یک -خوش نشینان رعا یا و رنجبرانی که قبل از اصلاحات ارضی فاقد نسق زراعتی بوده و از راه رعیتی برزگری روزمزدی م مشاغل جنبی دیگر امرار معاش می نمودند و طی اصلاحات ارضی نیز صاحب آب و ملک نشدند..دو- بخشی از نسق داران و خرده مالکیتی که قبل و یا بعد از مراحل اولیه اصلاحات ارضی صاحب آب و ملک شدند! ما در مراحل بعدی الف : حق ریشه خود را فروختند . ب : توسط شرکتهای کشت و صنعت و قطبهای بزرگ کشاورزی شرکتهای سهامی زراعی بزرگ مالکان و دولت از آنها بزور سلب مالکیت شد. ج : بدلیل کوچکی قطعات عدم توان مالی و تحت فشار وامهای دولتی سلف خرها و ربا خواران بتدریج ورشکست شده و زمین خود را از دست دادند بخشی از اینها به شهرها کوچ کردند و یا در حال کوچند ما بقی فقط از طریق فروش نیروی کار خویش امرارمعاش میکنند .. به همین دلیل تعداد آنها همیشه ثابت نبوده و مرتب در حال کاهش و افزایش است .در آخرین مراحل اصلاحات ارضی نزدیک به 600 هزار خانوار را تشکیل می دادند . کارگران کشاورزی فاقد خصلت و خصوصیات کارگران فابریک ها هستند اما در نقاط اساسی دارای وجوه مشترکی می باشند نظیر فروش نیروی کار و تامین معاش از این طریق و تولید ارزش اضافی:ب : نیمه پرولتاریا ی روستا : دهقانانی که بخشی از معاش خود را با کار روی قطعه زمین شخصی یا ! جاره ای خویش تامین می کنند و بخش دیگر آنرا از راه کارگری در مزارع دیگران یا موسسات خصوصی شرکتها ساختمان ها تاسیسات راهها کوره پزخانه ها و غیره بدست می آورند . عمده کارگران فصلی جزو همین قشر هستند این دهقانان یا قبل از اصلاحات ارضی مالک قطعه زمین کوچکی بودند و یا جزو نسق داران و اجاره دارانی هستند که طی مراحل مختلف اصلاحات ارضی صاحب قطعات کوچک زمین شدند که مساحت آنها از دو تا دو و نیم هکتار تجاوز نمی کند و گذشته از کوچک یا بزرگی قطعات زمین به هیچوجه معاش آنها را تامین نمی کند. طی رشد مناسبات سرمایه داری واردات کالاهای کشاورزی نظیر کندم و عیره این قطعات کوچک به تریج تبدیل به صیفی کاری و یا باغات میوه گردیدند چون هر سال محصولات مختلفی نظیر سیب زمینی پیاز گوجه فرهنگی هندوانه خربزه بر اساس تقاضای بازار کشت می کردند لذا ضمن تامین بخشی از احتیاجات خود بقیه را در بازار بفروش رساندند متقابلا و نا گزیر از تامین بخش دیگر مایحتاج اولیه خود از بازار هستند بنابراین هر چند که تولید روی این زمینها با وسایل عقب مانده و توسط خانواده صورت می گیرد اما در مبادله ناگزیر به زیر سلطه بازار و مناسبات سرمایه داری می روند و تحت تاثیر مناسبات و نوسانات آن قرار می گیرند لذا نه تنها نیرو ی کار اینها توسط سرمایه داران ارضی موسسات دولتی و خصوصی استثمار می شود بلکه از این طریق نیز بخشی از ارزش اضافی و بعبارت دیگر دسترنج آنها توسط سرمایه داران تجاورز خواران و سلف خزان واسطه ها و غیره به یغما می رود ..این دهقانان که اکثریت خرده مالکین را تشکیل میدهند همیشه در حال مهاجرت تغییر و تحول و تجزیه و ترکیب هستند از این رو تعداد آنها همیشه در نوسان بوده و در حالکیه 45 تا 50 در صد دهقانان صاحب زمین را تشکیل می دهند تنها چهار الی پنج در صد زمینها را در اختیار دارند
صف بندی طبقات در شهر ها : ما در بخشهای قبل پروسه رشد و تکامل تدریجی سرمایه داری وابسته و مناسبات ناشی از آنرا مختصرا بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم که رشد این سرمایه داری و تکامل مناسبات ناشی از آن در ایران نه تشکیل طبیعی و کلاسیک نظیر جوامع پیشرفته و صنعتی غرب بلکه بطور عمده از طریق زد و بند با سرمایه های انحصاری بین المللی و تحت حمایت همه جانبه آن شکل گرفت و گسترش یافت و گفتیم که ایران از اواخر قرن نودزدهم تحت سطره امپریالیستها و بطور عمده امپریالیستها روس و انگلیس قرار داشت بدین ترتیب تا حدودی در مدار اقتصاد جهانی قرار گرفته بود اما از اوایل قرن بیستم بموازات گذار سرمایه داری جهانی به مرحله امپریالیسم در جریان انقلاب مشروطیت و فراز و نشیبهای بعد از آن پیدایش منابع عظیم نفت و غیره بورژوازی تجاری ایران با چرخش بطرف دلالی کالاهای امپریالیستی و در رابطه با بازرگانی داخلی رشد کرده و به بورژوازی کمپرادور ایران تبدیل شد . در دوران حکومت رضاخان با گسترش انحصارات دولتی افزایش در آمد نفت گسترش سریع تجارت خارجی در زد و بند با مقامات دولتی با لاخص از راه تجهیز ارتش و سایر ارگانها ی دولتی به ثروت خود افزود به موازات این رشد در حاکمیت سیاسی نیز قدرت و نفوذ زیادی کسب کرد و بمثابه بورژوازی کمپرادور تجاری و بوروکراتیک دولتی در کنار اشراف و فئودالها جناح عمده حاکمیت سیاسی را تشکیل داد بعد از جنگ جهانی دوم به همراه تغییر و تحولات جهانی تشکیل اردوگاه کشورهای سوسیالیستی تغییر سیاستها ی کهنه توسط امپریالیسم جهانی و اتخاذ شیوه های نواستعماری و در جریان جنبش بعد از شهریوربیست و نهضت ملی شدن نفت این بورژوازی بمثابه طبقه ضد انقلابی در مقابل نهضت انقلابی و در کنار امپریالیستها اشراف فئودالها و در بار و سایر مرتجعین قرار داشت
از هنگامی که غول سرمایه داری در پی انقلاب صنعتی از اروپا به راه افتاد بورژواها و سرمایه داران نیز کارگر را به عنوان عامل اقتصادی که بایستی برای منافع فردی اش و کل جامعه کار نماید آزاد اعلام نمودند مقرر گردید که هر دو طرف به طور آزاد به مبادله برابر دست زنند کار در برابر سرمایه ::در حقیقت این اعلامیه جهانی سرمایه آزادیبندگی و بردگی مزدی کارگران و آغاز انسانیت زادیی آنان بود..از آن پس ارزش نیروی کار به عنوان درونی ترین قانون باز تولید سرمایه کشف گردید .. چنین شد که مفهوم آزادی در برابر مبادله به طور عام نا برابر مبادله یعنی مزد به ازای کار ارزش نیروی کار کارگران را همانند کالا در معرض فروش قرار داد . این آغاز دوران کالاشدگی انسان کارگر است..آکنون چندین سده است که مدام از درون این مبادله نابرابر تضادهای جدیدی آشکار می گردد . انباشته شدن مازاد ارزش نیروی کار ما به عنوان سرمایه حجم اضافه تولید کالا و سایر تناقضات درونی سرمایه دائماً به بحران می انجامد .ارزش مبادله ی نیروی کار ما به نام مزد به طور مداوم کاهش می یابد . بخشی از هم طبقه ای های ما به نام نیروی کار اضافی از شرایط کار بیرون ریخته می شوند . بیکاری مزمن و از دست دادن اشتغال زندگی زیستی ما را نیز تهدید می کند ..سرکوب و جنگ علیه ما که برای آزادی از قید و بند استثمار به مطالبه و ضرورتاً به مبارزه دست می زنیم هر روز جنبه های خشن تری به خود می گیرد ::::آیا باز هم مجاز هستیم در برابر تخریب نیروی حیاتی مان بیش از این دشمنان طبقاتی خود را باز تولید کنیم ؟؟؟
سرمایه داران و دولت هایشان به ته مانده ی زرق و روزی ما به غارت ثروت های طبیعی ما و افزودن به ساعات کار ما طولانی نمودن مدت زمان استثمار ما چشم دوخته اند. با این حال حتی از پرداختن به موقع مزد تعیین شده برای ما سر باز می زنند . در تمامی مدت سال روزی نیست که کارخانه ای برای در یافت دستمزد های معوقه در گوشه ای از جامعه در اعتصاب نباشد . افزایش حداقل دستمزد ها به میزان 330 هزار تومان که در بسیاری از کارگاه های کوچک مه شمولیت قانون کار بر آنها ناظر نیست و به ویژه در مورد زنان و کودکان نیز رعایت نمی گردد حتی با اضافه شدن یارانه ها بر آن در برابر قاجعه تورم و بحران هیچ گونه تاثیری در شرایط وخیم اقتصادی خانواده های کارگری نخواهد داشت زیرا که افزایش نرخ تورم متناسب با این روند نیست
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen