کسانی که فکر می کنند, آخوند حسن روحانی رییس جمهور ایران و با لبخند و مسامحه و تساهل و
غیره مسئله را ساکت می کند, این شکاف نسلی را نمی بینند. طرف خودش 60 سالش است, چند
دفعه زیر دست دیگر آخوندها و بعد جمهوری اسلامی ایران شلاق بدست داشته و مردم مخالف را
سرکوب داشته و دستور تعداد اعدامی را داده الان دیگر ذله از زندگی است. فکر می کند این مقدار
از اصلاحات راه نجاتی است. تاکتیک او این است که یواش یواش برویم. خود و دیگر گروه ها را
ببینیم. که تا چند وقت پیش زندانیان سیاسی را ملاقات داشته یا تا چند وقت پیش زیر دست و پای
حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند, تو سری میخوردند و موتور سوارها میزدند در صف
.تظاهرتشان
اما کی گفته نسل آزادیخواه امروز باید به این آخوندی که حالا رییس جمهور شده و میخواهد نو اندیشی
کند رضایت بدهد؟ چرا و از کجا این را در آورده ایم که آرمانهای یک نسل آزاده 20 تا 32 ساله
امروز ایران با آخوند حسن روحانی جواب میگیرد؟ این را نمیخواهد . تلویزیون و اینترنت را که روشن
می کند می بیند که کشورهای اروپائی و آمریکا و دیگر کشورها چه خبر است. می بیند روسیه چه خبر
است و می بیند چین و چه خبر است و فکر نمیکنم اتحاد سازش چیزی کمتر از این بخواهد. ممکن است
مردم این را یک پروسه ببینند و بگویند از آخوند ها هزار یک جنایت بر می آید, باید طوری برویم که
ضربه نخوریم و آهسته و یواش یواش برویم, ولی کسی اگر از آنها بپرسد شما چه میخواهید , جالب است
خبرنگار های جدی تر اروپایی که میروند و از مردم میپرسند شما چی میخواهید جواب میگیرند, از
دست اینها آخوندها دیگر خسته شده ایم . یک زندگی مثل زندگی شما میخواهیم. تمام گزارشهای واقع
بینانه از خانه های مردم ایران نشان میدهد که اینها اصلاً اصلاح سرشان نمی شود . اینها اصلاً این
حکومت را یک حکومت ارتجاعی می شناسند.هیچکس از مردم ایران را نمی بینید که مثلا 35 سال
.گذشته بگوید بله خمینی را یا رهبر علی خامنه ای را من خیلی قبول دارم
برای اصلاحاتی در حکومت طوری حالا قانون اساسی خودشان را اجرا کنند, یادش میرود که این نسل
.هیچ تعهدی به این پروسه نداده. آن چیزی که میخواهد را میخواهد, نه یک کمی بهتر شدن اوضاعش را
درست به همین خاطر است که در چار چوب چنین سیستمی کسانی که با وجود اینکه اصلاحات میخواهند
و میخواهند حکومت را تعدیل کنند, در کمپ ارتجاعی قرار میگیرند. برای اینکه اهالی چیز دیگری
میخواهند و عملاً دفاع از اصلاح جمهوری اسلامی ایران, دفاع از تعدیل جمهوری اسلامی ایران بیشتر
وجه حفظ جمهوری اسلامیش به چشم می آید که این میخواهد جمع اش کند و نگهش دارد و ما نیخواهیم و
.این نخواستن خیلی وسیعتر از این است
در بعد فرهنگی هنری , ارزشهائی که جامعه با آن زندگی می کند و تصویری که از شان خود دارد و
تصویری که از رفتار و روش خود دارد با این حکومت در تناقض است. سیستم ارزشی جمعیت و اهالی
با این حکومت در تناقض است . طرف خودش را موجود دیگر ی میداند, تصویری که از زندگی دارد
.تصویری متفاوتی است با آن چیزی که این حکومت میخواهد اعمال کند
حالا جوانانی هستند که برای تعطیلات تابستانی رفته بوده اند به کشور یونان یا فلان کشور یا ترکیه
نظر آن جوانانی که به این کشورها مسافرت داشته اند چنین ترجیع می دهند که می خواهند مثل آنها
زندگی کنند. کسی را بخاطر لباس پوشیدن آزار و اذیت نمی کنند . آدم میتواند آهنگ گوش بدهد, سینما
.میشود رفت, شبیه اروپائی و آمریکائی لباس پوشید
کسی از مردم ایران نمی گویند من خیلی دوست دارم کشور ایران شبیه پاکستان, کویت, عربستان سعودی
.بشود, خوب که اینطور شد کشور ایران قوانین عربستان سعودی را در قانون اساسی ثبت داشته و دارد
هیچکس این تصویر را تمیدهد . همه مردم آزادیخواه میگویند دوست داریم اینجا جور دیگری بشود. این
تناقض واقعی است . این تناقض در ذهن مردم آزادیخواه نیست . این تناقض در زندگی روزمره مردم
و کشمکش 35 ساله جمهوری اسلامی ایران با مردم است . اگر مجموعه اینها را کنار هم بگذارید,
تصویری که از این روند بدست می آید این است که رفع این بحران جمهوری اسلامی ایران با حفظ و بقاء
جمهوری اسلامی ایران تناقض دارد. این بحران تا وقتیکه جمهوری اسلامی هست, رفع نمیشود. تا
جمهوری اسلامی ایران سر جایش هست این بحران سرجایش خواهد بود. به این معنی ما از بحران آخر
.صحبت کنیم
و اینجا من و گروه های آزادیخواه میخواهیم توجهتان را به دو مطلب جلب کنیم. یکی سرنگونی و یکی
انقلاب. آیا علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب میشود؟ و آیا اگر علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب
نشود به معنی این است که جمهوری اسلامی ایران سرنگون نمیشود؟ به نظر من و دوستان الان دیگر
احتمال دارد خیزشی که مردم علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش دارند آنقدر وسیع باشد که بشود اسم
آنرا یک انقلاب گذاشت. ولی حتی بدون آنهم به نظر من جمهوری اسلامی ایران سقوط میکند. سقوط
جمهوری اسلامی ایران در مقابل نارضایتی عمومی محتمل است به این خاطر که به این خاطر
!سرمایه داران ایرانی میگوید چرا ما این وزنه آخوندی را به پا و گردن خودمان آویزان نگهداشته ایم
ولش کنیم, از این حکومت استبدادی آخوندی خلاص شویم و تا مردم انقلاب نکرده اند این حکومت را
عوض کنیم. این عملی است. یعنی مبارزه مردم آزادیخواه میتوانند منجر به شرایطی شوند که بخشهای
.مختلفی از هیات حاکمه بگویند از شر این حکومت خلاص شویم
غیره مسئله را ساکت می کند, این شکاف نسلی را نمی بینند. طرف خودش 60 سالش است, چند
دفعه زیر دست دیگر آخوندها و بعد جمهوری اسلامی ایران شلاق بدست داشته و مردم مخالف را
سرکوب داشته و دستور تعداد اعدامی را داده الان دیگر ذله از زندگی است. فکر می کند این مقدار
از اصلاحات راه نجاتی است. تاکتیک او این است که یواش یواش برویم. خود و دیگر گروه ها را
ببینیم. که تا چند وقت پیش زندانیان سیاسی را ملاقات داشته یا تا چند وقت پیش زیر دست و پای
حکومت جمهوری اسلامی ایران بودند, تو سری میخوردند و موتور سوارها میزدند در صف
.تظاهرتشان
اما کی گفته نسل آزادیخواه امروز باید به این آخوندی که حالا رییس جمهور شده و میخواهد نو اندیشی
کند رضایت بدهد؟ چرا و از کجا این را در آورده ایم که آرمانهای یک نسل آزاده 20 تا 32 ساله
امروز ایران با آخوند حسن روحانی جواب میگیرد؟ این را نمیخواهد . تلویزیون و اینترنت را که روشن
می کند می بیند که کشورهای اروپائی و آمریکا و دیگر کشورها چه خبر است. می بیند روسیه چه خبر
است و می بیند چین و چه خبر است و فکر نمیکنم اتحاد سازش چیزی کمتر از این بخواهد. ممکن است
مردم این را یک پروسه ببینند و بگویند از آخوند ها هزار یک جنایت بر می آید, باید طوری برویم که
ضربه نخوریم و آهسته و یواش یواش برویم, ولی کسی اگر از آنها بپرسد شما چه میخواهید , جالب است
خبرنگار های جدی تر اروپایی که میروند و از مردم میپرسند شما چی میخواهید جواب میگیرند, از
دست اینها آخوندها دیگر خسته شده ایم . یک زندگی مثل زندگی شما میخواهیم. تمام گزارشهای واقع
بینانه از خانه های مردم ایران نشان میدهد که اینها اصلاً اصلاح سرشان نمی شود . اینها اصلاً این
حکومت را یک حکومت ارتجاعی می شناسند.هیچکس از مردم ایران را نمی بینید که مثلا 35 سال
.گذشته بگوید بله خمینی را یا رهبر علی خامنه ای را من خیلی قبول دارم
برای اصلاحاتی در حکومت طوری حالا قانون اساسی خودشان را اجرا کنند, یادش میرود که این نسل
.هیچ تعهدی به این پروسه نداده. آن چیزی که میخواهد را میخواهد, نه یک کمی بهتر شدن اوضاعش را
درست به همین خاطر است که در چار چوب چنین سیستمی کسانی که با وجود اینکه اصلاحات میخواهند
و میخواهند حکومت را تعدیل کنند, در کمپ ارتجاعی قرار میگیرند. برای اینکه اهالی چیز دیگری
میخواهند و عملاً دفاع از اصلاح جمهوری اسلامی ایران, دفاع از تعدیل جمهوری اسلامی ایران بیشتر
وجه حفظ جمهوری اسلامیش به چشم می آید که این میخواهد جمع اش کند و نگهش دارد و ما نیخواهیم و
.این نخواستن خیلی وسیعتر از این است
در بعد فرهنگی هنری , ارزشهائی که جامعه با آن زندگی می کند و تصویری که از شان خود دارد و
تصویری که از رفتار و روش خود دارد با این حکومت در تناقض است. سیستم ارزشی جمعیت و اهالی
با این حکومت در تناقض است . طرف خودش را موجود دیگر ی میداند, تصویری که از زندگی دارد
.تصویری متفاوتی است با آن چیزی که این حکومت میخواهد اعمال کند
حالا جوانانی هستند که برای تعطیلات تابستانی رفته بوده اند به کشور یونان یا فلان کشور یا ترکیه
نظر آن جوانانی که به این کشورها مسافرت داشته اند چنین ترجیع می دهند که می خواهند مثل آنها
زندگی کنند. کسی را بخاطر لباس پوشیدن آزار و اذیت نمی کنند . آدم میتواند آهنگ گوش بدهد, سینما
.میشود رفت, شبیه اروپائی و آمریکائی لباس پوشید
کسی از مردم ایران نمی گویند من خیلی دوست دارم کشور ایران شبیه پاکستان, کویت, عربستان سعودی
.بشود, خوب که اینطور شد کشور ایران قوانین عربستان سعودی را در قانون اساسی ثبت داشته و دارد
هیچکس این تصویر را تمیدهد . همه مردم آزادیخواه میگویند دوست داریم اینجا جور دیگری بشود. این
تناقض واقعی است . این تناقض در ذهن مردم آزادیخواه نیست . این تناقض در زندگی روزمره مردم
و کشمکش 35 ساله جمهوری اسلامی ایران با مردم است . اگر مجموعه اینها را کنار هم بگذارید,
تصویری که از این روند بدست می آید این است که رفع این بحران جمهوری اسلامی ایران با حفظ و بقاء
جمهوری اسلامی ایران تناقض دارد. این بحران تا وقتیکه جمهوری اسلامی هست, رفع نمیشود. تا
جمهوری اسلامی ایران سر جایش هست این بحران سرجایش خواهد بود. به این معنی ما از بحران آخر
.صحبت کنیم
و اینجا من و گروه های آزادیخواه میخواهیم توجهتان را به دو مطلب جلب کنیم. یکی سرنگونی و یکی
انقلاب. آیا علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب میشود؟ و آیا اگر علیه جمهوری اسلامی ایران انقلاب
نشود به معنی این است که جمهوری اسلامی ایران سرنگون نمیشود؟ به نظر من و دوستان الان دیگر
احتمال دارد خیزشی که مردم علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش دارند آنقدر وسیع باشد که بشود اسم
آنرا یک انقلاب گذاشت. ولی حتی بدون آنهم به نظر من جمهوری اسلامی ایران سقوط میکند. سقوط
جمهوری اسلامی ایران در مقابل نارضایتی عمومی محتمل است به این خاطر که به این خاطر
!سرمایه داران ایرانی میگوید چرا ما این وزنه آخوندی را به پا و گردن خودمان آویزان نگهداشته ایم
ولش کنیم, از این حکومت استبدادی آخوندی خلاص شویم و تا مردم انقلاب نکرده اند این حکومت را
عوض کنیم. این عملی است. یعنی مبارزه مردم آزادیخواه میتوانند منجر به شرایطی شوند که بخشهای
.مختلفی از هیات حاکمه بگویند از شر این حکومت خلاص شویم
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen