Donnerstag, 29. August 2013

متحدان سرمایه داری بزرگ جهانی روسیه چین با آمریکا


شوروی در دوران جنگ سرد به مدت 25 سال به مثابه یک ابرقدرت جهانی در برابر آمریکا و غرب قرار داشت و به 
اتکای قدرت نظامی اقتصادی و سیاسی توازن قدرت و تعادلی معین را در جهان ایجاد کرده بود که در نتیجه ی آن
 تغییرات جهانی و منطقه ای در چارچوب رقابت یا توافق دو ابرقدرت انجام می گرفت و مخالفت یا موافقت هر یک از
 .آن ها غالباً در وقوع و روند حوادث مؤثر بود

فروباشی شوروی ضعف روزافزون روسیه در دهه ی 90 و وضعیت کنونی آن زمینه و امکانات تاثیر گذاری قابل
 .توجه در سیاست جهانی را از آن سلب کرده است

در حوزه ی اقتصادی روسیه وارث ابرقدرتی که چهارمین قدرت اقتصادی جهان بود امروز به کشوری با در آمد ناخالص
 .ملی در حد سوییس تنزل یافته است

پیوستن به مدار جهانی شدن مالی در نیمه ی دوم سال های 90 به تولیدات و صنایع این کشور ضربات بزرگ وارد 
.آورده و آن را با بحران مالی و اقتصادی عمیقی روبه رو ساخته است

در زمینه ی نظامی ارتش نیرومند شوروی تحت تأثیر مجموعه ی تحولات توانایی پیشین را از دست داد و به
 .وضعیتی دچار شد که قادر به پرداخت حقوق نظامیان و کارکنان خود نبود

.در زمینه ی داخلی نیز این کشور با مشکلات متعدد و جنبش های استقلال طلبانه ای چون چچن مواجه بوده و است

این اوضاع نه فقط امکانات مانور و هماوردی جهانی را از روسیه سلب کرد بلکه کار به جایی رسید که جمهوری های 
سابق شوروی که حتا در دوران تزاری نیز حیات خلوت روسیه به شمار می رفتند به محل اسقرار پایگاه های نظامی
 .آمریکا تبدیل شدند

روسیه امروز در شرایطی قرار دارد که ناگزیر باید در قبال آمریکا سیاست دوستی و سازش را دنبال کند تا به ازای
 روابط دوستانه حمایت از جنگ آمریکا علیه تروریسم اسد سوریه و همکاری با ناتو بتواند مشکل دایمی شدن حضور 
آمریکا در آسیای میانه را به گونه ای حل کند و پشتیبانی واشنگتن را برای پذیرفته شدن در سازمان تجارت جهانی
 .برای کاهش فشار قرضه ها و برای سرمایه گذاری ده میلیارد دلاری اکسون موبیل در نفت روسیه به دست آورد

نتیجتاً آمریکا امروز می تواند با بهره برداری از ضعف مفرط رقیب نیرومند دیروز به سود پیشبرد مقاصد و برنامه ی
 .جنگی خود استفاده کند

جمهوری توده چین با داشتن نیروی اتمی ارتش بزرگ و یک میلیارد و دویست میلیون جمعیت و منافع خاص و متضاد 
.با منافع آمریکا بالقوه یک نیروی بازدارنده در برابر خودسری ها و تجاوزات افسار گسیخته ی آمریکا است

معهذا این قدرت جهانی هم امروز در شرایطی قرار دارد که در عمل نمی تواند یا نمی خواهد در قبال آمریکا سیاست
 .تنش و تصادم را اتخاذ کند و سعی دارد از هر گونه برخوردی با آن اجتناب ورزد

چین در شرایط کنونی نیازمند یک سیاست خارجی با ثبات است. استراتژِی چین در این شرایط استقرار و تحکیم 
.موقعیت خود به مثابه ی نیروی رهبری کننده و مسلط در آسیا است

در معاملات بازرگانی خارجی چین آمریکا پس از ژابن مقام دوم را دارد. بازار آمریکا محل صدور کالاهای مختلف 
.چینی از وسایل الکترونیک تا اسباب بازی و پوشاک است

.علاوه بر این سرمایه گذاری های آمریکا در چین یک عامل مهم توسعه و صرف نظر نکردنی است
 .پیش از300 شرکت بزرگ آمریکایی در چین فعالیت دارند و سرمایه گذاری آن ها بالغ بر 350 میلیارد دلار است

با وجود اهمیت اقتصادی چین و بازار های آن برای آمریکا و بازار کار این کشور در تجارت خارجی آمریکا چین
 در مرتبه ی چهارم قرار دارد و به عبارت دیگر با وجود سود متقابل دو کشور از روابط موجود به نظر رهبران چین
 .روند رشد این کشور بدون تکنولوژی و سرمایه گذاری های آمریکا ضعیف و کند خواهد شد.

به بیان دیگر بدون چنین امری برنامه و استراتژِی آن ها را برای قدرتمند شدن و تبدیل چین به نیروی مسلط در
 .آسیا و به یک قدرت جهانی نیرومند مختل می سازد

بر اساس این محاسبه رهبران چین ترجیع می دهند در شرایط کنونی سیاستی مبتنی بر همکاری و عدم در گیری را در
 .قبال آمریکا در پیش گیرند سیاستی که رییس جمهوری چین آن را رقص با گرگ می نامد

با توجه به چنین سیاستی طبیعی است آمریکا می کوشد از آن برای تحمیل برنامه و استراتژِی جهانی خود استفاده کند

پس از جنگ آمریکا با طالبان افغانستان به گونه ای چین را در معاصره گرفت.پاکستان محتد چین تحت نفوذ بیش از
 .پیش  آمریکا در آمد

متحد دیگر چین کره شمالی از سوی آمریکا محور شر خوانده شد. حضور آمریکا در آسیا جنوبی افزایش یافت
 سربازان  آمریکایی به جنوب فیلیپین اعزام شدند و حتا صحبت از استفاده ی آمریکا از پایگاه نظامی ویتنام به
 .میان آمد

آسیای میانه و کشورهای هم مرز چین به پایگاه نظامی آمریکا تبدیل شدند. در ارتباط با تایوان که چین آن را 
.بخشی از خاک خود می داند , آمریکا اعلام کرد از این کشور در برابر تجاوزاحتمالی به هر قیمت دفاع خواهد کرد 

اجرای برنامه دفاع موشکی آمریکا نیز که احتمالاً تایوان ژاپن و کره جنوبی را در بر خواهد گرفت تهدیدی است علیه 
چین و این کشور را ناگزیر خواهد ساخت در یک مسابقه ی تسلیحاتی ویرانگر وارد شود و هزینه های نظامی خود را
بالا برد

این امر بدون شک به رشد اقتصادی چین زیان های بزرگ وارد خواهد ساخت و چه بسا منجر به اختلالات جدی در
 .سیستم حاکم گردد



Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen