Mittwoch, 25. Juni 2014

کارگران مهاجر دهقان که در شهرهای ایران کار می کنند

 که در شهرهای ایران کار می کنند کارگران مهاجر دهقان
 
بخش زیادی از این کارگران که دهقانان خلع ید شده بودند زن و بچه خود را جا گذاشته و برای ماههایی از سال به
.طرف شهرهای دیگر ایران می رفتند و در مکانهایی مانند کارها ساختمانی و راه سازی حمل بار بری کار می کردند
 
خصوصیات این جمع از کارگران اینها در گروه های جمعی با روابط نزدیک خانواده گی در روستا و یا جمعهایی که
در روستاهایشان در جوار یگدیگر بود, به طرف شهرها حرکت میکردند, در این رابطه ای که دهقان مناسبات روستا
را به جا گذاشته بود و تسلطی که بر میحط قبلی داشت آن را از دست میداد و با چهره تازه و نوع زندگی تازه روبرو 
میشدند و در این رابطه و در بین این جمعها افرادی بعنوان راهنما و صاحب نظر رو میاید مثلا جمع این گروه کارگران 
به یک شرکت ساختمان سازی مراجعه میکردند و در بین این جمع یک یا چند نفر با صاحب کار قرار داد می بست معامله  
کار میکرد و در پروسه کار هم نیازهای جعمی کارگران معمولاً از زبان این افراد بروز پیدا میکرد بهر حال این یک نیاز 
اجتماعی بود دهقان دیروز و کارگر امروزی حق را باید بیان کند و آن را به نوعی بروز دهد و این افراد معتبر و شناخته 
.شده حاصل این نیاز مبارزاتی اجتماعی بود

این بخش از کارگران در روابط کاری و نزدیک حفرافیایی با مراکز شهرها و خارج قرار می گیرند و در این دوره 
کارگران مراکز شهرهای بزرگ ایران مطالبات و خواستها و مبارزاتی خودشان را داشتند و کارگران ایرانی هم با درجایی 
و در سطحهای مختلف از مطالبات و ارزیابی برای کارگران تأثیر میگرفتند و کارگران در محل کار میدیدند که کار حدود و
معینی دارد زندگی نزدیک کارگران ایرانی با این مراکز به تقابل بین کارگران  و صاحبان کار افقهای تازه ای میداد و در 
.دوره های بعد کارگران متوقع تر از دوره و یا سال قبل با صاحب کار و وارد قرار داد و یا معامله میشدند

به هر حال این کارگران در دل این مطالبات و کار در جامعه تازه و  مدنیت شهری آشنا میشوند ولی به دلیل اینکه سطح
معشیت پایین دارند و ناامنی کار مشخصه کار شان است و سطح دسمزدشان پایین است و فقر مطلق و ناآگاهی در این
دوره های اولیه در میان این کارگران به چشم میخورد میتوان گفت سطح توقع پایین در بین این کارگران  نه اعتراضی نه 
.اعتصابی برای مزد کار در میان نبود و این جنبه منفی چهره این جمع از آن بخش کارگران مهاجر بود 
.و البته این خصیصه کارگران مهاجر تازه به بازار کار کشیده می شوند هنوز به حق حقوق و مطالتشان آشنا نیستند


 

این حکومت را عوض کنیم این عملی است

کسانی که فکر می کنند, آخوند حسن روحانی رییس جمهور ایران و با لبخند و مسامحه و تساهل و
غیره مسئله را ساکت می کند, این شکاف نسلی را نمی بینند. طرف خودش  60 سالش است, چند
دفعه زیر دست دیگر آخوندها و بعد جمهوری اسلامی ایران شلاق بدست داشته و مردم مخالف را
سرکوب داشته و  دستور تعداد اعدامی را داده الان دیگر ذله از زندگی است. فکر می کند این مقدار
از اصلاحات راه نجاتی است. تاکتیک او این است که یواش یواش برویم. خود و دیگر گروه ها را
ببینیم. که تا چند وقت پیش زندانیان سیاسی را ملاقات داشته یا تا چند وقت پیش زیر دست و پای
حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند, تو سری میخوردند و موتور سوارها میزدند در صف
.تظاهرتشان

اما کی گفته نسل آزادیخواه امروز باید به این آخوندی که حالا رییس جمهور شده و میخواهد نو اندیشی
کند رضایت بدهد؟ چرا و از کجا این را در آورده ایم که آرمانهای یک نسل آزاده 20 تا 32 ساله
امروز ایران با آخوند حسن روحانی جواب میگیرد؟ این را نمیخواهد . تلویزیون و اینترنت را که روشن
می کند می بیند که کشورهای اروپائی و آمریکا و دیگر کشورها چه خبر است.  می بیند روسیه چه خبر
است و می بیند چین و چه خبر است و فکر نمیکنم اتحاد سازش چیزی کمتر از این بخواهد. ممکن است
مردم این را یک پروسه ببینند و بگویند از آخوند ها هزار یک جنایت بر می آید, باید طوری برویم که
ضربه نخوریم و آهسته و یواش یواش برویم, ولی کسی اگر از آنها بپرسد شما چه میخواهید , جالب است
خبرنگار های جدی تر اروپایی که میروند و از مردم  میپرسند شما چی میخواهید جواب میگیرند, از
دست اینها آخوندها دیگر خسته شده ایم . یک زندگی مثل زندگی شما میخواهیم. تمام گزارشهای واقع
بینانه از خانه های مردم ایران نشان میدهد  که اینها اصلاً  اصلاح سرشان نمی شود . اینها اصلاً این
حکومت را یک حکومت ارتجاعی می شناسند.هیچکس از مردم ایران را نمی بینید که مثلا 35 سال
.گذشته بگوید بله خمینی را یا رهبر علی خامنه ای  را من خیلی  قبول دارم

برای اصلاحاتی در حکومت طوری حالا قانون اساسی خودشان را اجرا کنند, یادش میرود که این نسل
.هیچ تعهدی به این پروسه نداده. آن چیزی که میخواهد را میخواهد, نه یک کمی بهتر شدن اوضاعش را

درست به همین خاطر است که در چار چوب چنین سیستمی کسانی که با وجود اینکه اصلاحات میخواهند
و میخواهند حکومت را تعدیل کنند, در کمپ ارتجاعی قرار میگیرند. برای اینکه اهالی چیز دیگری
میخواهند و عملاً دفاع از اصلاح جمهوری اسلامی ایران, دفاع از تعدیل جمهوری اسلامی ایران بیشتر
وجه حفظ جمهوری اسلامیش به چشم می آید که این میخواهد جمع اش کند و نگهش دارد و ما نیخواهیم و
.این نخواستن خیلی وسیعتر از این است

در بعد فرهنگی هنری , ارزشهائی که جامعه با آن زندگی می کند و تصویری که از شان خود دارد و
تصویری که از رفتار و روش خود دارد با این حکومت در تناقض است. سیستم ارزشی جمعیت و اهالی
با این حکومت در تناقض است . طرف خودش را موجود دیگر ی میداند, تصویری که از زندگی دارد
.تصویری متفاوتی است با آن چیزی که این حکومت میخواهد اعمال کند

حالا جوانانی هستند که برای تعطیلات تابستانی رفته بوده اند به کشور یونان یا فلان کشور یا ترکیه
نظر آن جوانانی که به این کشورها مسافرت داشته اند چنین ترجیع می دهند که می خواهند مثل آنها
زندگی کنند. کسی را بخاطر لباس پوشیدن آزار و اذیت نمی کنند . آدم میتواند آهنگ گوش بدهد, سینما
.میشود رفت, شبیه اروپائی و آمریکائی  لباس پوشید

کسی از مردم ایران نمی گویند من خیلی دوست دارم کشور ایران شبیه پاکستان, کویت, عربستان سعودی
.بشود, خوب که اینطور شد کشور ایران قوانین عربستان سعودی را در قانون اساسی ثبت داشته و دارد

هیچکس این تصویر را تمیدهد . همه مردم آزادیخواه میگویند  دوست داریم اینجا جور دیگری بشود. این
تناقض واقعی است . این تناقض در ذهن مردم آزادیخواه نیست . این تناقض در زندگی روزمره مردم
و کشمکش 35 ساله جمهوری اسلامی ایران با مردم است . اگر مجموعه اینها را کنار هم بگذارید,
تصویری که از این روند بدست می آید این است که رفع این بحران جمهوری اسلامی ایران با حفظ و بقاء
جمهوری اسلامی ایران تناقض دارد. این بحران تا وقتیکه جمهوری اسلامی هست, رفع نمیشود. تا
جمهوری اسلامی ایران سر جایش هست این بحران سرجایش خواهد بود. به این معنی ما از بحران آخر
.صحبت کنیم

و اینجا من و گروه های آزادیخواه میخواهیم توجهتان را به دو مطلب جلب کنیم. یکی سرنگونی و یکی
انقلاب. آیا علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب میشود؟ و آیا اگر علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب
نشود به معنی این است که جمهوری اسلامی ایران سرنگون نمیشود؟ به نظر من و دوستان الان دیگر
احتمال دارد خیزشی که مردم علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش دارند آنقدر وسیع باشد که بشود اسم
آنرا یک انقلاب گذاشت. ولی حتی بدون آنهم به نظر من جمهوری اسلامی ایران سقوط میکند. سقوط
جمهوری اسلامی ایران در مقابل نارضایتی عمومی محتمل است به این خاطر که به این خاطر
!سرمایه داران ایرانی میگوید چرا ما این وزنه آخوندی را به پا و گردن خودمان آویزان نگهداشته ایم
ولش کنیم, از این حکومت استبدادی آخوندی خلاص شویم و تا مردم انقلاب نکرده اند این حکومت را
عوض کنیم. این عملی است. یعنی مبارزه مردم آزادیخواه میتوانند منجر به شرایطی شوند که بخشهای
.مختلفی از هیات حاکمه  بگویند از شر این حکومت خلاص شویم



سازمان اطلاعات جاسوسی ایران داخل و خارج از ایران

,گزارش امنیتی آلمان از فعالیت های اطلاعاتی  جاسوسی جمهوری اسلامی ایران در کشور آلمان هانس پتر فریدریش
 وزیر کشور آلمان بوده و هاینتس فروم, سرپرست سازمان امنیت داخلی کشور آلمان در روز
 .جمعه [ 10 تیر \ 1 ژوئیه ] گزارش امنیتی سال 2010 را در برلین [ Verfassungsschutz ] ارائه کردند

بازتاب فعالیت اطلاعاتی جاسوسی جمهوری اسلامی ایران در گزارش امنیتی کشور آلمان گزارش به فعالیت سازمان
.جاسوسی جمهوری اسلامی ایران توجه ویژه ای داشته است
در گزارش امنیتی آمده است. سازمان های امنیتی جمهوری اسلامی ایران یکی از تیکیه گاههای مهم رژیم ایران به 
.شمار می آیند
در این گزارش وظیفه اصلی وزارت اطلاعات و بخش امنیتی سپاه پاسداران نظارت شدید بر گروه های مخالف 
.جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج از ایران و مبارزه با آنان ذکرشده است
بر اساس این گزارش وزارت اطلاعات جاسوسی ایران همچنین سرگرم و جمع آوری اطلاعات سیاسی, اقتصادی و 
.علمی در آلمان بوده و بیشترین فعالیت های جاسوسی  علیه آلمان نیز از طریق این وزارت خانه پیش برده می شود

جاسوسی در گروه های آزادیخواه  ایرانی
بر اساس ارزیابی سازمان امنیت داخلی آلمان , یکی از وظایف مهم وزارت اطلاعات جاسوسی ایران شناسایی و 
.جاسوسی گروه های آزادیخواه ایرانی در تعبید است 
.گروه های آزادیخواه  در مرکز فعالیت های جاسوسی وزارت اطلاعات ایران قرار دارند

بر اساس گزارش امنیتی سال 2010, وزارت اطلاعات جاسوسی ایران خواهان جلب شهروندان آلمانی برای همکاری با
این وزارتخانه است. این کار از طریق مراجعه به شهروندانی صورت می گیرد که برای دیدار به بستگان خود و یا انجام 
.امور شغلی به ایران سفر می کنند

تظاهرات مخالفان در برابر سفارت جمهوری اسلامی  ایران در برلین می باشد در گزارش امنیتی آلمان آمده است: واحدهای
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در پوشش فعالیت های اداری در سفارت ایران در برلین نقش مهمی را بر عهده
دارند. بنا به ارزیابی سازمان امنیت داخلی کشور آلمان حتا کنسول گری های جمهوری اسلامی ایران موظف به پشتیبانی از
واحداهای وزارت اطلاعات؛ در آلمان هستند در کنار فعالیت های جاسوسی و شناسایی وزارت اطلاعات, گزارش امنیتی آلمان
به برخی مراکز ایدئولوژی دینی رهبر ایران ولایت فقیه علی خامنه ای  اشاره می کند که در ارتباط نزدیک با دولت جمهوری 
.اسلامی ایران بوده و تبلیغ ایدئولوژی رهبر ایران ولایت فقیه در خارج را بر عهده دارند 
بزرگترین این مراکز در کشور آلمان در شهر هامبورک قرار دارد که هدایت آن با نماینده ولایت فقیه رهبر ایران 
علی خامنه ای در اروپای مرکزی است. این مراکز ایدئولوژی موظفند که الگوی نظام حکومت جمهوری اسلامی در ایران را
.در سراسر جهان ترویج کنند

Samstag, 21. Juni 2014

هویت فکری دو فرد به همدیگر

.سئوال کننده : مساله ی واکنشی بودن رفتار و زندگی انسانی که با هویت فکری زندگی می کند برای من روشن نشد
 اگر ممکن است توضیح بیش تری بدهید. اعمال واکنشی یعنی چه ؟

.جواب : موضوع خیلی ساده است. من امروز به شما اهانت می کنم  می گویم سئوال شما خیلی بچه گانه و. مبتذل است
یا بر عکس, می گویم عجب سئوال خردمندانه ای است. در هر دو صورت شما یک تصویری از من پیدا می کنید و یک 
تصویری از خودتان. فردا یا هفته ی آینده رابطه شما با من و با خودتان تأثیر تصویری است که امروز از من و از خودتان 
پیدا کرده اید. هفته ی آینده اگر من به شما بگویم یک میلیون تومان به من قرض بده تصمیم شما بستگی به تصویری دارد که 
از من پیدا کرده اید. تصمیم شما در این مورد یک تصمیم عکس العملی است. اما اگر هیچ تصویری از من و از خودتان
.نداشتید, تصمیم شما کیفیت عمل داشت, بکر و نو بود, نه تحت تأثیر تصاویر قبلی

سئوال کننده: ولی همین امروز وقتی شما به من اهانت می کنید یا احترام می کنید و من از شما و از خودم تصویری پیدا 
.می کنم این تصویر که کهنه و عکس العملی نیست. این تصویر نو است

جواب: نه همین تصویر امروز هم تحت تأثیر تصاویر قبلی شماست شما هم اکنون تصویری که از خودتان دارید اینست که
من آدم دقیق دانا و خردمند ی هستم . وقتی من به شما می گویم سئوالت مبتذل است, کلمه مبتذل دقیقاً حکم سوزنی را دارد
که در تصویر خردمند فرو می رودو آنرا آزار می دهد. و تمام رفتار و زندگی ما عکس العمل چنین سوزن هایی است. تمام
.زندگی ما کیفیت عکس العمل دارد - عکس اعمل دارد

سئوال کننده: ممکن است دقیقاً بگویید که اگر من هیچ تصویری از خودم نداشتم و شما به من اهانت می کردید , مثلاً می گفتید
.سئوالت احمقانه است, من چه واکنشی نشان می دادم؟ بالاخره انسان باید در مقابل اهانت یک واکنشی نشان بدهد

جواب : اگر من به شما بگویم احمق از دو حال  خارج نیست. یا قصدم بیان یک واقعیت است. یا فقط به قصد آزار و اهانت
این حرف را به شما می زنم. اگر قصد من بیان یک واقعیت است, در این صورت حرف من باید از نظر شما یک جنبه
.مثبت و سازنده داشته باشد

در هر صورت شما به من کمک خواهید کرد تا متوجه اشتباه یا نقص قضاوت خودم بشوم. اگر من بی جهت
به شما گفته ام احمق, مسلماً یک انسان رشد نکرده و نابالغ هستم. مثل یک بچه.  شما  با یک بچه ای که
.اشتباه می کند چه کار می کنید؟ سعی می کنید با یک کیفیت مفید و آموزنده به او حالی کنید که اشتباه می کند

با من هم که از لحاظ روحی و روانی عقب مانده ام همینطور رفتار خواهید کرد. ولی درد ما اینست که 
همه ی ما روحاً رشد نکرده و عقب مانده ایم . همه ی ما مثل بچه ها هستیم . جسماً بزرگ شده ایم ولی روحاً
به حالت بچگی مانده ایمو عمل من بچه گانه عکس العمل شما هم بچه گانه تر . من به شما می گویم احمق
و شما مثل یک سماور حلبی بی ظرفیت به جوش می آیید و با یک کیفیت انفجاری به من می گویید 
.احمق خودتی! زندگی و عمل ها و عکس العمل های ما اینجوری است

ما در رابطه ی با یکدیگر بسیار مخربیم. اگر مخرب نبودیم رفتارمان کیفیت دیگری داشت, کیفیتی سازنده
آموزنده و دوستانه صمیمانه و همه ی اینها به خاطر آنست عشق دلخوشیم. نفرت وجود ما را پر کرده 
.است و مدام به دنبال بهانه و مستمسک می گردیم تا مفری برای بیرون ریختن این نفرت پیدا کنیم
 
سئوال کننده: فرض کنیم شخصی با تعبیر و تفسیر آشنا نیست و همه چیز را آنطور که هست می بیند.
چنین شخصی با دیگران که قضایا را تعبیر و تفسیر می کنند چه رابطه ای دارند؟ فرض کنیم شما می آیید 
به منزل من و من به شما بی اعتنایی می کنم به مهمان های دیگر بیش تر از شما احترام می گذارم, حالا
سئوال من اینست که آیا شما اصولاً متوجه بی اعتنایی من می شوید؟

جواب : بله ولی تأثیر آن در من چنان است که انگار نسبت به دیگری بی اعتنایی کرده اید. من می بینم که
شما می خواهید به دیوار شخصیتی من لگد بزنید؛ ولی من فاقد آن دیواری هستم که شما دارید سعی می کنید
.تا آنرا خراب کنید. بنابراین لگدهای شما بی تأثیر است

سئوال کننده: در آن صورت آیا لگد من به خود شما نمی خورد؟

جواب: نه خود من یعنی خود بدون دیوار من محکم تر از آنست که لگد شما در آن تأثیری داشته باشد. و به 
این نکته توجه داشته باشید که هم لگد شما یک لگد لفظی است و هم دیوار شخصیتی من یک دیوار لفظی
است. در حقیقت شما دارید یک لگد هوایی را به یک دیوار هوایی می زنید- دیواری که ذهن خود من آنرا
.ساخته است




Donnerstag, 19. Juni 2014

گروه آزادیخواه

جواب سئوال اول تان اینست که شما چرا به وسیله چشم خود نمی توانید گروه آزادیخواه را ببینید؟
هر عضو این گروه آزادیخواه یک وظیفه ای آزادی بیان و آزادی سیاسی دارد که فقط می تواند
.وظیفه ی خودش را انجام بدهد

حال که به آن گروه آزادیخواه می گوییم عدم بینش سیاسی وظیفه ی دارد نودیدنی و هدف را وسیله
در جنبش آزادیخواه کیفیت در حرکت سیاسی را خوب اندیشه داشته و با آن رابطه جنبش آزادیخواه
 .که خوده آن گروه نیز مشمول چنین حرکت و اعتراضی باشد

در صورتی که اندیشیدن این گروه به علت ریشه داشتن در جنبش اعتراض و برخاستن از اندیشه
یک کیفیت فیکسه و غیر متحرک دارد , هدف این گروه با خط جنبش آزادیخواه آشناست و از طریق
.زمان در رابطه با جریانات حرکت سیاسی و اجتماعی در جریان بوده است

بنابراین گفتن ماها نمی تواند در رابطه با یک کیفیت عقیدتی و متحرک در فاصله زمان بی زمان باشد
زمان آلودگی اندیشه و کهنه بودن آن مانع آنست که بتواند پابپای یک کیفیت بی زمان و نودیدنی حرکت
کند و با آن گروه جلو برود. فرض کنیم این گروه آزادیخواه با سرعت زیاد در مقابل چشم ماها در
حرکت است- حرکت دورانی و هر لحظه یک بعد و یک رویه جدید از آن موضوع دید و تماس با چشم
ماها واقع می شود. چشم برای اینکه بتواند هر لحظه حرکت آن گروه آزادیخواه و رویه جدید آنرا ببیند
باید پابپای حرکت آن گروه آزادیخوه باشد. یعنی چشم ماها باید آن بآن گروه آزادیخواه در حرکت
.اعتراضی دنبال کند و با آن پیش برود

یعنی ابعاد و رویه های نودیدنی آن چشم را جا می گذارند و می روند . در این صورت چشم نمی تواند
در رابطه مستقیم با رویه های نودیدنی باشد. اندیشه از نظر رابطه با معنویت و ذهنیت و نودیدنی گروه
.دقیقاً چنین وضعیتی را دارد. اندیشیدن سیاست می تواند تصویری از آنچه در حرکت است ثبت کند

آگاهی گروه آزادیخواه بر آن جمع افراد به وسیله بینش سیاسی اجتماعی است, که بنظرم اصطلاحاً آنرا
اندیشیدن سیاست حضوری می گویند, دقیقاً نشود گفت که سیاست حضوری از کجا بر می خیزد

برای پاسخ دادن دقیق به این سئوال گروه های سیاسی باید در هر مورد اندیشیدن سیاست امروزه را
.تجربه کرده باشند . و این امر محال است. از روی حدس و بدون مبنا هم نمی توانند چیزی بگویند

فقط می گویم تو در هر سنی که هستی توصیف های لفظی سیاست را از ذهنت بردار و خودت را ببین
چه تغییری در تو حادث می شود. وصله های تکه تکه کهنه ناشی از توصیف را اگر از ذهنت برداری
ذهن با تمامیت خود حرکت می کند, کهنه گی از آن بر می خیزد, پندارها یعنی شیشه های کبود از آن
.برمی خیزد و بطور عجیبی روشن و شفاف می شود

و در این جمع تو هیچگونه تصوری از خود نداری تا این سئوال برایت مطرح شود که رشد کرده است
..یا نه چه هست و چه نیست در رنج است یا بی رنجی بزرگ است یا کوچک


Dienstag, 17. Juni 2014

دریای آبی

ای سپید رود ای اهرس زیبای پرخروش تو از دشت و جنگل و کوه گذشتی, تو از دهکده ها و شهرهای شاد غمگین
 .گذشتی, چقدر زیبا و پرغرور, عاشقانه از کنار هر سبزه ای که عبور نمودی با رأفت آب را به ریشه های منتظر رساندی

ای سپید رود, ای اهرس نازنین می بینم تشنگانی را که هر روز از تو جرعه ای می نوشند و با جان مایه ی تو تکه
.زمین خشکی را برای کاشتن برنج و پُر ثمر آینده آبیاری می کنند.

این صبوری تمام انتظارها برای رسیدن تو به دریا خزر بود و امروز تو دریایی, دیگر تو دریایی هستی که رودهای کوچک
.امروز دوست دارند روزی در آینده در تو معنای آبی زندگی را درک کنند


همان طور که ملاحظه می شود

همان طور که ملاحظه می شود, ما در این میان نه تنها با مقصر و یا تقصیر ی, به همان معنای مصطلح آن در
جامعه روبرو نشدیم بلکه وقتی واقعیت اجتناب ناپذیر بودن چنین واقعه و چنین پروسه ای را مورد قبول قرار دادیم, و
,این اجتناب ناپذیر بودن را نه درقضا و قدر الهی بلکه در آن مجموعه تعیین کننده شرایط اجتماعی و اوضاع اقتصادی
,سیاسی, فرهنگی, و تاریخی جامعه و طبقات دانستیم و از این زاویه مسئله مورد علاقه خودمان را مورد تحلیل قرار
دادیم آنگاه همان نیروهای آگاه و همان رهبرانی که تا چند لحظه پیش به عنوان عاملین اصلی و تعیین کنندگان قطعی 
این وقایع و این پروسه ها به نظر می رسیدند, خود به صورت مخلوقین و یا به عبارت دیگر محکومینی در آمدند که 
اگر حاضر به ایفای چنین نقشی نمی شدند بلافاصله جایشان با کسانی که مناسب برای ایفای چنین نقش هایی باشند
.پر می شدند

بدین ترتیب وقتی به قضاوت  درباره وقوع یک واقعه یا مجموعه ای از وقایع یا خطاها و اشتباهات مربوط به گذشته می
.نشینیم هیچ چاره ای جز آن که نخست و در قدم اول آنها را اجتناب ناپذیر تلقی کنیم نداریم
 
چه اگر جز آن می بود و اگر اجتناب پذیر بود حتماً بدان صورت اتفاق نمی افتاد؟ همین طور وقتی امکان تغییر یا تصیح و 
تأثیر عوامل بالقوهء دیگر در آن حادثه مطرح می گردد, باید این طور تصور نمود که بعد از تأثیر تمام امکانات موجود برای
.تغییر یا تصیح در همان زمان وقوع بوده است که آن واقعه به آن صورت و محتوای خاص اتفاق افتاده است

به عبارت دیگر واقعه یا اشتباه اجتناب ناپذیر, آن واقعه و اشتباه ای است که هنوز اتفاق نیفتاده است !! و به مجرد اینکه آن
واقعه, آن اشتباه و آن عمل مشخص صورت وقوع یافت اجتناب ناپذیر می شود!! و تحلیل و بررسی آن, به عنوان تحلیل و 
.بررسی یک واقعه مربوط به تاریخ نخست باید با این مقدمه ذهنی آغاز شود


آمریکا و ایران

.جنگ تغییر دولت ها و دخالت در امور کشورها ابزارهای پیشبرد این استراتژی و یکی از آماج های حمله است 

بنابراین مسئله ی حیاتی برای مردم این کشورهای این است که چگونه باید از تجاوزات و مداخلات احتمالی 
جلوگیری کرد واصولاً کشور آمریکا چگونه و تحت چه شرایطی قادر است چنین سیاستی را اعمال کند.؟

توجیه اصلی آمریکا در تجاوزات نظامی و نقض حاکمیت ملی کشور هامقابله با تروریسم و برانداختن رژیم های 
.دیکتاتوری در کشورهای مورد تجاوز است

این توجیه گر چه نمی تواند افکار عمومی جهان و کسانی را که مقاصد واقعی آمریکا و ماهیت امپریالیستی این 
تجاوزات را می شناسند و می دانند که تاریخ نیم قرن اخیر آمریکا تاریخ تجاوز و مداخلات نظامی و اعمال بزرگ ترین
جنایت ها علیه بشریت تاریخ کودتا و برانداختن دولت های آزادیخواه و برگماری و حمایت رژیم های دیکتاتوری و
دولت های تروریست و تروریست پرور بوده است, فریب دهد, معهذا نمی توان نادیده گرفت که توجیه نام برده دو
.کاربرد مؤثر دارد

نخست این که با آن می توان بخشی بزرگ از مردم آمریکا را فریب داد و از پشتیبانی و تأیید آن ها جهت اجرای این 
. برنامه های جنایتکارانه برخوردار شد

دوم این که هدف های مورد حمله به دلیل حاکمیت رژیم های دیکتاتوری در آن, ضربه پذیر و غیر قابل دفاع و براندازی 
.رژیم های حاکم آرزوی مردم است 

.در نتیجه با چنین توجیه ای می توان بخشی از نیروهای داخلی کشور مورد تهاجم و مداخله را خنثی و یا بخدمت گرفت

کشوری که در آن یک رژیم دیکتاتوری و فاسد چون دار و دسته ولایت فقیه رهبر ایران و یا یک باند مافیای فاسد و جنایت
چون جمهوری اسلامی ایران حکومت می کند, در برابر سیاست مداخله جویانه ی آمریکا حلقه ای ضعیف و هدفی آسیب
.پذیر است

این گونه رژیم ها به علت عدم برخورداری از پشتیبانی مردم که ضامن اصلی جلوگیری ازهر تجاوز و مداخله بیگانگان به
شمار می رود خود هموار کننده ی زمینه ی تجاوزاند و وجود آن ها عاملی مساعد برای اعمال سیاست کنونی آمریکا, برای
.اجرای استراتژی امنیت ملی آن است

سیاست آمریکا برای تغییر وضعیت کنونی جهان و استقرارنظامی جدید که حاکمیت بلامنازع آن را تضمین کند, چنین
 .کشورهایی را البته اگر در شمار دوستان و متحدان آمریکا نباشند هدف قرار داده است

اوضاع ایران و شرایط و موقعیت آن در منطقه و در طرح های آمریکا کشور ما را در شمار هدف های بعدی تحریک
مداخله و حتا احتمال دخالت نظامی آمریکا قرار داده است برای آمریکا ایران یک حلقه ی اصلی سلطه ی کامل بر آسیای
.مرکزی و خاورمیانه و ذخایر نفت گاز منطقه و از  لحاظ استراتژیک یک پایه ی مهم در تأمین سیادت جهانی آن است

به همین جهت در تعرض توسع جویانه ی آمریکا, برنامه نفوذ در ایران جایگاهی ویژه دارد. با استقرار ارتش چند هزار
 نفری ایالات متحده مجهز به پیشرفته ترین تکنولوژی نظامی درنزدیکی مرزهای ایران [ از افغانستان تا خلیج پارس ] هم 
 .اکنون ایران در محاصره ی آمریکا و کشورهای متحد آن است

علاوه بر این امکانات عظیم فشار و تهدید انفراد جمهوری اسلامی ایران و نارضایی و انزجار مردم از مافیای خودکامه حاکم
و مشکلات و بحران های سیاسی, اقتصادی, اجتماعی, کشور آن زمینه های مطلویی است که آمریکا را به اجرای این برنامه
و تأمین مقاصد خود از طریق  جا به جایی در حاکمیت ترغیب می کند و عوامل مساعد و توجیه گر چنین دخالتی به شمار
.می روند

بی تردید میان ایران و کشور اعراق تفاوت های بزرگ موجود است, چه از لحاظ اوضاع و زمینه ی داخلی تاریخ
فرهنگ و ایدئولوژیک ولایت فقیه رهبر ایران ذهنیت جامعه, جفرافیای کشور و چه از لحاظ کیفیت واکنش افکار عمومی
و دولت های جهان عوامل بازدارنده ی توانمندی وجود دارد که اقدام جنگی و لشگرکشی علیه ایران را اگر نه غیر ممکن اما 
بسیارغیر محتمل می سازد, معهذا نباید نادیده گرفت که  دخالت در امور ایران می تواند به طرف مختلف از تحریکات نظامی تا
.اعمال نفوذ و ساختن و پرداختن یک اپوزیسیون و کمک های گوناگون به آن انجام گیرد

.راه بردها و ایدئولوژی و سیاست های جمهوری اسلامی ایران نیز بنا به تجربه عملاً در راستای تسهیل چنین دخالتی است

.رهبران جمهوری اسلامی ایران طبق تجارب تا کنونی ازاستعداد توسل به ماجرا جویی و تحریک بهره کافی دارند

البته به همان سادگی نیز می توانند به شکست و تسلیم تن دهند و این هر دو جنبه امکان و فرصتی مطلوب برای سیاست مداخله
. جویانه ی کشور آمریکا است


Donnerstag, 12. Juni 2014

گروهی وابسته به دولت جمهوری اسلامی ایران گرد هم میآیند

این گروهها اغلب به دعوت رسانه های گروهی وابسته به دولت جمهوری اسلامی ایران گرد
هم میآیند و بطور کلی بدون دخالت موثر پلیس و یا ترس از تعقیب قانونی دست به عمل
.می زنند

برخی از مقامات رسمی ممکن است به تاکتیک های حزب الله و بسیج و سپاه جمهوری 
.اسلامی ایران اعتراض کنند ولی اغلب قربانی نیز, گناهکار شمرده میشود

در اوایل سال 1388 پس از حمله دویست موتور سوار به دفتر های روزنامه و مجله سخنگوی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزنامه خودی جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: ما 
.نمی توانیم جلوی  آنها را بگیریم ولی با نقطه نظرها و رفتار آنها نیز موافق نیستیم

وی از سوی دیگر گفت: نشریات روزنامه ها ما باید بطریقی رفتار کنند که باعث جریحه دار
.شدن احساسات حزب الهی ها و بسیج ها و سپاه پاسداران نشوند

.مقاماتی که موضع محکم تری در دفاع از آزادی بیان اتخاذ کنند, خود هدف حملات قرار میگیرند


در نظامی که خود را تجسم زنده اصول اسلامی ایدئولوژی ولایت فقیه رهبر ایران میداند,
 بر
.چسب ضد جمهوری اسلامی ایران و ضد ولایت فقیه رهبر ایران خوردن اتهام بسیار بزرگی است

,بویژه در دولتی که مانند دولت جمهوری اسلامی ایران از درون دچار تفرقه های عمیق باشد
.چنین اتهاماتی مقامات رسمی را در جایگاه متهم قرار میدهد

زمانیکه یک جو سیاسی به قدر کافی در درون جناح حاکم بی ثباتی و خشم ایجاد می کند, دولت
جمهوری اسلامی ایران با ممنوع کردن آثاری که اغلب قبلاً اجازه انتشار یافته اند و با زندانی کردن و 
.تحت تعقیب قرار دادن دست اندرکاران آن اثر,  بدین جو پاسخ می دهد

این اتهام که چه کسی قوانین جمهوری اسلامی ایران عمل می کند به نحوی گسترده و نیرومند
.نه تنها غیر مذهبیون  اسلامی ایران بلکه افراد بسیار مومن ایران را نیز در بر میگیرد

جایی که پای حیثیت گروه آزادیخواه پای دفاع از آرمان انقلابی و منافع مردم زحمتکش در میان است

اینک هر گروه و هر حزب مترقی و دموکراتی متناسب با پایگاه اجتماعی خویش متناسب با
ایدئولوژی و جهانبینی خویش خط مشی و برنامه خاصی را برای این دوره از وظایف خویش 
در پیش
 می گیرد که بررسی انتقادی از آن و همین طور نتایج عملی حاصله از این انتقاد به
کلی با بررسی و شیوه تحقیق و انتقاد درباره آنچه که همان حزب و گروه در گذشته انجام 
داده مخصوصاً در این مقایسه منظور گروه ها و احزاب و سازمان ها آزادیخواه هستند- و نتایج
و درس هایی که می توان از این بررسی تاریخی : تاریخی به معنای مربوط به تاریخ گرفت؛
 .متفاوت است

موضوع این که ما در گذشته چه گردیم و علیرغم میل و  خواست و نامگذاری و مقصود باطنی 
ما 
و
 آنچه که انجام دادیم, نام و ماهیت سیاسی و اجتماعیش چه بود, و این که چرا دست به 
چنین عملی زدیم و فلان تاکتیک و خط مشی را انتخاب کردیم و این که فلان واقعه یا حادثه
مربوط گذشته ماهیتش چه بود و چرا به وقوع پیوست, هم مقوله اش یعنی تاریخ و هم لاجرم 
شیوه تحقیق و بررسی اش به کلی با مقوله آنچه که داریم انجام می دهیم و یا باید انجام 
.بدهیم تفاوت دارد

ما وقتی به گذشته یعنی به تاریخ می نگریم داده های بسیار زیادی برای تبیین و توضیح هر 
.واقعه
 در مقابل خود می یابیم که به هیچ وجه در زمان وقوع همان واقعه معلوم و مشهود نبودند 

,ما وقتی به تاریخ و یا به عبارت خلاصه تر به یک یا جریان اتفاق افتاده در گذشته فکر می کنیم
حد
 اقل اش این است که خود آن واقعه خود واقعیت مجسم آن جریان با همه خصوصیات و 
مشخصاتش موجود و ثبت است و به نحو غیر قابل انکار و غیر قابل تغییری هم ثبت و موجود است
و کار ما به عنوان یک محقق یا تحلیل گر تاریخ این است که مجموعه آن علل و عواملی را که به 
بروز و وقوع آن حادثه و آن جریان منجر شده است به نحوی علمی از یک دیدگاه مادی و سیاسی
 .کشف و روشن نماییم

,برای این کار ما نه تنها آن واقعه و آن جریان مربوط به گذشته را بطور ناب و خلاصه در دست داریم
بلکه همچنین بسیاری از حوادث و شرایط پیرامون آن را هم در دست داریم و باز هم علاوه بر
 همه
این ها از نمونه های مشابه تاریخی آن در جامعه خودمان یا در جوامع دیگر مطلع هستیم و با همه
این معلومات است که ما به قضاوت درباره آن حادثه و تحلیل ماهیت و نقش و اثر سیاسی و
.اجتماعی آن می نشینیم

در حالی که شما حالا وضع آن افراد و گروه های سیاسی هر چند آگاهی را مجسم کنید که مثلا
 در
شرایط کنونی جامعه ما می خواهند راجع به تاکتیک خود در مسئله شرکت یا عدم شرکت در 
اعتراض یا بعدها شرکت یا عدم شرکت در تظاهرات فکر کنندو تصمیم بگیرند. واضح است که اعتراض
با تظاهرات همبستگی با گروه های آزادیخواه هنوز صورت نگرفته و نتایج سیاسی بعدی آن و
 .همچنین بسیاری از عکس العمل های آینده مردم آزادیخواه و رژیم روشن نیست

اما این نیروها در چنین شرایطی بدون آن که بطور قاطع و دقیق یا حتی تا حدود مناسبی بتواند
 آینده
سیاسی کشور ایران اوضاع آینده رژیم بهتری جدید اوضاع و موقعیت سیاسی و اقتصادی کل جامعه و 
عکس العمل تک تک طبقات آن را در مقابل سیاست های مختلفی که از طرف نیروهای سیاسی و 
گروه های آزادیخواه حاکم اتخاذ خواهد شد, پیش بینی کنند, مجبورند راجع به موضوع فوق تصمیم
.بگیرند

آنها هنوز واقعه ثابت تاریخ روز و غیر قابل تغییر اعتراض و تظاهرات و حوادث اتفاقی پیرامون و 
مرتبط
به آن را در دست ندارند تا در باره اش قضاوت کنند, آنها حداکثر یک سلسله فاکت ها و واقعیت هایی 
در حول هوش مسئله مرکزی مورد توجه خود در مقابل خود دارند که باید با تجزیه و تحلیل هر چه 
دقیق تر آنها و سنجش آنها, با وظایف اساسی خود و [ ؟ ] اصول فکری و سیاسی گروه های آزادیخواه
 .و گروه خود راجع به تاکتیک خود اتخاذ تصمیم کنند