طاهره قره العین قزوینی >>> حدود هزار سال بعد از رابعه عدویه شاعره ی انقلابی دیگر ی از یک خانواده ی ثروتمند و روحانی شیعه در شهر قزوین چشم به جهان گشود و در لوای مذهب شیعه رشد نمود .او در عصر خود تنها زنی بود که در هئیت رهبری یک جنبش ضد خراف...ات مذهبی و در حقیقت در رهبری یک جنبش دهقانی مقامی والا کسب نمود > به قول تاریخ نویس ایرانی مرتضی راوندی او زنی مبارز و آزادی خواه و شاعری خوش قریحه بود >> متاسفانه در تاریخ آن طور که شایسته و در خور مقام یک انقلابی کم نظیر است در وصف شخصیت والای زنانی نظیر طاهره قره العین که نام اصلی او اُم سلمه و زرین تاج بوده به دلیل همین تفکر انقلابی و ضد خرافاتی حاکم در جامعه آن روزی مطلب چندانی نگاشته نشده است >> اما در لابلای نوشته های اغلب غرض آمیز تاریخ نگاران حکام مرتجع و خرافاتی می توان به مطالبی دست یافت که گویای شخصیت اسثنائی و مردمی این زنان مبارز باشد ..طاهره دختر حاجی ملا صالح برغانی بود که این ملا صالخ و دو برادر دیگرش در شهر قزوین از رهبران مذهبی و شارعین به حساب می آمدند ..طاهره و خواهر و برادران اش همه در مکتب مذهبی پدر در قزوین کسب علم کردند > اما این مکاتب جوابگوی پرسش های فراوان طاهره جوان نبود به همین دلیل با کسب اجازه ی پدر همراه عده ای از هم مکتبان راهی بغداد شد و در مکتب شیخیه منتسب به شیخ احمد احسائی در محضر سید کاظم رشتی مشغول به فرا گیری اصول وفقه و علوم کلام شد. او در همان عنفوان جوانی به مبلغان شیخیه گروید و از طرف سید کاظم رشتی لقب قره العین گرفت >> ر.ک. به چهار رساله تاریخی صفحه 47 >> دیری نپائید که توجه حکام و ملایان در باری به طرف زن جوانی جلب شد که کسی توانائی جواب گوئی به پرسش های فلسفی او را نداشت او در کلاس های درس اش مسلکی را تبلغ می کرد که برای آنان نو بود و ضد دین حاکم به همین دلیل حکام بغداد با پیشنهاد ملایان یا نفوذ طاهره را پس از فوت سید کاظم رشتی از کربلا اخراج کرده و او را با همراهان اش به بغداد که مرکز دارالحکومه بود بردند و در منزل مفتی بغداد مکان دادند که بیشتر زیر نظر باشد ولی او در کلاس های درس اش در بغداد نیز از تبلغ کوتاه نیامد و روز به بر تعداد پیروان اش افزوده می شد ..او بر عکس رابعه که از بحث خطرناک با روحانیون زمان خویش دوری می جست و محتاطانه به پرسش های مطرح شده پاسخ می گفت روحانیون شیعه بغداد را به جدل فلسفی دعوت می کرد در همین بحث ها نامی ترین روحانیون آن زمان در بغداد به مکتب اش گرویدند عاقبت حاکم بغداد زیر فشار روحانیون قشری قرار گرفت و او را به ایران بر گرداند ...طاهره در ایران به تبلغ نظرات سید کاظم رشتی پرداخت و به جنبش در واقع دهقانی در حال رشد سید علی محمد باب که بعد ها مذهب بهائی گری از آن منتج شد پیوست او اولین زن در تاریخ ایران بود که در برابر بیش از پنچ هزار مرد در دشت بدشت در هفت کیلومتری شاهرود با چهره باز سخنرانی نمود همین سخنرانی جسورانه و بیانات او در نفی مکتب پیشین و بشارت مسلک جدیدی بود که سرش را به پای چوبه دار برد .در حقیقت طاهره از نخستین زنانی بود که برای کسب حقوق و آزادی قشر خود از یوغ حجاب به پا خواست و مبارزه کرد ..بنابراین طاهره را می توان از بانیان لغو حجاب نام برد .گویند هنگام سخنرانی پرده از چهره بر داشت و این قصیده را خوانده است>>. او نه این که دارای قریحه سرشار در سرودن شعر و منطق توانا بود بلکه از نظر حُسن یکی از زیبا ترین زنان عصر خود به حساب می آمد>> گویند هنگامی که ناصرالدین شاه از حُسن جمال و قریحه توانای او آگاهی یافت بر آن شد که او را در جرگه زنان درباری خود وارد کند ولی این زن آزاد اندیش خرقه درویشی را با بودن در حرم پادشاه عوض نکرد و به دیگر سخن تن به اسارت در حرم نداد و در پاسخ این پیشنهاد خطاب به ناصرالدین شاه گفت >>>>>> تو و ملک و جاه سکندری
من و رسم و راه قلندری
اگر آن خوش است تو در خوری
و گر این بد است مرا سزاست
من و رسم و راه قلندری
اگر آن خوش است تو در خوری
و گر این بد است مرا سزاست
طاهره در جنبش مازندران ومقاومت دهقانی با بیانی قلعه طبرسی در نور سال های 1264-1265 هجری قمری در مقابل حکومت وقت شرکت فعال داشت پس از سرکوب جنبش مسلحانه قلعه طبرسی او را دستگیر کردند و به تهران فرستادند و به قولی در خانه محمود خان کلانتر م...حبوس اش کردند .به طور مفلوم او تا سال 1268 هجری قمری زندانی بوده گویند رابطه اش را با خارج از بالا خانه محل اسارت اش قطع کردند و حتی اجازه داشتن قلم و کاغذ را هم به او ندادند غذا و خوراک را از طریق نردبان به او می رسانند..ولی با این وصف برای پیام نوشتن از نی جاروب و آب سبزی کور و کاغذ پاره ی عطاری استفاده می کرده است عاقبت پس از یک تیر اندازی نا موفق به ناصرالدین شاه طاهره بی گناه را با طرز فجیعی به دار کشیده و یا به قولی او را به وسیله یک پیش خدمت ترک و به دستور شاه و عزیز خان سردار خفه کردند گویا هنگام کشتن اش از میر غضب خواسته است که او را بدون حجاب بکشند .اما آناها از دیدن چهره طاهره وحشت داشته اند لذا از روی همان چادر نماز طناب را بر گردن او انداخته و او را خفه کردن .. احسان طبری در برخی بررسی ها در باره ی جهان بینی ها و جنبش های اجتماعی ایران در باره ی طاهره می گوید ... بی شک از اعاظم تاریخ کشورماست ..از سخنان اوست عشق به لحظه ندا می کند بر همه موجود صدا می کند -و که هوای ره ما می کند - گر حذر از موج بل می کند - پا ننهد بر لب دریای من
احسان طبری در برخی بررسی ها در باره ی جهان بینی ها و جنبش های اجتماعی ایران در باره ی طاهره می گوید ... بی شک از اعاظم تاریخ کشورماست ..از سخنان اوست عشق به لحظه ندا می کند بر همه موجود صدا می کند -و که هوای ره ما می کند - گر حذر از موج بل می کند - پا ننهد بر لب دریای من << در ایران نقل فرهنگ دهخدا جلد 34 صفحه 109
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen