علی دشتی :
جز افراد معدودی همه به دنبال پول بودند و حرص بر مال بر مزاجها مستولی شده بود . حتی مرد بی حسب و نسب
بیکاره ای به نام جناب که در مکه به پادویی و حمالی مشغول بود هنگام مرگ در کوفه 40000 درهم پول نقد در گنجینه
خود داشت سهمی که جنگجویان از غنائم به دست می آوردند با حقوقی که در هنگام صلح از بیت المال دریافت
می کردند بدانها فرصت توانگری می داد سوارانی که در لشکرکشی شمال آفریقا زیر پرچم عبدالله بن سعد بن ابی
السرح به جنگ می پرداختند هر یک 3000 مثقال زر ناب دریافت می کردند و پیاده ها هر یک 1000 مثقال
صدها مثال و شاهد از اینگونه در کتب معتبر صدر اسلام ثبت شده است که از مجموع آنها می توان دریافت که دست
یافتن به غنیمت و تصاحب املاک زراعی مردم و اسارت جواری جمع جاریه به معنی دختر بچه و کنیزک تا چه حد
اعراب را به تکاپو انداخته و در راه وصول به این هدفها از
هیچگونه شادت و حتی قساوت و بیرحمی نیز دریغ نکردند عرب در پشت سنگر شریعت اسلامی سیادت و ملک و تفوق
می جست و از این رو اصل بزرگ انّ اکرمکم عندالله اتقاکم .. را پشت سر انداخت . طبعاً چنین روشی از عکس العمل
خالی نخواهد ماند. ملل دیگر مخصوصاً ایرانیان بدین استبداد گردن نمی نهادند. آنها به اصول مقدس و انسانی
اسلام روی آورده بودند نه به تفوق نژادی و حرص و ثروت اندوزی اعراب از این رو آنها را شعوبیه خواندند و حتی
آنها را برابر زندقه دانستند
به خاطر دارم چند قبل کتابی در مصر نوشته و منتشر شد تحت عنوان زندقه و الشعوبیه که در قرن بیستم یکی از استادان
دانشگاه قاهره بر آن مقدمه نوشته بود . در این کتاب سعی شده است که گرایش ایرانیان را به قومیت و ملیت خود نوعی
زندقه و انحراف از اصول اسلام بگویند
در حالی که هیچ سخن از انحراف اساسی خود اعراب از تعالیم حضرت محمد که می فرماید ان الله یامرکم بالعدل
و الاحسان .. به میان نیامده بود آنها کسانی را امیر المومنین می خواندند که تا گردن در منجلاب فسق و فجور غرق شده
بودند و در حوض شراب عسل می کردند و بر خلاف روش انسانی و بزرگوار پیغمبر که ارزش انسانها را به درستی
و تقوی متکی ساخته بود می خواستند عرب را بر سایر ملل اسلامی و از میان عرب بنی امیّه را بر سایر
طوائف عرب تفوق دهند
کسانی را امیرالمونین می خواندند که علی بن ابی طالب یعنی ازهد و اتقی و اعلم صحابه رسول الله را بر منابر ناسزا
می گفتند و حتی کار بدانجا کشیده شد که متوکل عباسی یعنی نواده عبدالله بن عباس در مجلس خود دلقکی را به شکل
علی بن ابی طالب به رقص و مسخرگی در می آورد و قبر حسین بن علی را شیار کرده و بر آن آب بست تا آثار یکی از
با شهامت ترین اولاد پیغمبر را از بین ببرد ایرانیان این فهم روشن و این ایمان ثابت و این حُسنِ تشخیص را داشته اند که
فاسقان و زنبارگان و منحرافان از تعالیم حضرت محمد را لایق عنوان امیر المونین ندانسته اند
جز افراد معدودی همه به دنبال پول بودند و حرص بر مال بر مزاجها مستولی شده بود . حتی مرد بی حسب و نسب
بیکاره ای به نام جناب که در مکه به پادویی و حمالی مشغول بود هنگام مرگ در کوفه 40000 درهم پول نقد در گنجینه
خود داشت سهمی که جنگجویان از غنائم به دست می آوردند با حقوقی که در هنگام صلح از بیت المال دریافت
می کردند بدانها فرصت توانگری می داد سوارانی که در لشکرکشی شمال آفریقا زیر پرچم عبدالله بن سعد بن ابی
السرح به جنگ می پرداختند هر یک 3000 مثقال زر ناب دریافت می کردند و پیاده ها هر یک 1000 مثقال
صدها مثال و شاهد از اینگونه در کتب معتبر صدر اسلام ثبت شده است که از مجموع آنها می توان دریافت که دست
یافتن به غنیمت و تصاحب املاک زراعی مردم و اسارت جواری جمع جاریه به معنی دختر بچه و کنیزک تا چه حد
اعراب را به تکاپو انداخته و در راه وصول به این هدفها از
هیچگونه شادت و حتی قساوت و بیرحمی نیز دریغ نکردند عرب در پشت سنگر شریعت اسلامی سیادت و ملک و تفوق
می جست و از این رو اصل بزرگ انّ اکرمکم عندالله اتقاکم .. را پشت سر انداخت . طبعاً چنین روشی از عکس العمل
خالی نخواهد ماند. ملل دیگر مخصوصاً ایرانیان بدین استبداد گردن نمی نهادند. آنها به اصول مقدس و انسانی
اسلام روی آورده بودند نه به تفوق نژادی و حرص و ثروت اندوزی اعراب از این رو آنها را شعوبیه خواندند و حتی
آنها را برابر زندقه دانستند
به خاطر دارم چند قبل کتابی در مصر نوشته و منتشر شد تحت عنوان زندقه و الشعوبیه که در قرن بیستم یکی از استادان
دانشگاه قاهره بر آن مقدمه نوشته بود . در این کتاب سعی شده است که گرایش ایرانیان را به قومیت و ملیت خود نوعی
زندقه و انحراف از اصول اسلام بگویند
در حالی که هیچ سخن از انحراف اساسی خود اعراب از تعالیم حضرت محمد که می فرماید ان الله یامرکم بالعدل
و الاحسان .. به میان نیامده بود آنها کسانی را امیر المومنین می خواندند که تا گردن در منجلاب فسق و فجور غرق شده
بودند و در حوض شراب عسل می کردند و بر خلاف روش انسانی و بزرگوار پیغمبر که ارزش انسانها را به درستی
و تقوی متکی ساخته بود می خواستند عرب را بر سایر ملل اسلامی و از میان عرب بنی امیّه را بر سایر
طوائف عرب تفوق دهند
کسانی را امیرالمونین می خواندند که علی بن ابی طالب یعنی ازهد و اتقی و اعلم صحابه رسول الله را بر منابر ناسزا
می گفتند و حتی کار بدانجا کشیده شد که متوکل عباسی یعنی نواده عبدالله بن عباس در مجلس خود دلقکی را به شکل
علی بن ابی طالب به رقص و مسخرگی در می آورد و قبر حسین بن علی را شیار کرده و بر آن آب بست تا آثار یکی از
با شهامت ترین اولاد پیغمبر را از بین ببرد ایرانیان این فهم روشن و این ایمان ثابت و این حُسنِ تشخیص را داشته اند که
فاسقان و زنبارگان و منحرافان از تعالیم حضرت محمد را لایق عنوان امیر المونین ندانسته اند
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen