. جنبش مردم مبارز آزادیخواه
اوج گیری اعتراضات مردم در ایران علی الخصوص در 6 دی ماه نشان داد که این تنها رژیم اسلامی نیست
که از رادیکال و گسترده تر شدن جنبش آزادیخواه جاری هراس دارد بلکه اصلاح طلب ها هم دائماً در وحشت
از این امر به سر می برند تا جایی که به بهانه های مختلف مردم معترض را به آرامش و عدم عبور از خط
.قرمز نظام فرا می خوانند
حال باید پرسید که چرا اصلاح طلب و سنتی از عروج یک جنبش انقلابی در هراس هستند و اصولاً خشونت
.انقلابی با کدام منافع آنان در تقابل قرار می گیرد
بورژوازی ایران امروز به خوبی ناپیگر بودن خود را در جهت متحق ساختن مطالبات دموکراتیک جنبش نشان
..داده است
با رادیکالتر شدن جنبش و چرخش سریع مطالبات و شعارهای از مسئله انتخابات و هدف قرار گرفتن
پایه های نظام اصلاح طلب و جناحهای دیگر بورژوازی سریعاً دست به کارشده و در پی نجات نظام شروع
.به بیانیه پراکنی در مورد مضرات خشونت و مبارزه رادیکال کردند
این ناشی از این واقعیت می باشد که درست است که اصلاح طلب ها و نمایندگان واقعی شان بر روی
.کاغذ و از روی باور مکتبی شان مطالبات مذهبی ولایت فقیه رهبر ایران را به رسمیت می شناسند
یک جنبش و گروه آزادیخواه را در بغل گوش خود احساس می کنند بنابراین بر خلاف بورژوازی اروپایی در
یک مقطع تاریخی امروز در ایران طبقه سرمایه دار اصولاً نیازی به این آزادیهای دموکراتیک ندارد و تنها به
یک نظام دموکراتیک و و نهاد آن یعنی ارتباط مردمی آزاد نیاز دارد تا بتوانند در یک پروسه رقابتی آنها نیز
.به راس قدرت راه یابند و در این میان تنها قربانی میدان طبقات زحمتکش و کارگر مزدبگیر جامعه خواهند بود
اعتراض گروه آزادیخواه امروزه تنها به این دلیل برعلیه اصلاح طلبان و از اهمیت برخوردارند که اهرم
.فشاری باشند
اما از طرف دیگر می دانند که ماندن طولانی مدت مردم در خیابان و میدان مبارزه این امکان را فراهم می
سازد,که از مطالبات سطحی اصلاح طلبان که ما علی رغم تناقضاتی که در آن افتاده اند هنوز چشم امیدشان به
پیشروی آنان است, عبور کرده و عروج گرایشات رادیگال تری را سبب شود و در انتهای پروسه دموکراتیسم
انقلابی توده ها کار دستشان بدهد این است که با کمال وقاحت مردم را در مقابل این رژیم سرکوبکر - که
.حتی اصلاح طلبان حکومتی را بر نمی تابد دعوت به آرامش و عدم نشان دادن خشونت می کنند
اصلاح طلب از خشونت فقط نوع انقلابی آن را مذموم می دانند نمونه آن را مردم در اعتراض 6 دیماه مشاهده
داشتند که آنها چشم خود را بر تمامی خشونت وحشیانه ماموران رژیم بستند و اگر هم درجاهای مجبور به
اعتراف آن شدند گناه را به حساب خشونت معترضان نوشتند و از آنان خواستند که از اعمال خشونت پرهیز
کرده و فعلاً تا اطلاع ثانوی به خانه هاشان برگردند و همه چیز را به سیاست های اصلاح طلبانه و قانون مند
. آنها بسپارند. اما باید خطاب به آنها گفت که
شما سالهاست که چشم تان را برانواع خشونت در این نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه رهبر ایران استبداد
.سنتی کهنه بسته اید
.شما سالها در برابر قتل عام زندانیان سیاسی سکوت کردید
شما سالها در مقابل عمل وحشیانه و غیر انسانی سنگسار و اعدام سکوت نمودید زندانی کردن و شلاق زدن
.به فعالین آزادیخواه و دانشجویی و نیز زنان را دیده و باز هم با این رژیم مماشات نمودید
شما شاهد همه انواع خشونت علیه زنان و کودکان بیکار هزاران کارگر زحمتکش این جامعه و گرسنگی و فقر
زحمتکشان بوده اید اما انگار اینها نزد شما اصلاح طلب ها محترم خشونت محو می شود فقط هنگامی خشونت
.را اخلاقاً محکوم می کنید که پای به خطر افتادن منافع تان در میان باشد
نظرتان راجع به این همه خشونت چیست, و به راستی شما چگونه می توانید با رجوع به قانون اساسی
ولایت فقیه رهبر ایران سنتی را این رژیم جمهوری اسلامی و تحمیل قوانین وحشیانه بازار آزاد این خشونت ها
.را از بین ببرید, و یا شاید هم اینها را خشونت محسوب نمی کنید
آری آخوندها سنتی این مردم برای ریشه کن کردن این نوع خشونت ها به میدان مبارزه پا گذاشته اند ولی انگار
.شما در مقابل مردم خواهان باقی ماندن این نظام وحشیانه و غیر انسانی هستید
در آخر باید اشاره کرد که تجربه تاریخی نشان داده است نظام جمهوری اسلامی آخوندی ولایت فقیه سنتی
.کهنه همیشه از یک دموکراسی همه گیر و گسترده که همه طبقات و قشرها را در بگیردهراس داشته است
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen