حتما تحلیل گران آگاه از این موقعیت استفاده کرده اند

حتماً تحلیل گران آگاه از این موقعیت استفاده کرده اند

چه به راستی علیرغم همهء وحدتی که
 بین نیروهای مختلف نطام سرمایه داری اصلاح طلب ایران و حتی بخش مذهبی ولایت فقیه
رهبر ایران متوسط دیده می شود شکاف های بالقوه وحتی بالفعل بزرگتر در میان آنان وجود
.دارد که مسلماً در آینده بیشتر و بیشتر آشکار خواهد شد

فعلاً آن سیمان و آن ملاطی که این شکاف ها را پر می کند و همه این پارگی ها را می دوزد
و پیوند می زند , وجود ولایت فقیه رهبر ایران و تاثیری است که رهبری قاطع او در حفظ
.یکپارچگی هر چند موقتی آنها دارد

همه این گروهای مختلف مذهبی که قشرها و طبیعتاً منافع گوناگون سیاسی و اقتصادی را
نمایندگی می کنند در یک چیز با هم وحدت نظر دارند و آن قبول یک رهبری واحد یعنی ولایت
.فقیه رهبر ایران و تبعیت بی چون و چرا از ایشان است

به عنوان مثال توجه کنید به اختلافی که در ماهیت طبقاتی و همین طور در مواضع سیاسی و
اجتماعی و اقتصادی دو گروه یکی اصلاح طلب جمهوری اسلامی و دیگری گروه سپاه
.پاسداران اسلامی وجود دارد

البته هنوز این اختلافات بطور صریح و مدونی منعکس نشده است . چه علاوه بر حاکمیت یک
مشی واحد- مشی ولایت فقیه رهبر ایران - بر همه این گروها این هم هست که این قبیل گروه ها
معمولاً به زبانی صحبت می کنند که کمتر سیاسی و بیشتر ایدئولوژی مذهبی است و لاجرم
اختلافات مواضع گوناگون آنان در قبال مسائل اساسی جامعه با آن صراحت و روشنی ای که در
.مورد اختلاف مواضع گروه های خالص سیاسی دیده می شود , قابل مشاهده نیست

باری اگر نگاهی به ترکیب رهبری این دو گروه کیفیت فعالیت ها و مواضع سیاسی گذشته آنها
بیفکنیم, علیرغم ابهام و یا همین طور تشابه ظاهری در هدف ها و برنامه های سیاسی هر یک
از آنها علیرغم این ترکیب طبقاتی نیروهایی که در هریک از آنان متشکل هستند ظاهراً تفاوت
چندانی با یکدیگر نداشته و توده آن را از هر قبیل و هر صنف و دسته ای تشکیل می دهند
.اختلافات بسیار روشنی بین آن دو مشاهده خواهیم کرد

به عبارت دیگر گروهی اصلاح طلب ها که آقایانی نامبرده برای شماها مشخص می باشد
در رأس آن قرار داشته باشند ,چگونه می تواند با گروهی که افکار و ایدئولوژی مذهبی
ولایت فقیه را دنبال می کند و امروز نیز رهبرانی مانند خاتمی و حسن روحانی برای خود
برگزیده است یکسان باشد؟

البته این ها استنباطاتی است که بر روی فاکت های موجود مخصوصا بر روی فاکت های
.موجود در سوابق سیاسی گروه ها ریاست جمهوری و رهبران خاتمی آنان استوار است

چه بسا در این دوره کوتاه ریاست جمهوری حسن روحانی تجارب گوناگون و تجربه مشخص
ماه گذشه ایران نشان می دهد که هر اقدام کوچک علیه خود کامگی نیروهای حاکم و یا در
افشای فساد و جنایت های آن امری که در گذشته به سختی ممکن بود بلافاصله رسوایی و یا
عقب نشینی نظام تشدید تضادها و تصادمات درونی و مقاومت بیش از پیش مردم را در پی
.داشته است

چرا که گروه رهبر ولایت فقیه و با گروه ها اصلاح طلب نیز مانند هر پدیده دیگر در حال
حرکت و در حال تعیین مرتب مواضع جدیدی هستند که ممکن است گاه این مواضع و این حرکت
بیانگر گردش آنان به یکی از دو سمت مخالف باشد که در درون هر گروهی یا نیروی سیاسی
متشکل سیاسی به تناسب موقعیت طبقاتی و ایدئولوژیکی مذهبی آن وجود دارند و بطور مستمر
.و انقطاع ناپذیری در حال مبارزه با یکدیگر هستند

هجوم گسترده اخیر در منطقه هرمزگان شهر بندرعباس و دانشگاه تهران و به طور کلی
استراتژی بحران که خشک مغزان نظامی ولایت فقیه رهبر ایران و غیر نظامی نیروهای حاکم
به عبث به آن دل بسته اند یک بار دیگر نشان می دهد که معافیای نظام ولایت فقیه رهبر ایران
برای حفظ امتیازات خویش لحظه ای از مقاومت و تلاش و توطئه باز نمی ایستد و با به کار گیری
همه ی امکانات و اهرم ها می کوشد مردم و نیروهای سیاسی رقیب را از صحنه خارج سازد و به
.سلطه ی خویش دوام بخشد

باری اما غرض از این مقدمه که شاید بارها نیز مفهوم آن را هر خواننده مطالب سیاسی و تاریخی
در جاهای دیگر هم مشاهده کرده باشد , این نبود که بار دیگر نارسایی های فرهنگی و فکری
جامعه و یا مجددا ضرورت این بررسی تاریخی را بار دیگر عنوان ساخته باشم , خیر بلکه منظور
من اشاره به نکته دیگری است و آن تاکید بر . ؟ ضرورت بررسی تحلیلی دوران ریاست جمهوری
.خاتمی و حسن روحانی است