاکتیک دقیق و
ماهرانه در زمان آزادی نوشتن است. یا شاید هم دیگر از این همه هول و هراس در ندان از این حرفه
سیاسی دیگر خسته شده و تصمیم گرفته است که موقع آزادی بطور جدی به دنبال یک عقیده سیاسی
بهتر برود. و

سی پنج سال رژیم ایران

مردم در آزمایش سی پنج سال حکومت جمهوری اسلامی ایران را یک بار دیگر نتایج ناشی از این
واقعیت ها را در این تصویر می شود مشاهده داشت. و

دوران جمهوری اسلامی ایران تجربه ی اخذ مدرنیته که بدون توجه به بنیادهای فرهنگی سیاسی آن
انجام گرفت با همه ی دستاوردهای مثبت آن از آن رو شکست خورد که می خواست مدرنیته را در
قالب جمهوری ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران تحقق بخشد: و سپس اضافه می شود
ولایت فقیه رهبر ایران و روحانیون ایرانی هر دو آنان بمب اتم را برای کشور ایران دوست
می دارند. و

جنگ آمریکا علیه کشور عراق از بسیاری جهت رویدادی بی سابقه در مناسبات بین اللملی و روابط
جامعه ی جهانی بود. آمریکا با نمایش عریان زورگویی, با نقض پیمان های بین اللملی و اعمال قانون
جنگل, با بی اعتنایی به سازمان ملل و شورای امنیت, به رغم مخالفت شمار بزرگی از کشورهای
دوست, متحد و هم پیمان و مخالفت گسترده ی افکار عمومی جهان, جنگی را که منطقی جز سلطه جویی
و کنترل منابع و ذخایر انرژی ندارد, به مردم عراق و دنیای معاصر تحمیل کرد. و

حاصل این جنگ تا کنون بمباران و ویرانی شهرها, قتل و کشتار مردم, از بین بردن امکانات و
شبکه های ارتباطی و آذوقه, تأسیسات عمومی, بیمارستان ها, مدارس, منابع آب و برق, گسترش هرج
و مرج و ناامنی غارت اموال عمومی, آثار باستانی و موزه ها با قدیمت تاریخی هفت هزار ساله بابل و
بیش از 170 هزار اثر تاریخی و باستانی و سرانجام اشغال کشور و برگماری حاکم آمریکایی در آن
است. طبق تصمیم اشغالگران آمریکایی قرار است هزینه بازسازی کشوری که توسط آن ها بمباران و
ویران شده است, از طریق فروش نفت آن تأمین شود. به عبارت دیگر این بازسازی باید هم با پول
عراق انجام گیرد و هم به وسیله ای برای تأمین سودهای سرشار شرکت های آمریکایی تبدیل گردد. و

پس از اشغال عراق همان گونه که انتظار می رفت, اولین مسئله طرح شده از سوی آمریکا مسئله ی
طرح لوله های نفتی و پس از آن با شروع بحث های بازسازی موضوع دادن قراردادهای بازسازی
عراق به شرکت های آمریکایی و یا به قول نیویورک تایمز موضوع استفاده شرکت های مرتبط با
دولت بوش از فرصت های طلایی ناشی از این جنگ بود. و