Samstag, 24. August 2013

این فقط روشنفکر سرمایه داری ست که در جشن پیروزی مردم لباس میهمانی به تن می کند

چقدر رنگ عوض داری و رنگ را باید عوض داشت
شعاریست که همیشه در جمع نیروهای سیاسی دیده میشد و میشود این نیرو به اقتضای 
وضعیت و تربیت طبقاتی خود با پایگاه محدود سرمایه داری دارای دیدگاهی با افق محدود
.فکری است

او نه تنها به شناخت محدود از قوانین اجتماعی زندگی حزبی و عوامل تحول مبارزاتی می رسد
بلکه وقتی نمی تواند خود را از وضعیت محدود خویش فراتر برویاند تمامی تلاش خود را به کار 
.می بندد تا تشکیلات را در حد درک خود محدود نگهدارد 

دید گاه ی که همیشه و در همه حال به وضع موجود و آنچه که باید تغییر پذیرد گردن می نهد و

.در ادامه خود رفرمیسم و سازشکاری در می غلطد

نمونه بر جسته حاملین چنین گرایشی سازمان فدائیان خلق اکثریت های بودند که در مواجهه با 

معظلات سرسخت مبارزه طبقاتی قیمومیت سرمایه داری را پذیرفتند تا خود را از بار مصائب و 
.دشواریهای مبارزه رها سازند

نمونه دیگر این تفکر در سال 1388 همان دسته گروه ها مارکسیست های هستند با پذیرش انتقادات

مکرر و بدون محتوا با حسین موسوی نه انقلاب کارگری رو دنبال داشتند در عین حال که هیچگونه
 ,تغییری در وضعیت و روش کار خود ایجاد نمی کنند

انقلاب کرامت انسانی را پذیرفتند با همراه ی حسین موسوی شعار را خواندن و  انتقاد را سریعاً 

می پذیرند تا خود را در معضل مسئولیت اشتباه مبرا نمایند و یا همچنین آن دسته دیگری که بدون
 .
آگاهی دقیق از خط و مشی و  برنامه اجتماعی کورگورانه همه چیز را می پذیرند و یا بدون تعمق
و دغدغه خاطر از یک مشی سیاسی به مشی دیگر رجعت می کنند

این فقط روشنفکر سرمایه داری است که در جشن پیروزی مردم لباس میهمانی به تن می کند 

.و در صورت شکستهای موقت از اولین کسانی است که صفوف مبارزه را ترک می گوید

جذب چنین افرادی در میان نیروه ها سیاسی مردم نه تنها مفید نیست , بلکه نیروه سیاسی را با خطرات
 . بسیار مهلکی روبرو خواهد ساخت
آنهائی که در لحظات افت و خیز نیروه ها سیاسی صفوف مردم را ترک می گویند در میان هیچ گروه
.و یا هرگز جایگاهی نخواهند داشت و نمی توانند مورد اعتماد نیروه مبارز سیاسی قرار بگیرند



Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen