Dienstag, 6. September 2011

جدایی میانه توده ها بیش از جدایی میانه خانواده ها نیست

توده هایی که در جهانند و از هم جدا میزیند را شوند هایی پدید آورده.این جدایی زیان ندارد. هر توده ای
در کشور خود آزاد زیند ولی این مایه همچشمی و برتری جویی نسزد بود جدایی میانه توده ها بیش از
جدایی میانه خانواده ها نیست .توده ها توانند با هم چنان زیند که خانواده ها میزیند
این بسیار شایاست که در میان توده ها نیز دادگاه و داوری باشد و برای جلو گرفتن از ستمگر و مرز
ناشناسان نیرویی بسیجیده گردد بسیار شایاست که برای سکالش و گفتگو در باره جهان و کارهایش
انجمن برزگی بر پا گردد. اینها گامهای برزگی در راه پیشرفت و بهتری خواهد بود . ولی زینها اینها
افزارهایی در دست توده های آزمند نباشد زینهار نیرنگ و دغل به آنها راه نیاید

توده هایی از بزرگ و کوچک که امروز در جهانند و هر یکی کشوری را بهر خود برگزیده از هم جدا
میزیند. اینها را شوندهایی از همزبانی و همنژادی و پیش آمدهای تاریخی و مانند اینها پدید آورده . این
جدایی زیان ندارد . نمیگوییم نیکست میگوییم زیان ندارد هر توده ای میتوانند در کشور خود جدا سر و
آزاد زیند و به آبادی آن سرزمین کوشند ولی این جدایی و جدا سری ما به همچشمی و بر تریجویی با
دیگر توده ها نسزد بود .این همچشمیها و برتیجوییها که امروز در میان توده هاست نه از نیکیهای
آنهاست ..

این در خور نکوهش نیست که هر توده ای بکشور خود دلبستگی دارند و به آبادی آن کوشند .آن در خور
نکوهش است که هر توده ای به هیچ شوندی بدیگران برتری جویند و به رشک و همچشمی برخیزند اگر
مردمی در آرزوی برتریند باید بکوشند و به جهان نیکتر و سودمندتر باشند. برتری جز از این راه نتواند
بود ..میهن پرستی که نامش به زبانها افتاده معنای راست آن جز پرسیدن بمیهن نیست .بدیگران برتری
نمودن و بآنان دشمنی نشان دادن از میهن پرستی بسیار دور است

جدایی میان توده ها بیش از جدایی میانه خانواده ها نیست . توده ها توانند با هم چنان زیند که خانواده ها
میزیند. بدانسان که هر خانواده ای در درون خاندان خود جدا سر و در کارهای خاندانی آزادند و در بیرون
نیز با دیگر خانواده ها همبستگی میدارند و یک آیین و سامانی در میانه میباشد باید توده ها نیز چنین باشند
و با همدیگر چنین زیند. اگر آرزوی آسایش و خرسندی میدارند راه اینست

چون در میانه توده ها نیز دو سخنی و کشاکش تواند بود این بسیار شایاست که در میان آنها نیز دادگاه و
داوری باشد و دو سخنی یا کشاکش که پدید میآید آنرا بدادگاه و جلوگیری از ستمگران و مرزناشناسان
نیرویی از همه توده های نیکخواه جهان بسیجیده گردد . در سالهای گذشته گاهی در اروپا چنین دادگاهی
بر پا کرده اند . ولی چون نیرویی برای روانانیدن گریز دادگاه در میان نبوده و از آنسوی دادگاه افزاری
در دست دولتهای بزرگ میبوده هوده ای بدست نیامده است

نیز بسیار شایاست که از هر توده ای نمایندگانی برگزینند و در یکی از کشورهای و یا هر زمان در یکی
از آنها انجمن بزرگی بر پا گردانند و بسکالش و گفتگو در باره آبادی جهان و آسایش جهانیان و جلوگیری
از ستمگران و مرزناشناسان و دستگیری به توده های پس افتاده و ناتوان  و پیشرفت دادن بدانشها و افزودن
به تگان خردها و نیرومندی روانها و استواری بنیاد پاکدینی پردازند و بهر گزیری که رسیدند دست به هم
داده بروانانند

در سالهای گذشته در اروپا ماننده چنین انجمنی را در سویس بر پا کردند ولی چون پاکدلانه نمیبود و آنگاه
راه بخردانه ای بهر روانانیدن گزیرهایش نمیداشت هوده بدست نیامد.
آن دادگاه و این انجمن گامهای بزرگی در راه پیشرفت و بهتری یا بگفته اروپاییان : شهریگری خواهد بود
ولی زینهار اینها افزارهایی در دست توده های آزمند نباشد ..زینهار نیرنگ و دغل بآنها راه نیابد اگر
براستی در پی هوده اند هر آینه باید پاکدلانه باشد 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen