Mittwoch, 26. Oktober 2011

چکیده ی نظر مارکس در برابر استدلال مالتوس است


در نظریه جمعیت مالتوس ریشه دارد.
پی آمدهای عملی این نظریه بسیار پراهمیت بوده و هست .چکیده ی آن به قرار زیر است: دستمزدها
به تناسب میان تعداد افراد عرضه کننده ی نیروی کار از یک سو و تعداد افراد مورد نیاز در بازار کار از دیگر
سو بستگی دارد. میزان دستمزدها در دو حالت افزایش می یابد:یا سرعت افزایش سرمایه های مولّد
سریع تر از میزان عرضه ی نیروی کار باشد و یا افزایش جمعیت چنان کٌند باشد که با وجود رکود نسبی
سرمایه گذاری رقابت میان کارگران شدید نباشد .در مورد اول کارگران نقشی ندارند . امّا در مورد دوم
رشد جمعیت نقش دارند یعنی کارگران می توانند برای بالا بردن دستمزد شان زاد و ولد خود را کاهش
دهند
چکیده ی نظر مارکس در برابر استدلال مالتوس چنین است
اولاً: در صورت رشد سریع سرمایه های مولّد کارگر برای بالا بردن مزد خود نخست باید شرایط دشمن خود را بهبود بخشد و قدرت او را در برابر خویش افزایش دهد. در آن صورت
دشمن به او کار خواهد داد مزد او بیشتر خواهد شد تا زاد و ولد بیشتر کند و دو باره وضعش رو به قهقرا رود ..به علاوه موقعی که صحبت از رشد سرمایه ی مولّد می کنیم
منظورمان چیست؟ رشد سرمایه در چه شرایطی صورت می گیرد؟ رشد سرمایه مساوی است با تمرکز و تراکم سرمایه. در این صورت سرمایه به همان نسبت در مقیاسی وسیع تر عمل می کند موجب تقسیم کار بیشتر می شود و کار را ساده تر می کند و موجب ورود ماشین های جدید می شود و به این ترتیب دو باره سبب تشدید رقابت میان کارگران می شود. از آن جا که این تمرکز و تراکم سرمایه باعث کاهش نرخ سود می شود به دلیل بالا رفتن میزان سرمایه های ثابت و رقابت میان سرمایه های مختلف پی آمدها ی زیر را به همراه دارد: صنایع کوچک خانه خراب می شوند چرا که توان رقابت با غول های صنعتی را ندارند و بخش وسیعی از بورژوازی کوچک و متوسط به صفوف کارگران می پیوندد
از سوی دیگر با کاهش نرخ بهره سرمایه داران کوچکی که قبلاً در صنعت دخالت نداشتند وارد فعالیت
صنعتی می شوند و در نتیجه قربانیان جدیدی برای صنایع بزرگ به وجود می آورند  و از این طریق نیز
بازهم صف کارگران را وسیع تر می کنند و رقابت میان آنان را شدت می بخشند
از طرف دیگر رشد نیروهای مولّد منجر به فعالیت سرمایه در مقیاس وسیع تری می شود و تولید مازاد
بر تقاضای مؤثر را در کشور تولید کننده الزام آور می کند و این کشور بازار جهانی را به روی کالاهای خود
باز می کند . گردش سرمایه و کالا و رقابت شکل جهانی پیدا می کند و به این سان بحران اقتصادی شکل
خطرناک تر و وحشیانه تری به خود می گیرد . به این ترتیب با افزایش دستمزد در موقع شکوفایی اقتصادی
کارگران به زاد و ولد بیشتر تشویق شده و تعداد توده های کارگر وسیع تر می شود و دستمزد آن ها نیز
دستخوش نوسانات بیشتری می شود و به این سان با فرا رسیدن هر بحران جدید رقابت میان کارگران نیز
شدید تر و وحشیانه تر می گردد
به طور کلّی رشد نیروهای مولّد همراه با وسایل ارتباطی سریع و گردش تب آلود سرمایه همه و همه دلالت
بر آن دارد که در هر واحد زمان مقدار هر چه بیشتری کالا باید تولید گردد رقابت نیز به همان نسبت شدیدتر
می شود تولید در مقیاس هرچه وسیع تر صورت می گیرد و رقابت نیسز به همان نسبت شایدتر می شود
تولید در مقیاس هرچه وسیع تر صورت می گیرد و سرمایه در دست تعداد هرچه کمتری متمرکز می شود
و در نتیجه تقسیم کار و صنعت ماشین باید در مقیاس برزگ تری گسترش یابد . این وضعیت به طریق اولی
کارگران را به عنوان بخشی از سرمایه در بر می گیرد. او باید در شرایطی هر چه سخت تر بیشتر تولید کند
یعنی در شرایطی که با افراد کم تر و کار سخت تر هزینه ی تولید هر واحد کالا دائم کاهش یابد
به این سان همین حداقل مزد با تلاش بیشتر و لذت کم تر همراه می شود . مسئله را می توان باز هم به
طور ساده تری فرمول بندی کرد

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen