Dienstag, 31. Dezember 2013

HAPPY NEW YEAR 2014


HAPPY NEW Year 2014

Einen guten Rutsch ins neuen Jahr

فرا رسیدن سال ٢٠١٤ میلادی بر همگی دوستان خجسته باد

Montag, 30. Dezember 2013

اسفندیار رحیم مشایی میلیاردر


خبرگزاری سی. ان.ان. اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ایرانیان را با محل
حساب های بانگ  آنان منتشر ساخته است.

اسفندیار رحیم مشایی میلیاردر
Canada $ 48 million
USA $12 million
Italy 35 Million Euros
Germany 44 Million Euro
Hong Kong 140 million Euros
UAE Credit Suisse/ Liechtenstein 310 million Euros

Samstag, 28. Dezember 2013

همبستگی و اراده فکر

لابد توجه کرده اید که ما صبح که از خواب بیدار می شویم هنوز چشم مان را باز نکرده ایم که فکر مثل یک ماشین خودکار و بدون 
اختیار و اراده ی ما شروع می کند به حرکت و پرسه زدن تا شب یک لحظه آرام نمی گیرد

ذهن ما مثل اینکه از آرام گرفتن وحشت دارد. نمی دانم ما ازچه چیز می ترسیم که اینطور به ,,فکر ,, چسبیده ایم و جرأت نمی کنیم
 ذهن مان را حتی یک لحظه خالی از فکر نگه داریم؟

چرا اینطور است ؟
چرا فکر اینطور حاکم بر ما شده است و ما را به هر جا دلش بخواهد می کشاند؟
.فکر در وجود ما یک وظیفه ای دارد که باید به وظیفه اش برسد 
غیر از انجام این وظیفه دیگر با ما چه کار دارد ؟
چرا دست از جانمان بر نمی دارد؟ 
چرا از صبح تا شب به هزار جا پرسه می زند تا برای ,, مرکز ,,ذهنی ای خودش بهم بافته سورسات و مایحتاج فراهم کند؟
توجه کرده اید که ما لاینقطع در ذهنمان با خودمان یا با دیگران حرف می زنیم و در این حرف زدن ها و فکر کردن های درونی 
طرح شخصیت می ریزیم؟

مدام در ذهنمان یک وصله را از شخصیت بر می داریم و وصله دیگری بجایش می گذاریم از یک چیزی فرار می کنیم و به چیز
 دیگری می چسبیم , در ذهنمان یکنفر را تهدید می کنیم, توجه ی یکنفر را به شخصیت و اخلاق خود جلب می کنیم,خود را به جلال
 !بزرگی می رسانیم؟

چرا فکر ما اینطور شده است ؟ چرا شب که می خوابیم با فکر های روز می خوابیم؟

چرا رابطه ی ذهن خود را با جریانات دیروز و هزاران دیروز قطع نمی کنیم تا شب با یک فکر فارغ و سبک بخواب رویم و فردا
 با یک ذهن نو یک زندگی نو را شروع کنیم؟

هر روز و هر لحظه یک روز و لحظه نو است. چرا ما با یک فکر وارد این روز نو می شویم ؟ئ چرا ذهن ما باید تجربیات گذشته 
و کهنه را وارد لحظات نو کند؟

آیا این نوع رابطه داشتن با زندگی یک رابطه صحیح و طبیعی است؟ آیا ضرورتی دارد که من هزاران پرونده ذهنی را در
 حافظه ام نگه دارم و تمام زندگی ام مشغولیتی در لابلای این پرونده ها باشد؟

!ای مردم این چه مصیبتی است که بر من و شماها وارد شده است؟
بیاید ببینیم چرا ما اینطور شده ایم  چرا فکر جز برای انجام وظیفه ذاتی اش اینقدر در وجود ما اهمیت پیدا کرده است و چرا اینهمه 
پرسه می زند؟

چرا همه چیز ما شده است,, فکر ,,؟ چه ضرورتی باعث شده است که ما خود را اینطور درلاک فکر فرو بریم؟


بیایید ببینیم مردم از چه کانال هایی گذشته است تا به وضعیت کنونی رسیده . چه عواملی باعث شده است که مردم کهنه را رها کند و
 به فکر نو بچسبد؟
چه فعل و انفعالاتی در ما صورت گرفته است تا به اینجا رسیده ایم ؟

شناختن عواملی که باعث شد ما به این وضعیت در آییم, در واقع شناختن ستون هایی است که هویت فکری را سرپا نگه داشته است 
.و نمی گذارد در هم بریزد

یا اینطور بگویم که یک مقدار عواملی و کیفیات قدم به قدم ما را جلو آورده و در تار و پود این بنای روحانیون و رژیم جمهوری
 .اسلامی ایران پیچانده است

.در حال حاضر هم هر کدام از آن عوامل حکم ستونی را دارند که این بنا را سرپا نگه داشته است
ما اگر بتوانیم آن عوامل و رابطه آنها را با این رژیم جمهوری اسلامی به یک شکل طوری دیگر دقیق و روشن بشناسیم, شاید نفس 
.همین شناخت موجب شود که آن عوامل از زیر این رژیم جمهوری اسلامی کشیده شود و مآلاً رژیم در هم فرو ریزد 

.پس بیایید ببینیم این عوامل چه بوده است و چگونه ما را در تار فکر پیچانده است
شکی نیست که ما از لحظه ای که ادراک پیدا می کنیم خود را رها شده در دنیای مبارزه رقابت با این رژیم جمهوری اسلامی می بینیم



Mittwoch, 25. Dezember 2013

عزت الله ضرغامی میلیاردر

خبرگزاری سی.ان.ان. اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ایرانیان را با محل حساب های بانگ آنان منتشر ساخته است

عزت الله ضرغامی میلیاردر
Russia $65.3 Million
Venezuela $80 Million
Italy 25 Million Euros
Germany 64 Million Euro 
Malaysia 96 million Euros


مقاومت جنبش دانشجویی در برابر بازسازی گذشته
آن ها نشان دادند که تهدیدها و وحشی گری های چماقداران و پاسداران مسلح ولایت فقیه رهبر ایران دیگر نمی تواند ادامه ی تجاوز
 علیه مردم و حقوق مردم را تضمین کند و دورانی که تهدید به خشونت و یا اقدام به سرکوب و را تضمین کند و دورانی که تهدید به 
.خشونت و یا اقدام به سرکوب و قتل جنایت می توانست مردم و جوانان ایران را به سکوت وادار سازد سپری شده است

مقاومت جنبش دانشجویی در برابر بازسازی گذشته
از فردای دوم خرداد 76 باند حاکم بر جمهوری اسلامی پس از گذراندن لحظه های بهت و سر گیجه که با اعلام تسلیم و ناتوانی در
 برابر اراده ی مردم همراه بود, تلاش برای خارج کردن مردم از صحنه و بستن فضای موجود را آغاز کرد, تلاشی که تا به
 .امروز با به کارگیری همه ی  امکانات به  اشکال گوناگون و به طور مستمر جریان داشته است

استفاده از اهرم های تبلیغاتی عزت الله ضرغامی با همکاری صدا و سیما و مطبوعات و قلم دستان وابسته به وزارت اطلاعات و
 امام جعمه های مرتجع افسارگسیخته و منبرهای مساجد و روضه خوانی ها برای جوسازی و زمینه سازی تحریکات و اقدامات 
سرکوبگرانه با بسیج گروه های فشار و دسته های اوباش چماقدار جهت حمله به گردهمایی ها و جنبش های اعتراضی, تهدیدهای
 فرماندهان سپاه و تعرض نیروهای انتظامی بخشی از این تلاش و استفاده از مجلس شورای اسلامی برای ایجاد محدودیت های قانونی
 و حادثه آفرینی و بحران سازی به منظور محدود ساختن رقبا و  جلوگیری از انجام وعده های انتخاباتی رییس جمهوری و سد کردن
 .پیشروی مردم بخشی دیگر از این تلاش است

این تغلاها اما با وجود داشتن برخی دستاوردها برای نیروهای مسلط به طور کلی برخلاف تصور و انتظار آن ها به نتایجی
 .معکوس منتهی شده است

جهبه ی حاکمان پس از هر توطئه پس از هر جنایت و اقدام سرکوبگرانه با موجی از مقاومت مردم و نیروهای آزادیخواه و با
 .رسوایی و شکست و انزوای بیشتر روبه رو شده است

پیامد هر یک از این اقدامات سر سختی بیشتر مخالفان ایستادگی و جسارت روز افزون مردم تشدید روند جدایی نیروهای وابسته
 .به نظام از باند حاکم و ریزش پایه های جمهوری اسلامی بوده است

این تلاش های مذبوحانه هر روز بیشتر انگشت اتهام مردم را متوجه نظام و گردانندگان اصلی آن کرده و زمزمه های پنهان را در
 .باره ی  مسئولیت مستقیم حاکمان و رهبری به بحث و فریادهای آشکار علیه آن ها تبدیل کرده است






حسین شریعمتداری میلیاردر

خبر گزاری سی . ان . ان. اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ایرانیان را با محل
 حساب های بانگ آنان را منتشر ساخته است.

حسین شریعتمداری میلیاردر
  Malaysia $166 Million
 Afrika $ 240 Million
Belgium 320 Million Euros
Liechtenstein: $ 1.31 Billion, UAE
Panama $89 Million
Russia 145 Million Euros
Deutschland $238 Million  Euros

برادران علی لاریجانی میلیاردر


 
خبرگزاری سی. ان. ان. اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ایرانیان را با محل
 ,حساب های بانگ آنان منتشر ساخته است

برادران علی لاریجانی, میلیاردر
فاضل لاريجاني
Austria 120 milion Euro
Germany 40milion Euro
UBS/ Credit Suisse 840 million Euros
Canada C$ 50 million
Afrika $240 million
Malaysia A$ 49 million,
UAE $120 million

علي لاريجاني
UBS/ Credit Suisse 1.4 billion Euros
Liechtenstein 400 million Euros
Malaysia A$ 320 million
Canada C$ 120 million
Trukey 54 million Euros
Hong Kong A$200 million
USA $44 million
Germany 140Milion Euro
$200 Swiss million
UAE $34 million

صادق لاریجانی
Malaysia 120 million Euros
Germany 56milion Euro
Hong Kong A$300 milion
Swiss 750milion Euro
UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/LB Swiss
UBS/Credit Suisse/ Hottinger & Cie/LB Swiss 750 milion Euro
Liechtenstein $450

Sonntag, 22. Dezember 2013

خانواده مصباح یزدی: میلیاردرند

.خبر گزاری سی. ان. ان. اسامی یکصد و چهل نفر از غارتگران اموال ایرانیان را با محل حساب های بانگ آنان منتشر ساخته است

مصباح یزدی (میلیاردر) 
(UBS £1.1 Billion, Canada C$ 420 Million, Credit Suisse 1.6 Billion Euros, UAE $340 Million, Hong Kong $320 Million)

مجتبی مصباح یزدی ( میلیاردر ) 
(UBS $730 Million, Canada $ 230 Million, Venezuela $193 Million, Panama $12 Million, UAE £192 Million, Turkey $50 Million, England Jersey Island £110 Million, S. Afrika $80 Million, Spain 61 Million Euros)

علی مصباخ یزدی ( میلیاردر )
(England £72 Million, Bahamas $620 Million, Canada $110 Million, Turkey $21 Million, Germany 120 Million Euros, Switzerland 320 Million Euros




آرایش زیبائی

:در فرهنگ ایرانی اخلاق مفهومی بسیار گسترده دارد و بخشی از فلسفۀ هستی را تشکیل می دهد و با آن عجین است
.در شاهنامه اندیشه و کردار اخلاقی بر پایۀ راستی قرار دارد. زیرا از راستی نه تنها راستگویی بلکه هماهنگی نیز مراد می شود
بدین مفهوم سامان اجتماعی نمونه ای است زمینی از نظام شکوه مند گیتی  پس هر گونه کردار درست دینی اخلاقی و اجتماعی به 
.پهنۀ راستی می پیوندند

جز از راستی هرک جوید دین 
برو باد نفرین بی آفرین ( فردوسی )

بنابراین هم در محدوده فردی و هم در پهنۀ اجتماعی ناراستی گناهی نیست که بتوان آنرا با صدقه , توبه و یا به شفاعت این و آن پاک
کرد بلکه خدشه ای است بر نظام هستی انسان با انتخاب رفتار خود, می تواند به نیروی بدی و یا نیکی کمک کند و رفتار او در 
.سرنوشت نبرد میان اهریمن و اهورا مؤثر است

شگفت انگیز است که آیین و فرهنگ کهن ایرانی از انسان دقیقاً همان را می طلبد که فلسفه مدرن : با آگاهی بر ارزش های اخلاقی 
.رفتارش را انتخاب کند و با مسئولیت پیامدهای آنرا به گردن کیرد


Samstag, 21. Dezember 2013

دیدار در شب



  و چهرۀ شگفت
از آن سوی دریچه به من گفت
حق با کسی است که می بیند
من مثل حس گمشدگی وحشت آورم
اما خدای من
آیا چگونه می شود از من ترسید؟
من, من که هیچگاه
جز بادبادگی سبک و ولگرد
بر پشت بام های مه آلود آسمان
چیزی نبوده ام

و عشق و میل و نفرت و دردم را
در غربت شبانۀ قبرستان
موشی به نام مرگ جویده است

و چهرۀ شگفت
با آن خطوط نازک دنباله دار سست
که باد؛ طرح جاری شان را
لحظه به لحظه محو و دگر گون می کرد
و گیسوان نرم و درازش
که جنبش نهائی شب می ربودشان
و بر تمام پهنۀ شب می گشودشان
همچون گیاه های ته دریا
در آن سوی دریچه روان بود
و داد زد
باور کنید
من زنده نیستم

من از ورای او تراکم تاریکی را
 و میوه های نقره ای کاج را هنوز
می دیدم , آه, ولی او

او بر تمام این همه می لغزید
و قلب بی نهایت او اوج می گرفت
گویی که حس سبز درختان بود
و چشم هایش تا ابدیت ادامه داشت

حق با شماست
من هیچگاه پس از مرگم
جرئت نکرده ام که به حقیقت بنگرم
و آن قدر مرده ام
که هیچ چیز مرگ مرا دیگر
ثابت نمی کند
آه
آیا صدای زنجره ای را
که در پناه شب , به سوی ماه می گریخت
از انتهای باغ شنیدید؟

من فکر می کنم که تمام ستاره ها
به آسمان گمشده ای کوچ کرده اند
و شهر, شهر چه ساکت بود
من در سراسر طول مسیر خود
جز با گروهی از مجسمه های پریده رنگ
جز با گروهی از مجسمه های پریده رنگ
و چند رفتگر
که بوی خاکروبه و توتون می داند
و گشتیان خستۀ خواب آلود
با هیچ چیز روبرو نشدم

افسوس
 من مرده ام
و شب هنوز هم
گویی ادامۀ همان شب بیهوده است

خاموش شد
و پهنۀ وسیع دو چشمش را
احساس گریه تلخ و کدر کرد

آیا شما که صورتتان را
در سایۀ نقاب غم انگیز زندگی
مخفی نموده اید
گاهی به این حقیقت یأس آور
اندیشه می کنید
که زنده های امروزی
چیزی به جز تفالۀ یک زنده نیستند؟

گویی که کودکی
در اولین تبسم خود پیر گشته است
و قلب - این کتیبۀ مخدوش
که در خطوط اصلی آن دست برده اند
به اعتبار سنگی خود دیگر
احساس اعتماد نخواهد کرد

شاید که اعتیاد به بودن
و مصرف مدام مسکن ها
امیال پاک و ساده و انسانی را
به ورطۀ زوال کشانده است
شاید که روح را
به انزوای یک جزیرۀ نامسکون
تبعید کرده اند
شاید که من صدای زنجره را در خواب دیده ام
پس این پیادگان که صبورانه
بر نیزه های چوبی خود تکیه داده اند
آن بادپا سوارانند؟
و این خمیدگان لاغر افیونی
آن عارفان پاک بلنداندیش ؟
پس راست است, راست, که انسان
دیگر در انتظار ظهوری نیست
و دختران عاشق
با سوزن دراز برودری دوزی
چشمان زودباور خود را دریده اند؟

اکنون طنین جیغ کلاغان
در عمق خواب های سحرگاهی
احساس می شود
مردم آزادیخواه به هوش می آیند
و شکل های منفرد و تنها
خود را به اولین کشالۀ بیداری
و به هجوم مخفی کابوس های شوم
تسلیم می کنند

افسوس
من با تمام خاطره هایم
از خون, که جز حماسۀ خونین نمی سرود
و از غرور, غروری که هیچگاه
خود را چنین حقیر نمی زیست
در انتهای فرصت خود ایستاده ام
و گوش می کنم: نه صدایی
و خیره می شوم : نه ز یک برگ جنبشی
و نام من که نفس آن همه پاکی بود
دیگر غبار مقبره ها را هم
بر هم نمی زند

لرزید
و بر دو سوی خویش فرو ریخت
و دست های ملتمسش از شکاف ها
مانند آه های طویلی , به سوی من
پیش آمدند

سرد است
و بادها خطوط مرا قطع می کنند
آیا در این دیار کسی هست که هنوز
از آشنا شدن
با چهرۀ فنا شده خویش
وحشت نداشته باشد؟

آیا زمان آن نرسیده است
که این دریچه باز شود باز باز باز
که آسمان ببارد
و مرد, بر جنازۀ مرد خویش
زاری کنان بر خیزند

شاید پرنده بود که نالید
یا باد, در میان درختان
یا من ؛ که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تأسف و شرم و درد
بالا می آمدم
و از میان پنجره ها می دیدم
که آن دو دست , آن دو سرزنش تلخ
باز, همچنان دراز به سوی دو دست من
در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند
و یک صدا که در افق سرد
فریاد زد
بدرود بدرود

Donnerstag, 19. Dezember 2013

Geldwäsche:رضا ضراب به جرم انتتقال 87 میلیارد یورو پول از ایران به ترکیه

Der Name dieses Mannes ist Reza Jahreb
Die angebliche Geldwäsche von der Art und Weise von China und den Arabischen Emiraten 
und dem Iran Türkisch und Russisch und iranischen Seiten halten sind wird von Babak Zanjani 
Besitz.

Die Person, die die Staatsangehörigkeit der Türkei erworben Angeklagte änderte seinen Namen
In Überweisung von 87 Milliarden Euro von Iran in die Türkei durch In seiner Firma
von 2009 bis 2012 Hat bei etabliert.

Dieser junge 29-jährige mann mit Abrugundsch Verheiratet sind .Die Sängerin und Tänzerin 
ist 38-jährige Türkische Bürgerinnen.
Interessanterweise wurde behauptet, Zwei Männer geboren Sohn Türkische Wirtschaft Ministers, 
Der Junge der Türkische Minister auch angeklagt sind.

Weil die Reichen von ihren Einkommen relativ Weniger für Konsum Ausgeben als Armen, muss
Die Fiskalpolitik bei den unteren Einkommensgruppen ansetzen.

Dieser Aspekt wird von vielen Iraner Bürger Ökonomen und Politikern Vernachlässigt,

Die amerikanische Notenbank Fed hat unter Alan Greens pan nie nur das Ziel Preisstabilität 
Verfolgt,

Wenn Letztere Frage von Bedeutung gewesen wäre, hätten Geldpolitik zu einem anderen 
Schluss Kommen,Müssen: Die Reformpolitik hat die Wirtschaftliche Belebung und auch die 
Finanzielle Stabilisierung des Haushalts und der Sozialen Sicherungssysteme nicht gebracht,,

Also haben wir uns im Wirkungszusammenhang getäuscht,Also müssen wir vielleicht Doch 
auf jene Fachleute hören,die uns Eine Kurskorrektur in der Wirtschaftspolitik anraten.

An das Wohl unseres Landes haben die beiden Jedoch nicht Gedacht.Das gilt übrigens auch
für Politiker anderer Parteien:

Wenn beispielsweise Bundeskanzlerin Merkel Ende Januar 2006 auf der Sicherheitskonferenz
in München den Konflikt mit dem ( Iran ) bis hin zur Kriegs Bereit Schaft Erklärung verschärft,
Dann Zielt Sie vor allem auf das Medienecho.

Die neue Koalition sollte in ihrer Politik und beim Umgang mit den Bürgerinnen und Bürgern
immer bedenken:

Es geht darum,den Menschen wieder Mut zu machen und ihnen Sicherheit zu vermitteln, 
Statt ihnen,,Blut und Schweiß und Tränen,, oder,,Heulen und Zähneklappern,, anzudrohen,

Wie vom Islamischen Republik Iran auf eine undemokratische Art und Weise gegründet 
Worden.Das Referendum damals vor 34 Jahren in Iran,hat die Iranische Bevölkerung vor
Einer Hauptfrage gestellt, nämlich: Islamische Republik Ja oder Nein ?.

Diese Art Durchführung der Volksabstimmung hat Keinerlei Politische Alternativen für 
mögliche künftige Regierungsformen in Iran zugelassen.

In der Zeit als dieses Referendum Stattfand, War,,Islamische Republik ,, etwas Unbekanntes
für die Iranische Bevölkerung und keiner wusste. genau was es mit diesem neu gegründeten
Regime,das sich auf den Islam beruft, auf sich hat.

Der Justizapparat wurde nach Islamischen Gesetzen umgestellt.Religiöse Gerichtshöfe sind
ins Leben gerufen worden,damit Menschen Rechts Grund Sätze Seitens der Regierung 
für,,Null,, und  Nichts Erklärt werden.

Militärische Organe wie Revolution Wächter ( Pasdaran ); Sicherheitskräfte sowie 
Paramilitärische Truppen wie Basidji- Miliz Sind als unter drück Maschinerie des Systems 
gebildet Worden, um Proteste der Bevölkerung in keine zu ersticken.

Die Islamische Republik Iran hat Frauen Feindliche Gesetze und Bestimmungen eingeführt.

Sie hat unter dem Deckmantel ,, Kultur Revolution An den Universitäten und Hochschule
Einrichtungen Ideologische ,, Säuberungsaktionen,, durchgeführt,und da durch sind viele 
Anders denkende Studenten Entlassen Worden.

Das Ganze Bildung System wurde mit einem Islamischen Filter Versehen.Dissidenten und 
Regimekritiker sind verhaftet,gefoltert und hingerichtet worden.

Die Kritischen bzw. Regierung unabhängigen Presse und druck Medien sind für illegal erklärt
worden und die Restlichen Medien Sollten unter Staats Zensur Stehen.

Mit all diesen Recht nach islamischen Gesetzen Maßnahmen Sollte jede Protest Stimme
Unterdrückt Werden.

Aber Heute ist die Iran Regierung die Islamische Republik für Bürgerinnen und Bürger mehr
Ein unbeschriebenes Blatt.

Dass diese Regierung hat eine religiöse Diktatur Darstellt,die nur Ungleichheit, Wirtschaftliche
Ruine,Soziale Misere, Armut,Massenarbeitslosigkeit und Elend als Bilanz zuzuschreiben ist. 

Die Politik ist nicht dazu da, die Menschen zu verunsichern, 
Die Politik ist dazu da, für eine hoffnungsvolle Zukunft der Bürgerinnen und Bürger zu Sorgen.

Deshalb ist der erste Punkt so entscheidend: Ein gute Konjunkturpolitik ist zur Hälfte 
Psychologie.





Dienstag, 17. Dezember 2013

محمد تقی شهرام دفتر های زندان

سه شنبه 16 مرداد 1358
طرف های غروب و سکوت و خلوت و خاموشی زندان , البته تا مدتی پیش اتاق مجاور شلوغ بود .علاوه بر پاسدارهای
 جدید سه نفر هستند , میم هم همراه خانمش و یک دوستش برای مدتی آمده بودند و از طریق تلفن کارهای داشتند که انجام
.دادند. ولی الان اگر در حیاط نباشند فکر می کنم دیگر رفته باشند

امروز ساعت حدود یک بعد از ظهر بود که از ارومیه یا یکی از شهرهای نزدیک آن تلفن زدند. رابط دادستانی آنجا بود
.( البته این که تلفن از کجا بود و تلفن کننده چه کسی اینها را جمع بندی مجموعه قضایا می فهمم)

خبر بسیار مهمی مطرح شد. بین ارتش و افراد آیت الله حسنی درگیری شدید مسلحانه ای روی داده بود و همان موقع که
.در تلفن صحبت می شد این درگیری نیز همچنان ادامه داشت

از قرار معلوم , آیت الله حسنی زنی را به دلیلی که متوجه نشدم با تیر می زند و همین بهانه ای می شود که مردم ناراضی
و در رأس آنها گویا, درجه داران ارتش به افرادش حمله می کنند . از قرار معلوم خود حسنی هم تیر خورده و مجروع 
.شده است 

می گفتند, هر کس در ارومیه با ریش دیده شود به گوله بسته می شود!! البته بعداً تلفن را به اتاق دیگر بردند و من نتوانستم
. از زیر قضایا که یکی از پاسداران برای میم تعریف می کرد, مطلع شوم 

به هر حال صحبت هایی درباره آقا حسنی و جریانات و نیروهای موجود در ارومیه بین یکی دو سه تا از این پاسدارهایی که
.جدیداً آمده اند و گویا یکی از آنها اطلاعات بسیار دقیقی از کردستان و ارومیه دارد, صورت گرفت
آن پاسدار مطلع تعریف می کرد که چگونه در روزهای قیام , ارتش پادگان ها و پاسگاه ها در ارومیه توسط فئودال هایی که
با آقا حسنی متحد شده بودند و افراد مشترک آنها خلع سلاح می شوند و سلاح ها بین آنها تقسیم می شود و بعد این فئودال ها 
.اولین کاری که می کنند, دهقانان را از روی زمین های که بین آنها تقسیم شده بود, بیرون می کنند

فرد مطلع شدیداً روی موضع ارتجاعی ماجراجویانه و بسیار جاه طلبانه آقا حسنی تکیه داشت و تعریف می کرد که چگونه
این آدم می خواسته فرمانده لشکر و رئیس شهربانی ارومیه بشود, و خیلی صحبت های دیگر که به اطلاعات و دانستنی های
 ما چیزی اضافه نمی کند, اما نشان می دهد که در بین خود اینها هم هستند کسانی که به هر حال قوهء قضاوت و عاقله شان
 .را به قدرت تعصب کورکورانه نباخته اند

شاید البته اطمینان ندارم این طور قرار شده که آقا حسنی را به تهران بخوانند و او را به اینجا منتقل کنند. البته این را از 
.یک جملهء خیلی مبهم که بین آنها در تلفن رد و بدل شد حدس می زنم 

باری این فرد جدید با آن  که پسر جوانی در حدود 23-22 ساله است , اما اطلاعات نظامی و همچنین سیاسی و اجتماعی
بسیار جالبی نسبت به سن و موقعیتش دارد

البته ماشاءالله بسیار هم حرّاف است. هم اکنون که این سطوره را می نویسم دارد سیستم و تجهیزات تانک چیفتن را برای
دوستش تشریح می کند. چیزهای که همین چند لحظه پیش از تجهیزات این تانک که دارای کامپیوترهم هست - چهار
.مسلسل دارد, توپ دارد.. به گوشم خورد, که این شغل و این موقعیت, بسیار برای او کوچک و محدود است

راستی موضوعی را فراموش کردم که ثبت کنم , پریروز دست به یک سرقت سیاسی زدم! با غافلگیری کامل حریف 
!و در حضور چندین نفری که در اتاق مجاور بودند, توانستم یک ورق روزنامه را از لای دریچه مصادره کنم 
وقتی ورق روزنامه را با موفقیت در اتاق باز کردم دیدم تاریخش مربوط به 27 تیر و خود روزنامه نیز
.صفحات 5,6,7,8, آیندگان است
 مهمترین قسمت روزنامه گفتگوی [ اریک رولو ] خبر نگار مشهور لوموند با تیمسار امیر رحیمی بود, که مطابق تمام
.نوشته های دیگر رولو, ذوق ادبی با نکته سنجی های سیاسی و کنایه های پر معنا توام شده بود

او با هنرمندی تمام در این مقاله ضمن ترسیم شخصیت امیر رحیمی و دست گذاردن روی نقاط ضعف شدید این 
شخصیت در واقع سرنوشت غم انگیزی را که انقلاب ایران با قرار گرفتن در دست یک چنین عناصر و گروهایی پیدا
 .کرده است به نحو گویا و مستدلی ترسیم می کند

نوشته قابل تو جه دیگر مندرج در این چهار صفحه هشدار حزب جمهوری فدراتیو خلق های ایران در مورد حوادث
 کردستان تحت عنوان گویی منتظر علامت بودند بود. نکته بسیار جالبی که مخصوصا بعد از خبر حادثه اخیر ارومیه
 معنای بسیارعمیق تر و پیش بینی و داوری صحیح این نوشته را اثبات می کند همانا انگشت گداردن روی شخص 
.ملا حسنی به عنوان سر دسته حادثه جویان و مرتجعین و فئودال ها در این مقاله است

مقاله جناب علی اکبری را هم تحت عنوان : ملی کردن است یا توسعه سرمایه داری دولتی ؟, خواندم. با مواضع سیاسی
این دوست قدیم که مدتی را در زندان موقت شهربانی با هم گذارندیم از نزدیک آشنایی دارم و چه نوشته های سال های
 پیش او را که به دفاع از گسترش مناسبات بورژوایی در مقابل مناسبات فئودالی پرداخته بود و چه نوشته اخیر او را که
 از یک موضع انفعالی و اکونومیستی خواست های رادیکال نیروهای دموکرات پیگیر و کمونیست ها را تحت این عنوان
. که انقلاب بورژوایی است و شما انتظار بیهوده از دولت بورژوایی دارید
.( مثل شوراها )

مورد انتقاد قرار داده بود قبلا دیده ام. این نوشته نیز دارای دو بخش است. آن بخش که ماهیت ملی کردن را در یک 
دولت بورژوایی بحث می کند, صحیح و بجاست اما در قسمت دیگر عملا و در واقع منطبق با همان نظرات قدیمش به
 دفاع از مناسبات بورژوایی آزاد , یعنی سرمایه داری آزاد غیر دولتی می پردازد که مسلما نمی تواند یک موضع 
.کمونیستی به حساب آید

به عبارت دیگر ایشان در مقابل سرمایه داری دولتی بازرگان سرمایه داری آزاد را به عنوان آلترناتیو مطرح می کند, 
در حالی که واضع است که از جهات مختلف اقتصادی و سیاسی کمونیستی های ارتدکس هیچ گاه در چنین موقعیت 
تاریخی نه آلترناتیو سرمایه داری آزاد در مقابل سرمایه داری دولتی بلکه آلترناتیو سوسیالیسم بسط نهادهای دموکراتیک
 دموکراسی توده ای و آماده نمودن زحمتکشان و در راس آن پرولتاریا برای بدست گرفتن قدرت سیاسی و انجام پیروز
.مندانه انقلاب  پرولتری را مطرح می سازد

لیست کتاب های تازه پر فروش هفته هم در صفحه 6 همین دو ورق چاپ شده بود و نام کتابی را که ماه ها و بلکه 
سال هادر انتظار ترجمه و چاپ آن بودم یعنی کتاب معروف استاد پیر مارکسیسم شارل بتلهایم تحت عنوان مبارزه 
طبقاتی در اتحاد شوروی را دیدم که بالاخره از چاپ خارج شده است. مقدمه جلد سوم این کتاب در آن جزوهء
 معروف درباره مسئله گذار در خارج از کشور چاپ شده بود و من بارها و بارها به این مقدمه و همچنین به مکاتبات
 .بتلهایم و پل سوئیزی که ترجمهء که آن در همین جزوه آمده است مراجعه کرده از استنتاجات عالی بتلهایم بهره برده ام

همچنین چندین بار متن فرانسوی کتاب را در آن کتاب فروشی معروف پاریس که اسمش را فراموش کرده ام 
,, شاید ماسپرو باشد,, ورق زده و با حسرت به کلمات نا آشنای آن چشم دوخته ام . حالا بعد از آن که انتشارات پژواک
ماه ها پیش نوید چاپ توجمه فارسی آن را داده بود دوره اول آن که شامل سال های 1917تا 1923 یعنی دوران 
.پیروزی انقلاب تا آستانه مرگ لنین است از چاپ خارج شده است 

بر مشتاقان و منتظران این کتاب مبارک باشد. نمی دانم بالاخره چه روزی می توان این کتاب را مطالعه کنم. شاید هم
 دیگرهیچگاه تحقق چنین آرزویی امکان پذیر نگردد . نمی دانم اما یک نکته را می توانم بگویم که به مجرد دیدن نام
! کتاب یک لحظه آرزو کردم کاش آن را خوانده و بعد دستگیر شده بودم

بعد از آن که یک بار دیگر سطور بال را از نظر گذراندم متوجه شدم که برای خوانند قدری نا آشنا به مسائل و مباحث
 بسیارمهم تئوریک که امروز بشدت مورد توجه محافل و نیروهای کمونیستی جهان قرار دارد کاملا طبیعی است که از
 .این اشتیاق من به مطالعه این کتاب و اهمیتی که برای آن و قائلم دچار تعجب گردد

ولی کسانی که قدری در این قبیل مسائل وارد شده باشند به خویی می دانند که بتلهایم چه نقش مهم و اساسی ای در 
گسترش استنتاجات لنین راجع به مسئله مناسبات سوسیالیستی راجع به تعریف و توضیح مختصات و عناصر دولت 
پرولتاریایی دارد و چگونه توانسته است تفاوت های بسیار ظریف ما بین مناسبات بورژوائی موجود در یک جامعه را
 که چه علناً تحت حاکمیت سرمایه داری دولتی قرار دارد و چه اسماً تحت عنوان دولت کمونیستی معرفی شود با آن 
مناسبات حقیقی سوسیالیستی آن مناسباتی که زحمتکشان و تولید کنندگان واقعی جامعه بر شرایط هستی و تولیدشان مسلط
هستند, از نظر تئوریک روشن سازد. او در این نظریات نشان می دهد که تملک دولت بر وسائل و ابزار تولید و یا 
عدم وجود مالکیت فردی ابزار تولید در یک جامعه هنوز به معنای آن نیست که مناسبات سوسیالیستی در آن جامعه 
.شروع به نضج و رشد کرده مناسبات بورژوایی رو به نابودی می رود 

حتی اگر در یک چنین سیستمی سطح نیروهای مولده با نرخ بسیار بالایی رو به رشد برود باز هم نباید مناسبات حاکم
 .بر چنین جامعه ای را حتماً و الزاماً مناسبات سوسیالیستی و دولت حاکم را نماینده واقعی و حقیقی پرولتاریا دانست

چرا که مناسبات سرمایه داری حتی در شرایط نفی حقوقی مالکیت فردی می تواند در اشکال گوناگون به حیات و حتی 
حاکمیت خود بر جامعه ادامه دهد و درست از همین جاست که اولا آن اشتباه تاریخی استالین را مورد بررسی مجدد 
قرارمی دهد و آن را منشا بازگشت مناسبات بورژوایی و تغییر ماهیت دولت شوروی از زمان خروشچف به بعد می داند
قانیا با همین نگره ماهیت مناسبات اقتصادی حاکم در جامعه شوروی را یک مناسبات بورژوایی معرفی می کند و بالاخره
و ثالثاً در ادامه تحقیقاتش انقلاب فرهنگی چین را کوره آزمایش و امتحانی می یابد که می تواند صحت یا عدم صحت 
تئوری هایش را بوسیله آن آزموده و ناخالصی ها و اشتباهاتش را بوسیلۀ توجیه و تفسیر این انقلاب و تحلیل نتایج مثبت
.و منفی اش پاک و مرتفع نماید