Samstag, 14. September 2013

جنگ آمریکا علیه اعراق


زمینه سازی تبلیغاتی و روانی اجرای این استراتژی با ابزار نظامی و دخالت نظامی در 
.کشورهای محتلف در واقع از همان ماه های اول پس از 11 سپتامبر 2001 آغاز گردید

بعد از لشکر کشی به افغانستان و سقوط طالبان تبلیغات و اظهار نظرهای مقامات
 آمریکایی هر روز بیشتر نشان می داد که آمریکا در اندیشه ی گسترش جنگ به 
.کشورهای دیگر است

رهبران پنتاگون و کاخ سفید چند هفته پس از حمله به افغانستان با تهدید کشورهای 

حامی تروریسم و تولید کننده ی سلاح های کشتار جمعی از جمله هدف های آینده ی
 .نزدیک خود را براندازی رژیم صدام اعلام کردند

سرانجام در 20 مارس 2003 با وعده ی آزادی مردم عراق و استقرار دمکراسی و با تصور 

واهی استقبال مردم عراق از ارتش اشغالگر بزرگترین و پیشرفته ترین ماشین نظامی 
.تاریخ را علیه عراق به کار انداختند

اما آن چه در محاسبه ی رهبران و استراتژهای آمریکایی جایی نداشت ارزیابی واقع بینانه

 از نتایج و پیامدهای این جنگ و مشکلات و اوضاع پس از اشغال کشور بود و این همان 
چیزی است که امروز با بحران عراق را برای آمریکاییان ایجاد کرده است

پنتاگون و کاخ سفید تدارک حمله به عراق را جدی داشتند و هم اکنون پنتاگون سرگرم 

برنامه ریزی جنگ و وزارت خارجه و سازمان سیاه در تدارک آماده کردن نیروی جانشین
.صدام است برنامه ای که پیامدها و دنباله ی آن نا روشن ولی به هر حال خطر ناک است 

خشک مغزان نظامی پنتاگون و کابینه ی جنگی بوش ظاهراً مصمم اند به اتکای ظرفیت های 
عظیم نظامی جغرافیای سیاسی کنونی را در جهت تحکیم سلطه ی بلامنازع آمریکا و کنترل 
.منابع نفت و گاز جهان و تأمین منافع صنایع نظامی و نفتی تغییر دهند

انحصارات نفتی و تسلیحاتی که در کابینه بوش قدرت و موضع مسلط دارند به جنگ 
برای
.تامین منافع آزمندانه خویش نیاز دارند و به آن چه نمی اندیشند پیامدهای این جنگ می بود 

مردم عراق با وجود نتایج دردناک حاکمیت رژیم صدام و ظلم و ستم آن به آمریکا به چشم

. دشمن می نگرند آن را مسئول ویرانی کشور خود

و در سطح منطقه حامی اصلی رژیم عربستان سعودی و رژیم جمهوری اسلامی آخوندی

 .ولایت فقیه و شریک حمله نظامی و فجایع آن می دانند

افزون بر این تجاوز به عراق با برانگیختن خشم و نفرت جهان عرب تنش های و بحران های 
.غیر قابل پیش بینی دیگری به همراه خواهد داشت

این پیامدها که از همان نخستین هفته های پایان رسمی جنگ خود را نشان داد با 

ادامه ی حضور حمله نظامی هر روز ابعادی جدید یافته و امروز ایالات متحده را با مشکلات
 .گوناگون مواجه ساخته است

چهار ماه پس از پایان جنگ مردم عراق به جای داشتن کشوری آزاد در سرزمینی پایان 

جنگ زندگی می کنند به جای دمکراسی وعده داده شده که قرار بود در خاورمیانه نمونه 
.باشد با هرج و مرج و خشونت و ناامنی رو به رو هستند

بازسازی کشوری که با بمب های آمریکایی ویران شده کماکان قرار بود با هزینه مردم عراق

 نفت این کشور آغاز گردد ولی هنوز نشانی از این بازسازی نیست و با توجه به هرج و 
مرج و نارسایی ها و خرابکاری های کنونی در صنعت نفت به نظر  نمی رسد با در آمدهای 
تخمینی سالانه 25 تا 32 میلیارد دلار از نفت در صورت تولید روزانه ی 7 تا 12 میلیون بشکه 
.بتوان تنها به اتکای این در آمد مشکل بازسازی و تامین بودجه ی کشور را حل کرد

هم اکنون از حدود 15 میلیارد دلاری که برای هزینه های غیرنظامی در اختیار نیروهای 

نظامی آمریکای قرار دارد 3,7 میلیارد دلار آن از دارایی های ضبط شده ی عراق در خارج 2,9 
.میلیارد دلار آن از در آمدهای نفتی است که قرار داد آن ها قبل از جنگ بسته شده است

علاوه بر آن مردم عراق در همه جا به طور روزمره با ارتش امریکا و حاکمیت آن رو به رو 

هستند و این امر انزجار از ارتش آمریکایی را هر روز بیشتر و خواست پایان دادن به ارتش 
.امریکا کشور را به خواست مبرم همگانی و مشکل بزرگ آمریکا تبدیل کرده است

به ترکیب مذهبی قومی ملی موجود در عراق توجه کند . در نتیجه دست نشاندگان آمریکا

 اقلیتی ناچیز شدند و اکثریت مذهبی قومی را نمایندگان گروه های شیعه و کسانی 
تشکیلمی دهند که خواهان حکومت اسلامی اعتدال گرا و تدوین قوانینی مبتنی بر احکام و 
.موازین اسلامی هستند

مضاف بر این گروه های در زیر فشار افکار عمومی بر پایان دادن سریع به آمریکا کشور اصرار 

می ورزد و این در حالی است که آمریکا پس از لشکر کشی به عراق و پیروزی در جنگ با صدام
در پی تأمین منافعی است که انگیزه ی این جنگ بود و بنابراین به سادگی و با شتاب مورد نظر 
عراقی ها نمی تواند این کشور را ترک کند .از سوی دیگر با توجه به مشکلات روز افزون امکان 
.ادامه ی زیست در این بحران عراق برای مدتی طولانی ممکن نیست

از لحاظ مالی نیز افزون بر تمامی هزینه های تدارک و پیشبرد جنگ هم اکنون مخارج
نیروهای 150 هزار نفری آمریکا در عراق ماهانه حدود 8 میلیارد دلار است.و

ادامه ی این وضع و تأمین این هزینه ها با توجه به وضع اقتصاد آمریکا و افزایش بی سابقه ی 
بدهی های دولت دستگاه بوش را بیش از پیش با دشورارهای بزرگ مالی و مخالفت احتمالی
 کنگره با تصویب بودجه های لازم و همچنین با گسترش مخالفت مردم در داخل روبه رو می
 سازد.و

آمریکا با تصمیم و اقدام یک جانبه در جنگ با عراق و نمایش قدر قدرتی و بی نیازی خود قبل 
از آغاز جنگ امروز ناگزیر باید بهای یکه تازی افسار گسیخته و بی اعتنایی به سازمان ملل و 
کشورهای دوست و متحد را بپردازد . و 

در حالی که در سال 1991 در جنگ خیلج فارس آلمان ژاپن و کشورهای خلیج فارس 65 
میلیارد دلار از کل هزینه ی 85 میلیارد دلاری جنگ را پرداخت کردند اما در جنگ کنونی علیه 
عراق آمریکا مجبور بود به تنهایی تمامی مخارج جنگ را بپردازد و این حتا برای ابرقدرتی چون
 آمریکا باری سنگین و کمرشکن است.و

پیامدهای جنگ علیه عراق مسئله ی توجیه های مربوط به ضرورت جنگ را هم بار دیگر در 
مرکز توجهافکار عمومی آمریکا و انلگلیس قرار داد و آن را به یکی از مسائل مهم داخلی و 
زمینه ی چالش های درونی در این کشور تبدیل کرد.و

یافت نشدن سلاح های کشتار جمعی در عراق مشکلات پس از جنگ و دشواری های 
مربوط به حضور ارتش آمریکا در آن کشور به طور اجتناب ناپذیر بحث درباره ی دلایل اقدام به 
جنگ را مجدداً در میان مردم و رسانه های دو کشور در کنگره ی آمریکا و پارلمان انگلیس 
مطرح ساخته و گسترش داده است. و 

برنامه ی جنگی آمریکا و ابزار نظامی در افغانستان و عراق با وجود براندازی طالبان و رژیم 
صدام حسین تا کنون نتوانسته است به هیچ یک از هدف های اعلام شده تحقق بخشد.و

این برنامه که از فردای پس از 11 سپتامبر 2001 در ابتدا به نام مبارزه با ترویسم آغاز گردید پس
از چندین سالنه تنها تروریسم را ریشه کن یا حتا تضعیف نکرد بلکه دامنه ی تروریسم و عملیات
 تروریستی را در جهان گسترش داد. و 

حمله به افغانستان گر چه به سقوط طالبان انجامید ولی نتوانست شبکه ی تروریستی طالبان
و القاعدهرا متلاشی سازد و اوضاع افغانستان را سامان بخشد در عوض به جای تحقق این 
هدف های اعلام شده هدف های واقعی اعلام نشده متحقق شدند پایگاه های نظامی آمریکا در
کشورهای آسیای میانه تحکیم و گسترش یافت و شرایط و امکانات دست یابی انحصارات آمریکایی
 بر منابع نفت و گاز منطقه و کنترل آن ها فراهم آمد.و








Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen