انتخابات مجلس ششم

در انتخابات مجلس ششم رفتار و رای مردم به ویژه در زمینه های زیر گویا و بارز بود. و

رای منفی مردم به نامزدهای جبهه راست و جلوگری از انتخابات آن ها به ویژه در شهر های ایران
تهران و گر چه غیر منتظره نبود ولی به هر حال یک موفقیت بزرگ و شاخص ترین جلوه و نتیجه ی
شرکت  مردم در انتخابات بود. و
به ویژه اگر توجه کنیم در لیست های انتخاباتی جبهه راست سرشناس ترین افراد این جبهه و به عبارت
دیگر شماری از گردانندگان و کارگزاران و مهره های مؤثر نظام قرار داشته اند, معنی و بعد این رای
منفی بیشتر نمایان می شود. و این رای منفی دیگر نیاز به توضیح و تفسیر ندارد. این رای صریح و
روشن به عدم مشروعیت این رژیم است. مردم با این رای منفی به نامزدهای گرو حاکم و در رأس آن ها
علی اکیر هاشمی رفسنجانی به طور آشکار بیان داشتند که این رژیم ولایت فقیه روحانیون با ایدئولوژی
نمی خواهند. و

هاشمی رفسنجانی نه تنها قدرتمندترین چهره ی دو دهه گذشته به شما می رود, بلکه هم اکنون نیز به
عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران پس از ولایت فقیه رهبر ایران رهبر
بزرگترین قدرت جمهوری اسلامی ایران است. و

هاشمی رفسنجانی مظهر دو دهه فساد و جنایت و سرکوب این رژیم روحانیون است و رای منفی به او
در واقع رای منفی به سیاست ها و عمل کرد دو دهه ی گذشته رای منفی به نظام حاکم است. و واکنش
مردم نسبت به هاشمی رفسنجانی در جریان این انتخابات بارزترین بیان مخالفت عمومی مردم با جمهوری
روحانیون ایران بود. هاشمی رفسنجانی یکی از آخرین تیرهای ترکش جمهوری اسلامی ایران برای حفظ
استبداد جنایت ایدئولوژی روحانیون و متوقف ساختن روند تحول کنونی است. و

به همین جهت ورود او به صحنه ی انتخابات با تدارک وسیع با برخوردار شدن از امتیازات خاص و با
شایعات و جنجال های تبلیغاتی همراه بود تا از او چهره ای منجی ویژه و واری جناح ها و دسته بندی ها
ترسیم کننده. توانایی های هاشمی رفسنجانی در توطئه گری ریاکاری و میانه بازی همچنین برخورداری
وی از حمایت کارگزاران سازندگی طبعاً ویژگی هایی بود که جناح حاکم به آن امید داشت و تصور می کرد
با ورود هاشمی رفسنجانی به انتخابات و سپس انتخابات وی به عنوان رییس مجلس می تواند از این
توانایی ها برای تعدیل شرایط و مهار بحران و در گام های نخستین برای ایجاد تفرقه در صفوف جبهه ی
گروه اصلاح طلبان  روحانیون استفاده کند. و

اما با روشن شدن نتایج انتخابات نه فقط این امید به ناکامی گرایید بلکه مرد توانا و منجی نظام به صورت
شکست خورده ای حقیر و زبون از صندوق آراء بیرون کشیده شد. و این سرنوشت البته از هفته های
پیش از انتخابات آغاز گردید. پس از مطرح شدن آمادگی هاشمی رفسنجانی برای ورود به صحنه ی
انتخابات یاره ای مطبوعات  و رونامه های  برخی از نویسندگان شجاع و آزادیخواه این مرد قدرتمند نظام
را به محاکمه کشیدند و گوشه هایی از کارنامه ی ننگین فساد و جنایت او را افشا کردند. و

به این ترتیب انتخابات پیش از آغاز شدن اولین نتایج خود را به صورت طرح رسوایی هاشمی رفسنجانی
در صفحات مطبوعات و در مجالس و محافل مردم ایران به بار آورد. و
عدم انتخابات هاشمی رفسنجانی برای گردانندگان نظام ایدئولوژی روحانیون شکستی بزرگ و غیر قابل
تحمل بود. و

طرد راه حل های سازشکارانه و میانی یکی از وجوه قابل ملاحظه در رای مردم برخورد آن ها با
شعارهای میانه روانه به مواضع مبهم و نیروهای میانی و سازشکار بود. در آستانه ی انتخابات بخش هایی
 از جبهه ی اصلاح طلب راست که می دانستند شعارهای کهنه ی ان ها زمینه ای در میان مردم ندارد, به
تأسیس احزاب و گروهای جدید تنظیم لیست های مختلط و طرح شعارهای ریاکارانه و ظاهراً سازگار با
فضای سیاسی کنونی پرداختند. و اعتدال سیاسی وفاق ملی تفاهم توسعه ی همه جانبه و دفاع از ارزش ها
کالاهایی بودند که توسط اینان به بازار انتخابات عرضه شد. ولی این کالاها خریداری نیافت. مردم در
پشت شعارهای مبهم و فریب کارانه ی اعتدال سیاسی ترمز شدن روند کنونی در وفاق ملی و تفاهم سازش
و کنار آمدن با حاکمان و در ارزش های آن ها همان ارزش های کهنه قصاص ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر
ایران قساوت و عقب ماندگی را می خواندند و به همین جهت به همه ی تلاش هاو شعارهای مبهم و
مصالحه جویانه پاسخ منفی دادند. و

برخلاف دوره های پیشین این بار اکثریت بزرگ منتخبان به خاطر داشتن مواضع اصلاح طلبانه و دادن
وعده ی اصلاحات سیاسی و اقتصادی به مجلس راه یافتند. اینان در فضای کنونی ایران در شرایط گسترش
سد ناپذیر جنبش مردم بالا رفتن توقعات عمومی و وجود مطبوعات مستقل و اصلاح طلب طبعاً نمی توانند
وعده های خود را به فراموشی سپارند. و

تجربه انتخابات سرنوشت نامزدهای کارگزاران و فائزه رفسنجانی برای اینان درس عبرتی است. منتخبان
هوادار اصلاحات به خوبی واقفند که اگر نخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند, باید به وعده های خود
وفادار بمانند. به همین جهت احتمالاً می توان پیش بینی کرد که اکثریت مجلس با پافشاری بر خواست های
مردم در جهت تغییر قوانین ضد دمکراتیک در جهت تغییر در وضعیت نهادهای موجود مهار آن در جهت
گسترش فضای سیاسی و بهبود شرایط زندگی و امنیت اجتماعی گام بردارد. و

هجوم گسترده ی اخیر و به طور کلی استراتژی بحران که خشک مغزان نظامی جمهوری ایدئولوژی
روحانیون ایران و غیر نظامی نیروهای حاکم به عبث به آن دل بسته اند یک بار دیگر نشان می دهد که
مافیای حاکم ولایت فقیه رهبر ایران برای حفظ امتیازات خویش لحظه ای از مقاومت و تلاش و توطئه
باز نمی ایستد و با به کارگیری همه ی امکانات و اهرم های می کوشد مردم و نیروهای سیاسی رقیب
را از صحنه خارج سازد و به سلطه ی خویش دوام بخشد. و

آن چه اما تا کنون کمتر به آن توجه داشته اند شرایط کنونی جامعه و ساختار توازن سیاسی نیروهاست
که باز گشت به گذشته را غیر ممکن ساخته  است. وضعیت فوق با توجه به حضور فعال مردم در
صحنه ی سیاسی و خواست جدی آن ها برای تغییرات اساسی بی تردید روند فروپاشی نظام جمهوری
ایدئولوژی روحانیون و ولایت فقیه رهبر ایران را بیش از پیش تسریع خواهد کرد و پایان آن را نزدیک
خواهد ساخت. و