مشارکت واقعی مردم در سرنوشت کشور و حیات سیاسی اجتماعی آن

هستی من چون باری بر دوشم سنگینی می کند  اگر به آموزنده ترین تجربیات در زمینه روحی و اخلاقی دست نیافته بودم 
حتماً تا بحال بارها خودم را از آن خلاص کرده بودم 

دیدن برای دانستن و تسکین شادی آور آن مرا به چنان فراز هایی می برد که بر هر درد و نا امیدی پیروز می شوم

انتخابات و مشارکت واقعی مردم در سرنوشت کشور و حیات سیاسی اجتماعی آن بدون شک در شرایط حاکمیت مذهب
 ایدئولوژی و دولت ایدئولوژی روحانیون در شرایط سلطه ی ولایت فقیه رهبرایران آخوندی روحانیون ایدئولوژی
 و یا هر گونه ولایت فقیه خدا سالاری بر مردم ممکن نیست

انتخاباتی به مثابه ی شکلی از تجلی رای و اراده و تمایل مردم طبعاً زمانی معنای واقعی خواهد داشت که در فضایی  
دموکراتیک و وجود پیش شرط های لازم که تضمین کننده ی این تجلی رای و اراده است انجام گیرد

وجود احزاب و رقابت میان آن ها وجود سازمان ها و مطبوعات مستقل و امکان بیان آزادنه ی رای و نظر و اندیشه 
.پیش شرط های اساسی انتخاباتی آزاد است

بنابراین انتخابات ریاست جمهوری که در شرایط فقدان این پیش شرط ها در شرایط غیاب احزاب و گروه های سیاسی
 در شرایط محدود بودن رقابت های انتخاباتی به جناح های وابسته به حاکمیت در شرایط فضای تفتیش عقاید و گرفتن 
اعتراف و تعهدنامه ی کتبی التزام وفاداری به ایدئولوژی ولایت فقیه  رهبر ایران روحانیون از داوطلبان نمایندگی در 
شرایطی که حتا صلاحیت چهره های برجسته ی نظام و معاونان و مشاوران رییس جمهور به خاطر مواضع انتقادی
و مخالفت با عمل کردهای جناح حاکم رد شود در چنین شرایطی طبعاً آن چه وجود ندارد آزادی انتخابات است و آن چه 
نمی تواند در نتایج انتخابات تجلی یابد رای مردم است و اگر به این نکات محدودیت های قانون قوه قضائیه و از همه 
مهمتر سلطه ی ولایت فقیه رهبرایران و قانون اساسی آن بر کشور را اضافه کنیم تصویری روشن تر از این زایمان 
و مولود ناقص الخلقه خواهیم یافت

معهذا تمام این ها فقط یک جانب مسئله است و آن هم هنگامی که بخواهیم موضوع را صرفاً از زاویه ی آزادی
 انتخابات و میزان تأثیر و انعکاس رای مردم در آن بررسی کنیم 

واقعیت این است که در شرایط و فضای کنونی جامعه ی ما  نمی توان به پدیده ای چون انتخابات فقط از این دیدگاه بر 
خورد کرد و به موضع گیری افشاگرانه به ماهیت ضد دموکراتیک آن اکتفا کرد

رویدادهای سال 1388 اخیر ایران و از جمله خود جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران نشان می دهد که این حوادث
در شرایطی معیین می توانند در تحول اوضاع و گسترش و تعمیق فضایی که از سال 1388 آغاز شده است نقشی مهم 
.داشته باشند

لذا می توان و باید از چنین فرصت هایی برای گسترش مبارزه علیه نظام ولایت و تضعیف آن و برای دست یابی به
 .پیروزی های بزرگ یا کوچک موقت یا پایدار بهره جست

به عبارت دیگر در شرایط متلاطم و متحول کنونی دیگر نمی توان به اتخاذ موضع اکتفا کرد بلکه باید به اتخاذ سیاست
 آن هم  سیاست روشن مشخص و فعال پرداخت و از هر فرصت و امکانی جهت شکل دادن به مبارزه علیه خود 
کامگی های حاکمیت و انفراد بیش از پیش آن و معالاً جهت تصریح روند  فروباشی نظام ولایت فقیه  رهبر ایران 
  .روحانیون دولت جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد 

انتخابات و مشارکت واقعی مردم در سرنوشت کشور و حیات سیاسی اجتماعی آن بدون شک در شرایط حاکمیت 
ایدئولوژیک روحانیون و دولت ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران در شرایط سلطه ی ولایت فقیه رهبر ایران و یا 
.هر گونه ولایت فقیه خدا سالاری بر مردم ممکن نیست